از : لیثی حبیبی - م. تلنگر
عنوان : واژه ی جنگ و آورد را گاه اصطلاحن می توان بکار برد ولی بکار بردن آن به جای ورزنش(ایرانی) = مسابقه(عربی)، که آن نیز
چون ورزش روح بخش و سلامتی بخش در بُندار ورزیتن(پهلوی) و ورزیدن(فارسی دری) بُن دارد؛ برای فرهنگ ایرانی هزینه بردار خواهد بود. این هزینه به
دو شکل عمده داده می شود. یکی به شکل فرهنگی است. یعنی تو به جای ورزنش دوستانه و صلح خواه، فرهنگ جنگ را تبلیغ و رایج می کنی. در حالی که آن فرهنگ ویرانگر است. آن فرهنگ را فقط زمانی می توان تبلیغ کرد که جنگ عادلانه است؛ یعنی هنگامی که به شهر دیار ات حمله ور شده اند.
جنگ کار مردم نارام و نا اهل و منافع پرست و ناحق گرای زورگو است.
دومین ضرر اصلی اش این است که بُندار زیبای ورزیتن = ورزیدن، که گذشتگان ورزنشی و صلح طلب ما از دریای خون و بیداد گذراندند و به ما رساندند را اول به حاشیه برده و بعد منسوخ می سازد.
این شخصی که اینگونه احساسات خود را بیان می دارد، فکر می فرماید که به شدت بخشیدن به حس وطن دوستی کمک کرده! در حالی که با ورزیدن - هنر نمایی و یا زور آزمایی در صلح - می توان حماسه ی عشق را در سخن آراست ماندگار و سبز و سازنده چو شمشاد.
"مرد کشتی آزاد ایران یعنی عزتالله اکبری مقابل حریفان باتجربهاش را فراموش کرد که جانانه تا پای فینال جنگید."
دوست عزیز، او نجنگید، او برای افتخار خود و میهن ورزید. ورزیدن از جنگیدن هیچ چیزی کم ندارد بلکه چون مبارزه درصلح است دارای ارج ویژه می باشد. ورزیدن کار ورزشکار است که در فرهنگ ایرانی به آن مقابله «ورزنش» گفته می شود.
میدان ورزشی آوردگاه نیست، ورزیدن گاه است. البته ما به عنوان یک اسنان قلمزن حق داریم که انشا هم بنویسیم، ولی در موارد ویژه بخصوص در هنگام ارایه اخبار این مفهوم واژه ها هستند که سخن می گویند، نه متن انشایی ما.
گر که گوشی هست سخن یکدانه بس، ورنه «خشت و سر» بُوَد با هم یکی.
حافظ این را گفتا سد ها سال پیش، ما هنوز خندان ز خشت بر ریش خویش!
آَوَرد - جنگ، پیکار، نبرد، کارزار، حمله، ناورد.
فرهنگ عمید ص ۵۵
در ضمن این پیروزی بزرگ بر ورزنشگران کشتی آزاد میهن مبارک باد!
۵۷٣٣۵ - تاریخ انتشار : ۲٨ شهريور ۱٣۹۲
|