بازگشت فعالین سیاسی
از« توبه»‎ی روحانی تا تهدیدات اژه‎ای - ناصر صالحی



اخبار روز: www.iran-chabar.de
چهارشنبه  ۱۶ مرداد ۱٣۹۲ -  ۷ اوت ۲۰۱٣


پس از سخنان حسن روحانی در روز ۲۵ تیرماه که در یک سخنرانی محفلی گفته بود: " باید کمک کنیم از مشکلات و اختلافات عبور کنیم و مشکلات را افزون نسازیم، یعنی آن‎هایی که آماده‎ی بازگشت هستند، راهشان را تسهیل کنیم، چون توبه برای همه است". غلامحسین محسنی‎اژه‎ای، سخنگوی قوه قضائیه و دادستان کل کشور، ٣۱ تیرماه امسال در سخنان تهدیدآمیزی اظهار داشت: "کسانی که در ارتباط با حوادث سال ٨٨ از کشور خارج شده‎اند، ممنوع الورود نیستند، اما به محض ورود به کشور تحت تعقیب قضایی قرار خواهند گرفت". پس از اعلام نتایج انتخابات دوره‎ی دهم ریاست جمهوری در سال ٨٨ و به علت تقلب و انتصاب محمود احمدی‎نژاد به عنوان رئیس‎جمهور ششم از طرف باند خامنه‎ای، که با اعتراضات و تظاهرات گسترده‎ی میلیونی مردم معترض به نتایج، در شهرهای تهران و کلانشهرهای دیگر همراه شد. پس از کشته شدن و عدم اطلاع از سرنوشت صدها نفر و زندانی شدن هزاران نفر و رسوایی‎های رژیم جمهوری اسلامی در زندان‎های کهریزک و توحید و اوین و دیگر زندان‎های رژیم، صدها نفر از روزنامه‎نگاران و فعالین سیاسی و مدنی و معترضان محاکمه و زندانی شدند. لذا بسیاری از فعالین سیاسی، مدنی، اجتماعی و فرهنگی بخاطر فشار نیروهای امنیتی و اطلاعات و از ترس تعقیب و زندان، ناگزیر راه ترک ایران را در پیش گرفتند. پس از انتخاب حسن روحانی در انتخابات دوره یازدهم ریاست جمهوری به کمک اصلاح‎طلبان حکومتی و باند رفسنجانی، در برخی از محافل بحث بازگشت تعدادی از فعالین سیاسی که در خارج از کشور از روحانی حمایت کرده و به وی رأی داده‎ بودند، به ایران باز گردند. اما بحث بازگشت فعالین سیاسی و مدنی با واکنش جناح اصولگرا همراه شد. حتی باشگاه خبرنگاران جوان سپاه پاسداران، با ساختن برنامه‎هایی درباره‎ی شماری از چهره‎های سیاسی و فرهنگی که پس از حوادث ٨٨ از ایران خارج شده‎اند آنها را خائن و اهل فتنه عنوان کرده است. محسنی اژه‎ای که در کشتار و زندانی کردن فعالین سیاسی و مدنی در اعتراضات سال ٨٨ به عنوان قاضی دادگاه نقش فعالی داشت، هنوز بغض و کینه نسبت به فعالین سیاسی و مدنی در ذهن دارد و با این تهدیدات علیه بازگشت فعالین سیاسی و مدنی، ماهیت رژیم جمهوری اسلامی ایران را آشکار کرد، زیرا رژیم در برابر خواسته‎های فعالین سیاسی و مدنی در ایران پاسخگو نیست، لذا فاصله میان فعالین سیاسی و کارگزاران رژیم، روز به روز گسترده‎تر می‎شود. به همین دلیل، هیچ‎گاه رژیم در مورد حقوق و خواسته‎های فعالین سیاسی و مدنی فکر نمی‎کند، زیرا تنها در فکر حفظ منافع ولی فقیه و نظام توتالیتر می‎باشد و از هیچ عمل غیرانسانی علیه جنبش دمکراسی‎خواهی ابا ندارد. آخوند اژه‎ای و هم‎اندیشان وی باید این را بدانند که جنبش دمکراسی‎خواهی ملیت‎های ایران از نظر فرایند سیاسی و فرهنگ سیاسی، مرحله ترس و تهدیدات را گذرانده ‎است و بازگشت به عقب غیرممکن است. شاید جنبش دمکراسی‎‎خواهی ملیت‎های ایران به شیوه موقت و به علت استفاده رژیم از خشونت و زندان را برای مدتی ساکت نماید، اما هر گونه سکوتی به معنای شکست نیست، بلکه همانند اخگر زیر خاکستر، هرگاه نسیمی بوزد و فرصت پیدا کند، دوباره از قبل قویتر خیزش می‎نماید.
پس از سخنان روحانی، فعالین سیاسی و حتی اصلاح‎طلبان حکومتی نیز، استفاده‎ی حسن روحانی از کلمه توبه برای معترضین و کسانی را که به علت فشار نیروهای امنیتی و اطلاعات ناچار به ترک ایران شدند، با واکنش و اعتراضات آنها روبرو گردید. حتی اگر روحانی بخواهد وعده‎هایش را در نظام جمهوری اسلامی به اجرا درآورد، به علت وجود ولی فقیه و قانون اساسی غیر دمکراتیک، توان به عمل درآوردن وعده‎هایش را ندارد. لذا تهدیدات اژه‎ای بیش از آنکه خطاب به فعالین سیاسی و مدنی باشد، خطاب به حسن روحانی است که پا را از گلیم خود بیشتر دراز نکند. باید این را هم در نظر داشت که در قانون اساسی جمهوری اسلامی، رئیس‎جمهور تصمیم‎گیرنده‎ی اصلی نیست، بلکه رهبر تصمیم‎گیرنده‎ی نخست بوده و حرف آخر را می‎زند. در نظامی‎ که فعالین سیاسی و مدنی دستگیر می‎شوند، ملیت‎ها حقوقی ندارند و اقلیت‎های مذهبی از حقوق و آزادی‎هایشان محرومند، حسن روحانی می‎خواهد با این سخنان نشان دهد که نظام ظرفیت فضای باز سیاسی را دارد. اما از سوی دیگر، اژه‎ای با این تهدیدات نشان داد که نظام ظرفیت فضای باز سیاسی در ایران را ندارد، زیرا خوب می‎داند که ایجاد فضای باز سیاسی ستون‎های تظام را می‎لرزاند و سقوط می‎کند. بنابراین، نزدیک به ٣۴ سال تجربه کردن حاکمیت رژیم جمهوری اسلامی، مردم ایران و به ویژه فعالین سیاسی و مدنی و جنبش‎های اجتماعی باید به این نتیجه رسیده باشند، که اگر بعضی اوقات از مسئولان رژیم شنیده شده که اگر فعالین مدنی و فعالین سیاسی احزاب از اعمال خود توبه کنند، مورد عفو شاهانه‎ی رهبر نظام قرار می‎گیرند, اما پس از بازگشت، دچار زندان و شکنجه و اعدام شده‎اند. به همین دلیل، آزمودن دوباره‎ی تجربیات و امیدوار بودن به این جنجال هیچ سودی برای فعالین سیاسی و مدنی و جنبش دمکراسی‎خواهی ملیت‎های ایران ندارد.