برگردان سه شعر از جان موکش، John Mukesh


اکبر ایل بیگی


• من دوست دارم پرنده باشم
تا آدمی جنگجو
خسته از زندگی، دلتنگ کشتن
مردن و ویرانی.
(از: من دوست دارم پرنده باشم) ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
آدينه  ٨ شهريور ۱٣۹۲ -  ٣۰ اوت ۲۰۱٣


 
 من دوست دارم پرنده باشم


من دوست دارم پرنده باشم
تا آدمی جنگجو
خسته از زندگی، دلتنگ کشتن
مردن و ویرانی.

پرنده ای که می خواند:
آنکه با شمشیر و تفنگ و بمب
برای آزادی می کشد
برای نجات از جان می گذرد
رزمنده ی استبداد است.

پرنده ای که می خواند:
پرنده با زبان کبوتر
با زبان بلبل به ما آموخته است
گوش و چشم و زبان است
سلاح آزادی.

من دوست دارم پرنده باشم
به وقت سیری
به وقت گرسنگی بخوانم
در قفس، در آسمان
به وقت تولد، مرگ بخوانم
من دوست دارم پرنده باشم.





I have a dream

تنی خسته دارم
زیرا عمری "رویایی دارم" فریاد من بود
و کسی باور نکرد
هر چند همه شب در خواب می دیدم
رویا با من است.

مادرم نام مرا از یاد برده است
اما نام مارتین را هنوز
صدا می زند
چون رویاهای او.

Martin Luther King, ۱۹۲۵ - ۱۹۶٨





شبی با بربط

شب ها حس مشترکی دارند
نام مشترکی دارند: شب
اما این شب
زیباتر از شب های دیگر است
زیرا زنی که از شرق آمده است
در دست من بربط گشته است
با گلی سرخی که من بر گونه اش نقاشی کرده ام.

یک شب مینیاتوری
عشق مینیاتوری
شراب مینیاتوری
و بربطی که به آواز من زیبایی بخشیده است.

اکبر ایل بیگی