زحمتکشان روسیه – شهروند یا برده؟
پراودا - برگردان: اردشیر قلندری


• کارگر درکشور ما دیگر بمثابه یک شهروند دارای حقوق برابر به حساب نمی آید. در نظام سرمایه داری کارگر- "انسانی کوچک" ، "حشره" و گاهی هم "حیوان بارکش" است، همه به او تشر میزنند، تحقیر میکنند و از او میدزدند. برای نوکیسه گان روسیه بغیر از نفت و گاز یک منبع مطمئن کسب ثروت– کار ارزان کارگران بیکار نیز وجود دارد ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
چهارشنبه  ۲۹ خرداد ۱٣۹۲ -  ۱۹ ژوئن ۲۰۱٣


چندی پیش روزنامه "پراودا" حزب کمونیست روسیه مقاله ای در مورد وضعیت اسفبار کارگران روسیه نوشت. این مقاله ای ساده و بدور از مساله تئوریک و فلسفه ایدئولوژی مارکسیستی بود. آنچه که در این مقاله به آن پرداخته میشود، در مورد کار برای دریافت حداقل حقوق ، جهت امرارومعاش وگذاران زندگی است. موضوعی که شباهت فراوان به زندگی کارگران ایران دارد. سرمایه داری بعد ازفروپاشی بلوک کشورهای سوسیالیستی هر روز وهرچه بیشتر سیمای واقعی خودرا به نمایش میگذارد. ما در سده ۲۱، دوران تمدن نوآوریها و تکنولوژی بسیار پیشرفته زندگی میکنیم، ولی حتی دراین تمدن نوآوریها و تکنولوژی پیشرفته، شیوه استعمار هنوزدگرگون نگشته وبه سبک سده نوزدهم میباشد، هنوز میشود با خواندن مانیفست حزب کمونیست همان شکل و ابزار استثمار را که مارکس و انگلس به آن پرداخته اند، دردنیای امروزین مشاهده نمود. هنوز پرولتاریا چیزی برای ازدست دادن، بغیر از زنجیر دست وپای خودرا ندارد. هنوز پرولتاریا نیروی کار خودرا به طبقه حاکم میفروشد. وهنوز شبح کمونیسم درحال گشت زدن است و هنوزشعار کارگران جهان متحد شوید مبرمیت روزاست.

زحمتکشان روسیه – شهروند یا برده؟

کارگر درکشور ما دیگر بمثابه یک شهروند دارای حقوق برابر به حساب نمی آید. در نظام سرمایه داری کارگر- "انسانی کوچک" ، "حشره" و گاهی هم "حیوان بارکش" است، همه به او تشر میزنند، تحقیر میکنند و از او میدزدند. برای نوکیسه گان روسیه بغیر از نفت و گاز یک منبع مطمئن کسب ثروت– کار ارزان کارگران بیکار نیز وجود دارد. جهت استفاده ازکار این بردگان، سرمایه داران را به سرمایه گذاری در کشور جلب میکنند. کارشناسان غربی از اینکه بخش عمده فقرای روسیه، ازمیان کارگران مشغول به کارهستند شگفت زده میباشند. در جهان بنظر میآید چنین کشوری مثل روسیه وجود نداشته باشد.

