دیکتاتور حماسه می خواهد - رای نمی دهیم! - اخبار روز

نظرات دیگران
  
    از : محسن ط

عنوان : سانسور نکنید!
فردی با نام ایکاروس کامنتی گذاشته بود با ذکر نام بنده. جا داشت پاسخی را که دو بار برایتان ارسال کردم را منعکس می کردید.
۵۵۰۶٨ - تاریخ انتشار : ۲۴ خرداد ۱٣۹۲       

    از : محسن ط

عنوان : در غیاب اپوزیسیون مورد نظر شما جامعه ایران از حرکت بازنایستاده!
کاربر محترم ایکاروس!
فرق افراد یا نیروهایی که برای مردم فهمی قائل نیستند با امثال جنتی که آنان را مشتی رعیت میداند در کجاست؟ بنده همه نیروهای سیاسی را به دنباله روی از توده ها فرا نخواندم. بسیارند نیروها و افرادی که در قبال میهن احساس مسئولیت می کنند و در عالم ذهنیات خود سیر نمی کنند و اتفاقا در شکل گیری این موج عظیم که صد البته ناشی از آگاهی نسبت به شرایط موجود و درایت و ذکاوت در استفاده از فرصت ها ست، نقش بسزایی ایفا کردند. فراخوان من شامل حال این نیروها نمی شود. فراخوان من متوجه آندسته از سیاسیونی است که رسالت خود را تنها در دعوت مردم به انفعال می بینند.
از تعامل نوشتید! شما حتی توجه ندارید که همین انتخابات امروز نتیجه یک تعامل بین بخش وسیعی از جامعه بود. برای جلوگیری از ماجراجویی های جناح حاکم در حکومت و بالطبع آن نجات کشور از مخاطرات احتمالی، طیف وسیعی از بخش هایی از جناح محافظه کار تا بخشی از اپوزیسیون خارج از کشور به این اجماع دست یافتند.
برای آموزش دادن به مردم باید در بین آنان بود و بزبان آنان سخن گفت. باید دردهای آنان را شناخت. باید در پیگیری مطالباتشان یاریشان کرد نه اینکه آنها را به تمسخر گرفت و یا پیگیری آنها را موکول به سرنگونی ای کرد که معلوم نیست با این سیاست انفعالی به کمک کدام دست غیبی می خواهد بوقوع بپیوندد.
می فرمایید: "توده ها ممکن است که خواست ها و نیازهای خود را خوب تشخیص دهند ولی لزوما" به این معنی نیست که راه رسیدن به آنها را نیز درست تشخیص می دهند". سوال من از شما این است که مردم از سیاست های منفعلانه مطلوب شما قرار است چه بیاموزند؟ خانه نشینی؟ بجای حضور در مراسم نامزدها و خواهان آزادی زندانیان سیاسی شدن! یا دسته جمعی به دربند یا فرحزاد رفتن برای کباب و فالوده خوردن یا قلیان کشیدن؟ بجای مطالبه نان و مسکن و آزادی! مردم از ترویج انفعال یا سیاست "انتظار تا سرنگونی" شما و امثال شما چه می آموزند؟
هم میهن محترم فکر می کنید جامعه ایران به محض خروج شما و سازمان های مورد نظرتان از کشور از حرکت باز ایستاده! مردم ایران همان مردم اند که ۴ سال پیش جنبشی به آن عظمت را آفریدند. اتفاقا همان روزها هم موضع شما و همفکرانتان همین بود که امروز هست. مردمی "که سیاست و سیاست ورزی را عین پدر سوختگی دانسته و سیاست را بی پدر و مادر میدانند..." غالبا متعلق به نسل پدر و مادربزرگ های خو گرفته به استبداد شاهنشاهی بودند. در ایران امروز غالب بر ۶۰ درصد جامعه کمتر از سی سال سن دارد و اگر چنین می اندیشیدند که طی هفته گذشته و امروز حکومت را آچمز نمی کردند. یا بقول خودشان در مراسم تشییع آیت الله طاهری خواب دیکتاتور را آشفته نمی کردند. در این روزها اپوزیسیون مورد نظرتان کدام راه را پیش پای مردم حاضر در صحنه گذاشت؟
کافی است مواضع اپوزیسیون مورد نظرتان را طی همین چند روزگذشته مرور کنید و درخلوت خود بیاندیشید که آنچه که توسط ایشان بر قلم آورده شد یا بر زبان رانده شد راه پیش پای مردم گذاشتن بود یا مانع تراشی بر سر راهشان؟ امید بخشیدن به مردم بود یا مایوس کردنشان؟
۵۵۰۶۶ - تاریخ انتشار : ۲۴ خرداد ۱٣۹۲       

