تصویر جهان در قاب هفته
از رنج جنگ داخلی تا کابوس جنگ خارجی


اردشیر زارعی قنواتی


• در این هفته به همان اندازه که تصویر جهان خاکستری بود "تصویر جنگ" در خاورمیانه آشکارتر از همیشه چشمان مردمان صلح طلب را آزار داده و هم چنان می دهد. زنگ ها این بار در تراژدی تاریخ برای جنگ در سوریه به صدا در آمده است و سناریوی عراق در حال تکرار است ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
پنج‌شنبه  ۷ شهريور ۱٣۹۲ -  ۲۹ اوت ۲۰۱٣


در این هفته به همان اندازه که تصویر جهان خاکستری بود "تصویر جنگ" در خاورمیانه آشکارتر از همیشه چشمان مردمان صلح طلب را آزار داده و هم چنان می دهد. زنگ ها این بار در تراژدی تاریخ برای جنگ در سوریه به صدا در آمده است و سناریوی عراق در حال تکرار است. گرته برداری از نمونه عراق در گذشته و به تازگی در سناریوی لیبی برای ویران سازی خاورمیانه تحت عنوان "خاورمیانه جدید" وارد مراحل نهایی خود شده و صدایی که از واشینگتن و لندن از سوی "باراک اوباما و دیوید کامرون" به گوش می رسد انعکاس همان صدایی است که قبلا از حلقوم "جورج بوش و تونی بلر" خارج می شد و جهانی را به آشوب کشید. در لبنان نیز ابرهای فرقه گرایی بعد از دو دهه از پایان جنگ های داخلی این کشور دوباره بر فراز آسمان این کشور وزیدن گرفته و انفجار در مناطق شیعه نشین بیروت با انفجار در مناطق سنی نشین طرابلس تاق زده می شود تا شیعیان و سنی ها را در مقابل هم قرار دهد. مصری ها شاید بعد از مصائب زیاد بسیار خوش شانس بوده اند که روال تحولات خاورمیانه بر مبنای پروپاگاندای سیاسی می چرخد و هم اینک بازیگران سیاسی و رسانه یی جهان تمرکز خود را بر بحران سوریه معطوف کرده اند و این می تواند بهترین بستر برای تثبیت آرامش بوده و ثبات در این کشور را به ارمغان آورد. در دامنه های هندوکش طبق سنت مالوف دید و بازدیدهای سیاسی که دیگر به پیک نیک روزهای تعطیل می ماند، این بار "حامد کرزای" رئیس جمهوری افغانستان را برای مهمانی به اسلام آباد کشاند تا با قول "نواز شریف" نخست وزیر این کشور برای همکاری در پروسه صلح با طالبان، راضی به خانه برگردد. در آن سوی جهان مذاکرات صلح بین دولت کلمبیا و گروه چپگرای "فارک" بار دیگر به دلیل اعلان دولت بوگوتا در خصوص به همه پرسی گذاشتن نتایج مذاکرات به خصوص در مورد اصلاحات ارضی و حقوق کشاورزان که پایگاه اجتماعی فارک می باشد، نیمه کاره مانده و هر طرف دیگری را به کارشکنی در پروسه صلح متهم می کند. در اروپا نیز دولت بریتانیا بنا بر اطلاعات جدیدی که روزنامه ایندیپندنت منتشر کرده است نشان می دهد که سازمان های اطلاعاتی این کشور اطلاعات فیبرهای نوری منطقه خاورمیانه را شنود می کنند و تنش بین لندن و مادرید بر سر موقعیت قانونی منطقه "جبل الطارق" نیز هم چنان نشانه یی از نقض "همگرایی" در اتحادیه اروپایی را نشان می دهد. آلمانی ها هم در حالی سخت درگیر مبارزات انتخاباتی ماه سپتامبر خود می باشند که به تازگی با انتشار گزارش هایی در خصوص استثمار شدید کارگران مهاجر از اروپای شرقی و جنوبی با حقوق های بین ٣ تا ۶ یورو که از استاندارد معمول اروپایی بسیار پائین تر است "راز" شکوفایی اقتصادی این کشور در جریان برده داری مدرن از پرده برون افتاده است.

