از رنج جنگ داخلی تا کابوس جنگ خارجی - اردشیر زارعی قنواتی

نظرات دیگران
  
    از : رفیق سید عباس ارمنی

عنوان : بی مربی به جهان شاخه کج راست نشد
با سلام خدمت دوست گرامی و شریفم جناب قنواتی
آقای قنواتی جان ممنون از پاسخ شما ، نخست در خصوص انتخاب نام که شما چند باری اشاره داشتید عرض شود که برای دلگرمی هموطنان و گردانندگان سایت بود خواستم دیگران خیال کنند بانوان هم در این بحث ها حضور دارند و تشویق به مشارکت بیشتر شوند ، ضمن اینکه متوجه شدم گردانندگان این سایت چاپ کامنتهای بانوان را در ارجحیت قرار میدهند که بسیار هم کار پسندیده ای است و بهتر هم همین است که بانوان مقدم باشند . حالا هم که شما پته را روی آب ریختید ناچار با همان اسم سابق در خد متتان هستم.
آقای قنواتی جان من با شما سخت مخالفم ولی برایتان احترام زیادی قائل هستم به این دلیل واضح که شما را انسان جستجو گری احساس میکنم و همین کفایت میکند وابدا لازم نمیدانم سر کار شما هم مثل من فکر کنید و از بحث و گفتگو با شما نه خسته میشم و نه عصبانی و ااقناع شما هم منظور نیست ذکر این مختصر را از آن جهت ضرور دیدم چون از لحن جنابعالی اینطور دریافتم که انگار از عرایض بنده ناراحت و عصبانی شدید به هر حال منظوری در کار نبوده ، آقای قنواتی جان بحث من و شما از سرزمین نبیرگان کلئو پاترا شروع شده وهمینطور هم داره ادامه میابد اگر شما از عرایض بنده فقط" ازدیاد موالید" را دریافتید لابد عیبی در بیان من بوده ولی خوشبختانه من بیشتر از این از شما آموختم. و آنچه را در خصوص مصرعرض کردم واقعا مطلبی از سر درد بوده وقتی آن جوان بیسواد چاقو در کتف آن پیر آموخته مصری فرو برد(نجیب محفوظ) و وقتی جامعه مصر روشنفکری مثل نوال سعداوی را از خود راند و حتی تحمل مفسر و محقق قرآن را ندارد میشه به تقریب حدس زد چه چیزی در دل آن جامعه میگذرد و باید در انتطار چه چیزی بود .ظاهرا شما اعتقاد به درستی بیله دیگ بیله چغندر ندارید.ولی روزگار به من درستی فرمایش شیخ اجل را اثبات کرده وقتی میفر ماید:
بی مربی به جهان شاخه کج راست نشد
گر شود راست شجر در اثر تربیت است
ضمنا بنده را به کرات و مرات به ارشمیدس تشبیه فر مودید که این نسبت جفای بزرگی در حق آن بزرگوار است . بقول ابوسعید ابوالخیر:تو هم پیلی وهمه پشه و ما اصلا در میان نیستیم
هموطن عزیزم امیدوارم هر کجا هستی سلامت و سر بلند باشی
۵۶۹۷۴ - تاریخ انتشار : ۱۱ شهريور ۱٣۹۲       