    از : پرتو نوری علا

عنوان : با دخیل بستن به امامزاده اصلاح طلبی، آزادی و دمکراسی در سرزمین ایران نمی روید
من شرایط مردم ایران، بویژه جوانان را درک می کنم. اگر باز هم بروند و رأی بدهند، نمی توان بر آنان خرده گرفت، زیرا در جهنم مارهائی دیده اند که به عقرب جرّار هم پناه می برند. مسئله بر سر اصلاح طلبان، بویژه آنان که یکباره پس از انتخابات ۸۸، اصلاح طلب سبز دوآتشه شدند، است. آنان که در خارج نشسته اند؛ یا دم از انتخابات آزاد می زنند یا مردم را به رأی دادن تشویق می کنند. انتخابات آزاد در رژیم اسلامی به شوخی بیشتر می ماند تا حقیقت. آقای خامنه ای و سپاه و بسیج و گروه امنیت ملی و تمام جانیان به دست خود انتخابات آزاد فراهم کنند تا مردم حکومتی را که می خواهند انتخاب کنند!! زهی خیال باطل.
در مورد اصلاح طلبان هم به تجربه دیده ایم هروقت جان مردم به لب رسیده و این رژیم "همه کس کش" را سه طلاقه کرده اند، آقایان اصلاح طلب، در شکل محلّل ظاهر شده، حکومت را بر مردم حلال کرده اند. قیام مردم بعد از تقلب انتخاباتی نیز، توسط همه مردم، آنان که به اصلاح طلبان رأی داده بودند و اکثر کسانی که اصلن رأی نداده بودند شکل گرفت. این که آقای موسوی شد رهبر جنبش سبز، بعد از ظهور مردم در خیابانها دامنگیرش شد. نتیجه اش را هم دیدیم: شعار ساختار شکن ندهید! و بروید خانه هایتان. این هم از عملکرد اصلاح طلبان.
در دوره احمدی نژاد بود که دست های متقلب خامنه ای و دار و دسته اش رو شد و اصولگرایان از درون یکدیگر را دریدند. انتخاب یک به اصطلاح اصلاح طلب دیگر که هنوز نماینده "مقام معظم رهبری" در شورای عالی امنیت ملی است و همو بود که حمله به دانشگاه را تأیید کرد، با فرصتی دوباره، این رژیم از درون مندرس را وصله پینه خواهد کرد و پُر زورتر به جان مردم خواهد انداخت.
در مورد همه عملکردهای بی نتیجه اپوزیسیون در ۳۴ سال گذشته، می توان گفت: هیچوقت حکومتی نداشته ایم که به ما مهلت دهد تا تمرین دمکراسی کنیم. در همه ما خصلت یک خمینی کوچک نهفته؛ زورگوئی و فردی عمل کردن. اما اگر از این خصلت که قابل تغییر هست بگذریم، جز وجود افرادی مثل فرخ نظام نگهدار و یارانش همانطور که از بدو انقلاب، به رژیم، در درو کردن مخالفین کمک کردند، طی این سی سال نیز از خارج کمر به قتل اپوزیسیون بستند به این بهانه که میشود رژیم اسلامی را تدریجی به عقب راند و به دمکراسی و آزادی رسید. تاریخ و تجربه به ما نشان داده که تا زمانی که مذهب (هر مذهبی که باشد) در قانون کشور رخنه کند، نه تنها دمکراسی در راه نیست که تبعیض، از هرگونه اش سربرمی دارد و تمام مشکلات را ایجاد می کند. مردم ایران، از زن و مرد و اقوام و مذاهب و عقاید مختلف، از دخالت مذهب در حکومت در رنجند. باید این نظام را از بنیان منحل کرد و قانون اساسی جدیدی بر پایه مفاد حقوق بشر و سازمان های بین المللی و رفع هرگونه تبعیض بوجود آورد .
شاید بپرسید چه باید کرد: اپوزیسیون خارج از کشور نیازمند ایجاد یک آلترناتیو برای رژیم اسلامی است. ما در خارج نمی توانیم نوع حکومت را تعیین کنیم. این مربوط به مردم داخل ایران، پس از سرنگونی نظام است. اما می توانیم آلترناتیو حکومت را در خارج از ایران، شکل داده و به جهانیان و به مردم ایران شناساند. و این نیازمند همکاری همه گروه های انحلا طلب با هم است. اما این همکاری، جز توسط جاسوسان حرفه ای رژیم اسلامی، طی سه دهه گذشته، چهار سال مدام است که از طرف اصلاح طلبان (با غرض یا بی غرض) گریخته از ایران، بعد از انتخابات تقلبی، بصورت سیستماتیک و داشتن پول کافی (که منبعش، سهم بَری از همان رژیم اسلامی است) و امکانات فراوان در اجتماعات سیاسی غرب و دانشگاه ها و ایجاد کنفرانس ها و سمینارها، خود را آلترناتیو رژیم اسلامی، قلمداد کرده و مانع هر نوع همبستگی میان اپوزیسیون بوده و لای چرخ اپوزیسیون، برای ایجاد یک آلترناتیو، چوب که سهل است، خنجر گذاشته اند. اصلاح طلبان خواهان حفظ نظام و قوانین اساسی موجود و حتی بازگشت به عصر طلائی امام؛ بخوانید عصر کشتارهای گروهی و محاکمات پنج دقیقه ای و تبعیض، بوده و هستند. چنین گروهی حتی نمی تواند خود را رفرمیست بخواند؛ زیرا رفرمیسم تنها در کشورهایی که از اساس، دمکراتیک (یعنی سکولار) هستند، امکان پذیر است. نه در حکومتی که تعیین کننده اش مذهب است و تمام ساختارش بر اساس تبعیض و حبس و کشتار است.
ما همه امید به زیستن در ایرانی آزاد و دمکراتیک داریم، اما این امید با دخیل بستن به امامزاده و بارگاه اصلاح طلبی، برآورده نخواهد شد.
۵۵۰۶۵ - تاریخ انتشار : ۲۴ خرداد ۱٣۹۲       

    از : علاءالدین فتح راضی

عنوان : آیا برنامه ای جز
یک سازمان سیاسی براساس برنامه سیاسی آن قابل ارزیابی است و مواضع و سیاست های اتـخاذ شده از سوی هر سازمان سیاسی را بر اساس برنامه سیاسی آن میتوان فهمید و سنجید. مسئله شرکت یا تـحریم انتخابات ازین اصل مستثناء نیست. برای مثال تـحریم انتخابات از سوی سلطنت طلب ها در راستای برنامه آنـها قابل فهم ست و هـمه فعالیت های سیاسی آنـها از جـمله ایجاد شورای ملی و کنفرانس های متعدد اتـحاد در نقاط مـختلف اروپا با شعار بی پایه و اساس "انتخابات آزاد" را با برنامه سیاسی آنها میتوان تبیین کرد که چیزی جز دعوت به مداخله نظامی آمریکا و اروپا در ایران نیست که در ادامه آن اعلاحضرت رضا شاه دوم قدم رنـجه فرموده پای برایران بگذارند و انتخابات آزاد و فرمایشی خود را برگذارنـمایند! تـحریم انتخابات از سوی گروه های سیاسی جانبی marginal که هرگز شانس بدست آوردن قدرت سیاسی را ندارند ناگزیر به سود این یا آن نیروی سیاسی اصلی تـمام خواهد شد و این میتواند تنها نشانه دگم های آن باشد و نه ارائـه یک سیاست واقع بینانه. برای مثال فدائیان اکثریت که سال ها به حـمایت بی قید و شرط از خـمینی و حاکمیت منحوس وی پرداخته بود پس از تغییر مواضع ۱۸۰ درجه خود بصرف "اعاده حیثیت" خود تاکنون هر انتخاباتی را تـحریم کرده ست. تـحریمی که در سال ۱۳۸۴ باند احمدی نژاد - سپاه را به قدرت رسانید و در انتخابات ۱۳۸۴ حاکمیت آنرا تثبیت کرد. توجه داشته باشید که تحریم مرکزیت خارج از کشور این سازمان با مـخالفت شاخه داخلی روبرو شده و کادرهائیکه فشار حاکمیت فاشیستی را بر گرده خود احساس میکنند بدنبال سیاست های واقع بینانه تری هستند. و این نشان میدهد که سیاست تـحریم مرکزیت آن را از توده ها جدا ومنزوی ساخته است. مردم ایران و نیز ملت آدربایجان در گذشته برخلاف این تـحریم ها عمل کرده اند و انتخابات را بمنظور طرح خواسته های برحق خود بکار گرفتند و با شرکت در انتخابات سال ۱۳۸۸ آنرا به حماسه جنبش سبز بدل کردند. حـمایت تاکتیکی از اصلاح طلبان سال هاست که امتحان خود را بـخوبی پس داده است و این در حالیست که اکثریت قریب باتفاق مردم کوچکترین توهـمی در مورد عدم امکان اصلاحات در نظام جـمهوری اسلامی ندارند. با این حال بخوبی از نیمچه فضای باز زمان خاتـمی استفاده کرده و از آن برای متشکل کردن خود استفاده کردند. در مقابل سیاست تـحریم انتخابات چیزی جز منفعل کردن مردم و فرستادن آنـها به خانه هایشان بامید رسیدن فرجی از افق غرب آسمان نـخواهد بود.
این میان شـما باید مشخص کنید در کجا ایستاده اید و برنامه شـما بعنوان یک سازمان سیاسی پس از تـحریم و برای سرنگونی رژیم و کسب حقوق ملی آذربایجانی ها چیست. آیا چیزی جز " سرنگونی، هم استراتژی هم تاکتیک" برای ارائه کردن دارید؟
۵۵۰۴۹ - تاریخ انتشار : ۲۴ خرداد ۱٣۹۲       

