کاندید نظام برای برون رفت از بن بست!
گفتگوی اخبار روز با مجید تمجیدی پیرامون انتخابات و نتایج آن


• پیروزی روحانی پیروزی مستقیم مردم در تقابل با نظام جمهوری اسلامی نیست اما عقب نشینی (موقت؟) نظام از اصول گرایی به اعتدال گرایی زمینه های مساعدی برای پیشروی مردم و استفاده بهینه از فضای خالی عقب نشینی برای پیشروی مردم ایجاد می کند. با توهم و توسل به تئوری خودشیفتگی تحمیل نمی شود از این فضا استفاده بهینه کرد ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
چهارشنبه  ۲۹ خرداد ۱٣۹۲ -  ۱۹ ژوئن ۲۰۱٣


* مجید تمجیدی از فعالین سیاسی جنبش چپ ایران و کارشناس مسائل سازمان کار و کارگری است.


اخبار روز: انتخاب آقای روحانی پیروزی مردم بود؟

مجید تمجیدی: به نظر من شرایط پیشا انتخاباتی در ایران شببه شرایط قبل از انعقاد قرار داد صلح ۱٣۶۷ شمسی بود. عوارض جنگ هشت ساله ایران و عراق خمینی را وادار به تمکین به شرایط صلح و نوشیدن جام زهر کرد. عوارض تحریم ها، خوابیدن بخش اعظم اقتصاد، تهدید جنگی و خطر یک جنبش اعتراضی برانداز خامنه ای را مجبور به عقب نشینی از اصول گرایی به اعتدال گرایی کرد. پیروزی روحانی بیش از آنکه تحمیل اعتدال گرایی به نظام جمهوری اسلامی باشد نتیجه تصمیم آگاهانه نظام، در صدر آن خامنه ای، برای برون رفت از بن بست رژیم بود. در متن یک کشمکش و تقابل، از جمله در متن یک واقعه سیاسی – اجتماعی مثل انتخابات اخیر جمهوری اسلامی ایران، هر یک از طرفین کشمکش تلاش دارند طرح، برنامه و امیال خویش را به دیگری تحمیل کنند. از جمله هر یک از طرفین این کشمکش تلاش می کنند که این شبه را در اردوی مقابل ایجاد کنند که جبهه مقابل به بخشی از خواست های خود رسیده است. تز محوری من در مورد انتخابات اخیر این است که خامنه ای و جمهوری اسلامی موفق شده اند در میان بخش اعظم مردم این شبه را ایجاد کنند که روحانی کاندید تحمیلی مردم به نظام است. روحانی محل تلاقی سازش میان خامنه ای و رفسنجانی برای برون رفت نظام جمهوری اسلامی از بن بست کامل، کاهش تحریم ها، اتخاذ سیاست بازتر خارجی و بهبود روابط با کشورهای غربی، عمدتا رابطه با آمریکا، است. تلاقی امیال مردم در کاهش تحریم ها و بهبود اوضاع اقتصادی کشور با اتخاذ سیاست اعتدال گرا از طرف رژیم، بر متن فلج شدن کامل اقتصاد بر اثر تحریم ها و تهدید جنگی، نباید بر طرح و برنامه حساب شده از طرف رژیم سایه افکند. در دفاع از تز تحمیل روحانی به نظام از جمله استدلال می شود که جلیلی یا اصول گرای دیگری کاندید خامنه ای و نظام بوده است. استدلال می شود که رژیم انتظار پیروزی روحانی را نداشته است. استدلال می شود که روحانی با شرکت در انتخابات اصولگرایان را به چالش کشید. این استدالات سطحی است و با فاکت های پیشاانتخاباتی حمایت نمی شود. نه تنها نشانه ای از حمایت خامنه ای از هیچ کاندیدای اصول گرایی وجود ندارد بلکه برعکس هر جا که چنین مسئله ای مطرح شد خامنه ای سریعا و صریحا آن را رد کرده و بالاتر از گل به کاندیداهای اعتدال گرا نگفت. بر خلاف دوره پیروزی احمدی نژاد، برون رفت از بن بست کنونی و نفس شرکت در انتخابات و خلق "حماسه سیاسی" و ارائه تصویری غیربحرانی از درون رژیم اولویت اصلی خامنه ای در این انتخابات بود. بخش موثر اصول گرایان نه تنها پشتیبانی صریحی از کاندیداهای اصول گرا نکرد بلکه با روی آوری به اعتدال گرایی نه تنها روحانی بلکه هاشمی رفسنجانی را نیز گزینه نجات از بن بست کنونی رژیم می دانست. تلاش های پیشاانتخاباتی عسگراولادی در زدودن مهر فتنه گرایی از موسوی و کروبی و لبیک به هاشمی رفسنجانی نمونه ای از این اعتدال گرایی بود. حمایت بخش مهمی از روحانیون اصولگرا از هاشمی رفسنجانی و لبیک لاریجانی و روزنامه کیهان و سپاه پاسداران در یک طرح هماهنگ از پیش با روحانی پس از انتخابات نمونه هایی از اعتدال گرایی بخش مهمی از اصول گرایان است. در متن عقب نشینی (موقت؟) رژیم از اصول گرایی به اعتدال گرایی به رهبری و مهندسی خامنه ای و در هماهنگی کامل با رفسنجانی سخن گفتن از تحمیل اعتدال گرایی به رژیم توسط انتخاب کنندگان پایه استدلالی ندارد.
روحانی کاندید نظام جمهوری اسلامی ایران برای برون رفت از بن بست و بحران سیاسی کنونی نظام بود. پیروزی روحانی پیروزی مستقیم مردم در تقابل با نظام جمهوری اسلامی نیست اما عقب نشینی (موقت؟) نظام از اصول گرایی به اعتدال گرایی زمینه های مساعدی برای پیشروی مردم و استفاده بهینه از فضای خالی عقب نشینی برای پیشروی مردم ایجاد می کند. با توهم و توسل به تئوری خودشیفتگی تحمیل نمی شود از این فضا استفاده بهینه کرد.

