چه کسی صدای ما می شود؟ - اخبار روز

نظرات دیگران
  
    از : Add JN

عنوان : شبکه
براستی چرا؟
این اکثریت نیست که به چنین دردی دچار می شود. تاریخ و ساعت پشتیبانی احزاب و سازمان های اصلاح طلب که در داخل کشور حضور نیمه علنی و علنی دارند را اگر در یک جدول بگذارید، حیرت انگیز است. اکثریت در واقع آخرین آن هاست. شخصیت های بسیاری شب قبل از رای گیری رای دادند. خاتمی کی داد؟ رفسنجانی کی رسما رایش را اعلام کرد.
براستی چرا چنین بود؟
این موج شرکت در انتخابات از کجا شروع شد؟ چگونه گسترش یافت؟ کی به نتیجه رسید؟
درست یا خطا در آن معنی نداشت. چون حرکتی بینهایت جمعی بود. شبکه ای بود. می توانستیم در آن شرکت کنیم یا نکنیم. می توانستیم با آن باشیم اما رای بدهیم یا ندهیم. اما اگر به فعالیت ها ی سیاسی به شکل امروزین نگاه می کردیم حتما آن را می دیدیم و نتیجه اش را می دانستیم.
عزیزان نقش سیاست ورزی مبتنی بر نهاد های اجتماعی کم و مبارزات شبکه ای هر دم افزایش می یابد. اگر بیرون از میدان اصلی مبارزه نشسته باشیم نه صحنه را می بینیم و نه دیگر می توانیم بر آن تاثیر جدی بگذاریم.
عزیزانی در شبکه نقش آفرینی کردند که سن و سالی کمتر از ۳۰ سال دارند. جلو چشم همه ما میلیون ها نفر را به پشتیبانی از خواست هایشان کشیدند. این موج سازمان ها را تکان داد. احزاب را در خود حل کرد. همه به هم پیوند خوردند و درست در مقابل چشم های درشت شده دفتر مهندسی انتخابات ، مهر خود را بر سیر رویدادها کوبید.
امروز دیگر نمی توان شبکه ای رفتار نکرد و با تکیه به یک اطاق فکری که نامش را سازمان یا حزب می گذاریم برای بقیه نسخه پیچید. درک شبکه ای از هر درک رشدیافته سیاسی حاصل از یک اطاق فکری قدرتمند تر است. اصلا هیولاست این شبکه.
من تنها ناظر این معجزه بودم و به آن ایمان آوردم.
دلیل ناکامی ها جای دیگری است. به رهبری سازمان بر نمی گردد. مطابق اصول سازمانی هر رهبری نظرش را بر اساس اکثریت ارا می گیرد. ارایی که می تواند به شدت تغییر کرده باشد. چه باید بکند؟ امروز همه شگفت زده اند از این حضور قدرتمند. شگفت زده اند چون نه آن را انتظار می کشیدند و نه شاهد شکل گیری و رشدش بودند. عجیب نیست کسی فکر کند رمان صد سال تنهایی را مارکز در ایران نوشته باشد.
۵۵۲۲۹ - تاریخ انتشار : ۲٨ خرداد ۱٣۹۲       

    از : بهروز

عنوان : اکثریت
اکثریت به جز اپورتونیسم بیکرانش گیج سری و اغتشاش فکری بیکرانی هم دارد. پیشنهاد می کنم اکثریت اعلام مواضع را همیشه بگذارد برای بعد از اتفاقات!
۵۵۲۱۲ - تاریخ انتشار : ۲۷ خرداد ۱٣۹۲       

    از : گرفتار

عنوان : استعفا
اگر اعضای محترم هیات اجرایی ذره ای از صداقت فداییان را دارند با یک پوزش خواهی همه جانبه از مردم ایران به خاطر اصرار در ادامه ی اشتباهتشان
دسته جمعی استعفا دهند.
۵۵۲۰۴ - تاریخ انتشار : ۲۷ خرداد ۱٣۹۲       