    از : کاوه بنائی

عنوان : به هم بندی قدیمی ام در دانشگاه ارتوپدی اوین !!حامد عزیز
حامد جان ما که رای نمی دهیم در کنار شما و مردم هستیم. همه آنهائی که در هیتبان هستند آیا رای می دهند؟ همه آنهائی که در خرداد ۸۸ به خیابان آمدند برای اعتراض آیا رای داده بودند؟ سمبل ایران آزاد " ندا" اصلا در انتخابات شرکت نکرده بود کمی وقه بین نه, وسط بین باشیم. ما رای نمی دهیم ولی در خیابان هستیم.
۵۵۰۴۶ - تاریخ انتشار : ۲۴ خرداد ۱٣۹۲       

    از : سونیا باقری

عنوان : نماینده خامنه ای در کیهان شریعتمداری: اگر اصولگرایان ائتلاف نکنند سیل آنها را می برد پس رای دهید تا سیل شویم
نماینده خامنه ای در کیهان شریعتمداری: اگر اصولگرایان ائتلاف نکنند سیل آنها را می برد

پس رای دهید تا سیل شویم

ما همه داغ دیکتاتوری را برپوست خود داریم پس صحنه ترک نمیکنیم تا انها را وادار به عقب نشینی کنیم
۵۵۰۴۱ - تاریخ انتشار : ۲۴ خرداد ۱٣۹۲       

    از : مهران همایون

عنوان : عدم واقع بینی اخبار روز
متاسفانه سایت اخبار روز و بسیاری از افراد و سازمان هایی که در مهاجرت هستند ،درک صححیی از شرایط ایران ندارند و تحلیلهای آنها به صورت واکنشی میباشد.یعنی اگر حکومت هر موضوعی را تبلیغ کند ،آنان عکس آن عمل میکنند و حکومت هم با تحلیل دقیق این رفتارهای اپوزوسیون، آنان را به سمتی که میخواهد سوق میدهد و این دقیقا یعنی "مهندسی افکار " و متاسفانه این سایت به جای افشا گری جناح اصول گرا ،به عارف و روحانی حمله میکند و آنان را به تمسخر میکشد.
تحلیل های پر از تناقض و نخ نمای و شعار گونه بسیاری از سازمانهای خارج نشین بدون تحلیل واقع بینانه و شرایطی که مردم ایران در آن گرفتار هستند، هر چه بیشتر آنان را از تاثیر گذاری بر شرایط ،دور میکند.
۵۵۰٣۵ - تاریخ انتشار : ۲۴ خرداد ۱٣۹۲       

    از : ایکاروس

عنوان : "همگام" با توده ها
-ای
یاوه
یاوه
یاوه
خلائق!
مستیدو منگ؟
یا به تظاهر
تزویر می کنید؟
در بعضی از "روشنفکران" همچون آقای محسن ط و یا مرتضی محیط (با تمام احترامی که برایش قائل هستم) "همگامی" با توده ها به قدری "عمیق" است و آنها را از نظر سیاسی به قدری "فهیم" می دانندکه نیروهای سیاسی را به تبعیت از توده ها و یا حداقل، واگذاشتن آنها به حال و تصمیم خودشان و "احترام" به تصمیمشان فرا می خوانند. گویی فراموش می کنند که هدف و فلسفه سیاست و سیاست پردازی نه هرکه به راه خود رفتن بلکه تعامل و تبادل در جهت بهترین راه مبارزه و زندگی است.سیاسیون ضمن اینکه از توده ها می آموزند به توده ها نیز آموزش می دهند. توده ها ممکن است که خواست ها و نیازهای خود را خوب تشخیص دهند ولی لزوما" به این معنی نیست که راه رسیدن به آنها را نیز درست تشخیص می دهند. مگر مردم ما دموکراسی و آزادی نمی خواستند، پس چگونه است که برای رسیدن به آن با شیفتگی تمام،خمینی و حکومت اسلامی را بر گزیدند. اگر آنها سازمان یافته و دارای رهبری سیاسی درستی بودند آیا چنین می کردند؟ مگر بسیاری از همین مردم نیستند که سیاست و سیاست ورزی را عین پدر سوختگی دانسته و سیاست را بی پدر و مادر میدانند و صدها مورد دیگر، آیا باید به حال خود رها شوند و هر تصمیمی گرفتند "محترم" است؟ پس وظیفه یک نیروی سیاسی چیست؟ از آنها تبعیت کرده و "همگام" شده و یا اینکه راه خود را رفته و به قول شما اقای "محسن ط" در راه مردم مانع تراشی نکنند؟ اگر این است درک شما از کار سیاسی و نیروی سیاسی، بروید رای دهید.
۵۵۰٣۴ - تاریخ انتشار : ۲۴ خرداد ۱٣۹۲       

    از : آشنا ...

عنوان : انتخاب نوکری مطیع برای رهبری دیکتاتور !
"مردم مطرح نیستند، این اسلام است که مطرح است." خمینی
"رهبری دستور داده اند رئیس جمهور باید مطیع رهبری باشد" احمد خاتمی امام جمعه تهران

در تفکر خمینی به عنوان نظریه پرداز ولایت فقیه و بنیانگذار حاکمیت اسلامی در ایران ، مردم ایران به دلیل مسلمان بودن ، امت نابالغی هستند که احتیاج به ولی و قیم دارند و این قیم آشنا به شریعت اسلام تصمیماتی که بر اساس قوانین الهی می گیرد، همه امت مسلمان وظیفه دارند که بدون چون و چرا این تصمیمات را اجراء کنند. در این تفکر اگر همه اهالی کشور مثلا خواستار برابری حقوق زن و مرد باشند چون با فقه اسلامی مغایرت دارد ، نظر مردم پشیزی هم ارزش ندارد ؛ چون در تضاد با فقه اسلامی است که از نظر ولی فقیه منشاء الهی دارد.
بنابراین اساسا در رژیم ولایت فقیهی که منشاء قوانین خود را الهی می داند رای و نظر مردم و انتخابات حتی به شکل دمکراسی های بورژوائی هم مطرح نیست.چون در دمکراسی مقبولیت حاکمیت و قوانین را رای مردم تعیین می کند و در حاکمیت دینی قوانین آسمانی و دینی.
در دمکراسی های بورژوائی مردم حق دارند به کاندیداهای احزاب مختلف یا افراد مستقل که برنامه های متفاوتی دارند بنا به تعلق طبقاتی و یا متناسب با درک و سلیقه خود رای دهند ولی در ایران فقط می توان به کاندیداهائی که مورد تائید ارگان منتخب ولی فقیه یعنی شورای نگهبان هستند و امتحانشان را داده اند و مدرک قبولی از آنها گرفته اند رای داد.

