چقدر جلیلی، ولایتی، قالیباف و رضایی با خامنه ای "زاویه" دارند، حسن روحانی هم همین اندازه است! - جمال کمانگر



اخبار روز: www.iran-chabar.de
دوشنبه  ٣ تير ۱٣۹۲ -  ۲۴ ژوئن ۲۰۱٣


* گفتگوی تلویزیون پرتو با جمال کمانگر در مورد انتخاب رئیس جمهور اسلامی حسن روحانی

پرتو: شما چرا "انتخابات" در جمهوری اسلامی و نتایجش را به رسمیت نمی شناسید؟ نظر شما اساسا در مورد این "انتخابات" چیست؟

جمال کمانگر: این مضحکه ای که اسم انتخابات روی آن گذاشته اند را ما به رسمیت نمی شناسیم نه نتیجه اش را و نه کل پروسه ای که به اسم انتخابات است. نیمی از جامعه که زنان هستند نه کاندیدی دارند و نه حق کاندید شدن دارند. ما کمونیستها نه کاندیدی داریم و نه حق داریم که خودمان را کاندید کنیم، سکولار ها همین طور! کسانیکه به جمهوری اسلامی التزام عملی نداشته باشند هم حق ندارند. کسانی که خواهان جدایی دین از دولت و سیاست باشند حق ندارند. هیچ تشکل و حزب مستقلی در آنجا وجود ندارد. هیچ روزنامه مستقلی وجود ندارد. بنابراین این بساطی است که در میان هیئت حاکمه جمهوری اسلامی هر چند سال یکبار دایر میگردد و از میان خودی ترین "خودیهای نظام " که از صافی "شورای نگهبان" که منتصب بیت خامنه ای است تعدادی را غربال میکنند و در مقابل مردم قرار میدهند. این ربطی به انتخابات ندارد. مردم حق انتخاب آنچنانی ندارند. این طور نیست که با معیار" دمکراسی" های رایج حق انتخاب داشته باشند که آنهم مورد مناقشه ماست. با معیار نیمچه دمکراسی شبیه ترکیه هم نمیتوانید به اتفاقی که در ایران می افتد انتخابات بگویید. برای هیئت حاکمه جمهوری اسلامی انتخابات است. برای ما و مردم این انتخابات نیست.

پرتو: پس این مردم کی بودند که صف کشیدن و شرکت کردند؟ آیا شما آنها را به رسمیت نمیشناسید؟

جمال کمانگر: بحث بر سر رسمیت و غیر رسمیت "صف کشیدن" مردم نیست. اگر تمام قربانیان یک اتفاق بر قربانی بودنشان صحه بگذارند از نظر ما درست نیست و غلط است. در این پروسه "رای دادن" هیچ حقانیتی چه از لحاظ حقوقی و سیاسی برای جمهوری اسلامی ندارد. انتخابات جمهوری اسلامی در چه شرایطی برگزار شد؟   از این جنجالی که سر نتایج آن راه افتاده است بگذریم . اگر شما چند ماه به عقب بر گردید. مثلا ٣-۴ ماه قبل، بحث سران رژیم از خامنه ای تا فرماندهان سپاه و از تریبونهای مختلف میگفتند:" ما با وضعیت خطیری روبرو هستیم." ممکن است با" شورشهای اجتماعی" روبرو شویم. جامعه با فقر وبیکاری و فلاکت روبرو است. جمهوری اسلامی با بن بست اقتصادی ، سیاسی و فرهنگی که دامنش را گرفته است دست و پنجه نرم میکند. اینها مزید بر علت شد تا بیت خامنه ای اینرا تشخیص داد و کاندیداهای را جلو مردم گذاشتند و انتخابات را آن طور که میخواستند" مهندسی" کردند. به کمک خیل میدیای "با شرف" بازار گرمی کردند تا برای چند سال دیگر "مشروعیت" نظامشان را از مردم بگیرند. با بن بست اقتصادی کشند ه روبرو هستند اکثر کارخانه ها تعطیل است و بیکاری وسیع است. دستمزد کارگران "چهار برابر" زیر خط فقر است. یاس و ناامیدی جامعه را فرا گرفته است. وقتی بحران اقتصادی تا این حد عمیق است و جوابی برایش ندارند. نمیشود در هیئت حاکمه جمهوری اسلامی هم اختلاف باشد. بعد از اتفاقات سال ٨٨ حول" تقلب" در انتخابات که تعدادی تظاهرات کردند و با شعار "رای ما را پس بدین" به خیابان آمدند. خیلی هم" قهرمانی" کردند تا بلکه موسوی رئیس جمهور شود. به قول خود جمهوری اسلامی این اتفاق "زخمی بر پیکر نظام" بود. باید این شکاف را بهم می آوردند. باید یک جوری" رای" آنهایی که در سال ٨٨ به خیابان ریخته بودند را پس میدادند. آن مردم با این انتخابات رایشان را پس گرفته اند حتی در تهران شعار داده اند که رایشان را" قسطی" پس گرفته اند.

