از : خواننده
عنوان : کاش موضوع به این سادگی بود!
تا جائی که من در خودم، در اطرافیانم، و در جامعه میبینم و می شنوم و می خوانم، این «ترس از فمینیسم» به موضوعاتِ زیر بازمی گردد:
۱- این «ایسم» هم نظیرِ همه «ایسم» های دیگر، نگاهی افراطی و خشن و یکجانبه به موضوعات دارد. مردسالاری هم همینطور است، منتهی اولاً واژه مردسالاری «ایسم» ندارد، و ثانیاً در تاریخ جا افتاده است. و الا همانطور که باید با «فمینیسم» مبارزه و برخورد کرد، باید با مردسالاری نیز مبارزه و برخورد کرد. عقلِ سالم و طبعِ عادی انسانِ آموزش دیده و روشن، نهاداً با هر نوع تندروی و تعصب و افراط برخورد می کند و آنرا براحتی نمی پذیرد، جز در مواردی نطیرِ مغزشوئیِ تربیتی (مثلاً در موردِ بسیجیان در ایران).
۲- این «ایسم» (فمینیسم)، جدائی و نبرد را نه به میانِ قوم ها یا ملل یا رنگِ پوست ها و غیره، بلکه به میانِ ریشه ای ترین و طبیعی ترین موضوعِ زیست شناسانانه می برد: یعنی به جدائیِ میانِ مرد و زن. و این برای روان های سالم و آرام و آموزش دیده، چندان خوشایند و مثبت نیست.
طبعِ انسان، بویژه انسانِ فرهیخته و دانا و باسواد، از این ۲ موردِ در بالا نام شده می ترسد و با آنها همخوانی ندارد.
با احترام
۵۷۲۵۵ - تاریخ انتشار : ۲۴ شهريور ۱٣۹۲
|