حزب توده ی ایران: به مناسبت شصتمین سالگرد کودتای ۲۸ مرداد



اخبار روز: www.iran-chabar.de
چهارشنبه  ٣۰ مرداد ۱٣۹۲ -  ۲۱ اوت ۲۰۱٣


شصت سال از کودتایِ ننگینِ امپریالیسم آمریکا و انگلیس بر ضد نهضتِ ملی شدنِ نفت و جنبشِ مردمی‌ میهن‌مان سپری شد!

سرکوبِ خونین جنبش مردمی میهن ما به‌وسیلهٔ کودتای امپریالیستی ۲۸ مرداد همچنین نشان داد که، آفتِ پراکندگیِ نیروها و نبودِ اتحاد میان همهٔ مدافعانِ آزادی و منافع میهن، مهم‌ترین زمینه‌سازِ پیروزیِ ارتجاع داخلی و دشمنان آزادی و استقلال میهن ماست.

با فرارسیدنِ ۲۸ مرداد‌ماه ۱۳۹۲، شصت سال از کودتای سازمان‌های اطلاعاتی آمریکا و بریتانیا بر ضد جنبشِ آزادی‌بخشِ مردم ایران و حکومتِ ملی دکتر محمد مصدق سپری شد. کودتایِ ۲۸ مرداد، زمینه‌سازِ سرکوب خشن و خونین دموکراسی‌ای نوپا و رشدیابنده در میهن‌مان بود، و به‌دنبال آن، حکومتی وابسته و ضد مردمی به‌مدت ۲۵ سال برکشورمان حاکم شد.
پی‌بردن به ماهیتِ واقعی دخالت‌های خارجی، به‌خصوص دخالت‌های امپریالیسم در کشورهای جهان، مسئله‌یی است که درکِ اهمیت آن این روزها بیش از پیش باید توجه همه نیروهای مترقی و آزادی‌خواه کشورمان را برانگیزد.
دربارهٔ رویدادهای مرتبط با جنبشِ ملی شدن نفت، کودتایِ ۲۸ مردادماه سال ۱۳۳۲، و در پیِ آن، حکومت بیست و پنج سالهٔ رژیم دیکتاتوریِ شاه، مقاله‌ها، کتاب‌ها، و سند‌های فراوانی منتشر شده‌اند. حکومت کودتا- به‌یاریِ ثناگویان و ستایندگانِ استبداد سلطنتی- در طول تمامی این سال‌ها، در توجیهِ سرسپردگی و خیانت‌اش به منافع ملی میهن‌مان، با تحریفِ حقیقت‌های تاریخی، اختلاف‌افکنی، و پاشاندن بذرِ بدبینی تلاش گسترده‌ای به‌کار برد. پس از گذشت شصت سال و انتشارِ انبوهی از سندهای رسمی و غیررسمی درباره سازمان‌دهیِ کودتای ۲۸‌مرداد و آشکار شدن این حقیقت که یکی از هدف‌های اصلیِ کودتا سرکوب نیروهای ملی و مترقی کشور و فروپاشاندنِ حزب تودهٔ ایران بود، مطلب‌سازها و جریان‌هایی سیاسی، هنوز با انکار واقعیت‌های تاریخی، لبهٔ تیز حمله‌هایشان را متوجه حزب ما می‌کنند، و در نتیجهٔ آن، تنها به برنامه‌های ارتجاع و امپریالیسم به‌منظور ادامه یافتنِ جدایی‌ها و گسست بین نیروهای ملی و مترقی میهن‌مان، یاری می‌رسانند.
حزب تودهٔ ایران، در خلال شصت سال گذشته، مجموعه‌یی از سندها و ارزیابی‌ها دربارهٔ علت‌ها و زمینه‌های واقعیِ کودتای ۲۸‌مرداد را منتشر کرده است که به‌طورِعمده بر اساس داده‌های تاریخی و اظهار نظرهای دست اندرکاران کودتا بوده است. برای نمونه، آنتونی ایدن، وزیرخارجهٔ وقت انگلیس، در این‌باره، در [کتاب]خاطراتش، نوشته است: «هنگامی که من در ۲۷ اکتبر ۱۹۵۱‌(آبان‌ماه ۱۳۳۰) پستِ وزارت امور خارجه را به‌عهده گرفتم دورنمایِ نگران‌کننده‌ای که من درباره آن می‌اندیشدم چنین بود: ما از ایران خارج شده بودیم؛ ما آبادان را از دست داده بودیم، و قدرت و حیثیت ما در سراسر خاورمیانه به‌شدت متزلزل شده بود... من باید تصمیم می‌گرفتم که با این وضع چگونه باید رودررو شد... من فکر می‌کردم که اگر مصدق سقوط کند به‌طورِکامل احتمال دارد جایِ او را دولت عاقل‌تری بگیرد، [دولتی] که انعقاد قرار داد رضایت بخشی را ممکن سازد. ...»
