ادامه ی ۲۴ خرداد ۹۲ - اخبار روز

نظرات دیگران
  
    از : برای وطن

عنوان : دیالکتیک را چه شد ؟
رفقای سایت أخبار روز انگار دیالکتیک در حوزه سیاست را به عرصه فراموشی سپرده اند . چرا دوگانگی این یا آن ؟
۵۵۵۵۲ - تاریخ انتشار : ٨ تير ۱٣۹۲       

    از : الف باران

عنوان : ترویج این سیاست توهین به عقاید مردم ایران هم هست .
همه میدانند این حکومت جاودانه نیست دیر یا زود سرنگون میشود ولی‌ کسی‌ نمی‌تواند ادعا کند که اسلام را می‌توان بسادگی از بین برد.کدامیک ضربه پذیرترند؟ ولایت فقیه ، یا اسلام ؟!
اگر با فحش دادن به اسلام و قرآن و پیامبران میتوانید اسلام را خدشه دار کرده و یا این حکومت را تضعیف کنید خیال باطلی است. این سیاست در ردیف همان شعار نژاد پرستانه "نه‌ غزه ،نه‌ لبنان جانم فدای ایران" است. شعار‌های نژاد پرستانه و ضّد اسلامی چه بخواهید چه نخواهید ریشه در سیاست صهیونیستی داشته و دارد . شما این رقم ۵۰ میلیونی این نهضت را از کجا آورده اید ؟ بیشتر کامنت گذاران نا آشنایی که حمایت از "نهضت فحش" می‌نمایند گوشه‌ای نیز به صحرای کربلائ روز یعنی‌ حزب الله لبنان هم میزنند . این در زمانی‌ است که حضور حزب الله لبنان در سوریه پیروزی هایی هم داشته است . نمیتوان هم دشمن حزب الله بود و طرفدار دولت صهیونیستی اسراییل نبود . نمیتوان هم به اعتقادات اکثریت مردم ایران ناسزا گفت و هم خود را "نژاد پرست" از دماغ فیل افتاده ندانست !
معلوم است که ترویج این سیاست توهین به عقاید مردم ایران است .بطور حتم نویسندگان و دیگر سیاستمداران علیه این سیاست عکس العمل نشان خواهند داد.
۵۵۵۴۵ - تاریخ انتشار : ۷ تير ۱٣۹۲       

    از : اخبار روز

عنوان : دوباره بررسی شد
جناب امیر خان گرامی
مطلب مورد نظر دوباره بررسی شد. در آن توهینی به اعتقادات مردم ایران ندیده ایم.
ممنون از توجه شما
۵۵۵۲۷ - تاریخ انتشار : ۷ تير ۱٣۹۲       

    از : أمیر خان

عنوان : به أخبار روز
مسوول کًرامی ستون نظرات. منظور من در مورد توهین به اعتقادات مذهبی مردم مطلب شماره ۵۵۵۰۰ - تاریخ انتشار : ۶ تیر ۱۳۹۲ و مطلب تأییدی ان به شماره ۵۵۵۰۷ در همان روز بود. با تشکر از توجه شما. البته باید عرض کنم به نظرم که کسانی که حامل ان نظرات هستند کاملا أزادند که عقائد خود را در سایت شخصی یا وبلاکً خود یا صفحه facebook خود بیان کنند ولی نه در سایت جدی و وزین أخبار روز.
۵۵۵۲۴ - تاریخ انتشار : ۷ تير ۱٣۹۲       

