اعتراض در ترکیه – قیام یا انقلاب؟
گزارش های جان مک سوینری از ترکیه جایی که اعتراضات کشور را از می ۲۰۱۳ به لرزه درآورده است مترجم: زهره اسدپور
•
باید دید چگونه نا آرامی ها می توانند به جنبشی جدی که قادر به برساختن اپوزیسیون موثر، باز، و مترقی در برابرپروژه ی اقتدارگرای نئولیبرال AKP باشد، تبدیل شوند. این مختص به ترکیه نیست، بلکه در باقی اروپا و خاورمیانه نیز همین گونه است
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
پنجشنبه
۶ تير ۱٣۹۲ -
۲۷ ژوئن ۲۰۱٣
معترضان برافروخته از قطع درختهای پارک گزی نزدیک میدان تقسیم برای ساختن مسیر یک مرکز خرید، اکنون در نبرد و جنگ و گریزبا خشونت و بی رحمی پلیس در فضای اقتدارگرایی نئولیبرال نامتقارن قرار دارند.
در چند روز گذشته ترکیه دستخوش ناآرامی های وسیعی بود که از بحران فاجعه بار اقتصادی 2000-2001 تا کنون دیده نشده بود. اعتراض ها در 28 ام می در استانبول شروع شد وقتی که مجموعه ای از فعالان محیط زیست و محلی پارک گزی را علیه قطع درختان به منظور ساخت راهی به یک مرکز خرید در یکی از معدود فضاهای سبز وسیع درکلان شهر گسترده و بی شکلی که استانبول است- شهری با بیش از 13 میلیون جمعیت- اشغال کردند.
آنچه که با اعتراض شمار محدودی از مردم شروع شده بود با پخش تصاویری از برخورد خشنی که پلیس در پیش گرفته بود به بحرانی ملی تبدیل شد. تصاویر پلیس های کاملن مسلح ضد شورش که گاز اشک آور و فلفل به روی معترضان غیر مسلح و مسالمت جو، بسیاری از آنان زنان ، می پاشیدند، نارضایی و نفرت گسترده ای را برانگیخت که فریادهای " کافی است" در توییتر و جاهای دیگر را نتیجه داد.
بسیاری از روزنامه نگاران شناخته شده، هنرپیشه های مشهور، و خواننده هایی که محبوبیت آنها به انتشارخشونت پلیس کمک کرد، نیز به معترضان پیوستند. تا آنجا که هیچ یک از چهره های شناخته شده ای اجتماعی از خشونت پلیس دفاع نکرد. پلیس با قاطعیت یکسانی به آنها حمله کرد و حساب های توییتر در کشور تصاویر روزنامه نگار مشهور احمد سیک را با چهره ای خون آلود بر اثر خشونت پلیس مشاهده کردند.
مشارکت آنها که در دنیای فرهنگی ترکیه دخیل اند- تکسیم، محل اعتراض، مرکز فرهنگی ترکیه است- منعکس کننده ی نارضایتی فزاینده درمیان طبقات لیبرال نسبت به مداخله ی اقتدارگرایانه ی حکومت در تولیدات فرهنگی است. از تحمیل مقررات پوشش به سریال های محبوب خانوادگی تلویزیون و رادیو تا جابه جایی صداهای منتقد در تلویزیون و روزنامه ها و انتصاب مدیران طرفدار حکومت به سردبیری، را، بسیاری برداشت به افول رسانه های جمعی مستقل در ترکیه می کنند.
سرکوب رسانه های جمعی در سالهای اخیر، از دیگر سو اعتراضات را شعله ور کرد. مثلن علی رغم این که تورک خبر- یک ایستگاه تلویزیونی بزرگ- تقریبا در گوشه ی پارک قزی است! رسانه های جمعی متعلق به جریان اصلی به سادگی آنچه را که در میدان تکسیم رخ می داد نادیده می گرفتند، این حرکت در نادیده گرفتن صحنه ها حسی از برافروختگی و نفرت را نسبت به حکومت و رسانه های تحت هدایت حکومت درمیان مردم برانگیخت و نگرانی بسیاری از مردم نسبت به این که کشور به آهستگی به سوی یک حکومت اقتدارگرا پیش می رود را تایید کرد. در داستانی سرگرم کننده، مردی در بسیکتاس تلویزیون اش را از پنجره ی آپارتمان اش بیرون پرت کرد ] زیرا[ در حالی که در تمام محله ی او پلیس ضد شورش به معترضان حمله می کرد و فضا غرق در گاز اشک آور بود، تلویزیون او برنامه ای درباره ی پنگوئن ها نمایش می داد.