پرتو: یک بخش از مردم یا از سر استیصال یا به امید اینکه ممکن است وضعیت بهتر بشود. شاید دستمزدها کمی بالاتر برود. و گشایش فرهنگی بوجود بیاید. فکر میکنید این راهش است؟ فکر میکنید این راهی که مردم در پیش گرفته اند درست و واقعی است؟

جمال کمانگر: این راهش نیست ! مردم در دو خرداد ۷۶ یکبار آنرا امتحان کرده اند. خیلی ساده جمهوری اسلامی اصلاح پذیر نیست. اینکه کسانی فکر کنند از طریق" صندوق رای" آن هم با مشخصاتی که در جمهوری اسلامی دارد. میتوانند تغییری بوجود بیاورند توهم است. در جمهوری اسلامی هیچ نهاد و ارگانی مستقل از نظام وجود ندارد. خاتمی که گفتند "رای بالایی" در دو خرداد ۷۶ آورد. مجلس هم تماما در اختیار اصلاح طلبان بود ٨سال هیچ کاری نتواست انجام بدهند. حسن روحانی معتمد خامنه ای است. اینطور نیست که حسن روحانی گویا خیلی "زاویه" دارد. چقدر جلیلی ، ولایتی ، قالیباف و رضایی با خامنه ای "زاویه " دارند، حسن روحانی هم همین اندازه است. بنظر من توهم است کسی فکر کند در چار چوب جمهوری اسلامی میتوانند یک اصلاحاتی بوجود بیاورند یا وضعیت مردم بهتر میشود. در این دوره مشخص جامعه ایران وضعیت انفجاری داشته و دارد. وقتی میگویند:"بن بست" است. وقتی میبینید وضعیت معیشتی ، فرهنگی و سیاسی بحرانی است. نمیشود وضعیت بالای هیئت حاکمه جمهوری اسلامی و رابطه بین جناحها بدتر از این باشد. در دوره بحران های این چنینی اتفاقن بحث" بقاء" کل سیستم به اولویت همه جناحهای رژیم تبدیل میشود. جناحهای رژیم باید برای دوره ای هر چند موقت اختلافات را کنار بگذارند و مجبورن قواعد بازی را یک جوری بچینند که در مقابل مردم یکدست تر ظاهر شوند. تا بتوانند به عمر ننگینشان ادامه بدهند و استثمار و سرکوب مردم را ادامه بدهند این تند پیچی که جمهوری اسلامی در آن وجود دارد را عبور دهند. در نتیجه کسانی که از سر توهم خودشان رای داده اند که ممکن است وضعیت درست شود اشتباه کرده اند. کسانی که از زاویه "صندوق رای" و رای دادن که شاید بشود فشار آورد و آنهم از طریق کاندیدایی که از صافی" شورای نگهبان" گذشته است و اختیارات محدودی دارد. اشتباه میکنند. رئیس جمهور اسلامی اختیارات جزیی دارد. سیاست گذار نیست بلکه مجری است! با این وصف بالای سر رئیس جمهور، بیت خامنه ای، مجلس ، شورای نگهبان و سپاه پاسداران که بیش از هر زمان دیگری دستشان در اقتصاد کشور است، قرار دارد. این آقای رئیس جمهور سه تا از وزیرانش وزیر خارجه، وزیر کشور و وزیر اطلاعات از طرف خامنه ای تعیین میشوند. در کنار اینها گله آخوندهای مفت خوری که در نماز جمعه ظاهر میشوند و از بیت خامنه ای تغدیه میکنند. به قول خودشان انواع نیروهای "خودسر و غیره خودسر" هستند که کنترل میکنند. انتظار از رئیس جمهوری مثل حسن روحانی که تمام عمرش را در دستگاههای امنیتی-نظامی جمهوری اسلامی بوده است توهم محض است. روحانی همیشه مورد اعتماد خامنه ای در" شورای عالی امنیت ملی" رژیم بوده است. قبل تر هم از طرف خمینی مامور شده بود که ارتش را بازسازی کند و وجانشین فرمانده کل قوا بوده است. توهم محض است که یک عنصر امنیتی–نظامی جمهوری اسلامی بتواند وضعیت مردم ایران را بهتر کند.

