نامه‌ سرگشاده‌ جمعی از زندانیان سیاسی کورد در زندان ارومیه به رئیس‌جمهور ایران



اخبار روز: www.iran-chabar.de
دوشنبه  ۲۴ تير ۱٣۹۲ -  ۱۵ ژوئيه ۲۰۱٣


جمعی از زندانیان سیاسی کورد در زندان مرکزی ارومیه نامه‌ای سرگشاده به رئیس‌جمهور منتخب ایران, حسن روحانی نوشته‌اند. این زندانیان هدف خود از نوشتن این نامه را «بیان مطالبات خود و یادآوری مظالم, بی‌عدالتی‌ها و بی‌تدبیری‌های سالیان گذشته» عنوان کرده‌اند.
متن این نامه که نسخه‌ای از آن در اختیار کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی قرار گرفته است به شرح زیر میباشد:

کوچکترین اقدامی برای رفع تبعیض‌ها صورت نگرفته

«با توجه به انتخابات ریاست جمهوری اسلامی ایران و انتخاب رئیس جمهور، با مطالبه‌ی مشروع حقوق و آزادی، گروهی از زندانیان سیاسی کورد بر آن شدیم تا خواسته‌های خود را در قالب نامه‌ا‌ی سرگشاده به رئیس‌جمهور منتخب، نوشته تا بلکه مظالم، بی‌عدالتی‌ها و بی تدبیری‌های سالیان گذشته را به ایشان یادآوری نموده تا در راستای چاره‌یابی مسائل و بحران‌های اجتماعی خلق‌های ایران به عنوان مواردی که تاکنون تحقق نیافته، همچون تجاربی در این زمینه به کار گرفته شود. اینکه ایران فقط مرکز نیست و ایرانی فقط حاکمان مملکت نبوده و مشکلات و مسائل مردم، آشتی و یا قهر جناح‌های حاکم بر مملکت نیست. در این گوشه‌ی مملکت از شمال غربی تا جنوب غربی، مردمانی زندگی می‌کنند که از ابتدایی‌ترین حقوق انسانی خود محروم می‌باشند. سالیان سال است که با نگاه تنگ امنیتی به این منطقه نگریسته شده، تغییر دولت‌ها که هیچ، تغییر نظام از پادشاهی به حکومت اسلامی چیزی را در زمینه‌ی احقاق حقوق انسانی ساکنان این منطقه ــ کوردستان ــ تغییر نداده‌است. انقلاب سال۵۷ به عنوان انقلاب امید ایرانیان، تنها ارمغانش جنگ داخلی و ویرانی هر چه بیشتر کردستان و یا خرابی‌های جنگ با عراق بود. خرابی‌هایی که هرگز آباد نشد وعقب افتادگی‌هایی که کسی در اندیشه‌ی جبرانش برنیامد. نتیجه‌ی بی‌اعتمادی بیشتر کوردها به نظام اسلامی و متقابلا تشدید جو پلیسی از طرف حاکمیت بر کردستان شد. تا اکنون کوچکترین اقدامی جهت رفع تبعیض‌های ملی، مذهبی، فرهنگی، اقتصادی وسیاسی انجام نگرفته است. آنچه که نصیب کوردها شده تنها شعارهایی‌ست که جهت سوء استفاده از حس وهویت کوردی در مواقع خاص توسط حاکمیت به کار گرفته شده است.»