دادهٔ جالب تاریخی دیگر، اظهارنظرِ آیزنهاور، رئیس جمهوری وقت آمریکا، در پیِ برگزاریِ رفراندوم از سوی دکتر مصدق، و منحل کردن مجلسِ دربارساخته، در تاریخ ۱۴ اوت ۱۹۵۳‌(۲۴ مردادماه ۱۳۳۲)، دربارهٔ وضعیت ایران است. او از جمله گفت: «این امر برای آمریکا عاقبت شومی دربر دارد. توسعهٔ کمونیسم در آسیا موجب نگرانیِ بسیار است. صبح امروز در روزنامه‌ها خواندید که دکتر مصدق نخست وزیر ایران سرانجام توانست خود را از زیر بار انتقادات مجلس ایران خلاص کند و آن را منحل ساخت. او[مصدق] البته برای رسیدن به مقصود از کمونیست‌ها مدد گرفت. لازم است دولت آمریکا برای جلوگیری از توسعهٔ نفوذِ کمونیسم در کشورهای آسیا از جمله ایران، اقدام‌های لازم را انجام دهد. هم اکنون تصمیم‌هایی گرفته شده است. دیر یا زود راهِ توسعهٔ کمونیسم در آسیا را باید مسدود کرد. ما به انجام این کار مصمم هستیم. ...»
پس از سپری شدن ۶۰ سال از انجام کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، امسال بالاخره آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا («سیا»)، همزمان با سالروز این واقعهٔ تاریخی، به نقش‌اش در برنامه‌ریزی و انجام این کودتا که به برکناری محمدمصدق، نخست وزیر وقت ایران، و سرکوب خونین جنبش آزادی خواهی منجر شد، اعتراف کرد، و سندهای مرتبط با این مداخله را در وب‌سایت آرشیو ملی آمریکا قرار داد. در این سندها آمده است: کودتایِ نظامی‌ای که مصدق و کابینه جبههٔ ملی او را برانداخت، با هدایتِ سیا در حکم اقدامی [مرتبط با] سیاست خارجی آمریکا انجام گرفت. "تی پی آژاکس" اسم رمز سیا برای توطئه سرنگونیِ مصدق بود، که موفقیت آن بر نیروهای وابستهٔ محلی در تمام مرحله‌های اجرای آن، متکی بود. کودتای سیا چند عنصرِ اساسی را دربر می‌گرفت که عبارتند از: استفاده از تبلیغاتِ منفی برای تضعیفِ سیاسی مصدق، رشوه دادن به اعضای پارلمان، سازمان‌دهیِ نیروهای امنیتی، و راه‌اندازیِ تظاهرات‌ عمومی. تلاش مقدماتی[در ۲۵ مرداد] در واقع با شکست روبه‌رو شد، اما پس از تلاش زیاد، نیروهای کودتا کنارِ هم جمع شدند و برای دومین بار در تاریخ ۱۹ اوت (۲۸ مرداد) تقلا کردند.
دربارهٔ چگونگیِ سازمان دهیِ کودتا، البته سندهای جالب دیگری نیز در سال‌های اخیر منتشر شده‌اند. در سندی که در ماه مارس ۱۹۵۴‌(فروردین‌ماه ۱۳۳۳)، به قلم دانلد ویلبر، از طراحان کودتا در سازمان جاسوسی «سیا»، نوشته شده است، و در ۵ اکتبر سال ۱۹۹۷‌(۱۳۷۶) یعنی پس از گذشت ۴۴ سال از طبقه‌بندیِ اسناد محرمانه سازمان «سیا» خارج شد، می‌خوانیم: «مأموران سیا در سازمان‌دهیِ کودتایِ ایران، به‌طورِمستقیم با افسران سلطنت‌طلب ایران همکاری می‌کردند؛ جانشینِ نخست وزیر‌[دکتر مصدق] را برگزیدند؛ فرستادگان[ی] نزد شاه گسیل داشتند تا به او اعتماد به‌نفس بدهند و اراده‌اش را تقویت کنند، عملیات بمب گذاری‌ای را هدایت کردند که از سوی ایرانی‌هایی انجام شد که خود را از اعضای حزب کمونیست توده[حزب تودهٔ ایران] وانمود می‌کردند؛ و مقاله‌ها و کاریکاتورهایی در روزنامه‌ها می‌گنجاندند...»‌(نگاه کنید به: روزنامه نیویورک تایمز، ۲۸ فروردین‌ماه ۱۳۷۹‌(آوریل سال ۲۰۰۰). در همین شماره نیویورک تایمز، با استناد به همین سندهای رسمیِ دولت آمریکا، افزوده شده است: «آلن دبلیو دالس، رئیس سازمان سیا، در چهارم آوریل ۱۹۵۳‌(فروردین‌ماه ۱۳۳۲)، با یک میلیون دلار هزینه، برای ساقط کردن دولت مصدق، با هر روش ممکن، موافقت کرد. هدف: به قدرت رساندنِ دولتی بود که بتواند به راه حلی معقول در مورد نفت برسد[و] ایران را قادر سازد تا از لحاظ اقتصادی با ثبات [شود] و از لحاظ مالی بتواند بدهی‌هایش را پرداخت شود و بتواند حزب کمونیست[ حزب تودهٔ ایران] را که به‌نحو خطرناکی قوی است مورد تعقیب شدید قرار دهد...‌ «(تأکیدها از ماست).