شرکت در انتخابات جمهوری اسلامی به معنای انتخاب کردن گوسفندان و میمونها و خدمتگذارانی بی اختیار برای ولی فقیه است. البته در این حد هم مربوط به ابتدای شکلگیری رژیم ولایت فقیه میباشد .

در شرایط فعلی بعد از گذشت سی و چهار سال از حیات رژیم و کسب تجربه حاکمیت علاوه بر مشخصات فوق، کاندیداها باید مهارت خود در ریاکاری و دروغ و تزویر و تهمت و افترا به مخالفین و چماقداری و سرکوب و شکنجه و قتل و دزدی اموال ملی و رانت خواری و سهم امام دهی از آن را گذرانده ودر این را به مقام رفیع کسب صلاحیت شریک شدن در باند مافیائی رهبری رژیم رسیده باشند.
رای دادن در چنین رژیمی دقیقاً شبیه این است که عده ای دزد و متجاوز و سادیست و شکنجه گر که با فریب یا زور وارد خانه شما شده اند به شما بگویند بصورت نوبتی می توانید متجاوزین و شکنجه گران به مادر و خواهر و زن و فرزند خود را انتخاب کنید!
میهن ما ایران برای کارگران و زحمتکشان شهر و روستا و اکثریت ۷۶ میلیونی آن مثل زندان بزرگی است که مشتی دزد و جنایتکار و بیمار سادیست و شکنجه گر و اراذل و اوباش بر آن گمارده شده اند و از زندانیان بیگاری می کشند. این توصیف غلو آمیزی نیست. واقعیت عینی زندگی سیاسی و اجتماعی و اقتصادی مردم ایران است...

ببینید در عرض این۳۴ سال حیات جمهوری الهی اسلامی که تحقق حاکمیت مستضعفین و عدل علی و نایب بحق ولی عصر است چگونه سطح زندگی کارگران و زحمتکشان ایران ارتقاء پیدا کرده است!!! همانطور که امام خمینی عظیم الاشان در روز ورود خود به ایران در بهشت زهرا وعده دادند نه تنها آب و برق و اتوبوس مجانی شد و برای کارگران و زحمتکشان مسکن ساختند و آنها را به مقام والای انسانیت رساندند و بیکاری و فقر و فحشاء و اعتیاد و افزایش طلاق و کار کودکان و دزدی و رشوه خواری و تبعیض و شکاف طبقاتی و زور و قلدری و ریاکاری و تزویر و دروغگوئی از بین رفت و بهداشت و درمان و آموزش و بیمه های اجتماعی همگانی شد ، امروز همه مردم ایران بخصوص جوانان با نشاط ( فکر نکنید در اثر استفاده از حشیش و مواد مخدر روانگردان با نشاط هستند ) و امیدوار به آینده ای تابناک در زیر سایه اسلام عزیز در کمال آزادی در احزاب و سازمانهای سیاسی و سندیکاها و اتحادیه های کارگری و انجمنهای صنفی فعال هستند و از آزادی بیان و قلم و مطبوعات و اجتماعات و اعتصاب برخوردار و غارتگران ثروت ملی و رشوه خواران و رانت خوارها و اعضاء مافیا در زندان و اسارت می باشند!!!

آیا می توان به دشمن طبقاتی ، به شکنجه گر و دزد و متجاوز به خود و خانواده و هم میهن خود رای داد و خود را انسانی دارای شعور و اخلاق و شرافت و وجدان دانست ؟ مسلماً خیر ! پس برکارگران و همه مردم شریف ایران است که به این نمایش مسخره و ارتجاعی نه بگویند و با تحریم گسترده خود سیلی محکمی بر صورت ولی فقیه و همه دارو دسته های دزد و فاسد و جنایتکار جمهوری اسلامی بکوبند..."
۵۵۰۲۹ - تاریخ انتشار : ۲٣ خرداد ۱٣۹۲       

    از : الف باران

عنوان : حساب مردم عادی با سازمانهای سیاسی جداست !
مهم اینجاست که بدانیم حکومت چه میخواهد ! تمام کسانیکه رای میدهند خواست حکومت را انجام میدهند . در کجای دنیا مردم از حکومتی که راضی‌ نباشند بحرف آن حکومت میروند و برایش کاری انجام میدهند که می‌خواهد ؟! این همه بهانه برای چیست ؟ برای حکومت رای مثبت و منفی‌ مهم نیست ، برای حکومت شرکت کردن در انتخابات مهم است ! شرکت در انتخابات مشروعیت بخشیدن به این نظام است. نظام‌های فاسد و دیکتاتوری برای گرفتن رای و مشروعیت بخشیدن به نظام خود از تمام ترفندهای موجود برای خرید افراد و سازمانهای سیاسی استفاده میکنند. همانطور که "ساندیس بگیرها" در فرهنگ مردم منفور و خود فروخته شناخته میشوند ، سازمان هایی هم که در مقابل پول و امکانات حکومتی به خواستهای حکومت عمل میکنند در تاریخ مبارزاتی ایران در ردیف همان ساندیس گرفته ها قرار میگیرند . حساب مردم عادی با سازمانهای سیاسی جداست !
۵۵۰۲٣ - تاریخ انتشار : ۲٣ خرداد ۱٣۹۲       