علنی‌تر شدن سیاست کوردستیزی

«در استان اورمیه وضعیت بسیار بغرنج‌تر از سایر مناطق کوردنشین می‌باشد. در این منطقه ذهنیت ناسیونالیست منتسب به پان‌ترکیسم و تورانیسم حیات و موجودیت خود را در گرو کوردستیزی می‌دانند. وضعیتی که ریشه در «ساواک» داشته و بعد از انقلاب با لعاب اسلامی حاکمیت منطقه را در دست خود قبضه نموده‌اند، همان سیاست دوران پهلوی را در قالب جمهوری اسلامی پیاده می‌نمایند. در دهه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی ۷۰ با آغاز جنبش کوردهای آزادی‌خواه ترکیه و استقرار در مرزهای مشترک ایران وترکیه، همزمان با نفوذ نیروهای امنیتی ترکیه در این استان شاهد پیوند نامبارک این گروه از حاکمان منطقه باسرویس امنیتی ترکیه ومحافل فاشیستی این کشور بودیم. در این دوره سیاست کوردستیزی علنی‌تر وشدیدتر اعمال می‌شود. سیاستی با نام جمهوری اسلامی و به کام تورانیسم. در تمام مدیریت استان، کوردها کوچک‌ترین سهمی ندارند و اگر هم مواردی استثنا در سطح مدیران میانی کورد مشاهده گردد، مطمئنا دکوری از مدیریت بوده که دارای هیچ قدرت اجرایی نبوده، به اندازه‌ی هیچ کدام از زیر مجموعه‌های غیرکوردش موثر نمی‌باشد. در شورای تامین استان که بالاترین نهاد کوردی منطقه می‌باشد، حتی یک عضو کورد وجود ندارد. تاریک خانه‌ایست که تمام اندیشه‌های ضد کوردی و نگرش امنیتی به کردستان در آنجا تولید شده و زیربنای دیدگاه کل حاکمیت کشور می‌شود .»

فشار علیه زندانیان سیاسی

«اما در مورد ما که به جرم دفاع از هویت و حقوق کوردستانی خود در زندان می‌باشیم، وضعیت، ملموس‌تر و عینی‌تر است. از لحظه‌ی دستگیری و ایام بازداشت، هرآنچه را که در شان و منزلت یک انسان نیست در حق ما روا می‌دارند. ازشکنجه‌های فیزیکی گرفته تا توهین و فحاشی و بازجویی‌های چندین ساعته درساعات مختلف شبانه‌روز، در بی‌خبری کامل از خانه وخانواده بدون ملاقات و استفاده از تلفن که از چندین هفته تا چندین ماه به طول می‌انجامد و سرانجام در جلسه‌ی دادگاه‌هایی که تنها چیزی که قضات به آن توجه ندارند دفاعیات متهم است. احکامی از پیش تعیین شده را علیه‌ی متهم تهیه نموده که در این میان وکلای متهمین که اگر هم گاها به صورت صوری وکالت پرونده‌‌ای را بر عهده بگیرند، اجازه مطالعه‌ی پرونده و دفاعی آزاد از متهم پرونده را نخواهند داشت. تا اکنون وکلای زیادی بازداشت شده یا به‌واسطه‌ی تهدید و ارعاب، عقب رانده شده و دیگر جرأت نزدیک شدن به پرونده‌های سیاسی را ندارند. تنها قضات بازنشسته‌ی دادگاه انقلاب یا بازجویهایی در لباس وکالت، حق بر عهده گرفتن وکالت و به اصطلاح دفاع از زندانیان سیاسی را دارند. افرادی که خود به واسطه قضاوت آنها و یا باز جویی‌های آنها اعدام شده و یا در زندان پوسیده‌اند، امروزه در ایام بازنشستگی وکالت زندانیان سیاسی را عهده‌دار شده‌اند. آنهم در مقابل دریافت مبالغی سرسام‌آور از خانواده‌ی زندانیان که در بسیاری اوقات منجر به حراج زندگی و دارایی خانواده‌ها می‌گردد.»

دادگاه انقلاب, فاسدترین نهاد حکومتی ایران

«خانواده‌ی هیچ کدام از زندانیان سیاسی از ترس توهین‌ها و فحاشی‌های قضات و مسئولین دادگاه انقلاب جرأت مراجعه به آنها و پیگیری وضعیت فرزندان خود را ندارند. در مورد احکام صادره و ابلاغ آنها که کلأ به صورت شفاهی ابلاغ می‌شود تا اکنون به هیچ کدام از زندانیان سیاسی حکمی کتبی ابلاغ نشده است و همین امر راه تجدید نظر خواهی و واخواهی در دیوان عالی کشور را سد می‌کند. مجموعه‌ی این عوامل سبب شده که دادگاه انقلاب اسلامی را بتوان فاسد‌ترین نهاد حکومتی در ایران نام نهاد.