    از : حمید اشرف

عنوان : رای ندادن همان تحریم است؟
دوست عزیر متاسفانه شما نظر سازمان را درست در نیافته اید .آن نظر می گوید که خود در انتخابات شرکت نمی کند ولی مردم را علنی تشویق به تحریم نمی کند. حال می ماند به اینکه یا شما همان مردم هستید که بر اساس اعلامیه مذبوز به تصمیم شمااحترام خواهد گذاشت ــ همانطور که از متن پیام تبریک نیز بر میآید ــ یا شما از سازمان خط می گیرید .نیک که بنگرید درواقع مردم کار خودشان را میکنند وسازمان های سیاسی هم کار خودشان .این دوگانگی آزار دهنده کمتر استدلال میشود اما متاسفانه در این ایام زیاد بکار برده میشود وحاصل آن هم فروکاهیدن حاملین این نگاه به یک نظاره گر است.با هر انگیزه ای که چنین نگاهی طرح شود حاصل آن فاصله هر چه بیشتر از نگاه عمومی خواهد بود آیا همین انتخاب جمعه ای که گذشت نشانگر بی معنی بودن نظاره گری نیست اصلا برای ایشان قابل تصور هست که اگرتنها ۲۶۱۵۵۲ نفر با چنین نگاهی کم تر در انتخاب آقای روحانی شرکت می کردند امروز ما وشما باید منتظر دور دوم میشدیم .شاید همین رقم که درواقع نسبت به میزان شرکت کنندگان حدود هفتادویک صدم درصد آرامیشود که رقم بزرگی نیست ایشان رابفکر فروببرد. بدیگر سخن باید خوشحال بود که تدبیرسازمان مورد توجه همان هوداران سازمان در ایران که دست کم روزگاری چند برابر این رقم بود هم قرار نگرفت .ایکاش بیانه نویسان به رفقای قدیم در ایران زنگ می زدند ونظرشان را می پرسیدند
۵۵۱۹۶ - تاریخ انتشار : ۲۷ خرداد ۱٣۹۲       

    از : فرزان داد

عنوان : جناب آقای بینما طارمی
دوست عزیز
منظور من توهین به کسی نبود.
سازمان در روز ۱۵ خرداد با دادن إطلا عیه زیر از شرکت در انتخابات خودداری کرد:"انتخابات، مهندسی شده، فرمایشی و به سود ولایت فقیه است، ما شرکت نمی کنیم!"

بنظر من این موضع انفعالی است و باید نقد شود. این نظر من است ولی نظر شما را متوجه نشدم. یعنی توصیه سازمان این است که بس از چهار سال در اولین روزنه إی.که برای اظهار وجود مردم فراهم شده، ما شرکت نخو اهیم کرد. همین موضع هم از طرف نیروهای هو ادار در داخل ترویج شد.
بنظر من موضع درست این بود که از هر امکانی برای نه گفتن به اصول گرایان و پشتیبانی از اصلاح طلبان استفاده کرد.
۵۵۱٨۲ - تاریخ انتشار : ۲۷ خرداد ۱٣۹۲       

    از : م حمیدی

عنوان : اظهار تاسف
غیر از اظهار تاسف برای یک تشکیلات سیاسی که حتی نتوانست یک روز به تحلیل انتخاباتی اش پای بند باشد، حرف دیگری نمی توان زد . مردم باید اول غضنفر های سیاسی را مهار کنند و بعدخود دست به انتخاب بزنند .
۵۵۱۷۵ - تاریخ انتشار : ۲۷ خرداد ۱٣۹۲       

