آیا مصر در آستانه یک جنگ خونین داخلی می باشد؟ - رضا علوی



اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ۱۶ تير ۱٣۹۲ -  ۷ ژوئيه ۲۰۱٣


آیا مرافعات و منازعات خیابانی به یک جنگ خونین داخلی منتهی می شود؟ آیا توپ قدرت دو باره در زمین اخوان المسلمین به زمین خواهد نشست؟
آیا درنهایت ارتش وارد معرکه میشود و ارکان قدرت سیاسی را در دست می گیرد ؟ آیا محمد مرسی یک قربانی است یا یک قهرمان ؟ آیا یک فرعون است یا یک آبراهام لینکلن ؟ و آیا پیش آمد های روزهای پیشین یک کودتا بود یا یک انقلاب دوم ؟
.در این نوشتار تلاش می شود بر اساس واقیعت های موجود در مصر ، به این پرسش ها پاسخ داده شود

از سفیدی کودتا تا جنبش مدنی تمرد
ساختار نظامیان و ارتش در مصر شکل ویژه ای دارد که با سایر کشورهای جهان متفاوت است . تا پیش از انقلاب ژانویه ٢٠١١ مصر ، نظامیان دارای دو تشکیلات کاملاً متفاوت بودند : نیروهای امنیتی و ارتش.
نیروهای امنیت و اطلاعات تحت نظر وزارت کشور سازماندهی می شدند و سازمان مخوف و پرقدرتی بود که همچون فاشیست های دوران موسولینی یونیفورم های سیاه می پوشند و به مأموران “سیاه جامگان” یا “امنیت مرکزی ـ امن الامرکزی” معروف بودند . از قشرهای پایین جامعه، روستاییان، لمپن ها و کم سوادهای جنوب مصر، با حقوق اندک، جمعیتی در حدود ٣٣۰هزار مأمور را تشکیل می دا د ند.
آنان در دوره ی سادات به منظور سرکوب نیروهای مخالف و هواداران اخوان المسلمین سازمان یافتند و در نخستین سال ریاست جمهوری حسنی مبارک حدود سال ۱۹٨۲ به خاطر دستمزد اندک دست به شورش زدند و ارتش شدیداً آنان را سرکوب کرد.
و اما ارتش ٣۴۰ هزار نفری، که مناسبات تنگاتنگی با ارتش آمریکا دارد و حدود ۱/٣ بیلیون دلار در سال از آمریکا کمک مالی بلاعوض می گیرد، و مرد توانمند مصری، ژنرال عبدالفتاح السیسی ، ارتش را همچنان به عنوان قدرتمندترین نهاد در مصر و بازیگر اصلی آن نگه داشته است .
ارتش، از موقعیت و محبوبیت مناسبی برخوردار بوده و است . اما از سوی دیگر، سیاه پوشان امنیتی مورد انزجار و نفرت مصریان بودند .
مردم مصر، ارتش را یک نهاد میهن پرست می دانند، و خاطره ی ستیز ارتش با اسرائیل در سال های ۱۹۶۷ و ۱۹۷٣ هنوز در یاد آنان مانده است.
افزون بر این، تمامی رئیس جمهورهای بعد از فروپاشی سلطنت ؛ ژنرال حنیف، ناصر، سادات و مبارک، همگی ژنرال های عالیمقام ارتش بوده اند.

در تئوری سیاسی ، کودتا ، به هر اقدامی گفته می‌شود که توسط ائتلافی انجام شده و ضربه‌ای ناگهانی به دولت وارد شود. در عین حال، اکثر کودتاهای معاصر توسط نظامیان علیه دولت مرکزی صورت گرفته است. در برخی از کودتاها، نظامیان به قدرت رسیده و حکومت را به شیوه خود در دست گرفتند و در برخی دیگر مانند نمونه پرتغال، کودتا باعث گذار به دموکراسی شد.
ساموئل هانتینگتون می گوید : "یک کودتا تنها در دو صورت موفق خواهد بود. یا فعالان سیاسی در جامعه باید کم‌شمار باشند، یا کودتا باید یه تائید بخش جالب‌توجهی از فعالان سیاسی برسد. "   مصریان به خیابآن ها آمدند و مارش خود را آغاز کردند و یکی از بزرگترین خیزش های مدنی را رقم زدند و سپس ارتش وارد صحنه شد . ارتش نخست از مرسی خواست که به مطالبات مردم پاسخ دهد و پس از بی اعتنایی وی ، اولتیماتوم ٤٨ ساعته صادر شد . و باقی قضایا ..... در نوامبر ٢٠١٢ ، مرسی تلاش فراوانی کرد که ساختار ارتش را دست کاری کند و به عنوان یک نهاد زیر سلطه ریاست جمهوری متشکل کند ، اما نتوانست . تصور کنید که اگر ارتش دخالت نمی کرد ، چه پیش آمدهای نا گواری که در پیش نبود ،گمان بر اینست که با یورش گسترده اوباشان "سلفی - اخوانی " به صف جنبش مدنی جوی خون در میدان التحریر جاری
می شد ؟.