    از : پویا پویان

عنوان : سخن آخر
لحظاتِ دُشواری را می‌گذرانیم. تحلیل‌هایِ سیاسی طیفِ چپِ دمکرات و میهن‌پرست و استدلال‌هایِ منطقی‌اشان دربارهٔ اوضاعِ سیاسیِ کشورمان ـ در داخل و خارجِ کشورـ جنان به هم نزدیک است که اتخاذِ هرگونه تصمیمی برایِ شرکت یا عدمِ شرکت در انتخابات و تحریمِ آن را با مشکل رو به رو می‌کند. وقتی انسانِ شریفی مانند «مُصطفی تاجزاده» از گوشهٔ زندان دربارهٔ شرکت در انتخاباتِ دچارِ تردید و دودلی باشد، از نیروهایِ چپ دمکرات چه انتظاری می‌توان داشت؟ فکر نمی‌کنم در میانِ نیروهایِ «چپ دمکرات» و تحوّل‌خواه حتّا «یک نفر» را یافت که از «جمهوریِ اسلامی» به هر شکلی یا به هر بهانه‌ای دفاع و حمایت کند: «جمهوریِ اسلامی» ـ از بنیاد ـ در تمامیّتِ ساختاریِ آن در این عصر و زمانه توهین به بشریّت و توهین به شعور و معرفتِ انسانیِ تک تک ماست، در این موضوع تردیدی نیست. امّا در چنین وضعیّتی از دور چه می‌توان کرد؟ اگر با چنان توحّش و بربریّتی رو به رو نبودیم، راه حلّ ساده بود: «رفراندم»! امّا رژیمِ «جمهوریِ اسلامی»، رژیم «آپارتاید» آفریقایِ جنوبی نیست. در غیابِ نیروهایِ سیاسیِ مُتشکلِ ترقّی‌خواه که دارایِ پایگاهِ اجتماعی باشند تا در صورتِ لزوم برایِ تغییراتِ اجتماعی و سیاسی و فرهنگی مردم را به خیابان‌ها بخوانند، چه باید کرد؟ مُبارزه در هر شرایطی سخت و دُشوار است ولی مردم با شرکت در هر انتخاباتی در صورتِ عدمِ تحققِ خواسته‌هایشان آگاهی و دانشِ خود را ارتقاء می‌دهند و می‌آموزند تا خود را برایِ نبردِ نهایی آماده و مُتشکل سازند. امّا این بار، بر خلافِ گذشته، می‌دانند چه می‌خواهند. زیرا تا ابد نمی‌توان آنها را فریب داد...
۵۵۰۲۲ - تاریخ انتشار : ۲٣ خرداد ۱٣۹۲       

    از : حسن شیرزادگان

عنوان : به مهرداد ودیگران...
بعضی دروغ ها آن قدر تکرار شده است که مثل آیه ی قران راست می نمایند. یکی از جمله همین است که خط تحریم و رای ندادن و شرکت نکردن در انتصابات حکومت اسلامی کار خارج نشین ها است. اولا نیمی از خارج نشین ها که به امید تغییر برای آقای روحانی صف بسته اند. چرا این قدر به آن ها ظلم می کنید؟
دوم. اگر تحریم و رای ندادن مساله ی خارج از کشوری هاست چرا آن قدر موضوع را جدی گرفته اید. سر و ته آن ها را جمع بزنید دو تا سه میلیون بیشتر که نمی شوند. پس نگرانی از چیست؟
این برچسب «دوستان خارج از کشوری» به هر کس که مخالف وضعیت موجود است، بخشی از جنگ روانی مشترک اصلاح طلبان و حکومتی هاست که روزی یک میلیون بار هم از سوی عده ای فکر نکرده تکرار می شود.
۵۵۰۲۰ - تاریخ انتشار : ۲٣ خرداد ۱٣۹۲       

    از : بله بله بله

عنوان : دیکتاتور حماسه می خواهد
دیکتاتور حماسه می خواهد
رای ما در کاسه می خواهد
تا که نوشد و بخندد به ما
ساحلی پر ماسه می خواهد
۵۵۰۱۹ - تاریخ انتشار : ۲٣ خرداد ۱٣۹۲       

    از : mehrdad

عنوان : بی تدبیری سیاسی
شرکت در انتخابات برای مردمی که در داخل ایران گرفتار هستند شریک شدن در خلق «حماسه ی سیاسی» دیکتاتورنیست بلکه تلاش برای رهایی است ؛استفاده از تنها روزنه نجات است .که صد البته بری من که ۲ سال از ایران خارج شدم درکش داره کم رنگ میشه چه رسد به گروهای سیاسی که ۳۰ساله خارج دارن فقط با شناخت اشتباهشون ازمعادلات سیاسی داخل کشورناخواسته به طبل حریف میکوبند و راه نجات مردم رو از مسیر واقعی به مسیرتوهم الود و منجمد شده در گذشته می کشانند.شرکت همه مادر انتخابات ۸۸ و تقلب حکومت بهترین گواه برای همه جهانیان است که بدانند مردم ایران با شرکت در انتخابات به خامنه ای نه گفت و به دنیا نشان داد که امیدوار به آ زادی است.تشویق مردم به قهر کردن و رای ندادن آتش زدن به پلی است که مردم با خون خود در سال۸۸ بنا کردن.و یک بی تدبیری سیاسی که ما سالهاست از دوستان خارج از کشورمیبینیم.
۵۵۰۱٨ - تاریخ انتشار : ۲٣ خرداد ۱٣۹۲       

    از : زویا نامی

عنوان : چرا باید پیشاپیش باخت را پذیرفت؟
فکر میکنم عدم شرکت همان چیزی است که بعد از سرکوب اعتراضات ۸۸ ،آقایان خواهان آن بودن...شاید فرصت دیگریست تا همبستگی خودمان را نشان دهیم....آگرچه هیچ ضمانتی برای سلامت انتخابات وجود نداشته باشد!!!

چرا باید پیشاپیش باخت را پذیرفت؟



آری احتمال تکرار نمایشنامهٴ اعلام آرای ۲۴ خرداد ۱۳۸۸ به هیچ وجه منتفی نیست. بلوک نظامی-امنیتی حاکم حتما چندین سناریو برای چنین نمایشنامه‌ای تدارک دیده است، ولی به این نکتهٔ بسیار مهم نیز باید بی‌توجه نبود که یکدستی چهار سال پیش را از دست داده و امکان مانورش بسیار کاهش یافته است. در کنار شکاف درون حکومت که دیریست قابلیت ترمیم را از دست داده، امروز شکاف درون بیت نیز به حدی رسیده که دیگر پنهان کردنی نیست.
۵۵۰۰٨ - تاریخ انتشار : ۲٣ خرداد ۱٣۹۲       

    از : mehrdad

عنوان : بی تدبیری سیاسی
شرکت در انتخابات برای مردمی که در داخل ایران گرفتار هستند شریک شدن در خلق «حماسه ی سیاسی» دیکتاتورنیست بلکه تلاش برای رهایی است ؛استفاده از تنها روزنه نجات است .که صد البته بری من که ۲ سال از ایران خارج شدم درکش داره کم رنگ میشه چه رسد به گروهای سیاسی که ۳۰ساله خارج دارن فقط با شناخت اشتباهشون ازمعادلات سیاسی داخل کشورناخواسته به طبل حریف میکوبند و راه نجات مردم رو از مسیر واقعی به مسیرتوهم الود و منجمد شده در گذشته می کشانند.شرکت همه مادر انتخابات ۸۸ و تقلب حکومت بهترین گواه برای همه جهانیان است که بدانند مردم ایران با شرکت در انتخابات به خامنه ای نه گفت و به دنیا نشان داد که امیدوار به آ زادی است.تشویق مردم به قهر کردن و رای ندادن آتش زدن به پلی است که مردم با خون خود در سال۸۸ بنا کردن.و یک بی تدبیری سیاسی که ما سالهاست از دوستان خارج از کشورمیبینیم.
۵۵۰۰۵ - تاریخ انتشار : ۲٣ خرداد ۱٣۹۲       