    از : شیرین آغداشلو

عنوان : برنده پیروری انتخابات ۲۴ خرداد کیست
اپوزیسیون جمهوری چپ در کل و سازمان فداییان اکثریت گاهی تحریم و مدتی است توصیه به مشارکت می کنند .اکثریت با همه تلاش در قبل از انتخابات اطلاعیه " ما شرکت نمی کنیم " را اعلام کردند . منظور هر چه باشد . ناشناخته بودن معادلات سیاسی ، مردم ، یا دوپهلو برخورد کردن . اما مردم بدون توجه به مواضع ما که از آنها نظر بعد مکانی و فکری دوریم . حتی با وجود برخی نارضایتی ها از گرانی ها و مخالفت ها کاری کردند که باز باعث شگفتی ما شد . محصول تلاش مردم پیروزی حسن روحانی شد . او آمد تا در چارچوب برنامه تدوینی ۲۵ ساله نظام جمهوری اسلامی طی طریق کند . کاندیدای انتخاب شده ۲۴ خرداد روحانی و از عناصر شاخص و مورد اعتماد رهبری است و برخلاف تصور ما تغییر مورد نظر و طراحی دستگاه رهبری را اجرایی خواهد . نه تغییر مورد نظر ما . بگذارید یخ احساسات آب شود . مردم با انتخاب روحانی از میان ۵ نامزد غیر روحانی نشان دادند که هنوز روحانیت را مرجع و معتمد خود می دانند .
۵۵۱۷٣ - تاریخ انتشار : ۲۷ خرداد ۱٣۹۲       

    از : مانی فرزانه

عنوان : آقای روحانی راه دشواری در پیش دارد
همانطور که پیش بینی میشد میزان مشارکت مانند دوم خرداد ۷۶ (مشارکت ۸۰ درصدر ) و ۲۲ خرداد ۸۸ (مشارکت ۸۵ درصد) نگردید.
این به آن معنی است که بخشی از حماسه آفرینان ۲ خرداد ۷۶ و ۲۲ خرداد ۸۸ که فقط در آن دو دوره در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کردند به دلایل مختلفی در این دوره شرکت نکردند.

در انتخابات دوره یازدهم بنا بر آمار منتشره ۳۶ میلیون رای اخذ شده است که میزان مشارکت نسبت به ۵۰ میلیون واجدین شرائط کمی بیش از ۷۲ در صدر می باشد.

با توجه میزان مشارکت در سال ۷۶ نزدیک به ۸۰ درصد و در سال ۸۸ حدود ۸۵ درصد بوده است. تردیدی نیست که میزان مشارکت حدود ۱۳ درصدر از سال ۸۸ کاهش یافته است. که بیش از ۷،۵ میلیون رای می باشد.

بعلاوه آقای خاتمی در سال ۷۶ توانست با بیش از ۲۰ میلیون رای از حمایت "اصلاح طلبان" حکومتی و بیش از ۵۰ درصدر از کل واجدین شرائط برخوردار شود که این نسبت در سال ۸۰ کمی افزایش یافت. با این وجود و حمایت "اصلاح طلبان" در مجلس در برابر رهبر نتوانست سیاست های خود را پیش ببرد که به انفعال عمومی منجر شد که باعث شد احمدی نژاد در سال ۸۴ ودر مرحله دوم "اصلاح طلبان" و "کارگزاران را شکست داد.

توجه کنیم که در انتخابات اخیر آقای روحانی با ائتلاف و حمایت بخشی از محافظه کاران و اصول گرایان ، کارگزاران سازندگی (هاشمی رفسنجانی ) ، "اصلاح طلبان" حکومتی؛ محمد خاتمی ، جبهه مشارکت و مجاهدین انقلاب اسلامی و بخشی از جنبش سبز و اصلاح طلبان غیر حکومتی توانست با اخذ ۱۸ میلیون رای پیروز شود و ۵ کاندیدای اصول گرایان را با اکثریت ۵۱ در صدشکست دهد.

فراموش نکنیم که آقای روحانی فقط ۳۵ در صد از کل آراء واجدین شرائط را کسب کرده است و بعلاوه تمام تشکل های حکومتی از او حمایت کرده ، پس بدون تامین نظرات آنها سیاستگزاری دشوار می باشد. خواسته های مردم نیز کم نیستند.

