کنگره ی ملی کرد و چند نگاه کوتاه


فواد محمدی


• قرن بیستم برای کردها، دوران رنجها و دشواری ها بود. اما قرن بیست یکم دوران پایان یافتن سیاست انکار هویت کردها و تلاش برای رسیدن به مطالبات دمکراتیک و انسانی میباشد. کردها نیز در این دوران به علاوه تاکید بر مطالباتشان، میبایست از خشونت بپرهیزند ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
شنبه  ۱۹ مرداد ۱٣۹۲ -  ۱۰ اوت ۲۰۱٣


اهمیت وحدت ملی و وجود گفتمانی مشترک در میان احزاب کوردی زمانی بیشتر آشکار میشود که نگاهی به تجارب تاریخ سیاسی معاصر کرد داشته باشیم. باید گفته شود جدا از دلایل داخلی و خارجی، نباید فراموش کرد که پس از انکه سرزمین کردستان بین چهار کشور دیگر تقسیم گردید، کرد در ان چهار کشور و حتی در خاورمیانه نیز تبدیل به اقلیت شد. این مسئله و زیر بنای اقتصادی ضعیف (که این خود نیز به شیوه ی سیستماتیک از سوی ملتهای حاکم اعمال شده) و در نتیجه ان نیز لابی ضعیف کرد در سطح منطقه ای و جهانی تاثیر قدرت چانه زنی کرد را در برابر حاکمان کم نموده. برای مثال پس از جنگ جهانی اول میزان جمعیت ملت کرد از یک میلیون و شش صد هزار نفر به ٨۰۰ هزار نفر کاهش یافت و این کاهش جمعیت کم تا بیش بر ضعیف نمودن نیروی کردها در ان دوران تاثیر گذار بود. همچنین تاریخ کشورهایی که کردها در ان ساکنند نشان داده که اگر سیاستمدارانی غیر کرد نیز پیدا شده باشند که خواهان مطرح نمودن و پیگیری برخی از حقوق ملی کردها بوده باشند، دشمنان کرد در ان کشورها از میانشان برده اند. امکان دارد این مسئله یکی از دلایل عدم عبور دیگر سیاستمداران آن کشورها از خط قرمز مسئله کرد باشد. در اینجا برای تبیین بیشتر میتوان مهمترین دلایل تاریخی عدم وجود گفتمان یا استراتژی که بتواند نوعی از اتحاد را در میان جوامع کوردی و ان نیروهای که کردها را نمایندگی میکنند برشمرد.
۱_ ژئوپلتیک یا جغرافیای سیاسی کردستان و همچنین مرز جغرافیای کردستان با عراق، ایران، ترکیه و سوریه. به گونه ای که کوهستانهای کردستان همزمان که سر پناه کردها بوده در مقابل نیز یکی از موانع اصلی اتحاد کردها و کردستان به شمار میاید.
۲_ نبود اراده ای متحد و منسجم در میان رهبران کرد به خصوص در آستانه عقد قراردادها.
٣_ دلیل آیینی، چونکه کردها اکثرا مسلمانند و معتقد به دین اسلام که این حس مشترک با همسایگان بسیاری از مواقع به مثابه سلاحی برای فریب کردها به کار گرفته شده.
۴_ نبود اقتصادی نیرومند برای رشد و اداره ی خود.
۵_ عدم شناخت در مورد دولت داری و سیستمهای حاکمیتی.
۶_ وجود معادن و وفور نفت در سرزمین کردستان که مورد توجه همیشگی دولتهای همسایه و قدرتهای جهانی بوده.
۷_ همسطح نبودن سلاح و مهمات و ابزارهای جنگی هنگام مقابله ها.
٨_ وجود سیستم اجتماعی عشیره ای و بلای که بر سر جامعه کردی آورده. به گونه ای که هر منطقه ای وابسته به ایل یا امیر نشینی بوده و به همین دلیل جامعه کردی نتوانسته زیر سایه ی یک رهبری گرد آید. در نتیجه چنین سیستمی نیز خیانت کردن تبدیل به پدیده ای رایج در مبارزات کردها شده.
