شورش‌ در همه جا - امانوئل والرشتاین


• هر آن‌چه امروز رخ می‌دهد در هنگامه‌ی گذاری ساختاری از اقتصاد جهانی سرمایه‌داریِ روبه‌افول به نوع جدیدی از سیستم است... این نبرد حقیقی در ۲۰ تا ۴۰ سال آینده است ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۱۱ تير ۱٣۹۲ -  ۲ ژوئيه ۲۰۱٣


امانوئل والرشتاین متولد ۲۸ سپتامبر ۱۹۳۰ در شهر نیویورک آمریکا، جامعه شناس و متفکر چپ‌گراست. او را از متفکران بزرگ سوسیالیست قرن ۲۱ نیز نامیده اند.


نقد اقتصاد سیاسی - مترجم، پرویز صداقت: به دنبال شورش کنونی در ترکیه شورشی حتی بزرگ‌تر در برزیل پدید آمد که به نوبه‌ی خود به دنبالش شاهد شورشی در بلغارستان بودیم که کم‌تر به آن توجه شد اما همان قدر واقعیت داشت. البته، این شورش‌ها نخستین شورش‌ها نیستند اما تازه‌ترین شورش‌ها در مجموعه‌ای از چنین رخداد‌هایی در سال‌های اخیر بودند. شیوه‌های بسیاری برای تحلیل این پدیده هست. به نظر من، آن‌ها فرایندی مستمر از آن ‌چیزی است که در انقلاب جهانی ۱۹۶٨ آغاز شد.
بدون تردید، هر شورشی جزییات خاص خود و توزان قوای درونی خود را در هر کشوری دارد. اما اگر کسی بخواهد از آن‌چه رخ می‌دهد شناختی به دست آورد و تصمیم بگیرد که ما به عنوان افراد و گروه‌ها چه باید بکنیم باید به شباهت‌هایی که در این شورش‌ها هست توجه کند.

نخستین ویژگی مشترک این است که همه‌ی این شورش‌ها در آغاز بسیار کوچک‌اند ـ شماری از مردمان شجاع که بر سر چیزی تظاهرات می‌کنند. سپس اگر این تظاهرات گسترش پیدا کند که تاحدود زیادی قابل پیش‌بینی نیست، فراگیر می‌شود. ناگهان، نه‌تنها هیئت دولت بلکه تا اندازه‌ای دولت به مثابه حاکمیت تحت تهاجم قرار می‌گیرد. این شورش‌ها آمیزه‌ای از مطالبه برای جایگزینی دولت با دولتی بهتر و شورش‌هایی می‌شود که مشروعیت حاکمیت را به زیر سوال می‌برد. هر دو گروه به مضامین دموکراسی و حقوق بشر متوسل می‌شوند، هرچند تعاریفی که به این دو مضمون می‌دهند خیلی فرق دارد. به طور کلی، گرایش این شورش‌ها در جناح چپ عرصه‌ی سیاست است.
البته دولت‌هایِ در قدرت واکنش نشان می‌دهند. یا تلاش می‌کنند شورش را سرکوب کنند یا تلاش می‌کنند با ارائه‌ی امتیازاتی شورش‌ها را آرام کنند و یا این که به هر دو واکنش مبادرت می‌کنند. سرکوب اغلب به کار می‌آید اما گاهی برای دولتِ در قدرت نتیجه‌ی معکوس دارد و باعث می‌شود مردم در خیابان مطالبات‌شان را بیش‌تر کنند. عموماً دولت‌ها بیش‌تر به سرکوب مبادرت می‌کنند تا ارائه‌ی امتیاز و عموماً سرکوب در دوره‌ی کمابیش کوتاه‌مدت کارایی دارد.

دومین ویژگی این شورش‌ها این است که هیچ کدام از آن‌ها با شتابی بالا برای زمانی دراز ادامه نمی‌یابد. معترضان در برابر اقدامات سرکوب‌گرانه تسلیم می‌شوند. یا دولت آن‌ها را به همکاری دعوت می‌کند. یا از تلاش بسیار زیادی که تظاهرات مستمر به آن نیاز دارد خسته می‌شوند. این رنگ‌باختن اعتراضات عمومی کاملاً طبیعی است و نشانه‌ی شکست اعتراضات نیست.

این سومین ویژگی این شورش‌ها است. به پایان می‌رسند، اما میراثی از خود بر جای می‌گذارند. چیزی را در سیاست کشور در بیش‌تر اوقات در جهت بهتر تغییر می‌دهند. مسئله‌ای عمده ،از باب مثال نابرابری‌ها، را در دستور کار عمومی قرار داده‌اند. یا احساس همبستگی لایه‌های پایینی جمعیت را افزایش داده‌اند. یا تردید در مورد لفاظی‌هایی که دولت‌ها سیاست‌های‌شان را در آن پنهان می‌کنند افزایش بخشیده‌اند.

چهارمین ویژگی مشترک این است در هر شورشی بسیاری که به آن می‌پیوندند، به‌ویژه آنانی که دیر به آن می‌پیوندند، چنین کاری را انجام داده‌اند نه به خاطر ان که اهداف اولیه را به پیش برانند بلکه برای به انحراف کشاندن جنبش‌ها یا دادن قدرت سیاسی به گروه‌های جناح راست که با گروه‌هایی‌اند که اکنون در قدرت‌اند فرق دارند، اما به هیچ عنوان دموکراتیک‌تر یا پای‌بند‌تر به حقوق بشر نیستند.

پنجمین ویژگی آن است که همه‌ی این شورش‌ها درگیر منازعات ژئوپلتیک می‌شوند. دولت‌های قدرتمند خارج از کشوری که شورش در آن رخ می‌دهد سخت می‌کوشند تا به گروه‌هایی که در جهت منافع دولت خارجی هستند کمک کنند تا به قدرت برسند، ولو این تلاش موفقیت‌آمیز نباشد. این امر چنان رخ می‌دهد که تا امروز یکی از پرسش‌های مبرم درباره‌ی یک شورش همواره این بوده یا این باید باشد که پی‌آمدهایش برمبنای سیستم جهانی به طور کلی چه باید باشد. این خیلی دشوار است، چنان که پی‌آمدهای ژئوپلتیک می‌تواند منجر به حرکت در راستایی مخالفت جهت‌گیری ضداقتدارگرایانه‌ی اولیه شود.

سرانجام آن که بیایید به خاطر داشته باشیم که هر آن‌چه امروز رخ می‌دهد در هنگامه‌ی گذاری ساختاری از اقتصاد جهانی سرمایه‌داریِ روبه‌افول به نوع جدیدی از سیستم است. اما این نوع جدید سیستم می‌تواند بهتر یا بدتر باشد. این نبرد حقیقی در ۲۰ تا ۴۰ سال آینده است. این که این‌جا و آن‌جا و همه‌جا چه‌ تصمیمی باید بگیریم باید تابعی از این نبرد سیاسی گسترده در پهنه‌ی جهانی باشد.