با توجه به تجربه ۸ ساله ریاست جمهوری آقای خاتمی و پشتوانه تشکیلاتی و پارلمانی اصلاح طلبان او و حمایت بیش از ۵۰ درصدر از واجدین شرائط که با ترمز رهبری و سایر محافل نظامی و تصمیم گیرنده به انفعال کشانده شده این سئوال به ذهن متبادر میشود که آقای روحانی چگونه میخواهد سیاست ها ی خود را پیش ببرد؟ اگر آقای روحانی نتواند در جهت خواسته های نیروهای تغییر و قول های انتخاباتی خود حرکت نماید بدون تردید باعث انفعال رای دهندگان خواهد شد که در انتخابات بعد اگر کاندیدای مناسبتری نباشد .قطعا به او رای نمی دهند تا دوباره نتخاب شود. بیم آن میرود که اصول گرایان به سادگی بر گردند.. فراموش نکنیم که میزان آرای او و آرای ۵ کاندیدای اصول گرا توفیر چندانی ندارد.
۵۵۱۷۱ - تاریخ انتشار : ۲۷ خرداد ۱٣۹۲       

    از : بینام طارمی

عنوان : عجیبن غریبا یا للعجب واحیرتا!
هر چه سعی کردم چیزی ننویسم. این نظر البته نه چندان منحصر به فرد "فرزان داد" محترم نگذاشت چیزی ننویسم.
ایشان که به روحانی نه ولی رای داده اند در گشت و گذارشان در ایران از مواضع عجیب و غریب مشابه مواضع سازمان رفقا مشاهداتی داشته اند و نظرشان بر مشارکت کامل مردم ایران که تقریبا همگی درک درستی از اوضاع خطرناک ایران دارند، میباشد.
خیلی هم خوب. رسیدن بخیر و آن توجه جامعه نگر تیزبینانه میدانی و در قلب حادثه تان هم در خور تقدیر ویژه. آن هدایتگری فرا بینانه هم شایسته تقدیر.
اما گرامی فرزان فرهیخته! جمله به جمله نظرتان نیاز به تدقیق دارد هم آنجا که متوجه نشدید که سازمان موضعش تحریم نبود. هم انجا وقتی به روحانی رای نداده اید پیداست معنی رای سلبی "مردم ایران" را متوجه نشدید. .... آنجا هم که همه مردم ایران را به اتکای مشاهده جزیی خود از همان تعدادی که دیده اید- البته به غیر از ان عده عجیب و غریب!!-ندیده و نپیموده صاحب درک درستی از اوضاع معرفی میکنید.
آنجا که با ذکر آماری با تورش ۴۰ تا ۸۰ درصدی از کشورهای کاملا متفاوت فتوا به مشارکت کامل میدهید.... و البته بقیه جملاتتان که به دلیل اینکه الان در تهران ساعت ۱ شب است و من خوابم می آید وقت ندارم ادامه دهم.
نمیدانم هنوز در ایرانید یا به منزل برگشته اید. ولی احوال عجیبه و غریبه ما هم سوقاتی است ره آورد سفرتان به این سرزمین شرقی. سفر خوش
۵۵۱۵۶ - تاریخ انتشار : ۲۶ خرداد ۱٣۹۲       

    از : احمدی

عنوان : گمان بجای تحلیل
اپوزیسیون که گمان را بجای تحلیل می گذارد همیشه دچار سرگیجی است خوب این در شرائط عادی اشکالی ندارد اما آنچه نهوع آور است اصرار بر اشاعه این شبه تحلیل های ضد علمی و غالبأ تجریدی فلسفی است.
توجه آنکه در هیچ انتخابی در تاریخ بشریت ۱۰۰ در صد شرکت نکرده اند. ۸۰ در صد شاید رقم فوق بالائی باشد. اگر آمار وزارت کشور را بپذیریم ماکزیمم حدود ۳.۵ میلیون و با در نظر گیری فریبکاری رژیم حدود ۵میلیون بدلایل سیاسی انتخابات را تحریم کردند حدود ۲ میلیون تحریم کننده حدس زده مشود تهرانی باشند بخش بزرگی از ایرانیان مقیم خارج ابدن اطلاع و یا علاقه ای به حوادث انتخاباتی ندارند نمی توان انها را تحریمی قلمداد کرد.
۵۵۱۵۴ - تاریخ انتشار : ۲۶ خرداد ۱٣۹۲       