اخبار روز: برای علی خامنه ای و شورای نگهبان قابل تصور بود که بخشی از مردم از میان کاندیداهای تائید شده به چهره ای که نسبت به سایرین بیشترین فاصله با رهبری حاکمیت را بازتاب می دهد، رای خواهند داد. چرا حسن روحانی را تائید کردند؟

مجید تمجیدی: ارائه تصویر احمقانه از خامنه ای و شورای نگهبان در تایید کاندیداتوری روحانی که گویا انتظار پیروزی اش را نداشتند بیش از اندازه ساده انگارانه است. برعکس برای بخش اعظم رژیم قابل تصور بود که با تجربه مردم از احمدی نژاد بخش اعظم مردم از میان کاندیداهای مورد تایید شورای نگهبان به کسی که بیشترین فاصله با رژیم را دارد رای خواهند داد. اما حد فاصله از رهبری نیز در میان هشت کاندیدای تایید شده توسط شورای نگهبان کاملا روشن بود. حد این فاصله برای خامنه ای و شورای نگهبان کاملا روشن بود و آنها با این حد از فاصله بویژه در شرایط بحرانی و بن بست رژیم نه تنها مشکلی نداشتند بلکه آن را در این شرایط کمکی به برون رفت رژیم از این بن بست می دانستند. واکنش های پیشا و پساانتخاباتی نزدیک ترین افراد و نهادهای نزدیک به خامنه ای و شورای نگهبان مثل عسگری اولادی، لاریجانی، روزنامه کیهان و ... نشانی از اینکه گویا خامنه ای و شورای نگهبان انتظار انتخاب شدن روحانی را نداشتند و یا اگر این را می دانستند ایشان را تایید نمی کردند، ندارد. به نظر من تایید روحانی با آگاهی کامل از امکان بالای پیروزی ایشان در انتخابات انجام گرفت.