پرتو: چند روز قبل خاتمی در جمع دانشجویان حضور پیدا کرده بود گفته "ملت باید صبور و واقع بین" باشند. این به چه معنی است؟

جمال کمانگر: علامت این است که شما مردم این توقعی که دارید راه به جایی نمیبرد. خیلی محترمانه به مردم میگوید که "بیخود"   دل به اصلاحات در درون جمهوری اسلامی میبندید. خاتمی ٨ سال راس قدرت بود. مجلس ششم کاملن در اختیار اصلاح طلبان بود. حتی نتواستند یک قانون ساده مربوط به مطبوعات را در مجلس تصویب کنند. خامنه ای با "حکم حکومتی" آنرا بلوکه کرد. روحانی و خامنه ای هم چند روز پیش در این زمینه صحبت کرده اند که باید "قانون" را رعایت کنیم. اگر به قوانین جمهوری اسلامی اتکاء کنید اجازه هیچ بهبودی نمیدهد. روحانی قول زیادی نداده است. با شعار "دولت تدبیر و امید" به میدان آمده است و "کلیدی " که خامنه ای به گردنش انداخته است خیلی از ققلهای جمهوری اسلامی را باز نمیکند. روحانی نه در عرصه اقتصادی قول زیادی داده است و نه در سیاست خارجی میتواند فراتر از وضع فعلی جلو برود. و در عرصه فرهنگی هم همین طور است. روز چهار شنبه دیدیم که مراسمی که قرار بود در ورزشگاه آزادی برای استقبال از تیم فوتبال ایران که به جام جهانی راه یافته است برگزار شد نصف جامعه که زنان هستند اجازه ورود نداشتند . تعدادی از زنان رفته بودند جلو" استادیوم آزادی" با باتوم و تحقیر مورد حمله نیروهای امنیتی قرار گرفتند. میخواهم بگویم که وضعیت این است. خاتمی اینرا تشخیص داده است چون خودش اینرا تجربه کرده است. مردم باید اینرا قبول کنند که جمهوری اسلامی اصلاح پذیر نیست.

پرتو: میخواهم یک نقل قول دیگر از صحبتهای خاتمی را در دیدار با فعالان دانشجوی بخوانم. خاتمی گفت: "با شرکت پرشور مردم در انتخابات حماسه ای که رهبری میخواستند محقق شد. رئیس جمهور با رهبری هماهنگ باشد. و رهبری هم به او کمک کند." یعنی در این سطح اگر خامنه ای نخواهد هیچ کاری صورت نمیگیرد؟
جمال کمانگر: خامنه ای از شش ما قبل گفت:" هر رای شما در صندوق رای به نظام است." معلوم است خاتمی و رفسنجانی هم اینرا میخواهند. رفسنجانی بعد از پیروزی حسن روحانی گفته است که ایران "دمکراتیک ترین" کشور دنیاست. با کدام معیار ؟ با معیاری که شما رفته اید تعدادی را غربال کرده اید و جلو مردم گذاشته اید؟ در دیکتاتوریهای دیگر مانند نازیها حتی تقلب هم در میان نبوده است تعداد بیشتری را پای صندوقهای رای می آوردند. جمهوری اسلامی با هزار و یک ترفند، نان مردم را گرو گرفته است. کسانی که در ایران هستند بهتر میدانند که نانشان را گرو گرفته اند. باید شناسنامه ات" مهر" بخورد. ولی اینکه میگویند:" پرشور" بوده است و "حماسه" بوده است مورد تائید ما نیست. جمهوری اسلامی هیچ چیزش قابل اعتماد و قابل تائید نیست. معلوم نیست چه تعداد در انتخابات شرکت کرده اند؟ نه ارگان مستقلی است که بازرسی کند که چه تعداد" تعرفه رای" چاپ شده و چه تعداد به صندوق ریخته شده است. نه رونامه ای مستقل وجود دارد. اگر ما آمارهای خود جمهوری اسلامی را مبنا قرار بدهیم زیاد هم "پر شور" نبوده است. اگر سرشماری نفوس و مسکن سال ۱٣۹۰ را مبنا بگیریم تعداد واجدین شرایط رای دادن ۵۵میلیون نفر هستند. اما بعد از اینکه وزارت کشور دید فضای انتخابات سوت و کور است آنرا به پنجاه و نیم میلیون نفر واجد شرایط کاهش دادند! اگر همین آمار را مبنا قرار دهیم حدود ۱۵ میلیون نفر در رای گیری شرکت نکرده اند. آن تعدادی که آگاهانه در انتخابات شرکت نکرده اند. جهت و ترند بزرگی در سیاست ایران هستند. خاتمی بخشی از نظام است و باید اینرا بگویید که "پر شور" بوده است. غیر از این باید تعجب کنید! از رفسنجانی غیر از این چیزی بشنوید باید تعجب کنید! اینها پاره های تن جمهوری اسلامی هستند. سالها در تثبیتش شرکت داشته اند و باید از این حرفها بزنند.