    از : وهاب انصاری

عنوان : عدم شرکت در انتخابات مهندسی شده درست بود.
دوست ناشناخته با سلام به حضورتان،
من امروز در فیس بوک بحثی با دوستانی حول عدم شرکت سازمان و اطلاع تبریکش داشتم که برای شما و دیگر دوستان هم میگذارم. فکر میکنم که تناقضی بین عدم شرکت در انتخابات و با رای دادن به روحانی که کاملا سیاستی درست بود. با تبریک به مردمی که با هدف تغییر به روحانی رای دادن و به خیابانها آمدن و جشن گرفتند، نیست.
سلام شیلا خانم گرامی،
مرسی از اظهار نظرتان، شما یک بار دیگر اطلاعیه عدم شرکت ما را بخوانید، ما تحریم نکردیم. من فکر میکنم عدم شرکت ما و مشخصا رأی ندادن ما به حسن روحانی به مثابه یک سازمان چپ، که خواهان استقرار دمکراسی در کشور است، کاری درست بود، ما نباید در این فضای جشن و سرور مردم که ما هم شریک هستیم، در مورد آقای حسن روحانی و توانایی و إمکانات ایشان دچار توهم بشویم و توهم زایی بکنیم. ما در این علامیه هم إظهار امیدواری کردهایم که ایشان به خواسته های مردم پاسخ بدهد.
نباید مثل بعضی ها که تفاوتی بین ایدیولوژی اشان و تاکتیکهای سیاسی اشان قائل نیستند و همه اینها را شعبده بازی میدانند، اما همه چیز را هم خلاصه کردن در چارچوبه حکومت و خود را تقلیل دادن به مبارزه در چارچوبه حکومت هم غلط است.
-----------------------------------------------------------------------------

شیلا جان در زیر کامنتی را میز ارم که روز جمعه برای رفیق فرخ نوشتم.

رفیق فرخ عزیز! من هم ارزیابی شما را قبول دارم که روحانی و جلیلی در موضوع هسته ایی و تعامل با غرب متفاوت هستند. روحانی بعنوان کسی که میتواند تعامل با غرب داشته باشد، میتواند مورد اعتماد غرب و بخشی از جامعه قرار بگیرد. جلیلی همان راهی را ادامه خواهد داد که در این ۸ سال ادامه داشته است. اما من بعنوان یک چپ دمکرات، تحول طلب و عضوی از جنبش سبز که در کنار خواست تعامل با غرب، که تحریمها زنگی مردم و اقتصاد کشور را فلج کرده، خواهان استقرار دمکراسی در کشور هنوز نتوانسته ام خودم را قانع بکنیم که بخاطر این تفاوت به روحانی رای بدهم. اما مانند سال ۸۸ هم بخودم تردیدی راه نخواهم داد که از دل این انتخابات جنبشی برآمد بکند، لحظه ایی در همراهی با این جنبش درنگ بکنم.
در عین حال من هیچ احساس منفی نسبت به کسانی که به روحانی رای میدهند ندارم. فکر میکنم در فردای انتخابات که خواهد گذشت، با بخش بزرگی از این عزیزان برای استقرار دمکراسی در یک سنگر مبارزه خواهیم کرد. هر گونه تخریب رابطه رای دهندگان و رای ندهندگان بخاطر روحانی به جنبش دمکراسیخواهانه مردم کشور لطمه خواهد زد. باید از این کار اجتناب کرد.
-------------------------------------------------------------------------