جنبش تمرد ( مدنی - غیر خشونت ) چگونه شکل گرفت ؟
این جنبش از زهدان حو ا د ث نوامبر ٢٠١٢ زاده شد . بذل   قدرت بیش ازحد به رئیس جمهوری ، تقسیم مراکز قدرت در بین اخوانی ها و سلفیون و بی اعتنایی به مطالبات مخالفان در پس گرفتن یا لغو همه پرسی قانون اساسی سبب سا ز زایش جنبش تمرد بود   . مرسی و جریان "سلفی - اخوانی" بر این توهم بودند که عقب نشینی در مقابل مخا لفان از اتوریته و هیبت آنان می کاهد. در ماه پیش ، با انتصاب " عادل خیاط" به عنوان استاندار ایالت الاقصر ، جرقه زده شد و جنبش شکل همگانی گرفت . " عادل خیاط" که بود ؟ و ایالت الاقصرکجاست ؟ الاقصر سرزمین آثار تاریخی و دره فراعنه در دو سوی رود نیل است و خزائن بسیاری از فرعون‌های مصر در آن جا در دهه‌های گذشته کشف شده و مورد توجه وسیع جهانیان قرار گرفته است. وجود این آثار ، این محل را به صورت یکی از مراکز مهم گردش‌گری مصر در آورده است و توریسم منبع اصلی درآمد این منطقه بشمار می‌رود. در سال ۱۹۹۷،از سوی سازمان سلفی " الجماعه الاسلامیه مصر " ، یک حمله تروریستی بزرگ در این شهر صورت گرفت که بر اثر آن ۵۹ گردشگر خارجی کشته شدند. این حمله، صدمه بزرگی به صنعت توریسم مصر وارد کرد . "عا دل خیاط" یکی از رهبران شاخه سیاسی این سازمان بوده است.

جنبش مدنی در تقابل با زدودگی اسلام سیاسی
تکانه کنونی مصر ، دو دست آورد درخشان دارد : نخست حکومت های اسلام گرا در منطقه کم رنگ شده و دوران افول آنان فرا رسیده ، دوم اینکه با جنبش های مدنی می توان حاکمانی که [ حتی منتخب مردم باشند و ] در سمت و سوی مطالبات مردمان ره نمی پیمایند ، از اریکه قدرت پایین آورد .
اسلام‌گرایی، بر خلاف اسلام، ابداعی تازه است. اسلام‌گرایی تأویلی سیاسی از دین است که می‌کوشد در گستره‌ سیاست، اسلام را به شیوه‌ای ایدئولوژیک به کار گیرد. دل‌مشغولی عمده‌ اسلام‌گرایی گسترش یا ژرفابخشی به ایمان دینی نیست؛ بل‌که نظم سیاسی است. در اسلام‌گرایی، اسلام به مثابه‌ نظام اسلامی و دولت تفسیر می‌شود. اسلام‌گرایان از ابزارها و سازوکارهای دموکراتیک [ ریاکارانه و عوام زده ] برای اهدافی تمامیت‌خواهانه و ضد دموکراتیک بهره‌گیری می کنند .
جامعه مصر یک جامعه پولاریزه شده و چند قطبی است ؛ انتخابات سال پیش [ تفاوت مشکوک و اندک رای ها بین احمد شفیق و مرسی ] ، وجود گسترده احزاب سکولار ، لیبرال و ملی گرا [ ١-جبهه آزادیبخش ملی مخالف دولت به رهبری دکتر محمد البرادعی و
٢-جوانان و دانشجویان در درون جنبش دموکراسی خواهی ششم آوریل
٣-“حزب الوفد” از احزاب سیاسی قدیمی مصر
٤-حزب “الغد” ( به معنی فردا) به رهبری “ایمن نور”حزب سیاسی لیبرال مسلک
و افراد( عمرو موسی ) و احزاب سکولارو لیبرال دیگر ....]
و حضور و پایگاه گسترده ٩٠ ساله اخوانی ها [ سید قطب و پیدایش اخوان المسلمین از مصر آغاز شد ] ، از مصر یک جامعه پولاریزه ساخته است .

هراس از جنگ داخلی
در خاور میانه ، تظاهرات و اعتراض ها ، مسالمت آمیز آغاز می شوند و خونین پایان می یابند. به غیر از استثنائات بسیار نایاب. در سال های پیشین دیدیم که در لیبی و سوریه چه گذشت و چگونه خیزش های کوچک و مدنی به برخوردهای خونین و قهر آمیز و نامتقارن انجامید .
سیاست و چالش ، در درازای تاریخ به ما ثا بت کر ده است که جنگ های داخلی از برخوردهای خیابانی آغاز می شود . در جنگ داخلی لبنان دیدیم و اکنون سوریه را مشاهده می کنیم که در این دام خونین گیر افتاده اند . از یک جرقه کوچک آغاز شده و به یک آتش بزرگ ختم می شود .، ستم ها و بی عدالتی های اجتماعی ، که دهها سال مخفی نگه داشته ، ناگهان سر باز زده و باعث کشتار ده ها یا صدها هزار نفر شده و کشور را به نابودی کشانده و باعث در بدری میلیون ها نفرمی شوند .
مصر، اکنون در انتظار چنین جرقه ای است. شرایط کنونی می تواند کشور را به جنگ داخلی بکشاند و باعث شود که خشونت ها غیر قابل کنترل شده و کینه ها بزرگ تر شوند.
آیا محمد البرادعی، از سیاستمداران لیبرال مصر به عنوان نخست وزیر جدید و عدلی منصور رئیس جمهور موقت توان آن را دارند که آرامش را به مصر بر گرداند ؟ ارتش با رهبران اخوان المسلمین چه خواهد کرد ؟ آیا نسل سومی های اخوان المسلمین دوباره فعالیت های زیر زمینی و تروریستی را در مصر آغاز خوا هند کرد ؟

rezaalavim@yahoo.com