    از : الف باران

عنوان : " نهضت ملی‌ فحش" میتواند نهضت ملی‌ باشد ولی‌ "ملی‌ صهیونیست ها" !
"نهضت ملی‌ فحش" نمیتواند جریانی برخاسته از از خواستهای مردم ایران باشد. ایران کشوری است که اکثریت مردم آنرا مسلمانان تشکیل میدهند و این تبلیغات در درجه اول توهینی به مقدسات مردم ایران و حدود یک میلیارد مردم مسلمان جهان تلقی‌ میشود.حتی این تبلیغات باعث میشود که ناباوران در ایران احساس امنیت جانی نداشته باشند. کجای این نهضت مبارزه است ؟ این سیاست میتواند از طرف خود حکومت و یا دست راستی‌‌ترین جریانهای داخلی‌ وابسته به خارج باشد. حکومت میتواند تمام ناراضیان خود را ملحد معرفی کرده و کشتار مبارزین را از وظایف شرعی خود بداند. سیاستی که معضلات اجتماعی مردم را ایران را فقط در مذهب می‌داند راه را بروی هر حکومت دزد جانی،فاسد و آدمکش غیر مذهبی‌ دیگری می‌‌گشاید. انگار کشورهایی که حکومت آنها مذهبی‌ نیستند مردم در آن کشورها در بهشت برین روزگار می‌گذرانند ! این سیاست برای پوشش تضاد طبقاتی مردم، برای پوشش نوع اقتصاد ویرانگر نئولیبرالی اقتصاد کنونی‌ جهانی خود نمایی می‌کند.
آیا نارضایتی‌های مردم کشور‌های ترکیه ،برزیل ،یونان ،اسپانیا،پرتغال،انگلیس و سوئد و... همه ریشه در اسلام و پیامبر و قرآن دارند ؟! چگونه می‌توان از سیاست و عقایدی دفاع کرد که توهین به اعتقادات مردم آن کشور را تنها راه مبارزه خود میدانند ؟! این است آن دموکراسی که در آن آزادی مذاهب ،عقاید و باورها،مکتب‌ها و مسلک‌ها بایستی آزاد و قابل احترام باشند ؟! نهضت ملی‌ فحش میتواند ملی‌ باشد ولی‌ "ملی‌ صهیونیست ها" !
۵۵۵۲٣ - تاریخ انتشار : ۷ تير ۱٣۹۲       

    از : سهراب

در هیچ کجای دنیا صاحبان قدرت، سهمی از قدرت را به مخالفین و منتقدین خود به اختیار هدیه نمی‌کنند. این اصل بدیهی در کشور ما هم صادق است. روحانی مورد تایید و در کنترل کامل حاکمین فعلی در کشور است. روحانی قرار نیست به غیر از آنچه به او امر میشود، اقدامی کند. اگر باند خامنه‌ای-سپاه تصمیم بر مصالحه با غرب برای حفظ قدرت خود گرفته‌اند، روحانی هم بفرموده عمل خواهد کرد. اخبار امروز همین حقیقت ساده را بیان کرده و نباید موجب برافروختگی متوهمین به حکومت اسلامی شود.
۵۵۵۲۲ - تاریخ انتشار : ۷ تير ۱٣۹۲       

    از : ضدرهبر

عنوان : عجب رهنمودی
جناب رامش خوب شد ما را متوجه کردید که وقتی رهبر به جنبش سبر فحش می دهد باید در برابر آن سکوت کرد و آن را شاهدی بر مواضع کج و معوج خود نگرفت و «ارزش تبلیغات دروغین رهبر» را بالا نبرد!
بیخود نیست که آقای عسگر اولادی گفته است به به چه آرامشی، بیست سال است که این قدر راحت نبوده ایم!
فعلا که همه با هم مشغول آشتی کنان هستند. مانده اند این تحریمی ها که رهبر را نفد می کنند و آرامشی که گرگ و میش را کنار هم نشانده است به هم می ریزند. آن ها هم اگر یک جوری ساکتشان کنیم، دیگر غصه ای نمی ماند!
۵۵۵۲۱ - تاریخ انتشار : ۷ تير ۱٣۹۲       

    از : اخبار روز

عنوان : به امیر خان
آقای امیر خان گرامی!
لطف کنید نمونه های «لاطائلات سراسر توهین به اعتقادات مذهبی میلیون ها انسان» را که در اخبار روز منتشر شده، به طور مشخص تر - مثلا از شماره ی نظر در همین ستون اعلام کنید، تا اگر هدف جلوگیری از توهین است و قصد تبلیغات و بهره برداری سیاسی نیست، نسبت به حذف این گونه نظرات اقدام شود.
اخبار روز بارها در مورد کمک به حذف نظراتی که در آن ها توهینی صورت گرفته است از خوانندگان خود یاری خواسته است. ای میلی را هم به همین منظور اختصاص داده ایم. تنها با ذکر شماره نظری که توهین آمیز تلقی می شود و فرستادن آن به ای میل مذکور می توان در جلوگیری از انتشار توهین های احتمالی که از نظر ما دور مانده است، سهیم شد!
پیروز باشید
۵۵۵۲۰ - تاریخ انتشار : ۷ تير ۱٣۹۲       