ترس از حاکمیت اقتدارگرا در میان لیبرال بورژوازی استانبول، در طبقه ی کارگر سازمان یافته ترکیه که کمتر از یک ماه پیش، با خشونت وسیع پلیس در طی اعتراضات سالانه اول ماه می مواجه شد، نیزبه شدت حس می شود. حکومت تصمیم گرفته بود مانع برگزاری اعتراضات سالانه تحت عنوان نگرانی درباره ی حفظ سلامت ]تظاهرکنندگان [ به خاطر کارهای ساختمانی شود. گرچه کمی بعدتر، هواداران فوتبال اجازه یافتند پیروزی گالاتاسرای در لیگ فوتبال را در همان مکانی که چند هفته قبل تر گفته شده بود ناامن است جشن بگیرند.
این به بسیاری ثابت کرد که حکومت پیگیرانه فضای شهر را به روی هرگونه مخالفتی می بندد. پروژه ساختمانی در تکسیم برای بسیاری به منزله آغاز پروژه وسیعتر سیاست زدایی و افزایش نظارت بر میدان تکسیم و بخشی از استراتژی ساختمانی برای نوسازی و کالاسازی منطقه به نظر آمد. تکسیم به ویژه جایگاه احساس برانگیزی در قلب ها و ذهن های نیروهای پیشرو در ترکیه دارد، همچنان که تقسیم محل قتل عام معترضان اول ماه می در اواخر دهه ی 1970 است .
این فرایند کالا سازی شهری، با تخریب سکونت گاه های غیر رسمی و جایگزینی آن با میلیونها دلار برای توسعه ی استانبول، سازه های انبوهی از برج های آسمان خراش و به علاوه سازه ی پل بسفر که به شدت افق تاریخی استانبول را تغییر داده است، وجه اصلی توسعه ی استانبول است. همه ی آن چه که کمیته ی میراث جهانی یونسکو را واداشت تا تهدید کند که میراث استانبول را در رده ی" در معرض خطر" طبقه بندی خواهد کرد. در تناقض با این مسئله که AKPبه عنوان نیرویی با ریشه هایی محافظه کار و اسلامی در نظر گرفته می شود، مناره های معماری تاریخی شهر در سایه ی میل دولت و سرمایه گذاران در غرق کردن سرمایه خود، در ساختمان هایی بلندتر از همیشه و مراکز خریدی بیشتر از همیشه ، قرار گرفته اند.
ریشه های اسلامی AKPکارتی است که اغلب استفاده می شود تا تضاد در ترکیه را برآمده از جنگ فرهنگی بین طبقه متوسط قدیمی کمالیست های "سکولار" و طبقه متوسط نوظهور اسلامی تصویر می کند. این روایتی محبوب در میان بخش بزرگی از پشتیبانان CHP – بزرگترین اپوزیسیون رسمی پارلمانی ترکیه است.
در حقیقت، مفهوم این تمایز( بین کمالیست ها و اسلام گراها)، وقتی که هفته ی گذشته AKP بدون هیچ بحث جدی ای تصمیم به غیر قانونی کردن فروش الکل پس از ساعت 10 شب گرفت، به کار نمی آید. علاوه بر این، آشکارشد که که پل سوم به نام سلطانی عثمانی نام خواهد گرفت: سلطان سلیم که به خاطر تعقیب علویان امپراطوری عثمانی معروف شده است.
این روایت همچنین برایAKP مناسب است، زیرا می تواند با یادآوری مداوم به مردم درباره ی رفتار نامناسب مومنان مسلمان پیش از به قدرت رسیدن AKP ، هوادارانش را به هم نزدیک کند. این پیرایه بستن توسعه نئولیبرال با رویه ای "اسلامی" که در جهت تحکیم ائتلاف]گروه های به ظاهر متضاد[ در جهت ابقای هژمونی نئولیبرال است، توجه ها را از رویکرد مثبت دولت به سرمایه داری مالی منحرف می کند.