حمله شیمیایی یک بهانه برای سناریوی جنگ است: تحولات سوریه در طی یک هفته اخیر با خبر حمله شیمیایی به حومه دمشق آغاز شد و قطعات پازلی که در حال چینش برای راه انداختن یک جنگ منطقه یی بود ظاهرا از قبل منتظر این خبر به عنوان بشارت مسیح بود تا نیروهای به اصطلاح "خیر" را پشت دروازه های بهشت به صف کند. بر اساس خبرهای منتشر شده این حمله روز چهارشنبه اتفاق افتاده است و روز جمعه دبیرکل سازمان ملل متحد از دولت دمشق خواست تا به بازرسان این سازمان اجازه بازدید از مناطق هدف قرار گرفته را بدهد. روز شنبه "آنگلا کین" رئیس برنامه خلع سلاح سازمان ملل وارد دمشق گردید و به فوریت با مقامات ارشد سوری دیدار کرد و دمشق نیز در روز یکشنبه اجازه بازدید از مناطق مورد بحث را صادر و بازرسان تسلیحاتی به رهبری "آکه سلستروم" بلافاصله به منطقه اعزام شدند. شاید در عرف دیپلماتیک و مناسبات میانجیگرانه از زمان پخش خبر تا اعزام نماینده و بازدید هیات کارشناسان از مناطق مورد بحث در خصوص حملات شیمیایی این سرعت عمل در نوع خود یک استثنا باشد اما بهانه جدیدی که از سوی واشینگتن بیان شد اینکه همین مدت پنج روزه برای محو شواهد حمله توسط دولت دمشق کافی است، حتی اگر این شواهد در مناطق تحت کنترل مخالفان قرار داشته باشد. تهدید و تعجیل آمریکا و متحدین آن برای حمله نظامی به سوریه به بهانه استفاده دولت "بشار اسد" از تسلیحات شیمیایی در حومه دمشق در حالی که بازرسان تسلیحاتی سازمان ملل متحد در حال تحقیق در این مورد می باشند، هیچ توجیه عقلانی و حقوق بشری ندارد. با توجه به برنامه ریزی قبلی نیروهای نظامی آمریکا،بریتانیا، فرانسه، ترکیه و اردن برای حملات تلفی جویانه به سوریه با دلایل کاملا غیر حقوقی بیشتر به یک سناریوی هدفمند شبیه است که داستان "کلاه" را تداعی می کند. می گویند یک بار زمانی که شیر به عنوان سلطان جنگل می خواست برای چند روز به مرخصی برود فکر کرد که چه کسی را جانشین خود قرار دهد که بعدا موجب دردسر نشود بالاخره به این نتیجه رسید که بهترین گزینه خرگوش است، خرگوش هم که از قبل با روباه دشمنی دیرینه داشت بلافاصله بعد از صدارت دستور داد تا روباه را احضار کنند و پس از حضور وی گفت که کلاهت کو، روباه گفت که من کی کلاه داشته ام که امروز شما از من کلاه می خواهید، خرگوش دستور داد تا برای تنبیه روباه او را به تازیانه ببندند، بعد از بازگشت شیر روباه از ناداوری خرگوش شکایت کرد، شیر نیز به خرگوش گفت که این دیگر چه بهانه یی بود، حداقل اگر می خواهی بهانه بگیری چیزی را عنوان کن که توجیه داشته باشد مثلا بگو برو برایم نوشابه بیاور و بعد اگر زرد بود بگو که من سیاه می خواستم و به این بهانه تنبیه کن، وقتی بار دیگر شیر به مرخصی رفت و خرگوش به جای وی قرار گرفت دوباره روباه را احضار کرد و گفت برو برایم نوشابه بیار، روباه که با زیرکی خود دست خرگوش را خوانده بود گفت که نوشابه زرد یا سیاه بیاورم، خرگوش که درمانده بود فریاد زد که پدر سوخته کلاهت کو و فرمان داد که دوباره روباه را تازیانه بزنند. حال حکایت حمله شیمیایی سوریه که "ولید معلم" وزیر امور خارجه این کشور در کنفرانس مطبوعاتی خود از به صدا در آمدن طبل جنگ در اطراف کشورش سخن گفت و به صراحت از بازرسان سازمان ملل خواست تا تمام مدارک و شواهد خود در مورد حادثه را منتشر کنند، داستان همان کلاهی است که ظاهرا باید توجیه زدن تازیانه بر دشمن دمشقی باشد. خاورمیانه در صورت عدم تغییر شرایط و بازدارنگی فوری در آستانه یک جنگ غیرمشروع دیگر قرار گرفته است که این بار دمشق باید سناریوی عراق و لیبی را تجربه کند. تحلیگران و افکارعمومی که با دیدن یک ویدئوی دلخراش تحت تاثیر پروپاگاندای رسانه یی قرار گرفته اند به مسیری هدایت می شوند که باید دوباره یک بستر فاجعه را مهیا کنند، بدون اینکه حافظه تاریخی آنان حداقل در مورد اسناد جعلی آمریکا در جریان جنگ عراق که از زبان وزیر امور خارجه این کشور در گزارش به سازمان ملل متحد بیان شد درسی برای آنان به همراه آورده باشد. متاسفانه وقتی که تمام ارکان نظامی، سیاسی و تبلیغاتی جهان در یک مسیر مشخص برای جا انداختن یک موضوع به کار می افتد تجربه نشان داده است که جایی برای عقلانیت حتی در بین بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران نیز باقی نمی ماند چنانچه این روزها به تکرار این توجیه غلط به گوش می رسد که در دست داشتن تسلیحات شیمیایی و گاز اعصاب تنها در اختیار دولت های یاغی است و گروه ها فاقد دانش لازم برای برخورداری و استفاده از آن می باشند. همگان به یک باره فراموش می کنند که همین چند سال پیش بود که یک گروه فناتیک ژاپنی از گاز سارین در متروی توکیو استفاده کرد و ده ها نفر را به کشتن داد. امروز با توجه به پراکنش دانش و در دسترس بودن مواد ساخت تسلیحات شیمیایی حتی یک لیسانس و متخصص شیمی هم قادر به خلق یک فاجعه است.