رفیق ابدی عزیز، اینکه خیلی از نزدیکان در ایران به روجانی رای دادند. درست است. من هم اطلاع داشتم. اما هیچ تلاشی هم برا اقناع آنان برای رای ندادن نکردم. تصمیم بر عهده هر کسی است که خودش اقدام کند. اما من از سازمان سیاسی صحبت میکنم. در تصمیم گیری های سیاسی درست است که باید به تمایل و خواسته های مردم توجه کرد. اما مبنای تصمیم فقط نظر مقطعی مردم باشد. تجربتا درست نیست. ۹۸ درصد مردم به جمهوری اسلامی رای دادن ایا درست بود؟ اصلا وضعیت ایران را با اوایل نمیخواهم مقایسه بکنم. اما میخواهم بگویم که فقط مبنای رای دادن و شرکت مقطعی مردم در یک آکسیون نباید مبنای سیاست گذاری یک حزب سیاسی باشد. اصلا درست نیست. شما بخوبی میدانید که آقای حسن روحانی بر آیند نیروهای بخشی از اصلاح طلبان، طیف رفسنجانی (کارگزاران)، طیفی معتدل اصول گرایان (علی مطهری) است. امروز هم در اولین روز انتخابش اطلاعیه اش، حرفهایش و اقداماتش نشان دادن که فاصله بین آقای روحانی با خاتمی و موسوی خیلی خیلی بیشتر از آنی است که فکرش را بکنید. تا انتخابات هم خوشبین ترین تحلیل گر تفاوت ایشان را با دیگران در ایجاد گشایشهایی در برنامه اتمی و اقتصاد و کاهش تحریمها میدانستند. و بر همین مبنا به ایشان رای دادند. از نظر من مردم هم در این مقطع با همین ارزیابی به حسن روحانی رای دادند و مردم بخشان خواسته های بخشی تحول طلب جنبش سبز را مطرح کردند، که آقای روحانی تاکنون در این موارد سکوت کرده است. من قبلا هم با فاکت توضیح دادم در این ارزیابیها قبل روز انتخابات بین ما اختلافی نبود. اما مهم این است که یک سازمان چپ دمکرات، با خواسته های فراتر از خواسته های آقای روحانی که حتی برآیند مجموع جنبش سبز هم نیست، از ایشان حمایت بکند. به او رای بدهد. اگر آقای روحانی در آینده همراهی بکند با حداقل بخشی از خواستهای تحول خواهانه جنبش سبز قطعا باید استقبال کرد. اما تقلیل خود و سازمان فقط به خواسته های مانند حل بحران هسته ایی و گشایشهای اقتصادی که مسئول این بحران و نابسامانی خود رژیم است، کاری است اشتباه
۵۵۱۵۱ - تاریخ انتشار : ۲۶ خرداد ۱٣۹۲       

    از : فرزان داد

عنوان : سازمان موضع خود را نقد کند
مدت چند هفته بود که موضع تحریم انتخابات سازمان مرا ناراحت کرده بود.

اگر جه خودم را نتونستم راضی بکنم که به روحانی رأی بدم ، ولی دوستان قدیم سازمان را تشویق به رأی دادن میکردم. چندی از رفقا را که در ایران دیدم تقریبا بیشتر آنها مواضع عجیب و غریبی مشابه موضع سازمان داشتند. موضعی که مشخصا بدور از واقعیت جامعه ایران می دانم.

جاده آینده ایران یک جاده سنگلاخ است. مردم ایران تقریبا همگی درک درستی از اوضاع خطرناک ایران دارند و بهمین دلیل بصورت فعال در انتخابات شرکت کردند. بنظر من شرکت ۷۲٪ مردم در انتخابات چیزی باندازه کل جامعه ایران میباشد. اگر به کشورهای شمال اروپا نگاه کنیم که دموکراسی ریشه داری دارند در بهتیرین حالت نزدیک به ۸۰٪ در انتخابات شرکت میکنند، در آمریکا رقم مشارکت حدود ۴۰٪ است.
در نتیجه انتخابات با مشارکت کامل مردم انجام شد، ولی موضع سازمان یک موضع انفعالی و بدور از واقعیت اوضاع ایران بود. امیدوارم که یک نقد جدی از موضع گیری سازمان صورت بگیرد