بنا بر این برای AKP و CHP راحت تر است که تفکیک و تمایز در جامعه ی ترکیه را با این عبارات تصویر کنند. حقیقت دارد که بسیاری از شعارها و کلام هایی که که توسط بخش مهمی از مخالفان در روز یک شنبه به کار برده شد ، الهام گرفته از کمالیست ها است، اما شاید این حقیقت از اهمیت بیشتری برخوردار باشد که اعتراضات کاملن تحت تسلط روایت کمالیست ها نیست. این موضوع نا آرامی های فعلی را به لحاظ کیفی از اعتراضات گسترده پیشین درسال 2007 توسط برگزیده گان [elit کمالیست علیه برنامه اردوغان در باقی ماندن در ریاست جمهوری متفاوت است. این اعتراضات برعکس ]اعتراضات پیشین[ اغلب از جوانانی فاقد گرایشات سیاسی تشکیل شده است، و بنا براین بیشتر به شکل های اعتراضی که ما درسالهای اخیر در اروپا و اعتراضات اشغال ]وال استریت[ در آمریکا با آن مانوس شده ایم، شبیهند.
گرچه مهمتر از هرچیز، برای کشوری که بسیار مردسالار است، این است که زنان بخش مهمی از معترضان را تشکیل می دهند. بنا بر این، چیزی که به وضوح می توان با قاطعیت به همه ی معترضان تعمیم داد این است که آنها متکثرند، و منعکس کننده ی بخش های مختلف جامعه ی ترکیه هستند. ناسیونالیست های ترک تظاهر کننده در کنار ناسیونالیست های کرد، لیبرالهای تظاهر کننده با سوسیالیست ها، افراد دگرجنس گرا و مردان هم جنس گرا، مردان و زنان، طرفداران محیط زیست و اتحادیه های کارگری. وشاید مهمتر از هر چیز ، در کشوری که شما با تیم فوتبالی که از آن طرفداری می کنید متمایز می شوید، صحنه ای باشد که هواداران تیم های فوتبال رقیب برای محافظت در برابر نیروی سرکوبگر پلیس به یکدیگر می پیوندند.
اگر شما تا به حال در استانبول کار کرده باشید یا مدتی طولانی در آن مانده باشید، یکی از اولین چیزهایی که باید با آن تطبیق پیدا کنید، تلاش مداوم برای جای دادن خود در سیستم حمل و نقل عمومی پر ازدحام است. این یک ضرورت فیزیکی است: هل بده و جا بگیر و یا هل داده می شوی و جا می گیرند. اما در اعتراضات ، همبستگی همه جا دیده می شود و از تمام فاصله گذاری ها عبور می کند ، با مردمی که در نزدیکی خانه شان غذا و سرپناه پیشکش می کنند، با دانشجویان پزشکی ای که در مراکز مراقبت های پزشکی ، کمک می کنند، یا کسب و کارهایی که مغازه های خود را باز می کنند، و ساکنانی که حساب های wifi خود را برای معترضان باز می گذارند تا معترضان، دولت را که ارتباط آنها را با شبکه 3Gقطع کرده است، دور بزنند.
باید دید چگونه نا آرامی ها می توانند به جنبشی جدی که قادر به برساختن اپوزیسیون موثر، باز، و مترقی در برابرپروژه ی اقتدارگرای نئولیبرال AKP باشد، تبدیل شوند. این مختص به ترکیه نیست، بلکه در باقی اروپا و خاورمیانه [نیز همین گونه است]. در حضور احزاب فراوان قدیمی اپوزیسیون که متاثراز گذشته ی قدرتمند خود هستند، آفریدن دیدگاهی کاملن جدید کار دشواری است. اما یک چیز آشکار است در ادامه ی آزادسازی تقسیم و گزی پارک، همچنان که مردم بر روی چمن های گرانقدر آن جا نشسته اند، هر کسی که در میان جمعیت بچرخد حسی کارناوال گونه را در فضا خواهد یافت، این حس که چیزی در ترکیه تغییر کرده است.
• این مطلب ترجمه ای است از مقاله ای که یک هفته پس از آغاز اعتراضات در پارک گزی استانبول نگاشته شده است.
• منبع
• anticapitalists.org
|