بیست و پنجمین سالگرد کشتار تابستان ۶۷ - اخبار روز

نظرات دیگران
  
    از : بهروز

عنوان : خوب اما ناکافی
درج مقالات خاطرات و نوشته درباره قتل عام ۶۷ خوب است اما لازم است در یک هفته مشخص کارزار بین المللی برای این امر سازمان داده شود. اصولا حداقل ۵۰ درصد از محتوای صفحه اول وبسایت ها و نشریات خارج کشوری به این امر اختصاص یابد. من بار دیگر پبشنهادم را برای طراحی لوگوی مربوط به این فاجعه را مطرح می کنم و امیدوارم که اخبار روز خود پیشقدم این امر شود. در چند سال گذشته اهمیت نمادها برای یادآوری و صف بندی بسیار اهمیت پیدا کرده و به نظرم باید حتما طرحی گرافیکی که عمق ستم وارده بر زندانیان سیاسی دهه شصت را نشان دهد باید طراحی شود.
۵۶۴٨۷ - تاریخ انتشار : ۲٣ مرداد ۱٣۹۲       

    از : امیر مُمبینی

عنوان : آفیش کشتار
با سپاس از دوست همیشه ام فواد تابان که این تصویر را از صفحه اول برداشت باید بگویم، این آفیش یا تصویر به جای این که مرا به فکر کشتگان بیندازد به فکر آن دمپایی جلو آفیش انداخت. این آفیش یک مسخره بازی توهین آمیز است که بیشتر به درد گزارش خبر اعدام فلان هروئینی در فلان کوچه دولقوز آباد میخورد. چون این آفیش هنوز هم در صفحه داخل اخبار روز هست از دوستانی که منتشر کننده اصلی آن هستند خواهش میکنم آن را بردارند. در جریان محاکمات و اعدامهای سال ۶۷ مطلقا بزرگترین نبرد حماسی روحی بین انسان سرافراز و دژخیم بی رحم صورت گرفت. بسیاری از زندانیان سیاسی در دفاع از غرور و عظمت روحی خود نه گفتند و مرگ را پذیرا شدند. در این نبرد نابرابر مبارزان تحقیر کننده جلادان شدند و مرگ را نیز تحقیر کردند. هر آفیش و هر طرح و اثری اگر تنها بی طرف باشد خواه نا خواه در پرداختن به آن فاجعه باید سرافرازی و عظمت و وجه حماسی آن ایستادگی را منعکس کند. من این حماسه را در شعر سینه سرخان اوین منعکس کردم. سه بیت آخر آن:

هان بگو ای واپسین آوای میدان های تیر
کازمون را آرشان پیکان جان انداختند
مام میهن ماتم افزا خون به دامن می گریست
پس سرودی در امید واپسین پرداختند
سینه بگشادند و رخ در خون خویش افروختند
این چنین پرچم به آیین سوی صبح افراختند

بهترین مثال برای روشن کردن نقش شکل و فرم و زبان در محتوا این شعرهای فردوسی است. در جنگ رستم و اسفندیار میفرماید:
ببینیم تا اسب اسفندیار
سوی آخر آید همی بی سوار

ویا باره رستم جنگجوی
به ایوان نهد بی خداوند روی

محتوای واقعی هر دو یکی است. میگوید ببینم اسب کدام یک از این دو پهلوان بدون سوار بر میگردد. اما فردوسی با کاربرد واژه اسب و آخور و بی سوار و تکرار سین سبک کننده اسفندیار و اسب او را کوچک و به عوام نزدیک میکند. در مقابل با بهره گیری از باره به جای اسب ایوان به جای آخور و بی خداوند به جای بی سوار به رستم عظمتی هولناک میدهد. در مورد مشخص مورد بحث ما هم فقط بیان درد و اندوه مطرح نیست بلکه فرم و ساختار بیان ما باید به محتوا رزمندگی و وجه حماسی و انسانی بدهد.
۵۶۴٨٣ - تاریخ انتشار : ۲۲ مرداد ۱٣۹۲       