۹_ دولتهای همسایه نیز بر عکس کردها همیشه برای تسخیر کردستان تلاش نموده و در تفاهم نامه ها به ایشان خیانت کرده اند.
با توجه به چنین واقعیتهای تاریخی در اینجا به بحث تشکیل کنگره ملی کرد میپردازیم. همچنان که در خبرها نیز امده بود روز دوم شهریور ماه امسال کنگره ملی کرد با حضور ۶۰۰ نفر به نمایندگی از احزاب و فعالان مدنی، زنان و جوانان هر چهار بخش کردستان در اربیل برگزار میشود. این برای اولین بار در تاریخ جنبشهای سیاسی کردستان میباشد که نمایندگان تمامی احزاب و جریانات شناخته شده هر چهار بخش کردستان به منظور برنامه ریزی برای تشکیل کنگره ملی کرد گرد هم میایند. اندیشه ایجاد کنگره ملی کرد در چند سال گذشته وجود داشته و این اواخر نیز هر دو حزب اصلی کردستان عراق یعنی حزب دمکرات کردستان عراق و اتحادیه میهنی کردستان با هم به این نتیجه رسید ه اند که زمان ان رسیده که کنگره ای ملی برگزار شود. دلیل دیگری که شرایط را برای برگزاری کنگره ملی کرد فراهم نموده، تحولات سوریه و پروسه صلح در ترکیه میان کردها و دولت اردوغان میباشد. به گونه ای که دولت ترکیه نه تنها دشمنی با برگزاری چنین کنگره ای ننموده، بلکه حتی تا حدی نیز انرا تایید نموده. بدون تردید برگزاری کنگره ملی کرد، میتواند تاثیرات روانی برای ایجاد فضای امید بخش در میان اقشار و طبقات مختلف جامعه کردی داشته باشد و این خود نیز در رشد و گسترش اندیشه خودآگاهی ملی در سراسر کردستان تاثیر گذار است. به عبارت دیگر مشارکت و پشتیبانی فعالان سیاسی، فرهنگی و مدنی و حضور احزاب و سازمانهای کردی زیر چتری به نام کنگره ملی کرد، میتواند در نهادینه نمودن امر دستیابی به حقوق ملی در جامعه کردی نقش خود را ایفا نموده و در راستای گسترش چنین اندیشه ای در میان تمامی اقشار و طبقات جامعه کردستان تلاش نماید. از سوی دیگر کنگره ملی کرد میتواند کارشناسان حوزه های گوناگون و احزاب و در نتیجه جامعه کردستان را در جهت نوعی درک متقابل و متعاقبا به سوی تعامل و ارتباطی محکم راهنمایی نماید. در عین حال باید برای ویژگیها و اراده و شیوه مبارزه مردمان هر کدام از بخشهای کردستان و استقلالی که هر کدام از بخشهای کردستان برای امور خود دارند احترام قائل شد. تمامی این موارد نیز برای ایجاد وحدت ملی و پشتیبانی و همکاری جامعه و احزاب کردی در مواقع حساس ضرورتی انکار ناپذیر است. نکته ی دیگری که میتوان به ان اشاره نمود این است که، برگزاری کنگره ملی کرد حداقل نوعی از همکاری، همدردی و تبادل نظر و هماهنگی را در میان کردهای سراسر کردستان به وجود خواهد آورد و این خود مسئله ای لازم و قابل توجه برای حال و آینده خواهد بود. در پایان لازم است گفته شود، قرن بیستم برای کردها، دوران رنجها و دشواریها بود. اما قرن بیست یکم دوران پایان یافتن سیاست انکار هویت کردها و تلاش برای رسیدن به مطالبات دمکراتیک و انسانی میباشد. و کردها نیز در این دوران به علاوه تاکید بر خواسته ها و مطالباتشان، میبایست از خشونت بپرهیزند و بر زندگی مسالمت آمیز در منطقه تاکید نمایند.