پرتو: خاتمی در بخش دیگری از گفته هایش میگوید:" باید مواظب باشیم، شتابزدگی نکنیم. که توقعات بیجا از دولت ایجاد نشود."

جمال کمانگر: از همین حالا شمشیر را از رو بسته اند. حسن روحانی که قول زیادی نداده است. اما وقتی خاتمی میگوید" توقعات بیجا" معنی اش این است ای زنانی که میخواهید وضعیت پوششتان بهتر شود.خبری نیست.   اگر جوانی هستید و میخواهید کار پیدا کنید. اگر کارگری هستید که میخواهید تشکل مستقل کارگری داشته باشید. ای مردمی که میخواهید وضعیتتان بهتر شود اینها "توقعات بیجایی" است. اگر مردم توقع دارند که بحران به "بهانه هسته ای" را کمتر بکنند باز هم خاتمی میگوید:" بیجا" میکنید. خاتمی سربسته اما صریح به کارگر میگوید:" بیجا" میکنید میخواهید دستمزدت زیاد شود." بیجا" میکنید تشکل مستقل میخواهید . به جوانان ، به زنان همین را میگوید. این نوع برخود امثال خاتمی نشان میدهد که بین خودشان به توافقاتی رسیده اند. دعواهای خودشان را موقتن کنار گذاشته اند. تا بتوانند کل پیکره نظام پوسیده ، فاسد و مستبد جمهوری اسلامی را حفظ بکنند. همه اینها در به جاپ جاپی که در جامعه ایران است ذینفع هستند. همه اشان در حفظ جمهوری اسلامی ذینفع هستند تا بتوانند استثمارشان را پیش ببرند. تا بتوانند وضعیت موجود را ادامه بدهند. زندگی آنها زیاد بد نیست! مثل کارگری نیستند که محتاج نان شب است. مثل بیماری نیستند که محتاج دارویی است که نمیتواند آنرا پیدا کند. مثل زنی نیستند که شهروند درجه دو و سه در قوانین و همه چی محسوب میشود. مثل جوانی نیستند که جایی خواسته راحت راه برود و لباس مورد علاقه اش را بپوشد توسرش بزنند! مثل کارگر بیکاری نیستند که کار ندارد. بیمه ندارد! اینها همه اشان دسترسیشان به ثروت تامین است. این سخنان خطاب به مردم است که "توقعات بیجا" نداشته باشید. این واقعیت اصلاح طلبی در جمهوری اسلامی است که بی ربط به خوشبختی و رفاه مردم است.

پرتو: اگر خاتمی این حرفها را میزند معلوم است "پاره تن" رژیم است و خود رژیم است و این را نمایندگی میکند. اما در این میان طیفی هستند که این وضعیت را توجیه میکنند. و آنرا به مرم حقنه میکنند یعنی نیروی میدانی هستند. از شهرهای کوچک و بزرگ از تهران تا اصفهان تا شیراز و تا سنندج توجیه گر این وضع هستند و مردم را ترغیب میکنند. آیا این طیف شیاد هستند یا اینکه منافع معینی دارند؟