از نمونه نوآوری های سده گذشته
در روسیه انجمن پادشاهی سرمایه داری و بوروکراسی حاکم گشته است، و تمام قوانین و مقررات نیز در راستای منافع آنان عمل میکنند. همه کسانی که به مقاومت در برابر این نظم میپردازند، ونمی خواهند برده بماند، پیروان انجمن نوین پادشاهی قلم پایش را میشکنند.
موردی در چند سال پیش در کارخانه اتومبیل سازی ولگاگراد رخ داد. از بابت شرایط غیر قابل تحمل کار زمزمه اعتصاب شایع شد، اعضای کمیته اعتصاب مخفیانه مثل گارد جوان در دوران جنگ دوم جهانی جمع شدند. یکی از اعضای این گروه مخفی آنتون مهندس الکترونیک متوجه شده که مورد تعقیب است. جهت حفظ امنیت دوستان اورا همراهی میکردند. تا اینکه یک روز بعد از پایان کار آنتون به حمام کارخانه رفت، تا وارد حمام شدو لباس خودرا درآورد، افرادی در لباس فرم اورا با خود با مرکز میلیشیا (هنوزمیلیشیا به پلیس تبدیل نشده بود) بردند. و به جرم مقاومت دربرابر مجریان قانون و فحاشی محکوم کردند. تصورکنید مردی لخت توی حمام (با دلیل ویا بدون دلیل) فحاشی میکند. میلیشا کار خود، دستگیری دوزدان و اراذل و اوباش را رها نموده، وارد حمام شده تا مانع انجام جنایتی بزرگ (فحاشی و مقاومت ) گردند.
شاید بدین خاطر، بعد از این حادثه، جهت تعقیب فعالین کارگری در مکانهای کم جمعیت میلیشیا را به پلیس تغییر نام داده و بطور قابل توجهی تعدادشان را نیز زیاد نمودند. و حقوق آنها را، نه حقوق کارگران پشت خط نوار تولید، بلکه حقوق پلیسها را بابت کارصادقانه آنها چند برابر افزایش دادند. با این وجود، حالا سهم پرولتاریا که در بدترین شرایط و با جیره غذایی بخور و نمیر زندگی میکند چه میشود؟.
در ماه اوریل همین سال در یکی از بخشهای کارخانه بزرگ ماشین سازی بخش مونتاژ بطور ناگهانی کار را متوقف نمودند. به کارگران قبض دریافت حقوق بابت ماه مارچ را تحویل دادند. کارگران انتظار داشتند، از ۲۰ تا ۲۲ هزار روبل حقوق ماهانه خود را دریافت کنند ، اما قبض حقوق آنها از ۱۱ تا ۱۲ هزار روبل بیشتر نبود. همه مزایای ممکن را قطع کرده اند، بعد از اعتراض به این موضوع قسمت عمده معترضین را نیز اخراج نمودند، آیا این کار مسخره نیست؟.

قطب بندی های روسیه معاصر.
سود بابت فروش ماشینهای تولید شده به کجا میرود؟ مطابق داده های روزنامه "ویدیموستی" از گزارشات مالی کارخانه، ۱۲ عضو هیئت مدیره (به زبان امروزین بورژوازی مدیران ارشد) در سال گذشته از بابت پاداش و خدمات و جبران خسارات، بیش از ٣٣۵ میلیون روبل دریافت کرده اند. یعنی به هرکدام از این دوازده تن حدود ۲۷.۹ میلیون روبل پرداخت شده است. بدین ترتیت، درآمد ماهانه هریک از مدیران ارشد ۲.٣ میلیون روبل ، یعنی ٨۰ برابر بیشتر از حقوق متوسط کارگران کارخانه (۲٨۷۷۲ روبل ) بوده است.
درکشورهای غربی اتحادیه های کارگری میتوانند از حقوق کارگران دفاع کنند. درکشورما اتحادیه های کارگری مستقل از کارآفرینان و سرمایه داران وجود نمی تواند داشته باشد. به اتحادیه های مستقل حق حیات نمی دهند. مطابق قانون کار آوایل سال ۲۰۰۰ در مذاکره با صاحب کار و مدیریت آن تنها سازمانهایی که بطور رسمی شامل نصف اعضای کارگران کارخانه باشند حق شرکت دارند، ودیگر سازمانهای کارگری موجود درکارخانه کمتر از این تعداد وجود خارجی ندارند. اکثریت اعضای مدیریت اتحادیه رسمی کارخانه عمدتا از بخش اداری، ویا خود صاحبان کارخانه یا از جمله نوکران آنها "مدافعان رسمی زحمتکشان" تشکیل شده است.
بهای نوکریهای اتحادیه های کارگری
اتحادیه کارگری در کارخانه اتومبیل سازی ولگاگراد دراصل اتحادیه مدیران میباشد. مگر غیر از این نیزمیشود اتحادیه ای که مدیر آن عضو هیئت مدیره این کارخانه است، غیر از اتحادیه مدیران نامید. او در ترکیب همان هیئتی است که سال پیش "هدیه ای" به مبلغ ٣.۷۵ میلیون روبل دریافت نمود. آیا با هدیه ای این چنین گران میشود از منافع کارگری دفاع کرد؟ یا خودرا فدای خواسته های آنها نمود؟
پس از ۱۵ سال کار در سمت مدیر اتحادیه کارگری، شخص دیگری را به جای وی آوردند، این مدیر جدید نیز برای کارگران خط و نشان بدتری کشید که بلافاصله به عضویت هیئت مدیره کارخانه نایل گردید. اربابان بشدت از منافع طبقاتی خود حمایت میکنند. چراکه این مدیر جدید با استفاده از نام چند هزار کارگر قرارداد های بارزشی را امضاء میکند.
چندی پیش این اتحادیه "رسمی" کارگری ۴۵ ساله شد، یعنی این اتحادیه از دوران اتحاد شوروی تشکیل شده است. در آنزمان کسی نمیتوانست بدون دلیل کارگری را مجازات ویا اخراج نماید. وآنچه که شامل تفاوت حقوق بین مدیران و کارگران میشد، نمی بایست بیش از ۵ برابر باشد.

