بیانیه مشترک برای آزادی
پنج زندانی سیاسی اعتصاب کننده آذربایجانی
- اخبار روز

نظرات دیگران
  
    از : علی قدیمی

عنوان : سکوت تاریخی چپ
جای بسی پرسش است که چرا سازمانهای مدعی و مبتکر خلقهای ستم دیده در باره اهداف و نیانت جریان معروف به ینی کاموح نظری سازمانی به جامعه اشفته ایرانی ارائه نمیدهند.
سازمانهای چپ و پیشتار همه انها حزب توده خود را از بار مسولیتی که در برابر جامعه وحشت زده ایرانی از جنگ داخلی و تجریه ایران دارند /نمیتواند رها کند و شعار این نیز بگذرد را سیاست حزبی خود قرار دهند.
در مرامنامه این گروه امده است..
(۱-تورک گرایی
"تورک گرایی به معنی دوست داشتن ملت تورک و تلاش در جهت اعتلای آن است." از نقطه نظر تاریخی، اجتماعی و فرهنگی اکثریت ملت ترک آذربایجان جزوء گروه ملی ترک قرار می گیرد. ملت ترک آذربایجان جنوبی صاحب یک فرهنگ ،زبان و تاریخ غنی و پربار و همچنین یک گنجینه پربها از منابع طبیعی است. در این مرامنامه منظور ما از تورک گرایی، تورک گرایی آذربایجانی است. تورک گرایی نه یک اندیشه سیاسی بلکه یک تلاش فرهنگی و راهی برای نوآوری و تجدد محسوب می شود.
تورک گرایی مبتنی بر ارزش های انسانی بوده و ضمن احترام به حقوق فردی انسان ها خواستار تقویت و قدرتمندسازی پایه های اجتماعی این ملت از لحاظ فرهنگی و مدنی در عصر جهانی سازی است. تورک گرایی عامل اصلی ایجاد اعتماد به نفس و غرور ملی در نزد ملت تورک آذربایجان است.
ملتی که عزت نفس داشته باشد به طور حتم دارای آگاهی ملی نیز خواهد بود. این ملت هیچ گاه زیر یوغ بردگی نخواهد رفت و تسلیم ظلم و ستم نخواهد شد و با حصول آزادی و سعادت، زندگی خواهد کرد. هر جامعه بشری فرهنگ مخصوص به خود را دارد، فرهنگ یکی از نهادهای اصلی و نمایانگر هویت جامعه است، این فاکتور انتسابی نیست بلکه اکتسابی و قابل آموزش است.
این مسئله نشان دهنده آن است که فرهنگ قابلیت تغییر، پیشرفت و حتی نابودی را دارد. اگر در یک جامعه زیربنای فرهنگی سست شود، همبستگی آن از بین می رود و در نتیجه درک انسان از عناصر ملی خدشه­دار می­گردد و این به معنای استحاله می باشد. فرهنگ ملت ترک آذربایجان در زمره زیباترین و غنی ترین فرهنگ های ملل دنیا قرار دارد. به همین سبب ما مقلد یا اسیر فرهنگ های دیگر نشده، در عین حال استفاده از تجربیات مفید تمدن بشری را حق ملت خود می دانیم. همچنین ضمن حفظ و حراست از هویت فرهنگی مان، به فرهنگ دیگر ملل احترام گذاشته و به دوستی ملت ها اعتقاد راسخ داریم.
۲-نوگرایی:
تمدن، نمایانگر ، نوع و طرز فکر و اسلوب و نحوه زندگی جامعه انسانی است. تمدن طی یک پروسه تدریجی به دست می آید. جامعه بشری از یک حالت ابتدایی به یک وضعیت پیشرفته طی طریق می کند. تمدن از یک نسل به یک نسل دیگر منتقل می شود و اگر آن را مختص به یک نسل یا یک جامعه بدانیم کاملا اشتباه کرده ایم. اگرچه انکشاف تمدن بشری از دوران سومر آغاز شده است اما در حال حاضر این تمدن در جهان غرب به اوج عظمت خود رسیده است. علوم طبیعی، تکنولوژی، علوم انسانی، رفاه عمومی، آزادی و حقوق بشر در تمدن غربی یک واقعیت اجتناب ناپذیر است. تمدن مدرن غربی با عنوان مدرنیسم شناخته می شود. حتی اگر مدرنیسم از تمدن تاریخی غرب و یا شرق تاثیر گرفته باشد نمیتوان آنها را با هم مقایسه کرد.
مدرنیسم از تاثیر عواملی نظیر اقتصاد، تکنولوژی، شهرنشینی، هنر، عقلانیت، سکولاریزم، دموکراسی و اومانیسم به وجود آمده است. این عوامل نیز خود محصول شرایط طبیعی، تاریخی و اجتماعی است. در هر صورت جوامع انسانی دیر یا زود از نتایج این مدرنیسم بهره مند خواهند شد. بر همین اساس جوامع مختلف در اقصی نقاط دنیا برای حصول به مدرنیسم در حال تلاش هستند. به عنوان مثال کشورهای خاور دور را می توان نام برد. به عقیده تشکیلات یئنی گاموح، تجدد به معنای غرب زدگی نیست بلکه اعتقاد به سه اصل اساسی تمدن نوین یعنی عقلانیت خودبنیاد، سکولاریزم اجتماعی و پلورالیسم سیاسی است. طبیعی است که نتایج ضروری این اعتقاد، رفاه عمومی، عدالت اجتماعی، آزادی و احترام به کرامت ذاتی انسان است. تشکیلات یئنی گاموح به دنبال ایجاد و پی ریزی این جامعه و شرایط زندگی برای ملت آذربایجان جنوبی با تکیه بر اصول و موازین ملی است.
۳- آزادی عقیده:
آفرینش انسان ذاتا بر اساس حق، عدالت و تکامل مبتنی است. انسان آزاد و مختار است تا به واسطه عقل خود زندگی اش را با بر محور حق و عدالت تنظیم کند. از این رو در درون هر انسان افکار و احساساتی شکل می گیرد که مبنا و پایه عقیده است. اگر عقاید انسان با وجدان وی همخوانی داشته باشد پایدار خواهد ماند و در غیر این صورت تغییر خواهد کرد. در این میان، تعصبات مذهبی و ایدئولوژیک و خرافه پرستی نتیجه دوری انسان از تعقل و تفکر و فرو غلتطیدن در دامن احساسات پیش می آید. به طور کلی نقش دین در جامعه، تقویت اخلاق و ایجاد حس مسئولیت پذیری انسانها در برابر هم می باشد. دین یکی از ساختارهای اساسی جامعه است. انسان ها برای خوشبختی و سعادت یک دین را برمی گزینند. واضح است که اگر یک دین توانایی خوشبختی انسان یا جامعه را نداشته باشد براساس وجدان و تفکر می توان آن را کنار گذاشت. این مسئله از یک اصل جهانشمول و غیرقابل انکار حاصل می شود: کرامت ذاتی انسان بزرگ ترین حقیقت است. این اصل مبتنی بر آزادی و مختاریت انسان می باشد.