    از : خسرو گ

عنوان : درود اخبار روز
ضمن سپاس از اخبار روز برای نوشتن این مطلب سرشار از میهن دوستی، ما انتخابات را تحریم می کنیم اما مصمم می شویم که جنبش اعتراضی را همچنان تداوم بخشیم و از ان مهم تر اپوزیسیون را تشویق کنیم که برای سوق دادن توده ها در مسیرهای درست تر مبارزه، هر چه زودتر در جبهه ای فراگیر علیه دیکتاواری ولایی با هم متحد شوند!
۵۵۰۰۴ - تاریخ انتشار : ۲٣ خرداد ۱٣۹۲       

    از : محسن ط

عنوان : حضور در عرصه یا خانه نشینی؟
مایلم نه تنها در رابطه با این یادداشتتان که در رابطه با شیوه در پیش گرفته از سوی شما در روزهای اخیر تذکری کوتاه بدهم.
دوستان، وقتی به شیوه خبر رسانی شما توجه شود، مشاهده خواهد شد که شما به جای درک شرایط واقعا موجود و به جای کمک به شکل گیری حتا جنبش من درآوردی "خیابان" خودتان، تنها به دنبال ایجاد تردید و تخریب کا ندیدای ائتلافی هستید و البته در این بین اصلا کاری به خطر پیروزی کاندیداهای راست از ولایتی گرفته تا سرهنگ چماقدار قالیباف و ملیجک مصباح جلیلی ندارید. از درخواست خامنه ای از مخالفان نظام برای شرکت گرفته (که از آن برداشت های دیگری از برداشتهای آمیانه رایج در فرنگ را می توان داشت ) تا انعکاس هر شایعه ای پیرامون کناره گیری عارف، تا گزارش تمسخر آمیز شعارهای مردم (نان، مسکن، آزادی، با حسن روحانی، گویا انتظار داشتید بگویند نان، مسکن، آزادی، با با چریک فدایی! لابد چون انحصار شعار را در دست دارید. همانند اعتراضتان به ستاد موسوی به خاطر استفاده از سرود کوهستان در سال ۸۸) و و و... همه و همه نشان ازچشم بستن خودخواسته شما بر تحولات جاری در کشور و متاسفانه پافشاری لجوجانه بر "مواضع" کهنه شده اتان دارد. این حق شماست که رای ندهید و بجای رسا تر کردن خواستهای مردم (از آزادی زندانیان سیاسی و رهبران جنبش گرفته تا مطالبه نان و مسکن و آزادی)، تحریم را تبلیغ کنید. اما مانع تراشی در راه دیگرانی که تشخیص دیگری دارند، عملی بسیار ناشایست است. انتظار میرفت که در طی این ۴ سال برخوردهای خود در ماه های پیش از انتخابات ۸۸ را بازبینی کرده و از آنها آموخته باشید!
۵۵۰۰۱ - تاریخ انتشار : ۲٣ خرداد ۱٣۹۲       

    از : علی راسخ

عنوان : رای دادن برای چه هدفی
من هم با رای ندادن موافقم. تشویق مردم به رای دادن به روحانی توسط بعضی از گروههای مخالف در عالم واقعیات جامعه ایران چه هدفی را دنبال می کند. به فرض انتخاب روحانی به سمت ریاست جمهوری چه چیزی قرار است در نظام اسلامی ایران تغییر کند؟

تمام سیاستهای کلان نظام در عرصه روابط خارجی بوسیله خامنه ای تعیین میشود و عملا رییس جمهور هیچکاره است.تا زمانیکه هارت و پورت نابودی اسراییل،غنی سازی اورانیوم و جنگ با استکبار جزء سیاستهای رسمی حکومت است هیچ گشایشی در وضع اقتصادی و معیشتی مردم حاصل نخواهد شد.

فرستادن مردم به پای صندوقهای رای ، فرستادن آنها بدنبال سراب است . انتخاب فردی مانند روحانی فقط و فقط روند فروپاشی این رژیم از داخل و زجر کش کردن جامعه ایرانی را طولانی تر می کند و حاصل دیگری ندارد.چه بسا اگر در سال ۵۷ بجای بازرگان شخصی مثل احمدی نژاد به نخست وزیری میرسید مردم خیلی زودتر به ماهیت رژیم پی میبردند و تکلیف خودشان را با آن یکسره می کردند.
۵۴۹۹۹ - تاریخ انتشار : ۲٣ خرداد ۱٣۹۲       

    از : برزویه طبیب

عنوان : سخنی پس از مرگ سهراب با تحریم کنندگان
شما به .... اعتراض میکنید ؟ چگونه؟ از طریق سایت فیلترر شده ؟ انهایی که این سایت ها را میخوانند ، خودشان جزو معترضین هستند . مسئله ما ، ان بخش از ایرانیان است که در انتخابات مجلس شرکت کردند و بدبینانه ترین ارزیابی های اپوزیسیون انها را ده درصد رای دهندگان دانست . مسئله ما ان متوهمینی هستند که فکر میکنند روحانی مخالف حصر موسوی است . این مردم کجا هستند ؟ پشت کامپیوتر یا در تجمعات انتخاباتی ؟ چرا بجای این قهر کردن ها از این فرصت تجمع قانونی که حکومت اجبارا به ان تن داده است استفاده نمیکنید تا با حداقل سر دادن شعاریا حسین ، میرحسین، روحانی و نیز تایید کنندگان او را رسوا کنید ؟ کاری که همین مردم غیر روشنفکر ما در این تجمعات انجام میدهند ؟ رای ندادن تحریم نیست . تحریم انتخابات ، به معنی تحریم این تجمعات هم هست ، مگراینکه بخواهید مثل نفوذی ها با ماسک در انها شرکت کنید . تازه بسیاری از همفکران تحریمی شما به سازمان اکثریت ایراد میگیرند که چرا با شعار رای نمیدهیم و نه تحریم وارد میدان شده است .برزویه طبیب
۵۴۹۹٨ - تاریخ انتشار : ۲٣ خرداد ۱٣۹۲       

