ریشه یابی یک رویداد تلخ - سندیکای کارگران شرکت واحد



اخبار روز: www.iran-chabar.de
آدينه  ۲۹ شهريور ۱٣۹۲ -  ۲۰ سپتامبر ۲۰۱٣


به نام آنکه دادگر است و دادخواهان را دوست دارد
ریشه‌یابی یک رویداد تلخ و سخنی با مدیریت شهرداری و شرکت واحد

با گسترش بی‌عدالتی‌های فراوان و عدم رعایت حقوق کارگران شرکت واحد در سال‌های بسیار و عدم رسیدگی به دادخواهی ایشان و ناکارآمدی شوراهای اسلامی در دفاع از حقوق کارگران و اجرا نکردن پیمان‌های دسته‌جمعی کارگران از طرف مدیریت بحران‌زده‌ی شرکت واحد بالاخره گروهی از همکاران دلسوز و فداکار با پشتیبانی و استقبال گسترده و شورانگیز کارگران، بر آن شدند تا برای دفاع از حقوق حقه‌ی کارگران شرکت واحد وارد میدان شوند که این کوشش و تلاش جانانه با حمایت و یاری عموم همکاران شریف تا به امروز نیز ادامه دارد.
در این سال‌ها آقایان مدیران در جلسات گوناگون درونی خویش نمی‌توانستند حقانیت خواسته‌های کارگران را که همانند آفتاب روشن بود، رد نمایند. اما در عمل این مدیران تازه وارد که بخشی از آن‌ها از بازنشتگان نیروهای پلیس بودند، با روش‌های پلیسی بگیر و ببند و با ابزار شوراهای اسلامی و حراست به خیال خود کارها را پیش می‌بردند. غافل از اینکه روش‌های مدیریتی سرکوبگرانه و پلیسی در این دوران جواب نداده و نمی‌دهد و عمر اینگونه اعمال به پایان رسیده است. علاوه بر این، آقایان با خصوصی‌سازی‌های آنچنانی در میان دوستان و آشنایان خویش، مسئله‌ی عدم امنیت شغلی را همچون خوره‌ای به جان کارگران شرکت واحد انداختند. نتیجه‌ی یک چنین روش‌های نادرست و نامردمی، حاصلش حادثه‌ی موسوم به گروگان‌گیری در شرکت واحد می‌شود که یک کارگر مظلوم، از همه‌جا رانده و از همه‌جا مانده و کارد به استخوان رسیده، آنچنان از ستم دوران جانش به لب آمده که زندگی خود را به خطر انداخته تا بلکه مدیران ناشنوا، فریاد دادخواهی و مظلومیتش را بشنوند. اما افسوس، آقایانی که از مدیریت عالی خود سخنرانی‌ها نموده و اعلام کرده‌اند جایزه‌ی جهانی بهترین مدیریت حمل و نقل را گرفته‌اند و آن‌را با آب و تاب به هزینه‌ی بیت‌المال در نشریه‌ی تبلیغاتی شرکت واحد منتشر می‌کنند، به ناگاه از سوی رسانه‌ها از جمله تلویزیون پرونده‌ی نادرست روش مدیریتی‌شان در پیش چشم مردم و افکار عمومی نمایان می‌شود. و صد البته این آقایان به جای درس گرفتن و اقرار به اشتباه و ناتوانی خود آسمان و ریسمان را به هم بافته تا خود را از این گرداب خودساخته نجات دهند و در حالیکه کارگر ستم‌دیده‌ی این رویداد، خود هیچگونه ادعایی مبنی بر رابطه و همکاری با سندیکا را نداشته، شایعه می‌سازند که این فرد سندیکایی بوده است؛ که در پاسخ به این ادعای آقایان باید گفت:
آینه چون نقش تو بنمود راست    خود شکن آیینه شکستن خطاست
آقایان مدیران پنبه در گوش، باید از حوادث روزگاران و از جمله این حادثه‌ی اخیر درس بیاموزید و در روش‌های خود به صورت ریشه‌ای تجدیدنظر کنید و مردم و کارگران را صاحب حق بدانید و با آنها به راستی و صادقانه، رفتاری انسانی داشته باشید تا گرفتار گرداب‌های بعدی نشوید و از تکرار اینگونه رویدادهای تلخ جلوگیری نمایید.

سندیکای کارگران شرکت واحد
شهریور ۹۲