چهره ی سیاه کابینه ی روحانی


مرتضی صادقی


• آقای پور محمدی چهره ای امنیتی آنهم از نوع خشن آن است و شخصیت و کاراکتر ایشان هیچ نزدیکی با وزارت دادگستری که کار آن عدالت گستری و اطمینان فزائی است ندارد، امیدوارم دکتر روحانی هرچه زودتر این چهره را که یادآور زخم های عمیق مانده از سالیان دور است از کابینه مرخص نماید ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۱۵ مرداد ۱٣۹۲ -  ۶ اوت ۲۰۱٣


 

یکی از انتقادات بسیار جدی به حزب توده ایران و سازمان فدائیان خلق ایران اکثریت در رابطه با سالهای پنجاه ونه تا شصت ویک عدم اعتراض به خطاهای حاکمیت در آن سالهاست.این عدم برخورد با خطاها تا آن حد موثر واقع شده است که سیاستهای معقول و خردمندانه ای که توسط این دو جریان از ‌قضا در آن سالها اتخاذ شده نیز به سایه رفته است.این به سایه رفتن آنچنان تأثیر گزار بوده که بعضی اوقات به نیکی یاد کردن ازآن دوران و آن اقدامات درست حتی بین بعضی از دوستان و رفقا گناهی نا بخشودنی محسوب می شود. چملات فوق را از این باب نوشتم تا یاد آوری کنم که ما نباید نه از حمایتهای بجا از هر کس در هر زمان ترس بخود راه دهیم و نه از انتقاد و نارضایتی و اعتراض در هزمان و به هر کس وهم و نگرانی. از این رو در نگاه به دولت آقای روحانی نیز شایسته است از این قاعده پیروی نمائیم ، چرا که اگر ما از همین روز اول از اعمال نیکوی او رضایتمندی و از خطاهای او ابراز ناخرسندی نکنیم ای بسا فردا دیر باشد.
دکتر حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم کاندیدا شد.او در شرایطی کاندیدا شد که کشور در معرض مشکلات عدیده و از اینرو در موقعیتی خطرناک قرارگرفته بود که این موقعیت هنوز هم منتفی نشده است. امکان عبور از سد شورای نگهبان، سخنان او در باب کوشش حد اکثری در امر تشنج زدائی، انتقاد از روش و ادبیات دیپلماتیک دوران احمدی نژاد، اجر گذاشتن بر حقوق شهروندی و اجراء فصل سوم قانون اساسی به عنوان اصول مربوط به حقوق ملت ،صد کردن راه افراطیون و متجاوزین به حقوق مردم و حمایت گروه کثیری از نمادهای اعتراض به اقتدار گرائی و در رأس آنان آقایان خاتمی و هاشمی رفسنجانی باعث اقبال مردم به ایشان شد . حسن روحانی با فاصله زیادی از نزدیکترین رقیبش موفق شد در مرحله اول کرسی ریاست جمهوری را از آن خود کند.
رئیس جمهور منتخب سرانجام در روز سیزدهم مرداد ماه در مجلس شورای اسلامی مراسم تحلیف به جا آورد و رسما بعنوان رئیس جمهور جمهوری اسلامی ایران کار خود را آغاز نمود.اگر چه رئیس جمهور بر طبق قانون این فرصت را دارد که طی دوهفت وزرای پیشنهادی خود را به مجلس معرفی کند اما دکتر روحانی بعنوان کسی که طی این روزها از وقت استفاده بهینه کرده بود در همان مراسم لیست وزرای مورد نظر خود را به پارلمان ارئه داد.
در یک نگاه کلی به کابینه دکتر روحانی می توان به این نتیجه رسید که دکتر روحانی کابینه ای ائتلافی با حضور اصولگرایان ،اعتدالگرایان (کارگزاران) و اصلاح طلبان تشکیل داده و افراطیون را کنار زده است. در این خصوص به عهد خود وفا کرده است.این قابل فهم است که در اینجا یا انجا می توانست و شاید هم نمی توانست از گزینه های بهتری استفاده کند اما اصل قضیه این است که روحانی به این بخش از تعهدش عمل کرده است.لازم به ذکر است اگر چه باید منتظر مجلس و رای اعتماد آن به اعضا‌ء دولت بود اما امیدوار بودیم که تا اینجای کارآقای روحانی در کلیت کابینه بتواند با جسارت از عملکردش دفاع نماید. اما در دقایق آخر موردی پیش آمد که چگونگی اطمینان دفاع بدون لکنت زبان اقای روحانی از این عمل از من بعنوان یکی از حامیان ایشان در دوران انتخابات با شک مواجه گردید.و آن معرفی مصطفی پور محمدی بعنوان وزیر دادگستری کابینه است!