    از : هوشنگ اسدی، II استکهلم

عنوان : واکنش عزیزان رای دهنده !
این کامنت در در جای دیگر گذاشته بودم، از اینجا که اظهارات "جدا از مردم ، توده ... " را در اینجا میبینم ..بهتر دانستم که زحمت خواندن را به‌‌ دوستان را هم در اینجا بدهم ،،،

" در تعجب هستم از ذوق و نظر دهی‌ تنگ نظرانه، بسیاری از هم میهنانی که رای میدهند،از روشنفکر گرفته تا سیاست ورزان شاخص ..
در نوشتن و واکنش عزیزان رای دهنده در عین حال مخالف سیستم حاکم .. اینجور درک میشود که ما و انبوهی از اپوزیسیونی که راه " نه‌ " و بایکوت در انتخابات را بر گزیدم ..انگار ما از مردم نیستیم، خارج نشینم ، نمی‌فهمیم، نبض نیاز جامعه در لحظه ممکن را درک نمیکنم .. و کمک رسانده در تحکیم "بدتر ها" هستیم ... حتی دوستی‌ ملتهبی از ایران با بغضی در گلو مطلب نوشته شده مرا با عنوان کردن کلمه آخوند (از طرف من ) به‌‌ اقای روحانی ، نوعی توهین به‌‌ روحانی دید و فاقد ارزش خواندن دانست. بسیارانی از دوستان مخالف رژیم که رای میدهند بسیار هم خوب دیالوگ دارند . همه جورش وجود دارد، اما جوّ آشفته هوچی گری تبلیغاتی در دوران و روزهای داغ انتخابات در خطوط عمده همان است که اشاره کردم .. طرد " نه‌ " گویانان از طرف "یا" گویانان . ... دوستان فراموش می‌کنند که این "نه‌ " در این مرحله که بطور گسترده شکل گرفته و فعال تبلیغ میشود، " نه‌ " سکتاریستهای چپ و راست افراطی نیست که برای آنها درب همیشیه به‌‌ همان پاشنه میچرخیده است .. این " نه‌ " اپوزیسیون و بازتاب بخشی وسیعی از کسانی است که در کنار جنبش سبز بودند و حتی در خیابان و کوچه، بازار ، در میدان نبرد آزمون پس دادند .. بیخود نیست که به‌‌ گمان من، خامنه‌ای این " نه‌ " ایندفعه را فهمیده و به‌‌ نوعی پیام رسانده است .. دوستان این "نه‌ " را در دراز مدت یک " نه‌ " اپوزیسیون دمکرات ببینند .. که امید آفرین است نه‌ حاصل یک طبّ زودگذر انتخابی که بسادگی از بین خواهد رفت ... باید این را به‌‌ فال نیک گرفت .. در فردایی که دست‌هایمان با هم گره می‌‌خورد ، همانطور در جنبش سبز نشان داده شده است .. ""
۵۴۹۹۴ - تاریخ انتشار : ۲٣ خرداد ۱٣۹۲       

    از : علی عمرانی

عنوان : بازی خوردگان ساده اندیش
درود بر تمام آزادی خواهانی که زیر با عوام زدگی نرفتند و در تاریخ ایران ایستادگی خود را با تحریم خیمه شب بازی حکومت بار دیگر ماندگار کردند.
رفیق تابان بسیار از موضع درست و اصولی اخبار روز تشکر می کنم.
تاریخ ایران این روز ها را از یاد نخواهد برد و بازی خوردگان ساده اندیش بار دیگر خواهند گفت " اشتباه کردیم "ولی شما و همه کسانی که بازیچه فرمایشات خامنه ای و سپاه نشدند با افتخارخواهیم گفت پای عهد و پیمانمان تاآخر ایستادیم.
۵۴۹٨۹ - تاریخ انتشار : ۲٣ خرداد ۱٣۹۲       

    از : Add JN

عنوان : یک نکته
به نظر من مضمون نوشته شما که کاملا مشخص است در چه شرایط سختی نوشته می شود ، درست است و جای قدردانی دارد. اما اینکه جوانان کم تجربه اند و بزرگان اصلاح طلب آن ها را گمراه کرده اند به دو دلیل مشخص درست نیست. اولا همین جوانان با کمپین خود موج را ایجاد کردند و بزرگان اصلاح طلب هم به موازات آن و گاه عقب تر از آنان این راه را آمده اند. دو اینکه گفتن خود این حرف می توان باعث سوء تفاهم . برداشت تحقیری ضمنی برای برخی از این جوانان شود که از طرف اخبار روز درست نیست.
به نظرم نمی رسد دیگر خیابانی در کار باشد. قطعا تضاد اصولگرا ها با هم در حدی نیست که همه کاندیداهایشان در صحنه بمانند و کنار نروند. شاه بیت اصولگرایی تمکین از رهبری است و اصلا هیچکدام از آن ها چنین روحیه ای را قبلا از خود نشان نداده اند. آن ها که همچون لاریجانی سعی در برخودهای مستقلی کردند در جا سرکوب (مهرکوب) شدند و توبه کردند.
نطق جدید خامنه ای هم نشان می دهد آقا به جای کاندید اصلح به میزان رای اصلح تمایل پیدا کرده است و مهندسی به این سمت می رود. در پس ما جرای کناره گیری عارف آخرین اصلاح طلب میانه شاید همین نکته نهفته باشد که او حذف شد تا ائتلاف از سوی دیگر تا دفتر رهبری گسترش یابد.
جوانان و فرزندان ما در لایه های میانه اجتماعی می فهمند چه می خواهند و چه می کنند. اکثریت بزرگ آن ها امروز متاسفانه چپ نیستند. خواست های محدودی هم دارند. خواست های محدود اصلاح طلبانه آن ها همپوشانی معنی داری با اهداف این ائتلاف پیدا کرده است و برای رسیدن به آن اهداف ، چرخش سیاست های «آقا» به سمت جام شربت را هدف فوری قرار داده اند. و این چرخشی است که به باور من در مذاکرات مخفیانه ولایتی (وزیر خارجه ویژه ی آقا) برنامه ریزی شده بود و به یک «حماسه» برای پوشش اجرایش نیاز داشت.
ما چپ هستیم و خواهان تغییرات عمیق اجتماعی به نفع زحمتکشان کشور و می دانیم ولی فقیه سد راه اصلی این چرخش است و با موفقیت در مهندسی این انتخابات قدرتش بیشتر از آنچه هست تثبیت می شود و پشت سازش و تسلیمش در مذاکرات با غرب (به جای تعاملی سازنده) موج تازه ای از سیاست های نولیبرالیستی براه خواهد افتاد که اقتصاد کشور را در چرخه استبداد مالی جهان اسیر و سرمایه های آن را به تاراج خواهد داد. مدیریت بهتر این نظام ولایی هیچ ما به ازای اصلاحات دمکراتیک که ما هم برای تشکل زحمتشکان از آن سود بجوییم ندارد. درست به دلیل برداشت بلند مدت تر از سیر رویدادها که به تمامی علیه منافع زحمتکشان کشور است ، نمی توانیم چنین تاکتیک هایی را بپذیریم و با آن ها همراه شویم و در برابر آن قرار می گیریم.
جنبش دمکراتیک مردم ما قطعا ادامه خواهد یافت و همین جوانان و مردم در ادامه خواست های دمکراتیکشان دوباره با همین حکومت با ریاست جمهوری هر که باشد رو در رو خواهند شد. و بند پایانی مطلب نگاشته شده در پیوند دوباره جنبش دمکراتیک نه یک آرزو بلکه یک واقعیت انکار ناپذیر است.
۵۴۹٨٨ - تاریخ انتشار : ۲٣ خرداد ۱٣۹۲       

