•
پس تو تصمیم گرفتی که از خیرِ هر چیزِ خوب و بد
و از خُرماهایِ هر کس بگذری و پا بر سرِ ثانیههایِ سرشاد بگذاری
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
پنجشنبه
۱۰ مرداد ۱٣۹۲ -
۱ اوت ۲۰۱٣
هوش با هوشِ سرشارش از پیش دانسته بود
که حتا اگر شادیها به این جا دوباره باز پس آیند دیر یا زود
اما ناگزیر و برایِ واپسین بار هوش دانسته بود
که با زندهگی باید بدرود بگویند تمامِ استکانها چه خالی چه سرشار
پس تو تصمیم گرفتی که از خیرِ هر چیزِ خوب و بد
و از خُرماهایِ هر کس بگذری و پا بر سرِ ثانیههایِ سرشاد بگذاری
تا توانستن این بار یا یک بار و برایِ همیشه
خودش را به جامهیِ رنگارنگِ واژهگان بیاراید
یا خودش را اصلن به سیمایِ واژهگان بزایانَد
خواب و بیداری دریغا که از ازل هر دو
با وجودِ دورییِشان از یک دیگر تنها یک نازبالش داشتند
و پَرها از تنگییِ جا همواره سر به سرِ هوش و حواسِ ما میگذاشتند
اما کودنها را که به خاطرِ کودن زاده شدن
و بِلاَخره تبدیل به کود شدن نمیتوان و نباید مقصر دانست و
مجازات کرد و باید دانست که از آنهاست
اگر که ذاتِ شیرینِ شاخهها شکل میگیرند چه نصیبتان اما شد
شما ای صاحبانِ شریفِ تیشه از قرعهای که به نامِ آدم زدند تا آدم
غم و غرور و قداست را تا واپسین قطره یک نَفَس سرکِشد
در این قتلِ چرخانی که جاودانه به دورِ خورشید میچرخد؟
به آنان که چِه میخواهند و دربهدر در پییِ جُرمی
جیب و کیفِ واژهگان را سراسر میکاوند
به آنان که حتا غنچهها و بچهگنجشکها را تیرباران میکنند
به آنان که برایِ پوستِ پُرآتشِ حلاجها قابله میفرستند
بگویید که منِ غبارِ سرکشِ بیقبا
میهنام کهکشانهایِ بیپایانیست
که خودشان هم سرشان گیج میرود از شمارشِ خودشان
و بگویید که قلبام هستهیِ خرماییست که جنینِ جغدها
با تکهای از جگن بر آن چیز مینویسند و
خسروانِ بیسریر و بیسلاح بر آن سَر میگذارند
|