    از : رفیق سید عباس ارمنی

عنوان : بی مربی به جهان شاخه کج راست نشد
با سلام خدمت دوست گرامی و شریفم جناب قنواتی
آقای قنواتی جان ممنون از پاسخ شما ، نخست در خصوص انتخاب نام که شما چند باری اشاره داشتید عرض شود که برای دلگرمی هموطنان و گردانندگان سایت بود خواستم دیگران خیال کنند بانوان هم در این بحث ها حضور دارند و تشویق به مشارکت بیشتر شوند ، ضمن اینکه متوجه شدم گردانندگان این سایت چاپ کامنتهای بانوان را در ارجحیت قرار میدهند که بسیار هم کار پسندیده ای است و بهتر هم همین است که بانوان مقدم باشند . حالا هم که شما پته را روی آب ریختید ناچار با همان اسم سابق در خد متتان هستم.
آقای قنواتی جان من با شما سخت مخالفم ولی برایتان احترام زیادی قائل هستم به این دلیل واضح که شما را انسان جستجو گری احساس میکنم و همین کفایت میکند وابدا لازم نمیدانم سر کار شما هم مثل من فکر کنید و از بحث و گفتگو با شما نه خسته میشم و نه عصبانی و ااقناع شما هم منظور نیست ذکر این مختصر را از آن جهت ضرور دیدم چون از لحن جنابعالی اینطور دریافتم که انگار از عرایض بنده ناراحت و عصبانی شدید به هر حال منظوری در کار نبوده ، آقای قنواتی جان بحث من و شما از سرزمین نبیرگان کلئو پاترا شروع شده وهمینطور هم داره ادامه میابد اگر شما از عرایض بنده فقط" ازدیاد موالید" را دریافتید لابد عیبی در بیان من بوده ولی خوشبختانه من بیشتر از این از شما آموختم. و آنچه را در خصوص مصرعرض کردم واقعا مطلبی از سر درد بوده وقتی آن جوان بیسواد چاقو در کتف آن پیر آموخته مصری فرو برد(نجیب محفوظ) و وقتی جامعه مصر روشنفکری مثل نوال سعداوی را از خود راند و حتی تحمل مفسر و محقق قرآن را ندارد میشه به تقریب حدس زد چه چیزی در دل آن جامعه میگذرد و باید در انتطار چه چیزی بود .ظاهرا شما اعتقاد به درستی بیله دیگ بیله چغندر ندارید.ولی روزگار به من درستی فرمایش شیخ اجل را اثبات کرده وقتی میفر ماید:
بی مربی به جهان شاخه کج راست نشد
گر شود راست شجر در اثر تربیت است
ضمنا بنده را به کرات و مرات به ارشمیدس تشبیه فر مودید که این نسبت جفای بزرگی در حق آن بزرگوار است . بقول ابوسعید ابوالخیر:تو هم پیلی وهمه پشه و ما اصلا در میان نیستیم
هموطن عزیزم امیدوارم هر کجا هستی سلامت و سر بلند باشی
۵۶۹۶٨ - تاریخ انتشار : ۱۱ شهريور ۱٣۹۲       

    از : اردشیر زارعی قنواتی

عنوان : احساس خستگی از تکرار یک تئوری من درآوردی نمی کنید
با سلام به جناب آ سید عباس ارمنی
خوشحالم که این بار با اسم همیشگی برایم می نویسی چون آخرین باری که به نقد شما پاسخ دادم به نظرم طرف سخنم سهیلا اسمی بود. بگذریم داستان معکوس برایم نوشتی به این کنایه که گویا داری از تمایلات قلبی من پرده برداری می کنی بیش از آنچه ناراحت شوم خنده ام گرفت. میدانی که چرا، چون شما ناخواسته به شیوه معکوس چیزی را خطاب به من نوشتی که اگر وارونه آن را مکتوب کنی تصویر ذهنی و آرمانی خویش را در قاب آن خواهی دید. من نه این هستم و نه آن و اصولا از انسان های تک بعدی به شدت سعی می کنم خود را دور نگهدارم. نه شرقی ها خوبند و نه غربی ها بد و عکس این هم صدق می کند تازه بنده قبول دارم که جامعه دمکراتیک غرب بعد از دوران قرون وسطی و شروع دوران روشنگری گام در راهی گذاشت که مدرنیزاسیون را با دمکراسی پیوند زده و منشا تحولات شگرفی گردید در صورتی که هنوز در شرق و به خصوص خاورمیانه مردمان و حاکمان مستبد در جهل و خودکامگی مرکب دست و پا می زنند.اینکه در گذشته ما باید چکار می کردیم که نکردیم دقیقا همان چیزی است که هم اکنون نیز به آن به شدت نیاز داریم و اجتناب از تک بعدی بودن، پذیرش ذات دمکراسی و مدرنیته، عبور از عوامل فقر و تلاش برای رسیدن به عدالت اجتماعی، رها شدن از قید و بندهای سنت های دست و پا گیر، رستن از دست حکومتگران فاسد و مستبد، درک منافع ملی و اینکه دیگران به فکر منافع خویش می باشند و دغدغه دمکراسی را که به تجربه اثبات شده ندارند و مهم تر از همه اعتماد به نفس برای حرکت به سوی ترقی و توسعه همه جانبه خواهد بود. اصولا بحث شرق و غرب مطرح نیست بلکه تمام دعوا و انتقاد بر سر شراکت مجرمانه عوامل داخلی و خارجی در طیف حکمرانان و بخشی از بدنه اجتماعی برای تثبیت همین وضعیت ناخوشایند است که قرن ها گریبان کشورهای توسعه نیافته را گرفته است. ولی من به عکس شما تفاوت جامعه دمکراتیک و صلح طلب غرب را با ساخت قدرت در چارچوب تمایلات امپریالیستی و مداخله گرایانه که به وفور مرزهای جنایت علیه بشریت را نیز پشت سر گذاشته است، به صورت عینی قبول دارم و همیشه کنار جامعه دمکراتیک و صلح طلب برای خودم گوشه دنجی یا قطره یی در این دریای بزرگ طلب می کنم. آ سید عباس بعد از این همه مدت هنوز ظاهرا من را نشناختی و از کفر و دین برایم می گویی من که این توفیق خیر و شر متافیزیکی را ناچارم که به جهت عدم نیازم به خود شما حوالت دهم تا شاید در وقت مقتضی از پل صراط به سلامت عبور کنی و دغدغه ما را هم نداشته باشی. از جلال آل احمد برایم گفته بودی که در تمام عمرم دوست نداشتم چیزی از وی بخوانم و وقت خود را به بطالت تلف کنم بار دیگر اگر خواستی از نویسنده یی برایم بنویسی و مرا با ایده های وی تاق بزنی توصیه می کنم از رومن رولان فرانسوی، شلوخوف روسی، جک لندن آمریکایی و یا دولت آبادی، کسرایی و به آذین خودمان هم پیاله کنی. آخر بنده حقیر چه گناهی مرتکب شده ام که شما با تئوری "زاد و ولد" زیاد مسلمانان یکسره همه نقصان و کاستی ها را ارشمیدس وار کشف کرده یی ولی دیگران با رجوع به واقعیات عینی و تحلیل علمی، ده ها مولفه دیگر را در مورد عدم توسعه یافتگی کشورهای مسلمان به درستی لحاظ می کنند. در ضمن چندان لازم نیست در فکر ساختن بمب اتمی برای تهدید غرب ذهن خود را مشغول کنید چرا که همان هایی که شما سنگشان را به سینه می زنی بیش از ۶۰ سال است که نه تنها این بازی را با دیگران انجام می دهند که حتی برای توجیه بهتر دو فقره از این اسباب بازی های تکنولوژیک را برای شوخی با دیگران بر سر مردم هیروشیما و ناکازاکی آوار کردند تا در این خصوص هم پیش قراول باشند.
با سپاس از لطف دیرینه شما
اردشیر
۵۶۹٣۴ - تاریخ انتشار : ۱۰ شهريور ۱٣۹۲       