    از : جعفر بهکیش

عنوان : یاد مان
من علاوه بر اینکه با نظر آقای ممبینی موافق هستم و گمان می کنم که نه احساس فاجعه ملی را این پوستر منتقل می کند و نه ابعاد جنایتی که در تاریخ ما بیسابقه بوده است.
کشتار تابستان ۶۷ همگانی بوده است. حدود چهار هزار نفر انسان به دلیل عقاید و یا وابستگی های سیاسی اشان قتل عام شدند. هر چند اعدام حتی یک نفر اهانت به شان انسانی است، اما کشتار تابستان ۶۷ فاجعه ای متفاوت است.
اگر امکان خلق اثری مناسب وجود ندارد، بدون شک عکسی از خاوران و تجمع بستگان و همراهان آنان در خاوران میتواند حق مطلب را ادا کند هر چند شاید به گمان برخی تکراری به نظر برسد).
۵۶۴۷۷ - تاریخ انتشار : ۲۲ مرداد ۱٣۹۲       

    از : عسگری

عنوان : کشتارامده درقرارداد
انچه خمینی و بعدازاو پیروان و رهروانش انجام داده و میدهندمختص به سال خاصی نبوده ونیست و اگرنیک بنگریم ازابتدای مصادره حاصل انقلاب ملت ایران که دقیقا دسیسه سیاستبازان بزرگ با طراحی استعمارپیردرپشت ان بود درقرارداد فی مابین که نطفه ان درسال چهل و یک و چهل دو بسته شد و درنهایت درحومه پاریس نهایی شد قصد انها زدودن اگاهی و وطنپرستی و کشتاراگاهان بود که خمینی درپناه وامگیری ازخدا و پیامبر و امامان نادیده و القای دستورات دینی به گزمه هایش ازسال پنجاه و هشت اغاز شد و تاکنون همچنان ادامه دارد چراکه با دقتی بیشتراگربه تحولات کلان جهانی ازان زمان تاکنون بنگریم درمی یابیم که طرح ان درمقابل رقیبان بزرگ جواب داده و هرروزهم با کشتارهزاران انسان بیگناه انرا وسعت بیشتری میدهند ازافغانستان تا سوریه و ازمصرتا لیبی و یمن و سودان و سومالی و تونس و فلسطین و تا محو هرانکس و هرکشوری که درمقابل انها عرض اندام کنند فرزندان سربدارایران هرچند نام خودرا درتاریخ جاودانه کردند اما تاسف ملت ایران امروزازان است که برای بقا چنین حکومتی و چنین جانیان خفاش صفتی که منافع ایران و ایرانی را فدای مشتی اجنبی کهنه دشمن کرده اند خون پاک انها ریخته شده و همچنان این تراژدی ضد بشری ادامه دارد.یاد و خاطره ان عزیزان همیشه گرامی بادو سرنگون باد رژیم ضد بشری و ارتجاعی اخوندهای دینکار و نوکراستعمار.
۵۶۴۷۵ - تاریخ انتشار : ۲۲ مرداد ۱٣۹۲       