    از : أمیر خان

عنوان : باز هم جدایی إز توده ها و عدم حضور در صحنه واقعی مبارزه
با تاسف دو باره شاهد جدایی إز خواست مردم و تحلیل غلط إز توان نیروهای در صحنه هستیم. دور نیست که در روز ۲۵ خردادکه شاهد بک ۲ خرداد جدید شدیم شما بنویسید که ما وطیفه روشنفکری را انجام میدهیم و مردم هم کار خود را. لطفا شما صف تحریمی ها را در روز انتخابات نشأن دهید أ به یقین انها در خانه خواهند بود نه در خیایان و معترض به وضعیت.

من شرائط را مثل سال ۱۳۵۹ در روز های اول حمله عراق میدانم که همه به دفاع إز میهن برخوا سته بودیم حتی با إخراج فداییان إز جبهه ها. ما موضع خود را منوط به خواست و تایید نظام نکرده بودیم. و حال سیاست درست و مبتنی بر شرائط نباید به دوری یا نزد یکی به خواست نظام ربط داده شود. مردم رآه ممکن را میروند که أن استفاده إز هر روزنه است نه بر أساس رویا و بأید های حقوقی و لی غیر واقعی.
۵۴۹٨۵ - تاریخ انتشار : ۲٣ خرداد ۱٣۹۲       

    از : شهریار کرمانشاهی

عنوان : لطفا این را به دوستان خود هم بگوئید
درود بر اخبار روز

این نوشته های شما من را یاد راه سرخ(شاخه تبریز) و ریگای گل(شاخه کردستان) در زمانی که کل سازمان داشت راست میزد میاندازد .آنها آن زمان آنها چپ میزدند .من یک دوره خیلی دور هوادار سازمان بودم و همیشه وقتی دیدگاه های راست را در کار می دیدم می گفتم اینشالله گربه است. الان تنها سازمانی که انتخابات را تحریم نکرده اکثریت است(حتی سازمان لعنتی مجاهدین انقلاب اسلامی تحریم کرده) . من نسبت به اون موقع خیلی پیر تر شدم دیگر نمیگم اینشالله گربه است میگم برو دنبال کارت. من که اخبار روز را برای مدت طولانی میخوانم فکر میکنم بهتر است از این سازمان براعت بجوید بجای فرخ نگهدار.
۵۴۹۷۵ - تاریخ انتشار : ۲٣ خرداد ۱٣۹۲       

    از : حامد صابری

عنوان : اتفاقا مردم دیشب در خیابان بودند و شما نبودید
ضمن احترام به دیدگاه شما باید به اطلاع شما برسانم که مردم دیشب در گلسار رشت با استفاده از فرصتی که انتخابات فراهم کرد در "خیابان " بودند و متاسفانه شما نبودید
۵۴۹۷۴ - تاریخ انتشار : ۲٣ خرداد ۱٣۹۲       

    از : خشایار

عنوان : دیکتاتوری و دیکتاتور پذیری
راست است که سرنوشت هر مملکتی را مردمان آن مملکت رقم می زنند. سویه دیگر دیکتاتوری، دیکتاتور پذیری است. دیکتاتورها با امکاناتی که دارند، بسادگی قادرند دیکتاتور پذیرها را بازی دهند و گویا بازی در شرف تکوین است. دیکتاتور پذیرها به ته خط که نزدیک می شوند، بین بد و بدتر، که بدترین های ممکن هستند، بد را انتخاب می کنند تا توی دهان دیکتاتور زده تا مثلاً بدتر انتخاب نشود. بماند که دیکتاتور چه بسا پیروزی همان بدتر را هم به رخ می کشد. کمااینکه پیش از این چنین کرد. دیکتاتورپذیرهای عملاً موجود، آنچنان سرمست کشف بهم زدن بازی دیکتاتور شده اند، که فراموش می کنند رأی آنها بفرموده ی دیکتاتور، رأی به نظام است و جهموری جهل و جنایت. همین اعتراف، نشان نمی دهد که دیکتاتور چقدر نیازمند آرای مردم است برای به رخ کشیدن مشروعیتش نزد انظار داخل و خارج؟ برآورده نشدن همین خواست دیکتاتور، مهمتر از « بهم زدن بازی» او و آنها نیست؟ بماند که مهره ی ریاست جمهوری از هر جناحی که باشد، حسب السابقه، تدارکچی ی بیش نیست هم بلحاظ حقوقی و هم بلحاظ حقیقی. البته نباید فراموش کرد که فراموشی حافظه تاریخی دیکتاتورپذیر، بدلیل فقدان توانمندی بدیل دمکراسی خواه نیز می باشد. دریغا که برخی دمکراسی خواهان چه براحتی می پذیرند که دیکتاتورها در بساط شان بازی کنند و براحتی دو نیمه می شوند، بی هیچ توجهی به هم سرنوشتی ها و هم نظری های کلانی که دارند برای تغییر همین وضع موجود. دمکراسی خواهان برای جلوگیری از شقه شدن و مانع شدن ورود دیکتاتور در زمین بازی شان، چاره ای ندارند بجز اینکه به قدرتی تبدیل شوند. قدرت دمکراسی خواهان در یگانگی آنهاست و مقابله با دیکتاتورها و دیکتاتوری. دیکتاتورپذیرها تا بوده، سیال بوده اند بین قدرت ها و توانمندی ها. قدرت بسیج و توانمندی سر دادن ندای رستاخیز انسان در مقابل « آمیزگان تخمه چنگیز و ابوجهل»، تنها راه است برای دمکراسی خواهان . « اخبار روز» ی ها! حضورتان در جبهه ی پاسداران دمکراسی و ضدیت با دیکتاتوری، ضرورتی است برای پاسداشت حرمت آزادی و بی شک در تاریخ ثبت خواهد شد که در خوف انگیزترین دوره ی چرتکه اندازی های سیاسی، هستند کسانی که دور دست ها را می نگرند.
۵۴۹۷۰ - تاریخ انتشار : ۲٣ خرداد ۱٣۹۲