به عبارت دیگر اگر انسان آزاد و مختار نباشد، انتخاب دین و نقش محول بر دوش آن بی معنی خواهد بود. اگر به کرامت ذاتی انسان ارزش قائل شویم، احترام به انسان لازم و ضروری می شود و این به معنای شکل گیری آزادی عقیده است. بر همین اساس هر انسان حق دارد تا نظرات و عقاید شخصی داشته باشد. یئنی گاموح به آزادی عقیده هر انسان به عنوان یک اصل اساسی اعتقاد راسخ دارد. از نظر ما هر انسان آزاد است تا سرنوشت خویش را به دستان خویش رقم زند. بر اساس اصول جهانی حقوق بشر هیچ دولتی نمی تواند آزادی عقیده یک انسان را رد کند و این جزوء حق طبیعی و اساسی هر انسان می باشد. تضییق و تحقیر حقوق افراد تنها بخاطر اعتقاد یا عدم اعتقاد به یک عقیده، مخالف اصول حقوق بشر و آزادی انسان است. هیچ کس حق ندارد حقوق شخصی دیگری را بخاطر عقیده پایمال کند. تمام انسان ها بدون توجه به دین و مذهب با هم برابر هستند.
این سه اصل اساسی تفکر ملی به صورت سمبولیک در پرچم ملی آذربایجان جنوبی متبلور است. آماج اصلی، یئنی گاموح تامین سعادت ملی برای ملت آذربایجان جنوبی بر اساس این سه اصل است. به نظر ما، سعادت ملی، توسعه ملی و رضایت اکثریت جامعه-درعین احترام به حقوق اقلیت- است. برای نیل به این هدف اصلی، ما این اهداف استراتژیک را در پیش رو داریم:
a) هویت ملی:
براساس اندیشه تورک گرایی، ارتقاء در بنیان جامعه و تقویت زیربنای فرهنگی آن و همچنین ایجاد احساس اعتماد به نفس در میان ملت آذربایجان جنوبی است تا موجودیت سیاسی و مدنی این ملت از طرف ملل و دول دیگر دنیا به رسمیت شناخته شود.
b)رفاه ملی و توسعه:
ما به دنبال توسعه زیربنایی در حوزه اقتصاد، سیاست و جامعه هستیم. ما همچنین خواهان عدالت اجتماعی و زندگی براساس اصول مدرن و آزادی های فردی و اجتماعی مورد اشاره در کنواسیون های بین المللی حقوق بشر برای ملت آذربایجان جنوبی هستیم.
c) امنیت ملی:
ما خواهان حفظ و تامین امنیت ملی ملت آذربایجان جنوبی در حوزه اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و منابع طبیعی و حفظ صلح در سطح ملی، منطقه ای و بین المللی هستیم. ملت ما باید همواره قدرت تعیین سرنوشت سیاسی خود را در ید خود داشته باشد.
برهمین اساس تشکیلات ینی گاموح، براساس این مرامنامه و آماج به اصول ذیل اعتقاد راسخ دارد و در تمام برنامه ها و اقدامات عملی خود پایبندی به این اصول اساسی را لازم و ضروری می داند.
۱-ملت آذربایجان جنوبی شایسته و لایق سعادت ملی است و توانایی لازم برای حصول به این سعادت را دارد.
۲- جغرافیای آذربایجان جنوبی شامل اراضی واقع در جنوب رود ارس می باشد. این اراضی تاریخی در سال ۱۸۱۳ م تحت عنوان ممالک محروسه شامل ایالت آذربایجان می باشد. سرنوشت ترک زبانان ایران در هرگوشه و کنار آن برای ما از اهمیت یکسان برخوردار است.
۳-پرچم ملی آذربایجان جنوبی یکی از مهم ترین دستاوردهای حرکت ملی است که سمبل تفکر ملی ما در سطح دنیا می باشد.
۴- تشکیلات یئنی گاموح خود را قیم و صاحب اختیار ملت نمی داند. تشکیلات ینی گاموح یک تشکیلات سیاسی در راه مبارزه برای سعادت ملی می باشد و این مبارزه را بزرگ ترین شرف برای خود می داند.
۵-بیداری ملی و ارتقاء خواست های ملی در جامعه و مبارزه مدنی خط اصلی مبارزات استراتژیک ما را تشکیل می دهد.
۶- لزوم حفظ اخلاقیات در تمام کارها ضروری است. هیچ منطق یا منافعی نمتواند دلیل موجه برای بی اخلاقی باشد.
۷- براساس اعتقاد به کنوانسیون های سازمان ملل هرگونه خشونت، شکنجه و ترور در مبارزه ما جایی ندارد.
۸- تمام اقلیت های اتنیکی ساکن در اراضی آذربایجان جنوبی از تمام حق و حقوق مورد اشاره کنوانسیون های بین المللی حقوق بشر برخوردار هستند.
۹- به عقیده ما فعالین ملی، تشکیلات ها و سازمان های ملی، سرمایه ارزنده ملت می باشند به همین خاطر هرگونه تخریب و تحقیر نسبت به یکدیگر از نظر ما محکوم است.
۱۰- تشکیلات یئنی گاموح همکاری با تمام ملت های که در سطح دنیا یا سطح کشور در زیر ظلم و ستم ملی بسر می برند را براساس جهت گیری و اهداف مشترک و منافع ملی حق خود می داند.
۱۱- به شفافیت و صداقت باور داریم و اعتقاد داریم که درقبال اعمال خود موظف به پاسخگویی در پیشگاه ملت خود هستیم.
سون)
جای تعجبی ندارد که با این برنامه و سیاست نظام اسلامی هم اقای پور محمدی را به میدان اورده است.
۵۶۴۴۷ - تاریخ انتشار : ۲۱ مرداد ۱٣۹۲       

