جهاد با عیش و نوش در کنار جنگجویان صیغه یی


اردشیر زارعی قنواتی


• تراژدی جنگ داخلی و فرقه یی سوریه با توجه به موقعیت رئال ژئوپلتیک، جنگ نیابتی، دیکتاتوری سکولار حاکم، جایگاه آلترناتیوی جهادگران مرتبط با تشکیلات و تفکرات القاعده در بین شورشیان، استفاده از تسلیحات شیمیایی و تاثیر ویرانگر این بحران بر اوضاع منطقه و نظام بین المللی، از اساس نباید در وضعیت خیزش در چارچوب روندهای دمکراتیک مورد تحلیل قرار گیرد ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ۷ مهر ۱٣۹۲ -  ۲۹ سپتامبر ۲۰۱٣


تراژدی جنگ داخلی و فرقه یی سوریه با توجه به موقعیت رئال ژئوپلتیک، جنگ نیابتی، دیکتاتوری سکولار حاکم، جایگاه آلترناتیوی جهادگران مرتبط با تشکیلات و تفکرات القاعده در بین شورشیان، استفاده از تسلیحات شیمیایی و تاثیر ویرانگر این بحران بر اوضاع منطقه و نظام بین المللی، از اساس نباید در وضعیت خیزش در چارچوب روندهای دمکراتیک مورد تحلیل قرار گیرد. جدا از روزها و هفته های اول اعتراضات مردمی نسبت به مطالبه حقوق دمکراتیک شهروندی که با سرکوب نیروهای امنیتی رژیم "بشار اسد" مواجه شد تا به امروز هر آنچه از درون این بحران بیرون آمده است همگی قطعات در هم ریخته پازل یک فاجعه انسانی بوده است. در خصوص بحران سوریه تاکنون به لحاظ ابعاد سیاسی، نظامی و اقتصادی آن بسیار نوشته و گفته شده که در جای خود ضرورت تحلیل وقایع بوده است. یکی از ابعادی که کمتر به آن پرداخته می شود ابعاد اجتماعی و روانشناختی موضوع می باشد که زمینه ساز شکل گیری وقایع جانبی و کنش فرهنگی در متن و حاشیه بحران گردیده که بدون شک اهمیت آن نازل تر از دیگر ابعاد نخواهد بود. جهادگران سلفی و اسلامگرایان تندرو تاکنون تکنیک ها و تاکتیک های منحصر به فردی را وارد نبرد و منازعات فرقه یی خود کرده اند که در نوع خود بدیع، حیرت آور، چندش آمیز و متوحشانه بوده است. جدیدترین نوع چنین رفتاری اکنون در فتوای "جهاد النکاح" تجلی یافته و این تفکر واپسگرایانه و غیرانسانی به بهانه رفع نیازهای جنسی جهادگران "مرد" مبادرت به گسیل گسترده جنگجویان "زن" البته نه برای جنگیدن که صرفا برای پاسخ به نیاز جنسی شورشیان مرد جهت عیش و نوش آنان در جبهه جنگ می کند. این جهادگران زن نه برای فشردن ماشه تفنگ و ریختن خون دشمن که بیشتر برای صیقل دادن شبانه سرنیزه مردان جهادی تا در خلوت خونی ریخته و کامی برآورده برای همسنگران به جبهه های جنگ سوریه اعزام می شوند. دقیقا شش ماه پیش بود که برای اولین بار خبر اعزام دختران مسلمان برای ماموریت جهاد النکاح با فتوای مذهبی "محمد العریفی" رسما اعلان گردید که با عکس العمل مفتی اعظم تونس"عثمان بطیخ" که با اشاره به اعزام ۱۶ زن تونسی به سوریه گفت "جهاد النکاح یک فساد اخلاقی است" روبه رو شد. اما اکنون به نظر می رسد که ابعاد این فاجعه انسانی و سقوط اخلاقی بسیار فراتر از ان بوده است که در ابتدا گمان می رفت. به تازگی با اظهارات "لطفی بن جدو" وزیر کشور تونس که در مجلس این کشور در خصوص اعزام دختران تونسی به سوریه برای ماموریت جهاد النکاح بیان شد ابعاد بیشتری از این موضوع کثیف، عیان و عمق فاجعه بیشتر نمایان گردیده است. وی گفته است که هر کدام از این دختران با بیست، سی یا صد جنگجو رابطه جنسی داشته و بسیاری از آنان باردار شده و به تونس بازگشته اند. بن جدو در گزارش خود به پارلمان می گوید که از ابتدای ماه مارس جاری تاکنون از رفتن بیش از شش هزار دختر جوان تونسی به سوریه جلوگیری شده است. اهمیت موضوع در آنجاست که این گزارش از زبان کسی بیان می شود که خود عضو ارشد "حزب النهضه" شاخه تونسی "اخوان المسلمین" و دارای گرایش سمپاتیک به اسلامگرایان و جهادگران حاضر در بحران سوریه می باشد.
