جناب ملانصرالدین
بامید دیدار تا قیام مهدی
- علاءالدین فتح راضی

نظرات دیگران
  
    از : مسعود بهبودی

عنوان : احتمالات
اکنون مدتی است که معرکه گیری جدیدی شروع شده است:
راست به بهانه های مختلف حمله به گذشته را آغاز کرده است.
سوال این است که دلیل به شلاق بستن ماضی مرده چیست؟
هدف الاهداف روشن راست ظاهرا علاوه بر تسخیر عملی سنگرهای متعلق به زمان حال و آینده، تسخیر حتی سنگرهای بی آتش و دود و بی خروش و خاموش زمان ماضی است.
«حاصلِ کارنامه هشت ساله دولتِ احمدی نژاد» از هر سو به رگبار «تحلیل» چپ اندر قیچی بسته می شود، چرا و به چه دلیل؟
شاید اولا بدان دلیل که مشد حسن گفته:
«فکر نمی کردم که وضع این چنین فجیع باشد!»

حمله به سنگرهای ماضی احتمالا به معنی حمایت از سنگرهای مضارع و مستقبل مشد حسن است.
ثانیا شاید به این امید است که جناح راست زیر آتش بی امان این حمله خروشان به ماضی مرده، بی کمترین دردسر، به پیشروی آرام و بی سر و صدای خود ادامه دهد، بقایای سنگرها را تسخیر کند و استحکامات طبقاتی خود را استحکام بخشد.
ثالثا شاید به نیت حفظ و نگهداری توهم تبلیغ شده در جریان انتخابات در ذهن توده ها ست تا به جای اعتراض، امیدوار بمانند و خاموش.
یعنی به جای حمله عملی به مواضع ضد خلقی دولت جدید به اشباح دولت قدیم لعن و نفرین بفرستند.

رابعا شاید بدان نیت باشد که آلترناتیو و بدیل دولت مشد حسن را پیشاپیش در هیئت دولت ماضی تعیین و تثبیت کنند تا اگر گند این دولت در آمد، ملت دوباره به دولت ماضی روی آورد و بدان دوباره رأی دهد و زیر علم سیاهش سینه و زنجیر و قداره زند.
۵۶٣۰۲ - تاریخ انتشار : ۱۲ مرداد ۱٣۹۲       

    از : مسعود بهبودی

عنوان : خیلی ممنون
ملا نصرالدین به جای خود، ولی سوال من چیز بکلی دیگری بود.
بر ضد احمدی نژاد نه تنها شما، بلکه هر کسی که بتوان تصورش را کرد، نوشته است.
مسئله این است که اولا تداوم آن حالا چرا؟
مگر قحط مسئله است.
ثانیا مگر مشد حسن زرده تحم مرغه و فرق ماهوی با مش محمود دارد؟
دولت ها همه از دم در هر جامعه نماینده طبقه حاکمه اند.
فرق هم نمی کند که مهره های تشکیل دهنده ان با عمامه باشند و یا بی عمامه، طرفدار حجاب باشند و یا مینی ووپ.
۵۶٣۰۱ - تاریخ انتشار : ۱۲ مرداد ۱٣۹۲       

    از : علاءالدین فتح راضی

عنوان : وداع با ملانصرالدین سیاست جمهوری اسلامی
جناب بهبودی، من در گذشته باندازه کافی در باره احمدی نژاد به عنوان پروژه سپاه و کسانی که خواستار دست گذاردن بر ثروت و درآمدهای کشور بودند نوشته ام. این بار در روزهای آخر صدارتشان سعی کرده ام به خصوصیات شخصی ایشان بپردازم که چندان هم با فرهنگ ما غریبه نیست. ولی هر چه کردم چهره مضحکی از ایشان ارائه دهم واقعیت های تلخ، امانم را برید و سخن به تلخی گرائید. چارلی چاپلین هم پس از ساختن "دیکتاتور کبیر" از خودش انتقاد کرده بود چراکه فکر میکرد نمایش مضحکی از واقعیت بسیار تلخ سرکوب و نسل کشی یهودیان ارائه کرده ست. "پروژه احمدی نژاد" را در لینک زیر میتواند بخوانید:
http://www.akhbar-rooz.com/article.jsp?essayId=۲۴۶۰۴
۵۶۲۹۲ - تاریخ انتشار : ۱۱ مرداد ۱٣۹۲       