    از : مسعود بهبودی

عنوان : آخر این چه فرمول بندی ئی است؟
بیانیه مشترک برای آزادی پنج زندانی سیاسی اعتصاب کننده آذربایجانی
چرا آذربایجانی و نه حداقل ایرانی؟
چرا آذربایجانی و نه به مثابه انسان نوعی؟

این چه بربریت فرهنگی است که در جهنم کشور اشاعه می یابد؟
چرا باید اینقدر سقوط کنیم؟
با این جور کوته بینی ها فقط می توان آبروی آذربایجانی ها را بطور کلی ریخت.
فقط می توان وحدت ناگستنی بشریت را تخریب کرد.
فقط می توان سطح فکری و فرهنگی خود را نشان این و آن داد.
آذربابجان مهد معجزها ست.
مهد ستارها، عموغلی ها، باقرها، خیابانی ها، علی مسیوها و سلطان زاده ها و پیشه وری هاست که ذره ذره وجودشان به هومانیسم و انترناسیونالیسم عجین شده بود
۵۶۴٣٨ - تاریخ انتشار : ۲۰ مرداد ۱٣۹۲       

    از : کیومرث ش

عنوان : هیچ جای نگرانی ای نیست
هیچ جای نگرانی ای نیست. رهبران و فعالین "دمکرات" شده در غرب گفتند که بروید به آخوند روحانی رای بدهید که ایران بهشت برین خواهد شد و در "اعتدال" باز خواهد گشت. خودشان رفتند رای دادند و دنباله آنها هم همین طور. حالا چند روزی صبر کنید (چرا که تدارکچی معروف گفته که انتظارات را پائین بیاورید) تا این آخوند که اگر تدارکچی نباشد، آبدارچی بیت رهبر هست که برود با وزیر "داد" گستری اش پای منقل نشسته و دستور آزادی این آزاد مردان آذربایجانی را بدهد. اگر هم نداد، که مسئله ای نیست این آزاد مردان هم جان شیقته اشان فدای اسلام عزیز میشود و اگر "بیگناه" بودند میروند بهشت (طبق گفته جلاد معروف خلخالی که او هم همانند دیگر جلادان "اصلاح طلب" شده بود)
۵۶۴۱٨ - تاریخ انتشار : ۱۹ مرداد ۱٣۹۲