    از : رفیق سید عباس ارمنی

عنوان : حاجی آقا مسئلتون
آقای قنواتی حق با شما است ، حرفهای شما من را مجاب کرد، توطئه ما را احاطه کرده ، غربیها ما ملتهای شرقی را رها نمیکنند هر روز برای ما یک نقشه و فریبی در آستین دارند و معلوم هم نیست چرا دست از این دشمنی بر نمیدارند البته حتما بخاطر نفتمان است و یا دیگر منابع زیر زمینی و مواد اولیه مان یا موقعیت ژئوپولیتیکی منطقه و به همین دلائل تلاش دارند ما ها را به جان هم بیندازند تا در این بین خودشان راحتر کارشان را بکنند مثلا به بعضی از ما پول میدن میگن برو تو کوچه های بغداد بمب بگذار و بیا اینجا پولش را بگیر وبعضی از ما در کمال تاسف به حر فهای آنها گوش میدیم یکدفعه به چند میلیون ما میگن برین همسایه های یک عمرتان را با چاقو و قمه تکه تکه کنید و ما گوش میدیم مثل "رواندا" ویا به چند صد هزار نفر ما میگن از این ببعد اسم شما طالبان است و وظیفه دارید دست و پای مردم را قطع کنید بعد آن چند صد هزار نفر بی آنکه از خودشان سوال کنند چرا به انجام وظیفه میپردازند. آقای قنواتی ایکاش غرب وجود نداشت من اصلا از شنیدن اسم امریکا و اروپا مو بر تنم سیخ میشه اگر این متجاوزین بی شرم وجود نداشتند ما ملتهای شرقی همگی مثل برادر و خواهر در عین مهر بانی و صفا با هم زندگی میکردیم مثل گذشته ها که امریکا و اروپا به دنیا سروری نمیکردند حتما خوانده اید و میدانید که پیش از این چقدر همه چیز خوب بوده بهشت بود . آقای قنواتی مرحوم جلال آل احمد هم همین را نمیگفت آن بزرگوار هم توی غربزدگی و خدمت و خیانت روشنفکران خیلی تلاش کرد همه را متوجه مضرات دنیای غرب کنه از محضر شما یک سوالی دارم حالا الان که این بی دینها وجود دارند و دست از سر ما بر نمیدارند و یک مشت خودی هم با این کفار از سگ بدتر همکار هستند و باقی ملتهای شرقی هم دیگه از دیدن جنازه نه میترسند و نه بفکر وادارشان میکند که این جنازه برادرشان است یا دختر عموشان ؟ بنظر شما باید چیکار کرد و یا در گذشته ما باید چیکار میکردیم که نکردم و به این روز دچار شدیم ؟
نظر تان با ساختن یک بمب اتمی و تهدید غرب چی هست؟ اگر هم گوش به تهدید نکردند اصلا میزنیم بازی هستی را نابود میکنیم
منتظرپاسخ شما هستم
۵۶۹۰۴ - تاریخ انتشار : ۹ شهريور ۱٣۹۲