اخبار روز: آقای روحانی نماد تغییر در سیاست حکومت است؟

مجید تمجیدی: روحانی نه نماد تغییر بلکه نماد عقب نشینی رژیم در شرایط بحران و بن بست نظام جمهوری اسلامی ایران است. البته هر عقب نشینی فضایی خالی برای کنش کنشگران خارج از دایره رژیم، در اینجا مردم و نهادهای مدنی مستقل از دولت، ایجاد می کند. درجه موفقیت استفاده از این فضا بیش از هر چیز به شناخت چرایی پیدایش این فضا و ظرفیت های آن برای تغییر از طرف کنشگران مستقل و خارج از رژیم دارد. در فضای حاکم فریب و شیفتگی و هیجان و تحلیل های سطحی این فضای موقت نیز بسرعت بسته می شود و واگرد بعدی آن ناامیدی و دل بستن به نیروی های خارجی و توسل به مشت آهنین و الترناتیوهای بشدت از بالا هدایت شده است. اگر آن بخش از مردم که با انگیره تغییر در این انتخابات شرکت کرده اند متوجه حجم فضای تغییر بر اثر عقب نشینی رژیم نشده و تغییر را به واکنش و عمکرد روحانی و بالانشینان موکول کنند متاسفانه تغییری نیز صورت نخواهد گرفت.

اخبار روز: شاهد تغییراتی در جهت تامین حقوق اولیه شهروندان مثل آزادی روزنامه ها، زندانیان سیاسی، کم شدن تبعیض علیه زنان، اقلیت های قومی-ملی و مذهبی، آزادی نهادهای مدنی، بهبود وضع زندگی کارگران و آزادی تشکل یابی آنان هم خواهیم بود؟

مجید تمجیدی: تغییر در عرصه هایی که شما نام برده اید نه نتیجه خودکار پیروزی روحانی بلکه نتیجه چگونگی استفاده بهینه مردم و کنشگران عرصه های اجتماعی، کارگری، زنان، حقوق کودک، آزادی بیان، دفاع از حقوق اقلیت های مذهبی و ملی و غیرو می باشد. بخش اعظم این تغییرات نه در چهارچوب صرف نتایج انتخابات بلکه با تبدیل گفتمان پسا انتخاباتی به گفتمان غیرانتخاباتی عملی است. چهارچوب ماندن در گفتمان انتخابات و یادآوری وعده های انتخاباتی و مهم تر از آن محصور ماندن در چهارچوب برداشت "خودسرانه" مردم از وعده های آشکار و نهان انتخاباتی، چهار سال دیگر نیز مردم را سر کار می گذارد. اگر قرار است تغییراتی در حوزه های نام برده انجام گیرد راهکار منطقی این است که کنشگران این عرصه ها با استفاده از این فضا به طرح شفاف تر مطالبات خویش و تقویت نهادها و سازمانهای این عرصه ها مبادرت ورزند.

اخبار روز: مردم قادرند رئیس جمهور را در جهت تامین خواست ها و انجام تغییرات، تحت تاثیر و فشار قرار دهند؟ وسیله موثر این تاثیرگذاری و اعمال فشار چیست؟

مجید تمجیدی: تا آنجا که به بهبود روابط با غرب و تلاش برای کاهش و پایان دادن به تحریم ها برمی گردد به نظر من خود رژیم در عملی کردن این خواست تلاش خواهد کرد. اما فراموش نکنیم که روحانی رئیس جمهور منتخب نظام جمهوری اسلامی است. اعمال فشار موثر به روحانی نه از طریق یادآوری وعده های انتخاباتی عمدتا داده نشده ایشان و ایجاد فضای مملو از احساس و توهم، بلکه از کانال فهم چرایی عقب نشینی رژیم و استفاده بهینه از این فضا با اتکاء به نیروی خود مردم، عمدتا متکی بر نهادها و تشکل های مستقل از دولت، امکان پذیر است. طرح مطالبات مردم در حوزه های مختلف، تلاش برای سازماندهی و تشکل یابی و بسیج نیروی توده ای حول این مطالبات موثرترین راه فشار به نظام، از جمله روحانی، خواهد بود.