نجیب زادگان متنفر از کار
پزشکان و معلمان نیز از کارگران دستمزدی میباشند، که برخورد با آنها نیز بهتر از دیگران، تراشکاران کارخانه اتومبیل سازی نیست. مثلا پزشک اطفال از شهر ایژووسک با حقوقی ۴ هزار روبل در ماه کارمیکند. زندگی این بخش از کارگران نیزدارای "نوآوریهای" منحصر بخود است: از نرمهای اتحاد شوروی (محدودیت تعداد کودکان در یک منطقه برای یک پزشک) سیستم بورژوازی روسیه امتناع ورزیده است. از سویی برای هر کودک مورد معالجه مبلغی درنظر گرفته شده است. طبق نرم باید در هر منطقه ۶۰۰ کودک تحت نظر یک دکتر میبود، هم اینک به این رقم چند صد کودک دیکر افزوده شده است، کار پزشک تا ۱۲ ساعت در روز ادامه می یابد. علاوه براین، ساعات رفتن دکتر به خانه بیماردر صورت ضرور را نیز باید مورد توجه قرار داد وبه ۱۲ ساعت افزود.
بدین خاطر، اعتراضاتی از سوی پزشکان در راستای اجرای "کار بر پایه قانون" انجام شد، معترضین خواستار پرداخت همه اضافه کاریها، لغو جریمه ها، افزایش حقوق تا ۲۹ % ، محدودیت زمان کاربه شش ساعت در روز مطابق قوانین، افزایش زمان معاینه از پنچ الی شش دقیقه به پانزده الی بیست دقیقه برای هر بیمار شدند.
در پاسخ به مطالبان معترضین فشارهای اداری آغاز گردید. سه پزشک جهت توقف ستم حاصله دست به اعتصاب غذا زدند. درهمین راستا مذکره با اتحادیه "فعال" پزشکان آغاز شد. مسکو از این موضوع باخیر گردید کنترلهایی آغاز گردید، تخلفات جدی مشاهده شده، برای جبران آنها وسایلی از پایتخت ارسال گردید که به پزشکان نرسید.... پوتین شخصا هرگز بطور مستقم با کارگران کار یدی و فکری ارتباط برقرار نمی کند. او ترجیح میدهد با کارآفرینان که بنظر مقامات به صاحبان موثر کار تبدیل شده اند سروکار داشته باشد. برای مثال پوتین مدتها مساله کارخانه اتومبیل سازی ولگاگراد را مورد بررسی قرار داد، بعد از همه بررسیها مدیران همچنان به دریافت حقوقهای میلیونی ادامه دادند و کارگران هنوز هم همان حقوق ناچیز را دریافت مینمایند. پوتین از شهر پیکالیوف، جایی که شخص کارخانه داری هزاران کارگر را بدون وسایل امرارومعاش به خیابانها ریخت، دیدار کرد و میلیونها روبل جهت نجات میلیونر شهربه او پرداخت نمود. از این موضوع چند سال گذشت و شهر دوباره درآستانه اعتراضات است: در اینجا حقوق کارگران پرداخت نمی گردد. در یکی دیگر از کارخانجات همین شخص، کارخانه آلمینیوم بوکوسلاف، از بابت بستن این کارخانه اعتراضاتی درحال انجام گرفتن است. روسیه بزودی اگرچه کند، سخت، بتدریج، ولی شاهد اعتراضاتی سرتاسری خواهد بود، تا زحمتکشان برده نمانند.
این است همه معنا و مفهوم واقعی عدالت در نظام سرمایه داری. جالب است که تقریبا چنین برخوردهای مشابهی در کارخانه خودروسازی ایران وجود دارد. اتحادیه های کارگری وابسته به اربابان صنایع، سطح پائین حقوق ونبود دیگر مزایا چه برای کارگر روس و چه برای کارگر ایرانی به یک شکل میباشد. روسیه، اگرچه، کند، سخت، بتدریج، ولی آبستن انفجار است، آیا درایران نیز آتشفشانی درکار میباشد؟

روزنامه "پراودا" حزب کمونیست روسیه
برگردان آزاد از: اردشیر قلندری