در تمام این مراحل، قبل از رسیدگی به جرم مرتکب شده، این کورد بودن ماست که بازداشت شده، بازجویی پس می‌دهد و در دادگاه، محاکمه شده و با حقارت به زندان انداخته می‌شود. وضعیت زندان هم چندان بهتر از دادگاه و بازداشتگاه نیست. به خاطر بیکاری سرسام آور و نیز زیاد بودن عناوین مجرمانه، آمار زندانیان روزانه در حال افزایش است. نبود فضای کافی برای استراحت و ورزش و خورد و خوراک سبب شده زندان جایی جهت پوسیدن انسان گردد. آنچه از آموزش و کلاس‌های حرفه‌آموزی و اخلاق در زندان از طرف مسئولان گفته می‌شود تماما دروغ محض است. در زندان جایی برای درس و حرفه آموزی و اخلاق وجود ندارد.»

ترویج اعتیاد و بی‌اخلاقی در زندان

«از بدو ورود تا لحظه آزادی غیر از توهین و فحاشی و پرخاشگری، زندانی چیز دیگری را نمی‌بیند. کارهای خلاف اخلاق بدون هیچ مانعی در حال گسترش است مواد مخدر بیشتر از غذا و دارو در دسترس می‌باشد. در تمام زندان‌های استان، پزشک متخصصی در هیچ رشته‌ی پزشکی وجود ندارد. اقلام دارو در داخل زندان شاید از ده عنوان بیشتر تجاوز نکند که برای تمامی بیماری‌ها تنها از میان این چند قلم دارو از سوی بهداری‌های زندان تجویز می‌شود. برای بیماری صعب‌العلاج وخطرناک که غیر از مرگ علاج دیگری پیدا نمی‌شود. تفکیک جرایم و سن و سال اصلأ رعایت نمی‌شود . محکومان جوان و کم سن و سال آشکارا مورد سوء استفاده جنسی قرار می‌گیرند.

در مقابل این مسائل، کوچک‌ترین اعتراض به وضعیت موجود، مجازات سختی در پی دارد. زندانی معترض هفته‌ها و ماه‌ها در سلول‌های انفرادی زندان و یا به اداره‌ی اطلاعات منتقل می‌شود و یا به دورترین زندان محل سکونت خانواده‌ی زندانی تبعید می‌‌گردد. این مجازات‌ها و تبعید‌ها جلوی صدای اعتراض زندانیان را گرفته و کمتر موردی سراغ داریم که زندانی جرأت اعتراض داشته باشد.»

بی‌مسئولیتی حکومت و مسئولین

«با جو تهدید و ارعاب اکثر معترضان را به جای خود می‌نشانند و با تشویق و امتیازات کوچکی نظیر برخورداری بیشتر از ملاقات و کمک‌های کمیته‌ی‌ امداد و انجمن حمایت از زندانیان و غیره، زندانیان ضعیف‌النفس را ناجوانمردانه به خدمت می‌گیرند. به واسطه‌ی همین عوامل است که بیشترین فشارها را بر زندانیان وارد می‌آورند. فشار و شکنجه‌ای که در ظاهر قضیه مسئولیتی متوجه حکومت و مسئولین نیست، ولی روزگار را به کام زندانیان سخت‌تر و زندان را غیر قابل تحمل‌تر می‌نمایند.

امروز کنترل تمام زندان‌های استان به ویژه زندان مرکزی اورمیه در دست این اراذل و اوباش می‌باشد، که بدون هیچ واهمه‌ای زندانیان را با حمایت قانون ضرب و شتم کرده و گزارشات هدفمند علیه زندانیان نیز توسط همین عوامل تنظیم شده و موجبات تشدید حکم یا تبعید و تنبیه زندانی را فراهم می‌آورد .»