اخبار روز: نسبت آقای موسوی با دولت تازه و نسبت جنبش سبز با این دولت چطور تنظیم می شود؟

مجید تمجیدی: پیش بینی رابطه موسوی با دولت تازه با اطلاعات موجود ساده نیست. رفسنجانی و خاتمی نه تنها با تمام نیرو پشت روحانی رفتند بلکه خود از مهندسین روی کار آمدن روحانی بودند. ممکن است موسوی هم همین رویه را در پیش بگیرد اما تا بحال نه موسوی ونه کروبی حمایت آشکاری از روحانی نکرده اند. اما صورت مسئله این است که پیروزی روحانی فقط حاصل عقب نشینی و سازش میان خامنه ای و رفسنجانی نیست بلکه حاصل عقب نشینی بخشی از کادرهای درون رژیمی جنبش سبز نیز می باشد. بخشی از کاردهای درون رژیمی جنبش سبز در مواجه با توقعات مردم از جنبش سبز قبل از شکست کامل این جنبش عقب نشینی را شروع کرده و از اصلاح طلبی به اعتدال گرایی روی آوردند. عروج گرایش اعتدال گرایی با تغذیه از کادرها و نیروی اصلاح طلبان دولتی و تعامل با بخشی از اصولگرایان بخشا حاصل این روند است. در این شرایط محدود کردن استراتژی و تاکتیک های مردم به چگونگی واکنش احتمالی سران سابق جنبش سبز در قبال دولت آتی از تحرک آن می کاهد. مردم برنامه های آتی خود را باید با صراحت تمام و مستقل از این واکنش طرح نمایند.

اخبار روز: بخشی از مردم به اعتراض در انتخابات شرکت نکردند، اینها چه قدمی باید بردارند تا اعتراضشان دیده شود و بتوانند در تحولات آتی تاثیرگذار باشند؟

مجید تمجیدی: روانشناسی اجتماعی آن بخش از مردم مخالف رژیم که با هر تبیین و استدلالی، از جمله رای مان را پس می گیریم و بای بای با احمدی نژاد، هراس از پیروزی جلیلی، آرزوی قطع تحریم ها و بهبود اوضاع اقتصادی و بهبود رابطه با آمریکا و .... در انتخابات شرکت کرده و از میان هشت کاندیدای مورد تایید شورای نگهبان به روحانی اعتدال گرا رای دادند اگر چه مورد تایید نیست اما کاملا قابل درک است. اما این نوع تبیین و این درجه از آگاهی متاسفانه نقطه امیدی برای بهبود وضع مردم و نزدیک شدن به آزادی و رفاه نیست. اگر نور امیدی برای تغییر و دستیابی به آزادی و بهبود وضع معیشتی مردم در شرایط کنونی ایران باشد باید آن را در میان آن بخش از مردم جستجو کرد که با تصمیم آگاهانه در انتخابات شرکت نکردند. کنشگران موثر اجتماعی، سازماندگان تغییر برای دنیایی بهتر را باید در میان این طیف از مردم جستجو کرد. اینجا شما با مردمی که یک روزه شیفته مرید می شوند روبرو نیستید. اینجا شما با مردمی که یک روزه به طلوع خورشید امیدوار می شوند و یک روزه به دنبال ناجی اند روبرو نیستید. اینجا شما با مردمی روبرو هستید که تحولات را تحلیل می کنند، ارزش ها و مطالبات خویش را دارند و ناگهانی و تحت تاثیر گفتمان های جعلی تصمیم نمی گیرند. بخش معینی از ۱۵ میلیون نفری که آگاهانه در این انتخابات شرکت نکردند آن نیروی امید بخشی هستند که با شناخت ظرفیت فضای خالی ایجاد شده بر اثر عقب نشینی رژیم و استفاده بهینه از این فضا می توانند معادلات سیاسی در ایران را در جهت تضعیف رژیم جمهوری اسلامی و تقویت تشکل یابی و خود سازمانیابی توده ای در عرصه های مختلف اجتماعی هدایت کنند. بخش چپ و آزادیخواه و برابری طلب تحریم کنندگان با شناخت درست از این شرایط و با تن ندادن به فضای سطحی و احساسی می توانند کنشگران موثری در بهبود شرایط معیشتی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی بخش اعظم مردم ایران باشند.