    از : حسن شیرزادگان

عنوان : برای آقا یا خانم رامش
حیرت انگیز است این همه خشمی که متوجه ی کسانی است که در انتخابات شرکت نکرده اند و یا رای به تحریم داده اند. واقعیت این یک ماهه این بوده است که کسانی که خود را مدافع اصلاحات و تغییرات می دانند و رای بر شرکت در انتخابات داده اند، خود را با افرادی که مثلا رفته اند به سعید جلیلی رای داده اند نزدیک تر می بینند تا کسانی که به دلیل اعتراض به این انتخابات رای نداده اند. مردم فعلا شده اند طرفداران روحانی و جلیلی و ولایتی و قالیبافی و کسانی که تحریم کرده اند را از صفوف خود بیرون کرده اند. آن ها شده اند یک جبهه زیر نام مستعار مردم و ما شده ایم یک جبهه زیر نام مستعار «خارج از کشوری ها»! مبارک است دیگر.
آن قدر مسائلی را تکرار می کنند که آدم باورش شود. تحریمی ها از کدام اشتباه باید پوزش بخواهند. این که هیزم آتش ولایت فقیه نشدند؟ این که عده ای ایستادند و گفتند این انتخابات غیردموکراتیک است و قرارمان بر انتخابات آزاد بوده است، اشتباه است و یا این که عده ای یک شبه همه ی وعده های چهارساله را فراموش کردند و رفتند و رای دادند و طلبکار هم شدند که چرا دیگران آن وعده ها را فراموش نکردند. این اشتباه است یا آن.
این عتاب و خطاب ها برای چیست؟ که اخبار روز خامنه ای را نقد نکند؟
آقا یا خانم رامش، آیا اخبار روز بیانات رهبری را صددرصد تایید کرده است؟ آقا یا خانم رامش شما از اخبار روز و امثالهم چه می خواهید؟ این که اعلام کنند آقای خامنه ای در فحش دادن به جنبش سبز «صداقت» ندارد، نقش بازی می کند؟ ته دلش با جنبش سبز است؟ با این وضعی که داریم پیش می رویم به ان جا هم خواهیم رسید که این ادعا را هم بشنویم. آقا رسما از این انتخابات تعریف می کند و به آن انتخابات فحش می دهد. این را نباید افشا کرد. چه کاری به حسین شریعتمداری دارد که اسمش شده است ورد زبان عده ای.
آقا جان با عقل خودتان فکر کنید نه با عقل حسین شریعتمداری. بس کنید. در این راه هر چه بیشتر پیش بروید بازگشتان سخت تر می شود.
۵۵۵۱۹ - تاریخ انتشار : ۷ تير ۱٣۹۲       

    از : أمیر خان

عنوان : شما را جه میشود؟
بعنوان یک لاییک از دیدن لأطاالات سراسر توهین به اعتقادات مذهبی ملیون ها إنسان در ستون نظرات سایت شما متأسف شدم. نام این ازادی بیان نیست این بی احترامی به خودتان و خوانندکًان است. از سایت أخبار روز بسیار بعید است که مبشر این أراجیف بأشد. شرم کنید!
۵۵۵۱٨ - تاریخ انتشار : ۶ تير ۱٣۹۲       

    از : رامش

عنوان : از کیهان تا اخبار روز!!!
اگر کیهان حسین شریعتمداری خود را موظف به ترجمه سخنان رهبر بداند جای تعجبی نیست که حسین برگمارده رهبر است.
اما اینکه اخبار روز خود را در جایگاهی می بیند که بیانات رهبری را صد در صد تایید کرده و ناگفته های وی را (که حتما بنا بر معذوراتی بر زبان نرانده) بخورد خوانندگانش دهد، تامل برانگیز است!
سوال اینجاست که چرا اخبار روز چنین صداقتی را در رهبر می بیند که همواره هر سخن وی را بعنوان شاهدی بر مواضع زنگ زده و کج و ماوج خود می آورد؟!
واقعا خبری شده یا سماجت های کودکانه جای رفتارهای مسئولانه را گرفته است؟
اگر شهامت پذیرش اشتباهاتتان را ندارید حداقل سکوت کنید و اینچنین ارزش تبلیغات دروغین رهبر را بالا نبرید!
۵۵۵۱۷ - تاریخ انتشار : ۶ تير ۱٣۹۲       

