پرچم من و شیهه ی اسب
(دو شعر)


عسگر آهنین


• من بادبان در ابرها گشوده ام
تا از سواحل نامکشوف
با شاخه گلی ناشناخته باز آیم
(پرچم من) ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
پنج‌شنبه  ۱۰ مرداد ۱٣۹۲ -  ۱ اوت ۲۰۱٣


 پرچم من


نیازی ندارم، که بدانم
باد از کدام سو می وزد
تا پرچمی برافرازم

من بادبان در ابرها گشوده ام
تا از سواحل نامکشوف
با شاخه گلی ناشناخته باز آیم

من از تمام پرچم ها بیزارم
جز پرچم گلی،
که بادبان شاعران سفر کرده
در لحظه های مه زده گی باشد.

۲٨/ ۰۷/ ۲۰۱٣



شیهه ی اسب


کسی نمی تواند توفان را
در چارچوب اتاقی مهار کند
توفان تمام درها و پنجره ها را می شکند

فریاد را نمی توان برای همیشه
در سینه نهان داشت
فریاد نهفته به انفجار بدل می گردد

درهای بسته را بگشایید
قفل از دهان مردم بردارید
اسبی، که بوی توفان را می شنود،
شیهه می کشد.

۱٣/ ۰۵/ ۲۰۱٣