    از : الف باران

عنوان : یاد و خاطره مبارزین انقلابی دهه ۶۰ گرامی‌ باد...
ایران سرزمینی است که ایمان فلک رفته به باد ! همه جا زندان , همه جا چوبه‌های دار ! روزهایی که به شب نمی رسید و شب هائی که سحر نداشت ! ثانیه‌های سنگین و پلک‌های سنگین تر ! زمان چه دیر می‌گذرد و شبنامه کیهان چه خونین است ! میله‌های آهنین , آیینه امروزند و اتاق‌های بدون پنجره در انتظار مسافران شب ...کیسه های کوچک و بزرگ را برای دختران و دختر بچه‌ها ردیف کرده اند ، در کنار طناب‌های همیشه آویزان...صدای فرو ریختن تیر آهن‌ها پس از هر نیمه شب و سپس تک تیر‌های فراوان... سفیر گلوله‌ها از اوین و اوین‌ ها هم میگذرند ، تا دور دست‌های دور ، تا مرز‌های تشنه آن کوره شهر‌ها ، تا پسته باغ‌های جنوب شهر ، که آزاده‌ای بسته اند بر هر درخت ، تا فردای آن زمان ، آن مادران داغدار ، در جستجوی آنچه توان یافت و حتّی لنگه کفش‌های بجا ماندهٔ از عزیزان ، روان شوند.آنها در کدام گور‌های دست جمعی گمشده "آرام" خفه اند ؟ کجا ؟ شاید نچندان دور کرکسان و کلاغان بیشمار بر فراز آسمان ، از دهکده‌ای دور افتاده , راز دفن شبانه‌ای را فریاد میزنند ... عصر طلایی امام ، یا دوران خواری امید را ...
۵۶۴۶۷ - تاریخ انتشار : ۲۱ مرداد ۱٣۹۲       

    از : احمد صبوری

عنوان : کشتار ۶۷ چپ کشی بود نه متفاوت کشی
من از دوستان اخبار روز بالاخص آقای فواد تابان بعنوان یکی از خانواده های جانباخته انتظار دارم نسبت به چاپ بعضی عبارات بی اساس در بیانیه این گروه های جدید أ تأسیس شده دست راستی...... اعتراض بنمایند

در بیانیه می گویند "جانباختگان جرمشان پایداری بر باوری متفاوت از دستگاه حکومت مداران بود" این عبارت کاملأ نا درست است و این بخشی از تلاشی است سازمان یافته که سعی دارد از جانباختگان دهه ۶۰ اعتقاد زدائی کند. این استفاده از جسم جانباختگان در امتداد سیاست های ضد چپ این گروه هاست.

هر انسان منصفی که دستی بر آتش داشته می داند که این صحت ندارد . فقط مارکسیست ها و مجاهدین اعدام می شدند. یعنی اگر شما می گفتید مارکسیسم را قبول ندارید و مجاهدین را کمونیست دو رو می شناختید و صداقت شما در این برای دادگاه مرگ محرز می شد اعدام نمی شدید.

این شرافت مندانه نیست که ۲۵ سال از حادثه ای نگذشته به این تعجیل حقیقت را وارونه کنیم. خیر یک لیبرال و سلطنت طلب و معتقد به مذاهب دیگر در میان جانباختگان نیست. در همان زمان دهها هزار مسیحی و بهائی و یهودی در ایران ساکن بودند. خیر دادگاه دیگر اندیش نمی کشت فقط مجاهد و کمونیست کشتار می شدند
۵۶۴۶۴ - تاریخ انتشار : ۲۱ مرداد ۱٣۹۲       

    از : بهروز

عنوان : برای یادبود
پیشنهاد می کنم اخبار روز مبتکر طراحی لوگوی فاجعه کشتار زندانیان در سال ۶۷ شود و از هنرمندان گرافیست تقاضا شود لوگوی خود را ارسال کنند تا در مسابقه ای این لوگو انتخاب شود و اگر تمام وبسایت های آزادیخواه و دمکرات مایل باشند این لوگو را به طور دائم روی صفحه اصلی خود درج کنند تا خاطره این جنایت همیشه در جلوی ما و نسل های آینده باشد. بگذارید همچون ملت های غربی که اجازه نمی دهند جنایات نازیسم از حافظه شان رخ ببندد ما نیز با این ابتکار نگذاریم ذهن ها گرد فراموشی بگیرد. بگذارید آنقدر از قباحت و شناعت این جنایت بنویسیم تا همه بانیان آن به عجز و لابه بیفتند و نسل های آینده بیاموزند تا دیگر چنین فاجعه ای از سوی هیچ ایدئولوژی و نهاد و دولتی انجام نشود.
۵۶۴۵٨ - تاریخ انتشار : ۲۱ مرداد ۱٣۹۲