از : اکبر کرمی
عنوان : نه به این آسانی؛ نه با این آسوده گی
مسوولیت ناپذیری تاریخی ما به هزار و یک دلیل که اکنون جای پرداختن به آن نیست، به آسانی به ما امکان می دهد که با آسوده گی دیوارهای زندان زندان بان اعظم پسین را در خرابه های زندان بان اعظم پیشین بالا ببریم و با روان و دامنی پاک پشت میله های بنشینیم و برای مظلومیت خویش ناله سرکنیم!
این که ما همیشه شهید و طلب کاریم چه می تواند باشد؟ این که ما همیشه هم ناکام و هم قهرمانیم از چه ریشه می گیرد؟
این که ما هم از شاهان خود، هم از روشن فکران، هم از آخوندها، هم از مذهبی ها، هم از غیر مذهبی ها، هم از چپ ها و هم از لیبرال ها، هم از دولت ها ی خود و هم از دولت های بیگانه طلب کاریم، نشانه گان چیست؟
این که ما با وجدان آسوده همه چیز را به آسانی به گند می کشیم و هیچ شخصیت تاریخی سفید که حتا خاکستری برای خودمان نگاه نداشته ایم تظاهرات کدام روان پریشی ملی است؟
چیست که نمی گذارد ما در سایه ی کم بودها و هم سایه گی ناداشته گی های مان، اما روی پاهای خودمان بایستیم و جهان را با چشم های سر خود ببینیم؟
یک روان شناسی زخمی قومی؛ یک تاریخ شکست طولانی؛ نوعی ترکیب دردناک ازخودکم بینی (تاریخ نزدیک ما تاریخ شکست و ناکامی است) و خودبزرگ بینی (تاریخ باستان تاریخ شکوه و عظمت است) به صورت هم هنگام در جان ما لانه کرده است که نمی گذارد ما از دژهای اخلاقی کژدیسه ای که برای محافظت از خود ساخته ایم بیرون بیایم و با جهان های پیچیده ی جدید رو به رو شویم.
۵۶۹۲۹ - تاریخ انتشار : ۱۰ شهريور ۱٣۹۲
|