    از : پدرو

عنوان : چرا؟ چرا به تخریب خود می نازید؟
قرار بود که جمهوری اسلامی سازمان اوباشان و فحاشان باشد نه مخالفان فرهیخته و آموزگارش. چه بلایی که این رژیم بر سر مخالفانش نیاورده است. مجاهدین خلق را دوستان صهیونیسم, فداییان خلق را دوستداران امپریالیسم کرد و حالا روشن اندیشان را همزبان اوباشان کرده است. پیوستن به جنبش فحش را باید عزا گرفت نه اینکه به آن افتخار کرد
۵۵۵۱۵ - تاریخ انتشار : ۶ تير ۱٣۹۲       

    از : خوش خیال

عنوان : "سبز" را در خیابان دیدم ...
"سبز" را در خیابان دیدم ، بنفش شده بود ! سلامی کردم و گفتم پارسال ها سبز امسال بنفش ، مبارک است این رنگ عوض کردنها !
گفت از شما چه پنهان رنگ اصلی‌ ما "آبی" بود . در همان هنگام تولد "زرد ها" به خواستگاری ما آمدند و حاصل آمیزش ما "سبز" شد ! از ما سبز کمرنگ ، پررنگ ، کاهویی ، مغز پسته‌ای و سبزهای دیگری تولد یافت . بر طبق اصول دموکراسی ، گزینش هر رنگ و آمیزش با آنها در فرایند حق و حقوق قانونی ما بوده و عدول از آن را نقض اصول دموکراسی می‌دانیم . بنا بر همین اصول ، پس از مشورت هایی که در سطح فوقانی ما صورت گرفت ، تصمیم بر آن شد که بجای زرد این بار "قرمز" را در خود حل کنیم ! "بنفش" حاصل این آمیزش زمانی‌ و مصلحتی ماست !...

رنگ جدید را بشما تبریک میگویم... ولی‌ بنفش خانم؛ با این رنگ عوض کردنها فکر نمی‌کنید که مردم شما را نشناسند ؟ ما مردم را می‌شناسیم ، مردم "تغییر" را می‌ خواهند و ما در شرایط زمانی مناسب این تغییر را برای آنها به نمایش می‌ گذاریم ! سئوال دیگری هم دارید آقای "بی‌ رنگ" ؟!
نخیر ، رنگ "بنفش" شما را بخاطر می‌‌سپارم ، رنگ " گٔل گاوزبان " !
۵۵۵۱٣ - تاریخ انتشار : ۶ تير ۱٣۹۲       

    از : اردستانی از جنوب

عنوان : با سلام به جیم ف
با سلام٬ نظر جیم ف از قم نظر ارزنده ای ست. با او موافقم. موفق باشید.
۵۵۵۱۲ - تاریخ انتشار : ۶ تير ۱٣۹۲       

    از : موهدی خراسانی

عنوان : اعلام همبستگی
دوستان نهضت ملی فحش من در خواست می کنم که مرا عضوی از خودتان بدانید. بنده حاضرم در ملع عام بر اسلام و قرآن و تشیع و و امامهای شیعه و خلفای راشدین هر کاری را صلاح نهضت باشد بکنم. مرگ یک بار و شیون هم یکبارو چکنم؟؟؟ گوش بزنگم.
۵۵۵۰۷ - تاریخ انتشار : ۶ تير ۱٣۹۲       