جمال کمانگر: همیشه قبل و بعد از مضحکه انتخابات در جمهوری اسلامی یک ارکسر راه می افتد و این تازه گی ندارد. از "جان کری" وزیر امورخارجه آمریکا تا "فرانسوا اولاند" رئیس جمهور فرانسه تا دولت انگلیس و سایر کشورها، از بی بی سی تا صدای آمریکا و رایو فردا با آن بخش از اپوزیسیون پرو رژیم یک دستور دارند آنها نمیخواهند این وضع به هم بخورد. نمیخواهند که وضعیت مردم بهتر از این بشود. میخواهند یک جمهوری اسلامی فوقش "رام" شده باشد. "قواعد بازی" را با شرکاء رعایت بکنند. به همین دلیل است که "جان کری" میگوید:" مردم شجاعانه پای صندوقهای رای رفتند" و آنرا به رسمیت میشناسد. گویا همه چیز در ایران درست عمل میکند. یا" فرانسوا اولاند" رئیس جمهور فرانسه گفته است که میخواهیم با آنها" تعامل" داشته باشیم. یا آمریکا گفته میخواهند رابطه نزدیک داشته باشند. معلوم است که پادوهایشان در اپوزیسیون از فرخ نگهدار تا حزب بی بی سی و سلطنت طلب و" مجاهد ین خلق" دل به این انتخابات خوش کرده اند. معلوم است که جریانات قومی نمیتوانند فراتر از هیئت حاکمه آمریکا و دول غربی پیش بروند. نمیتوانند فراتر و رادیکال تر از آنها باشند. معلوم است " پژاک" قبل از "انتخابات" نامه فدایت شوم برای خامنه ای میفرستد. یا حزب دمکرات کردستان به رهبری خالد عزیزی از "تحریم" پیشمان است. کارنوال تبریک فرستادن به روحانی راه افتاده است. این باعث میشود که برای چهار سال دیگر توهم ایجاد کنند. همه در این شریک هستند که باید سود آوری سرمایه در ایران را تضمین بکنند. استثمار طبقه کارگر را تضمین بکنند. کارگران را خاموش نگه دارند. کل عمر این طیف از اپوزیسیون و بی بی سی زیر بغل نظام را گرفته اند که نیفتد. به این دلیل نمیخواهند قواعد بازی در آن منطقه حساس از جهان به هم بخورد.

پرتو: جمهوری اسلامی بدون سرکوب معنی ندارد. اصلا نمیتواند دوام بیاورد. کسانی که پای صندوق رای رفتند آیا بر اعدام، کشتار، تحقیر و استثمار در چهار سال آینده صحه گذاشته اند؟

جمال کمانگر: به نظر من آن کسی که میداند که از قبل اعلام کرده اند که شما اگر" بیاید رای بدهید" و هر رای که به صندوق بیاندازید" رای به نظام" است. وقتی عملکرد" نظام" در این ٣۴ ساله اعدام ، شکنجه و بی حقوقی ، فقر و فلاکت و سنگسار است. به نحوی در این بساطی که دیکتاتوری راه انداخته است شریک هستند. رای دهنده هر تعبیری از کارش داشته باشد هر "نیتی" داشته باشد در سیاست این تعیین کننده نیست . "نیت" آدمها تعیین نمیکند بلکه نتیجه ای که از صندوق بیرون آمده است مهم است. در این مورد حسن روحانی بیرون آمده است . "نیت" آن رای دهنده برای خودش محترم است.

پرتو: مردمی که محتاج نان شب هستند. مردمی که میخواهند یک درجه معین از آزادی بیاید. احزاب سیاسی مثل شما ، مثل حزب حکمتیست و یا کمتر رادیکال که میخواهند این اوضاع را بهبود بدهند. راه حل چی هست؟ مردم در یک شرایط سخت و ناهنجار زندگی میکنند. ۷۵ میلیون نمیشود از دست این اوضاع فرار بکنند. باید راه حلی پیدا بکنند. چه باید کرد؟

جمال کمانگر: به نظرم من اشتباه است که کسی فکر بکند از همان روز انتخابات که صندوقی میگذارند آنجا یک اتفاق عجیبی می افتد. اگر آن روز را مد نظر قرار بدهید اشتباه است. اگر کسی انتظار این را داشته باشد ما برای همین روز نسخه ای بپیچم همان کاری است که ۲۰-۱۵ میلیون نفری که نرفتند رای بدهند. آگاهانه نرفتند به جمهوری اسلامی رای بدهند. آگاهانه نخواستند که در این بساط شریک باشند. با عدم شرکت در رای گیری نخواستند به "اسم" آنها سرکوب بکنند بقیه مردم هم میتوانستند همان کار را بکنند. این تعداد که در رای گیری شرکت کرده اند. بخشی منفعشتان در ماندن جمهوری اسلامی است. شکی در آن نیست. ممکن است تعدادی به قول معروف "نیت خیری" داشته باشند. ولی "نیت خیر" تعیین نمیکند. کسی است که بازی را قبل چیده است تعیین میکند که به کدام سمت و سو برود. تنها جنبش و طبقه ای که بتواند بساط اینها را جمع بکند طبقه کارگر است. چون هیچ منفعتی در این وضعیت ندارد. طبقه کارگر متشکل و متحزب در حزب کمونیستی- کارگری کلید این وضعیت است. ما همه را فراخوان میدهیم که حول برنامه حزب حکمتیست، حول برنامه "یک دنیای بهتر" برای آزادی، برابری، رفاه و آسایش متحد بشوند . پیش شرط هر بهبودی سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی است.


****
مصاحبه توسط سعید آرمان اجرا شد و در برنامه روز چهارشنبه ۱۹ژوئن تلویزیون پرتو پخش گردید.