البته عدم حضور وزیر زن یکی از کاستیهای آشکار این کابینه است که چگونگی پرداختن به آن و نقدآقای روحانی در خصوص این کاستی را بر عهده فعالین عرصه زنان میگذارم که هم آگاهی کافی،احساسی لطیف،پیگیری نستوه و زبانی گویا دارند.و در اینجا به انتقاد خود بسنده می کنم.
قبل از پرداختن به بزرگترین نقطه ضعف کابینه تدبیر و امید لازم میدانم به یک موضوع تعیین کننده برای خودم اشاره کنم و ان موضوع این است که در نیمه دوم سال نود ویک وقتی در ذهنم قابلیتهای کسانیکه مخالف تمامیت خواهی ازسوئی و توان تصاحب پست ریاست جمهوری اسلامی ایران را اسوی دیگر داشتند و قادر بودند از صد حزب پادگانی عبور کنند را مرور می کردم حسن روحانی را توانمندترین یافتم . .مهمترین دلایلی که ذهنم به انان اتکا می کرد یکی حضور متمادی او در شورای عالی امنیت ملی و از این رو اشراف امنیتی و آگاهی واسع هم بر وقعیات جامعه و هم بر آنچه در درون نظام می گذرد و دیگری اشراف بر مسائل و روابط بین الملل و آگاه بودن به منش و روش دیپلماتیک بود.این دو دلیل برای من کفایت می کرد که به این نتیجه برسم که انسانی با این توانائیها قبل از هر چیز ، خود اطرافیان ، موافقان ، مخالفان و قدرت و ضعف آنان را می شناسد.شخصی با این شناخت و آگاهی از منطقی برخوردار است که آن منطق ذهنش را از خطای در فکر باز میدارد وخلاصه میداند در راستای منافع ملی و نجات کشور و مقابله با حزب پادگانی چه بکند و چه نکند.
اما آنچه ازنظر من بزرگترین کاستی دکتر روحانی در معرفی کابینه است پذیرش نام مصطفی پور محمدی ازسوی قوه قضائیه و ارائه نام او بعنوان وزیر دادگستری در دولت تدبیر و امید است. این دقیقا عدم استفاد از آن منطقی بود که انتظار می رفت و می رود که آقای روحانی از آن برخوردار باشد. منطقی که عدم استفاده از آن چه در عرصه داخلی و چه بین المللی انرژی زیادی به هدرمی دهد. بدون آنکه لزوم صرف این میزان هزینه وجود داشته باشد. و جدا از آن با اخلاق مداری مورد ادعا نیز در تناقض است. مصطفی پور محمدی یکی از اعضای گروه سه نفری بررسی پرونده های زندانیان سیاسی دهه شصت در سال شصت و هفت است که نتیجه اعمالشان منجر به اعدام حد اقل ٣٨٠٠ نفر گردید.مصطفی پور محمدی عضو هیئتی بوده که اعمال آن نه فقط از نظر گروههای مخالف نظام جمهوری اسلامی، نه تنها از نظر نهادهای حقوق بشری مغایر با موازین قانونی بوده بلکه مطابق نظر آیت الله منتظری قائم مقام رهبری جمهوری اسلامی باهیچ یک ازموازین شرعی   و انسانی هم همخوانی نداشته است.مصطفی پور محمدی عملی انجام داده که حتی آقای خامنه ای رهبر کنونی جمهوری اسلامی در جلسه سران قوا در آن دوران در موردش گفته “این اعدام ها مثل قیری است که بر سر نظام می ریزد و همه را سیاه می کند”. مصطفی پور محمدی یکی ازمجریان عمل ننگینی است که حتی در جمهوری اسلامی امروز کسی جرأت دفاع از آن اقدام دون و پلشت را ندارد. پور محمدی چهره ای است که در مجامع حقوق بشری جهانی پرونده ای به قطر ‌جان هزاران مظلوم در بند دارد. حالا جای بسی تعجب است در دولت تدبیر امید. اقدامی اینگونه غیر مدبرانه صورت می گیرد که عدم تصحیحش این خطر را دارد که در امیدها تزلزل ایجاد کند.نام مصطفی پور محمدی جدا از قتل و عام زندانیان سیاسی در ماجرای قتلهای زنجیره ای نیز مطرح بود.ماجرائی که همین آقای علی ربیعی وزیر کار پیشنهادی آقای روحانی به مجلس از طرف آقای خاتمی مسئول پیگریش بود.