هم اکنون به بهانه جنگ سوریه حرکتی در منطقه خاورمیانه از سوی نیروهای درونی و بیرونی در حال شکل گیری است که به همان میزان که روندهای دمکراتیک بومی را مختل می کند و چینش ژئوپلتیک منطقه را دستخوش تغییرات ناموزن می نماید، یک فرهنگ واپسگرایانه و اخلال روانشناختی هیستریک را نیز به ساختار سیاسی – اجتماعی منطقه تزریق خواهد کرد. عمق این فاجعه در بعد انسانی و بین آوارگان سوری در داخل و خارج در حال وقوع است که بیشترین سهم از این آسیب اجتماعی را زنان و دختران متحمل می شوند. سوء استفاده گسترده از دختران و کودکان سوری در اردوگاه های آوارگان در لبنان، اردن، ترکیه و عراق که در سایه بی پناهی آنان در زیر گوش جهانیان انجام می گیرد تنها نوک کوه یخی است که فعلا قابل مشاهده است. نقض حقوق زنان به عنوان آسیب پذیرترین لایه های اجتماعی در جریان این جنگ خانمانسوز تا به آن اندازه گسترده و آشکار می باشد که گزارشات منتشر شده در خصوص سوإاستفاده جنسی و خرید و فروش دختران، از سوی نهادهای بین المللی و حقوق بشری تنها گوشه کوچکی از آن را نشان می دهد. از آنجا که این جنگ فرقه یی رنگ ایدئولوژیک و نژادی به خود گرفته و در قاموس فرهنگ اسلامگرایان جهادی، زنان وابسته به اردوگاه دشمن یک غنیمت جنگی محسوب می شود، آنان دستان خود را هم چون اسلاف خود برای هرگونه تعدی به زنان باز می بینند. جالب در این است که این تمام واقعیت نبوده و با فتوای جهاد النکاح مفتی های اسلامگرا، در اردوی خودی نیز دختران و زنان تشویق به بردگی جنسی برای رسیدن به صواب اخروی شده اند. اینکه کسانی هنوز در این توهم دست و پا می زنند که جنگجویانی که شب در عیش با دختران فریب خورده صیغه یی کام می گیرند و روز در جنگ، حتی با همپیمانان خود نیز از هیچ جنایتی فروگذاری نمی کنند، در آینده می توانند دمکراسی را برای سوریه و منطقه به ارمغان بیاورند جای بسی تعجب خواهد داشت. تا به امروز حتی طالبان افغانی نیز تا به این درجه به سقوط اخلاقی و نقض هدفمند حقوق زنان نزدیک نشده بودند که هم اکنون شورشیان سوری این مرزها را پشت سر گذاشته اند. جنگ و شورشی که زنان در آن به عنوان یک وسیله و ابزار لجستیک ارضای غرایز جنسی جنگجویان مرد تقلیل داده می شود به غیر از بازتعریف تاریخ جهالت عرب هیچ جایی برای دفاع یا حتی خوش بینی حداقلی نسبت به فرجام آن نخواهد داشت. تمرکز جامعه جهانی نسبت به دیکتاتوری اسد و سرکوب خونبار توسط رژیم دمشق که تا مرز حمله نظامی به این کشور هم پیش رفت تنها حاصلی که تا به امروز برای سوریه و منطقه خاورمیانه داشته است نهادینه شدن بستر مساعد برای تثبیت جایگاه جهادگران و پذیرش "القاعده خوب" در کنار یک فرهنگ سازی عصر حجری است که در سرزمین های کثیرالمله، نژادها، قومیت ها و دوقطبی های سیاسی – اجتماعی باید همگی همیشه همسایگان خویش را با تنفر از دریچه مگسک تفنگ ها با دست بر ماشه بنگرند. در دیگ جنگ سوریه با هر فرجامی که در آینده شکل بگیرد هیچ آبی برای دمکراسی و حقوق بشر گرم نمی شود و به نفع همگان است که تمامی بازیگران میدان جنگ را به یک نسبت زیر فشار برای مصالحه سیاسی قرار دهند.