با احترام فرزان
۵۵۱۴۷ - تاریخ انتشار : ۲۶ خرداد ۱٣۹۲       

    از : پارسی

عنوان : حزب باد
۹۰ در صد اپوزیسیون لایق نام حزب باد هم نیستند. من حزب نسیم را پیشنهاد میکنم.
۵۵۱۴۶ - تاریخ انتشار : ۲۶ خرداد ۱٣۹۲       

    از : کامران صادقی

عنوان : دم شما و امثال شما گرم!
جهت اطلاع:

متن زیر را، قبل از انتشار نتایج شمارش آرا، در رابطه با مقاله دوستی در سایت اخبار روز نوشتم. امروز با دقت در پیام خامنه ای روشن تر می شود که برنده واقعی آنچه مهندسی انتخابات خوانده شد، اوست. از این رو به احترام خانواده ندا، که در انتخابات شرکت نکرد، و به احترام همه کسانی که در "تحقق حماسه انتخابات" شرکت نکردند(بطور نمونه ۵۰ تهرانیها)، کلاه از سر برمی دارم و مطمئنم که پتانسیل تغییرات بنیادی، نه در تکرار بازی هر چهار سال یکبار در زمین رژیم، بلکه حاصل همین "نه" ها به حاکمیت دیکتاتوری مذهبی و مبارزه برای آزادی، جمهوریت و جدائی دین و دولت خواهد بود
..............................................................................................


نوشته ئید:

"نه" بزرگ دیگری در نفی اقتدار ولی فقیه و بنیادگرایان اسلامی از طریق تکیه به صندوق های رای و جنبش های اعتراضی در راه است. با این که من خود در این انتخابات شرکت نخواهم کرد، به اراده مردم برای تغییر به دیده تحسین می نگرم!

کجای این کار تحسین برانگیز است؟ کمک به تحقق "حماسه سیاسی" نواده گان شیخ فضل الله نوری ، آنهم پس از ۳۴ سال تجربه حاکمیت مذهبی، چه چیز تحسین بر انگیزی دارد؟ زمانی می توانست رای آری به یک کاندید، معنای "نه" به خامنه ای بدهد که او، مانند مورد ناطق نوری، بطور آشکار از کاندید مشخصی پشتیبانی می کرد. ولی این بار چنین نیست. خامنه ای مکرر تاکید کرده است که "به هیچ کدام از کاندید ها نظر ندارد". به زبان دیگر تک تک آنها کاندید مورد نظر او هستند. این حکم در مورد روحانی، اگر بیشتر از دیگران صادق نباشد، کمتر نیست. آیا به همین زودی فراموش کردیم که پس از بازنگری قانون اساسی و تشکیل نهاد "شورای عالی امنیت ملی" ، روحانی نماینده خامنه ای در این نهاد بود و اگر اشتباه نکنم هنوز هم هست؟ ایشان رئیس کمیسیون سیاسی-امنیتی-دفاعی مجمع تشخیص مصلحت نظام، رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک نظام، رئیس کمیسیون سیاسی-اجتماعی مجلس خبرگان...بوده و هست. یعنی یکی از اصلی ترین کادرهای رژیم و افراد مورد اعتماد خامنه ای. بنابراین "آری" به ایشان به معنای "نه" به "نفی اقتدار ولی فقیه.." نمی تواند باشد. انتخاب هر کدام از کاندید ها، با هر نیتی که انجام بگیرد، معنای دیگری جز آری به خامنه ای و آری به ادامه حاکمیت رژیم مذهبی ندارد
...............................................................................................
۵۵۱۴۴ - تاریخ انتشار : ۲۶ خرداد ۱٣۹۲       

    از : منوچهر مقصودنیا

عنوان : امضای من پای نوشته
دوست گرامی، من بعنوان یکی از اعضای سازمان فدائیان خلق ایران ــ اکثریت امضای خودمرا پای یاداشت شما می گذارم. و برای برای چنین " اپوزیسیونی " با تمام وجود تاسف خودمرا اعلام می کنم.
۵۵۱۴۱ - تاریخ انتشار : ۲۶ خرداد ۱٣۹۲