آنچه در سطور بالا به ان اشاره شد فقط نگاه کوتاهی بود به سیاه ترین چهره جمهوری اسلامی و دلیل ان یاد اوری به افرادی بود که قصد سربلند بیرون آوردن نام میهن در جالشهای پیش رویشان را دارند. همگان بویژه ما که آرزوی موفقیت دولت تدبیر و امید داریم و حاظریم در راستای منافع ملی و ارتقاع سطح حقوق بشر و توسعه سیاسی و مدنی یاری رسان دولت باشیم شایسته است از هر راهی که می دانیم و می توانیم به نقد این چهره نامردمی بپردازیم. کسانیکه بر این باورند حضور مصطفی پور محمدی لابی قدرتمندی برای دولت روحانی در قوه قضائیه و روحانیون قم هست بهتر است بدانند پور محمدی در وهله اول لابی خود است و امیال حذف گرایانه اش و از سوی دیگر با توجه به روحیه اش عامل تشنج در درون هیئت دولت ، و آنگاه عاملی است برای اینکه بخشی از دوستان دولت تدبیر و امید را به منتقدین و منتقدین را به مخالف تبدیل می کنند. دست زیاده طلبان را برای سوء استفاده از ضعف این عنصر در مجامع بین المللی برای مقابله با منافع ملی باز و دست دوستان دولت تدبیر و امید را می بندد.
اگر بخواهم دلایل اشتباه بودن انتخاب این شخص بعنوان عضوی از کابینه را فهرست وار بیان کنم باید بگویم::
1- مصطفی پور محمدی انسانی متهم به جنایت در مجامع بین المللی با شاکیان خصوصی در داخل و خارج کشور و حضورش در کابینه منجر به تشنج فزائی در سطح جهانی در مواجهه با مجامع حقوق بشری و تفرقه در صفوف نیروهای هوادار دولت اعتدال در داخل می شود.
2- دولت آقای روحانی با تائید بر اعمال دولتهای سازندگی و اصلاحات و نقد دولت احمدی نژاد بر سرکار آمد و مردم به او رای دادند در حالی که آقای پور محمدی بر اساس مخالفت با دو دولت سازندگی و اصلاحات بعنوان وزیر کشور به یاری احمدی نژاد شتافته است
3- یکی از اصول کلی عضویت در یک کابینه باور به اصول برنامه ای رئیس جمهور است . آقای مصطفی پور محمدی چه در امر سیاست خارجی و چه در امر حقوق ملت بهیچ وجه با آقای روحانی همنظر نیست و همواره ناقد آن بوده و هست
4- آقای پور محمدی چهره ای امنیتی آنهم از نوع خشن آن است و شخصیت و کاراکتر ایشان هیچ نزدیکی با وزاردت دادگستری که کار آن عدالت گستری و اطمینان فزائی است ندارد. لازم می دارنم یاد آور شوم همین چهره امنیتی و خشن ایشان باعث شد در کابینه آقای احمدی نژاد که ایشان کاندیدای وزارت کشور بود به نقد کشیده شود و مجلس اصولگرای هفتم کمتر از ١٦٠ رای به او بدهد و او بتواند بعنوان وزیر کشور انتخاب شود.
درخاتمه امیدوارم باکوشش همگانی و رساندن صدای این نارضایتی جدی به گوش رئیس دولت، دکتر روحانی هرچه زودتر این چهره که یادآور زخم های عمیق مانده از سالیان دور است را از کابینه مرخص نماید.