از : پنهان
عنوان : نگاه آخوند به مردم غیرآخوند
نازیدن به لباس و شغل آخوندی!
یک روزی خمینی، بعد از سخنرانی بازرگان بمناسبت فوت طالقانی، با طعنه و کنایه تحقیر آمیز به بازرگان گفت که علت حضور پر شور و هیجان مردم هنگام فوت طالقانی بدلیل "آخوند" بودن او بوده است، نه صفات ملی گرایی، آزادگی و روشنفکری و لیبرالی که بازرگان به او نسبت میداد.
اکنون، کروبی پسر هم دلیل رای بسیار چمشگیر روحانی را "آخوند" بودن او میداند. او معتقد است هنوز مردم به آخوند ها بیشترین اعتماد را دارند. او متعقد است پدرش هم بعلت آخوند بودنش همیشه بالا ترین رای را میاورده! البته نمیگوید که چرا پس تعداد رای موسوی بیشتر از رای پدرش درآمد؟
تاریخ ج.ا. نشان داده که آخوند بطور کلی مردمان غیرآخوند را از خود نمیدانند و از آنها فقط استفاده ابزاری میکند. تاریخ ج.ا. ثابت کرده که خمینی، خامنه ای، رفسنجانی و تاحدی خاتمی، هیچ گونه ارزش معنوی و اخلاقی برای تمامی مردم غیر روحانی و غیر آخوند قائل نمیشوند و هر که غیر از خود است یا به کلی بی ارزش است و یا فقط بدرد استفاده مادی و ابزاری و نوکری میخورد. از نگاه آخوند جمعیت غیرآخوند اطراف او همه نوکر و فرمانبر و خادم هستند.
تاریخ جمهوری اسلامی ثابت کرده که تمام رئیس جمهوران غیر آخوند بعد از دوران زمامداری سرنوشتی تلخ در انتظارشا ن هست. خاتمی یک موی رهبر و نظام و امامش را به میلیونها مردم طرفدار خود نمیفروشد. آیا بقاء آخوند در گرو نادان شمردن تمامی غیرآخوند هاست؟ آیا روحانی در شصت و شش سالگی میتواند استثنایی بر این قاعده باشد و آخوندی مردمی جلوه نماید؟
۵۵٣٣٨ - تاریخ انتشار : ٣۱ خرداد ۱٣۹۲
|