    از : سیاوش چشم آبی

عنوان : درباره ملانصرالدین
با درود براساس باورها واعتقادات ما مردم که اکثرا بر دروغ های خود ساخته استواراست از افاضات حضرت احمدی نژاد نباید زیاد دچار تعجب شد می گویند روزی ملا نصرالدین خر خود را برای فروش به بازار برد از صبح تا ظهر هر چه تلاش کرد موفق به فروش خر نشد ظهر خسته ومانده وارد خانه شد وبه زنش گفت زن زودباش ناهار را آماده کن که از گرسنگی در آستانه موت هستم زن هم سفره را چید وملا اولین لقمه را برداشت هنوز به دهان نبرده بود که صدای در بلند شد زن برای باز کردن در رفت وباز گشت به ملا گفت دم در تورا می خواهند ملا پرسید برای چه او هم پاسخ داد کسی که پشت دراست آمده خر را می خواهد بخرد ملا به ناچار بطرف درب حیاط رفت وکسی را که برای خرید آمده بود دید وبه او گفت سفره پهن است ومن درحال خوردن غذا ، شما هم برو ناهار خودت را بخور وبرگرد خررا ببرمن که فروشنده خر هستم واز صبح تا به حال موفق بفروش آن نشده ام خاطر جمع باش خر از آن تو است ولی یارو به حرف ملا گوش نمی کرد واصرارداشت همین حالا پول بدهد وخرراببرد وقتی ملا دید یارو حرف اورا گوش نمی دهد بفکر چاره افتاددر جا دروغی ساخت وبه یارو گفت بابا جان نهار من یخ می کند واز دهان می افتد آخر همین خیابان دارند نهار نذری می دهند شمابرو وناهار مجانی بخور وبرگرد در همین اثناچند نفری هم به جمع آنها اضافه شدند وجویای محل ناهار نذری شدند ملابه ناچار آدرس قلابی را هم به آنها داد درراه بازگشت به خانه بود که زن ملا ازاو پرسید باز چه خبر شده ملا معرکه گرفتی وملا از دروغی که خودش ساخته وبه آن شاخ وبرگ داده بود امر به خودش هم مشتبه شده بود به زنش گفت زن آخر خیابان ناهار نذری میدهند بروقابلمه را بیار تابروم وناهار نذری بگیرم روشن است که افرادی نظیر احمدی نژاد از دروغ های که اکنون می سازند ودروغ های که در گذشته ساخته شده واکنون تبدیل به باورهای خدشه ناپذیر ما گردیده است بهره های فراوانی برده اند وباور آنها برهمان اساس استوار است که چطور دروغی که در گذشته ساخته شده اکنون تبدیل به اعتقاد ما شده است و ساختن هاله نور وامسال آن در آینده خواهد توانست جای باور واعتقاد ایندگان را بگیرد وباز براساس گفته گوبلز خدا بیامرز!!! دروغ هر چه بزرکتر باشد باورکردن آن به همان میزان راحتتر خواهد بود حالا خیلی ها در کشور ما به آن تزباور داشته واز ان تبعیت می کنند پس کرده ها وگفتارهای احمدی نژاد نمی تواند جدای از مطالب بالا باشدوبرهمان اساس استوار می باشد
۵۶۲٨۹ - تاریخ انتشار : ۱۱ مرداد ۱٣۹۲       

    از : مسعود بهبودی

عنوان : دلایل حمله به ماضی مرده
تراژدی ملت ایران حضرت راضی، همیشه حسرت به ماضی بوده است:
اکنون چندی است که از «چپ» و راست حمله به ماضی مرده آغاز شده است.

کارنامه احمدی نژاد مروز می شود و نمرات داده شده مورد تجدید نظر قرار می گیرند.

هر کنجکاوی از خود می پرسد دلیل حمله به ماضی مرده کدام است؟

حالا که مشد حسن و باندش سکاندار کشتی کشور است و چراغ سبزش سوسو می زند به سوی تلاویو و کاخ سفید شب و روز، دلیل حمله به ماضی کدام است؟
مگر دغدغه مضارع و مستقبل وجود ندارد؟
۵۶۲۷۶ - تاریخ انتشار : ۱۰ مرداد ۱٣۹۲