از : حسن نکونام
عنوان : خطاب به هم میهنان عزیز آذری ام
افسوس میخورم که توانائی گفتن و نوشتن به زبان زیبای آذری را ندارم. بر این باورم که دانستن هر زبانی، بمعنای داشتن یک «توانائی» است، و به نداشتن این توانائی، افتخار نمیکنم. از عزیزانی که توانائی نگارش به زبان زیبای آذری را دارند، در همین جا تقاضا میکنم، این نوشته مرا به آذری ترجمه کرده و در همین صفحه وارد کنند.
هم میهنان عزیز آذری ام! آذربایجانمان تاریخی مملو از مبارزه، مبارزان و قهرمانانی داشته و دارد، که شما عزیزان بیش از هر کسی به آن آگاهی دارید، و این شما بودید که چنین انسانهای رزمنده و دلیری را در دامان خود پرورش داده و میدهید، و هیچگونه نیازی به تکرار آن از جانب من نیست. ما، در شرایط ویژه و حساسی قرار داریم. انتصابات ریاست جمهوری اخیر حکومت، تعادل سیاسی و اجتماعی را، دستکم تا لحظه کنونی، بنفع حضور گسترده و سراسری مردم ایران در عرصه اجتماعی، به هم زده است. همه مردم ایران میبایستی با شناخت درست از این اوضاع، با حضور فعال و گسترده و سراسری خود، بر روند تحولات اجتماعی و سیاسی مهر و نشان خود را بزنند. بایستی به رئیس جمهور «منصوب شده بوسیله حکومت» فشار آورد تا «قول و وعده هائی» را که به مردم داده بود، هر چه زود تر عملی کند. اینکه «فرصت بدهید» و «عجله نکنید» و «زمان لازم است»، که بوسیله عوامل ریز و درشت حکومت تکرار می شوند، نبایستی شما را گول بزند. بیش از ۳۵ سال است که این حکومت همه ما را گول زده است، و دیگر بس است و نبایستی بیش از این گول بخوریم.
هم میهنان عزیز آذری ام! نگذارید آتش را خاموش کنند. مبارزه و تحرک اجتماعی و جنبش های مختلف اجتماعی خود را پرشور و زنده نگه دارید. کارگران و زنان و دانشجویان و دانش آموزان و پرستاران و و کارکنان آموزش و پرورش و فرهنگیان و هنر مندان و ورزشکاران، و همه جوانان و نوادگان باقر و ستار و حیدر و صمدو بسیارانی دیگر، در مقیاس هزار و هزار نفر، در محل های بازداشت عریزانمان تجمع کرده و خواهان آزادی فوری آنها بشویم. نبایستی فریب شعارهای دروغین حکومت و عوامل آنها را بخوریم. با تجمعات وسیع توده ای در محل بازداشت عزیزمان، خواهان آزادی فوری آنها شویم، و تا آزاد نشدن آنها، دست از مبارزه بر نداریم. دیگر بس است. ۳۵ سال جنایت و کشتار و زندان و شکنجه و اعدام و فساد و فحشا و اعتیاد و ویرانی اقتصادی و اجتماعی و تحریم و گرانی و بیکاری و فقر و خفقان و سرکوب و بسیاری بلاها و دردها و رنجهای دیگر، بس است.
هم میهنان عزیز آذری ام! خیابان و مدرسه و دانشگاه و مزرعه و کارخانه و بیمارستان و همه جا را به تصرف خود در آورید. زمان آن رسیده است که ارتجاع حاکم را، به عقب برانیم و مطالبات بر حق و انسانی خود را به آن تحمیل نمائیم. هر گونه عقب نشینی، بمعنی یورش آنهاست. ترحم بر پلنگ تیز دندان / ستمکاری بود بر گوسفندان.
عزیزان آذری ام! نیروهای مرتجع ضعیف هستند و شکننده و نا مشروع. به آنها مجال ندهید. حرکت و جنبش سازمان یافته و متحد ما، آنها را هر چه بیشر به عقب میراند، تا روزی که برای همیشه از شرشان رهائی یابیم. به پیش عزیزان! به پیش!
۵۵۲۹۶ - تاریخ انتشار : ۲۹ خرداد ۱٣۹۲
|