این روزها


ناصر زراعتی


• ما که با خودمان هم نتوانستیم مهربان باشیم،
چرا شمارش کشتگان جنگها را
فرصتی مغتنم میدانیم ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
شنبه  ۲۲ تير ۱٣۹۲ -  ۱٣ ژوئيه ۲۰۱٣


 
 بی هیچ پیرایه

دلمُردگی انبار کردن

در پرهیز از زِبریِ زیرپیراهنی عاریه

که عریانی را

دشوار میپوشانَد...



ـ در چه فکر رفیق؟

این که دنیا بد شده؟



ـ از این هم بدتر خواهد شد

اگر پرهیز را بهانه کنیم...

*

ما که با خودمان هم نتوانستیم مهربان باشیم،

چرا شمارش کشتگان جنگها را

فرصتی مغتنم میدانیم

برای وقت کُشی؟

[کُشتن همیشه کار کثیفی است!]



در این شب خراشخورده

روبروی صفحه ی شطرنج

مبهوتِ مات شدن:

پیاده

پابرهنه

پریشان

پنهان در قلعه ای

تبعیدگاهِ شاهان و وزیرانی معزول

سرگرم دفن اسبها و فیلها...

دسته ی بیل و کُلنگها هم تاول زده

از بس حُفره حَفر میکنیم....

*

هر بامداد

ـ بی اعتناء به فشارِ مثانه ـ

لبخندزنان

به خودمان «صبح بخیر» میگوییم

و هنگامِ صرفِ صبحانه،

قول میدهیم

جز زیبایی نبینیم و

شادمان باشیم پیوسته

بیخیال گذر عمر

در قافله ای که مسافرانش

تک تک

غزل خداحافظی میخوانند

در گوشه ی ابوعطا

در روزگاری که قورباغه ها

در صف انتظار تعویض ریه

از شدت سُرفه

رنگ به رنگ میشوند...