قربانی زور و قدرت مافیای قدرت

«جدای از این اعمال، مواد مخدر و دیگر کالاهای قاچاق در داخل زندان به واسطه‌ی همین عوامل با همکاری مأمورین زندان تهیه و توزیع می‌شود. از این راه هم سودهای نجومی به جیب مأمورین و مسئولین زندان روانه می‌شود. مسائلی که ذکر آنها بیشتر در مورد زندانیان سیاسی بود حال آنکه در رابطه با جرایم عمومی مسائل بسیار وحشتناک‌تر می‌باشد. چرا که اکثرا به واسطه‌ی نوع جرم خود برای خویش حق اعتراض و سهم‌خواهی قائل نیستند و مسئولین با این گروه اصلا به مانند انسان برخورد نمی‌کنند. آنهایی که با عنوان سوداگر مرگ روزانه مجازات می‌شوند کسی نیستند جز خرده‌پاهایی که قربانی زور و قدرت حاجی مافیاها و باندهای قدرت محلی شده‌اند.»

خطاب به رئیس‌جمهور/ تشکیل هیأتی مستقل برای تحقیق

«حال آقای رئیس جمهور در ابتدای شروع به کار دولت جنابعالی از شما تقاضا داریم که نگاهی ویژه به کردستان به ویژه کوردهای استان ارومیه داشته باشید. زندانی که ما در آن مجازات می‌شویم خود معلول شرایط سیاسی، اقتصادی، و هویتی منطقه می‌باشد و چنین وضعیتی ٣۵ سال پس از پیروزی انقلابمان شایسته‌ی ملت کورد و انسانهایی نیست که حتی یک ساعت در مقابل ظلم و جور شاهنشاهی خاموش نبوده‌اند.

از آنجا که ما زندانی هستیم و بیشتر تمرکز ما بر وضعیت زندان‌های استان و به ویژه زندان مرکزی اورمیه است از جنابعالی می‌خواهیم که با تشکیل هیأتی مستقل از انسان‌های با وجدان، مردم‌دوست که در سرزمین ما فراوانند، تحقیقاتی میدانی از وضعیت این استان و فلاکت کوردها و وضعیت زندان‌ها به عمل آورند. گزارش علنی و بی طرفانه‌ی آن‌ را در اختیار عموم ملت ایران و وجدان‌های بیدار قرار دهند. گزارشی که امیداوریم سبب تغییر و دگرگونی مدیریت استان وسیستم قضایی حاکم بر آنجا شود؛ جلوی اجرای احکام اعدام که متأسفانه بسیار هم پر تعداد هستند، گرفته شود. احکامی که هیچ‌گاه اجازه‌ی تجدید نظر‌خواهی نداشته‌اند از نو مورد بررسی مجدد قرار گیرند. چرا که با روند فعلی هر روز شکاف بین جمهوری اسلامی و ملت کورد عمیق‌تر می‌شود. ادامه‌ی حاکمیت فعلی در منطقه غیر از فروش مملکت به فاشیست‌های تورانی ثمر دیگری نخواهد داشت. عامل عقب‌افتادگی و مشکلات کشور همیشه وابستگی به بیگانگان و دوری از مردم بوده، از جنابعالی می‌خواهیم همچنانکه با اقبال مردمی بر سر کار آمدید با پشتوانه‌ی همین مردم و با حمایت آنها که ملت کورد هم بخشی از این مردم است، امورات آشفته‌ی مملکت را سروسامان دهید. ما زندانیان سیاسی زندان اورمیه خواهان آزادی تمامی زندانیان سیاسی کورد و غیر کورد در کوردستان و ایران بوده و مطالبه‌ی حقوق و آزادی بیان و اندیشه را به عنوان حقوق مسلم و ابتدایی خود می‌دانیم. امیدواریم که عملکرد دولت شما هم چون دولت‌های قبلی سبب پشیمانی مردم و پشت‌کردن به شما و تنها گذاشتنتان نشود .

با درود به مردم ایران، آزادی وعدالت

جمعی از زندانیان سیاسی زندان مرکزی اورمیه»
دوشنبه ۲۴ تیر ۱۳۹۲ - ۲۰۱٣ July ۱۵