نکته دیگری که یادآوری آن در اینجا ضروری است، و در سندهای منتشرشده نیز به آن اشاره شده است، نقش گسترده، مهم، و مخرب دستگاه‌های سخن‌پراکنی و تبلیغاتیِ امپریالیسم و کارگزارانِ داخلی آن بر ضد جنبش آزادی‌خواهانهٔ مردم میهن ما است. کارزار گستردهٔ تبلیغات منفی‌ای که بنگاه‌های سخن‌پراکنی امپریالیستی همچون "بی‌بی‌سی" و شماری از روزنامه‌ها و قلم به‌دستان داخلی برای مستولی کردن جَوِ چنددستگی و تفرقه بر فضای سیاسی و اجتماعی کشور- به‌خصوص دروغ‌پراکنی دربارهٔ حزب تودهٔ ایران، مبارزه‌ها، و هدف‌هایش در میهن‌مان که با موفقیت آن‌ها را سازمان‌دهی کردند- در به‌وجود آوردن سردرگمی در بین نیروهای ملی- مترقی و سرانجام آماده‌ کردن، زمینه سازی، و موفقیتِ کودتای ۲۸ مرداد نقش مهمی داشتند. این عملکرد و کارزار ضد منافع مردمی و ملی میهن‌مان همچنان تا امروزهم ادامه دارد. هشت سال‌ پیش، به‌مناسبت پنجاه‌و‌دومین سالگرد کودتای ۲۸ مرداد، شبکهٔ چهار رادیو بی بی سی، دوشنبه شب ۳۱ مردادماه ۱۳۸۴(اوت ۲۰۰۵)، گزارش مستندی دربارهٔ عملکرد سرویس جهانی رادیو بی بی سی و کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ در ایران پخش کرد که بسیار گویا و جالب بود. در این برنامه، با استناد به سندهای منتشرشدهٔ سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا(«سیا»)، گفته شد که: مدیران بخش جهانی بی بی سی از سیاست خصمانهٔ دولت وقت بریتانیا نسبت به برنامه ملی کردن صنعت نفت ایران از سوی دکتر محمد مصدق، حمایت می‌کردند. بر اساس همین گزارش، در یکی از برنامه‌های این سرویس، پیام رمزی- به زبان انگلیسی- برای شاه ایران ارسال شد که دربردارندهٔ حمایت بریتانیا از کودتایی برضد دولت دکتر مصدق بود. بر اساس سندهای تاریخی موجود این رادیو ”بی بی سی“ بود که با پخشِ پیامِ رمز ”اکنون دقیقاً نیمه شب است“، فرمان آغاز کودتای ۲۸ مرداد را صادر کرد.
آنچه از پسِ انبوهه‌یی از سندهای تاریخی روشن می‌گردد این حقیقت است که، دولت‌های استعماری به‌منظور سرکوبِ نهضت ملی ایران و از بین بردنِ حزب طبقهٔ کارگر و زحمتکشان ایران، یعنی حزب تودهٔ ایران، کودتایِ ۲۸ مرداد را سازمان‌دهی و اجرا کردند. نبودِ اتحاد بین نیروهای ملی و مترقی، تزلزلِ تاریخیِ بورژوازی ملی ایران و هراس از اتحاد با نیروهایِ چپ، اعتماد و خوش بینیِ نادرست دکتر مصدق به دولت آمریکا، و همچنین هم‌راه شدنِ بخش‌هایی از رهبرانِ مذهبی، از جمله آیت الله کاشانی، با کودتاگران، زمینه‌های شکستِ جنبش و فاجعهٔ تحمیلِ ۲۵‌سال حکومت پلیسی و وابستهٔ شاه بر ایران را فراهم آورد. تجربه ۲۸ مرداد همچنان نشان داد که ارتجاعِ داخلی، در شکل‌های گوناگون‌اش و بررغم همهٔ ادعاهای دروغین‌اش به «وطن پرستی»، در فرجام کار، ابزارِ دست و زمینه‌سازِ دخالت نیروهای خارجی در امور داخلیِ میهن ماست. اگرچه از کودتایِ ۲۸ مرداد شصت سال می‌گذرد، اما درس‌هایِ این رویداد تاریخی امروز هم نزد نیروهای ترقی‌خواه و آزادی‌طلب مهم و ضروری است.