    از : نامی شاکری

عنوان : ...روزی مردی ...
اخبار روز عزیز!
اول : جنبش " بنفش" ی وجود ندارد دوستان ! جنبش در فضای عینی و در یک فرایند تاریخی ریشه می گیرد ، تکامل می یابد و نهایتا با نیل به اهداف ،به تاریخ می پیوند یا در جنبش روینده ی دیگری ادامه می یابد. جنبش سبز، واجد چنین شناسنامه و ماهیتی ست و ادامه دارد . از این "یک گام به پس" نگران نباشید. برای تحقیر توامان سبزها و آقای روحانی، (و تکبیر سیاست تحریم تان)به جاعلان جنبش بنفش نپیوندید. پیروزی آقای روحانی (فعلا) نتیجه ی کوچکی از مبارزه و ابرام "سبزها " بر اهدافشان در چهارسال گذشته است. دنیا که با این انتخابات به پایان نرسیده ! صبور باشید.
دوم : چیزی با مضمون"جنبش مشترک اصلاح طلبان و تحول خواهان" وجود ندارد . آنرا شما جعل کرده اید ! جنبش سبز چنین چیزی نیست ! جنبش سبز، حاصل تحول تاریخی مطالبات مردم ایران در چارچوب چیزی ست که " گفتمان انقلاب اسلامی" خوانده می شود.نمایندگان و نمادهای سیاسی شاخصش هم سید محمدخاتمی و میرحسین موسوی اند . "تحول خواهان" (البته نه از هر گروه و نحله ی سیاسی) در یک دوره ی تاریخی به این جنبش پیوسته یا از آن حمایت کرده اند و می کنند!
سوم : "مرگ بر دیکتاتور" (با مضمون مطلوب شما) شعار جنبش سبز نبوده و نیست . این شعار را بخشی از همان " تحول خواهان" مورد نظر شما به جنبش تحمیل کردند . شعار جنبش سبز "نفی اقتدارگرایی و واپسگرایی" بوده و هست و خواهد بود.
آخر : انتظار داشتم که به عنوان روزنامه نگار و اهل قلم ، ظرافت شعار " دیکتاتور، تشکر،تشکر" را در می یافتید. متاسفم که چنین نشده . این شعار، چون نیک بنگرید ، سبزسبز است ! برتحمیل اراده اش بر دیکتاتور تاکید می کند و در عین حال از موضعی برابر به شوخی اش می گیرد!(روزی مردی نادار در کنار جوی فاضلابی تکه های نان خشک بر آب می زد و بردهان می برد و پس از فرو دادن هر لقمه رو به آسمان می کرد و می گفت : خدایا شکرت ! ظریفی گذر می کرد و حال او دید و به طعنه گفتش : تناول نان خشکی چنین، چه "خدایا شکر"ی دارد ؟...نادار نگاهی عاقل اندرسفیه اش کرد و حین آنکه لقمه ای دیگر بر دهان می برد با اشاره به عالم بالا گفت : اگر حالیش باشد، این "خدایا شکر" من از هزار تا فحش خواهر و مادر بدتر است ...."
۵۵۵۰۶ - تاریخ انتشار : ۶ تير ۱٣۹۲       

    از : جیم ف جیم ف از قم

عنوان : شاید بتوان این نوشته کوتاه را در امتداد سخن رهبر انقلاب دانست.
شاید بتوان این نوشته کوتاه را در امتداد سخن رهبر انقلاب دانست.

به بنده خبر دادند که در سایت شما از نهضت ملی فحش سخن به میان آمده است. بنده با سلام خدمت خوانندگان و به عنوان یکی از نهضتیان باید عرض کنم که بر عکس آنچه وزارت جنایتکار اطلاعات و سپاه و بسیج میگوید نهضت ملی فحش کار اوباش و الوات نیست٬یک نهضت ی ست که در میان آنها معلم و استاد و ادیب و شاعر و دانشجو و بازاری و کارمند و خلاصه از همه قشر و همه صنف وجود دارد. نهضت فحش نهضتی ست که پس از مطالعه ی دقیق از عدم رویکرد این حکومت فاسد که حتا یک روز خوش برای مردم ایران نگذاشته و حتا یک کیفیت قابل دفاع ندارد و سرتاسر حیاتش جز سرقت٬ جز تجاوز٬ جز سرکوب٬ جز اعدام های مخفی و علنی٬ جز زندانی و شکنجه ٬ جز دخالت های شکنجه ای در زندگی خصوصی مردم٬ جز رشوه دهی و رشوه گیری٬ جز باج دهی و باج گیری٬ جز ترور٬ جز قتلهای ذنجیره ای و سیاسی ندارد٬ بوجود آمده است. نهضت فحش٬ فحش را تنها ابزار و ابژه میداند و نه هدف و موضوع. موضوع اصلی توهین به مقدساتی ست که در دایره ی تقدسشان تا توانستند بر این مردم توهین و بر این مردم فشار و فساد و خرافات و قتل و آدمکشی با مجوز دینی و مذهبی روا داشته اند. امروز نهضت فحش که بنا بر گسترده گیش به نهضت ملی فحش تغییر نام داده هدفش وادار کردن این دین و شریعت ساختگی ست به بازگشت به مسجد و مهراب و حسینیه. پر واضح است که کسانیکه که خواهان حتا قطع فحش به پیامبر و امامانند به قرآن و اهل بیتند باید در این نهضت شرکت کنند تا هر چه زودتر روحانیتی که ایران را بر لبه این پرتگاه هولناک قرار داده به مسجد و حسینه برگردد. لازم میدانم نظراتی را که تا به حال داده شده را تایید کنم و همچنین به کسانیکه که فکر می کنند گورباچفی در ایران خواهد آمد عرض کنم که جناب٬ گورباچف در ایران نمی تواند بوجود آید. چرا که لباس روحانیت یک توهین ممتد و یک توهین بزرگ به فرهنگ و تمدن ایران است که باید پاک شود و هرگز کسانی با این لباس نمی توانتپد گورباچف باشند..کسی نوشته است اصلاحطلبی از همین راه می گذرد٬ بنده می گویم اصلاحطلبی از راه توهین و فحش هم می گذرد٬ سوال اصلی در اصلاحطلبی این است که اصلاحطلب چه هستیم. آیا می خواهیم جامعه را اصلاح کنیم؟ آیا ایران را؟ آیا این مذهبی که ماده ی ضد اصلاحت در خودش است را٬ آیا سی و چهار سال قتل و کشتار و به قول نویسنده بالا ازاله بکارت دختر های کم سن و سال قبل از اعدام که طبق اخبار موثق هم توسط فرزندان غیور خمینی ٬پاسداران و بسیجیان انجام شده و هم توسط فرزندان شیخ فضل الله و شیخ حسن نصرالله لبنانی ٬ آیا کسانیکه که میلیاردها میلیارد ثروت ملی را سرقت کرده اند٬ آیا عاملین قتل و جنایت این سی و چهار ساله را و آیا این همه فساد را می تون توسط خود مفسدان٬ توسط خود قاتلان٬ توسط خود شکنجه گران٬ توسط خود بانیان آن اصلاح کرد. و هم مطلب دیگر اصل ماجراست٬ تحمیل اسلام بر جامعه ی ایران. بنده نیز با نویسنده ی بالا موافقم که می گوید کدام روشنفکر!! به نظر من ما اصلا روشنفکری نداریم که در میدان باشد. اگر چند روشنفکر واقعی داریم در حاشیه اند توسط روشنفکران نمایشی خفه شده اند. چه برسد به روشنفکران غلابی باسمه ای که خودشان را روشنفکر دینی میدانند و ورد زبانشان است لکم دینکم ولی الدین!!! سراسر اوراق خشن قرآن را از یاد می برند. قرآنی که مجوز سرکوب خودشان را نیز صادر می کند. آنان می گویند لا اکره فی الدین اما مقتولین عمدی سربازان محمد و امام زمان هزار و چهارصد سال است که سر می برند و خفه می کنند و شکنجه می کنند و بزور مسلمان می کنند و از کشته پشته می سازند. همین امروز هنوز حتا یک روحانی پیدا نشده که ته دیگی از شرف داشته باشد و حکم قتل سلمان رشدی را رد کند. هنوز حتا یک روخانی پیدا نشده که از دین خارج شده ای دفاع کند. امروز در قرن بیستم هم روحانیت با دسیسه حکم قتل کسی را میدهد که از دین خارج شود. مرتد! بعد همین روحانی با دهان ی گشاده از لفاظی می گوید که مردم ایران بزور مسلمان نشده اند و خودشان یدخلون فی دین الله شده اند. بنا بر همه ی اینها٬ نهضت فحش امروز برای ایران حیاتی ست. بنده بر این باورم و اگر روزی روحانیت به مسجد برگشت اعلام آتش بس خواهیم کرد. چنانکه در اساس نامه نهضت ملی فحش آمده دیگر کسی از سوی این نهضت فحش نخواهد داد. اما یک کلمه هم راجع به انتخابات و آن اینکه دوبار این حکومت از مرگ حتمی نجات یافت بار اول اگر علی اکبر ناطق نوری رییس جمهور شده بود این حکومت را کردم ساقط کرده بودند٬ بار دوم البته تقلب شد و این بار که تقلبی حیرت انگیز شد٬ اما مردم تلقب این حکومت را به بازی گرفتند و گفتند عاقبلان دانند!!! حال چه باید کرد باید این حکومت سرنگون شود. البته بدون هزینه ای سنگین.
جیم ف از قم
۵۵۵۰۰ - تاریخ انتشار : ۶ تير ۱٣۹۲