سرکوبِ خونین توده‌ای‌ها پس از کودتای ۲۸ مرداد، اعدام ده‌ها تن از افسران قهرمان و مبارزان توده‌ای، سیامک‌ها، مبشری‌ها، روزبه‌ها، کیوان‌ها، وارطان‌ها، به زندان‌ها و شکنجه‌گاه‌ها بردن هزاران تن از اعضا و هواداران حزب ما، با هدفِ ریشه‌کنیِ "کمونیسم در ایران"، یعنی تجربه‌یی که پس از چهل‌و‌پنج سال فاصلهٔ زمانی در کارزار ننگینِ کشتارِ هزاران زندانی سیاسی به‌وسیلهٔ حکومت جمهوری اسلامی نیز تکرار گردید، نشان داد که امپریالیسم و ارتجاع، در سیمایِ زحمتکشان و طبقه کارگر ایران و حزب آن‌ها، دشمن اصلی خود را می‌بیند، و از این روی، اتفاقی نیست که حزب توده ایران در طول حیاتش این‌چنین مورد حمله‌های مداوم و خونین ارتجاع و امپریالیسم قرار گرفته است.
کودتای ۲۸ مرداد، نمونه روشن و تکان دهنده‌ای از سیاست‌های نواستعماری و ضد مردمی امپریالیسم جهانی، به‌ویژه امپریالیسم آمریکا، در منطقه خاورمیانه است. کودتای ۲۸ مرداد، این واقعیت را به‌روشنی نشان داد که هرگونه مداخله امپریالیسم جهانی در امور داخلی کشورهای منطقه، به هر بهانه، نتیجه‌اش از بین رفتن استقلالِ ملی، ویرانی اقتصادی و فرهنگی و روی کار آمدنِ حکومت‌های وابسته و استبدای است. توطئه‌های گوناگون امپریالیسم برضد جنبش‌های رهایی‌بخش در منطقه و سراسر جهان- برخلاف همه تبلیغات کر کننده دستگاه‌های خبرپراکنی‌ِ سرمایه‌داری جهانی- نه‌تنها پایان نیافته‌اند، بلکه با شیوه‌هایی دیگر همچنان ادامه دارند. توطئه‌های پی‌در‌پیِ امپریالیسم بر ضد انقلاب بهمن ۵۷- انقلابی که سرانجام دولت برآمده از کودتای ننگین ۲۸ مرداد طراحی شده از سوی سازمان سیا در میهن ما را سرنگون کرد- تحمیلِ چندین جنگ فاجعه‌بار به منطقه خاورمیانه، سیاست فاجعه‌بارِ اشغال افغانستان و عراق، سرکوبِ خونین و ضدانسانی حقوق مردم فلسطین، به‌کارگیریِ تحریم‌های مخرب بر ضد مردم میهن ما، و همچنین توطئه‌های گوناگون به‌منظور درهم شکستنِ جنبش‌های آزادی‌خواهانه در کشورهای عربی که از جمله به فاجعه انسانی در لیبی و سوریه منجر شده است، همگی نشانگر این واقعیت است که، ماهیت و عملکرد امپریالیسم جهانی هیچ‌گونه تغییری نکرده است.
سرکوبِ خونین جنبش مردمی میهن ما به‌وسیلهٔ کودتای امپریالیستی ۲۸ مرداد همچنین نشان داد که، آفتِ پراکندگیِ نیروها و نبودِ اتحاد میان همهٔ مدافعانِ آزادی و منافع میهن، مهم‌ترین زمینه‌سازِ پیروزیِ ارتجاع داخلی و دشمنان آزادی و استقلال میهن ماست. و این تجربهٔ تاریخی، در اوضاع حساس و مهم کنونی، بیش از پیش باید توجه نیروهای مترقی و مدافعانِ آزادی و منافع میهن ‌را برانگیزد.

کمیتهٔ مرکزی حزب تودهٔ ایران
۲۸ مردادماه ۱۳۹۲