درّه‌یِ دور


لقمان تدین نژاد


• برخیزم، بگریزم از اینهمه بیهودگی،
گُم شَوَم در دلِ فراخِ جُلگه‌ی سرسبز
زانو زنم در برابر بوته‌ی فروتنِ تمشک
از لابلای خارها میوه برچینم ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
پنج‌شنبه  ۱۱ مهر ۱٣۹۲ -  ٣ اکتبر ۲۰۱٣


برخیزم، بگریزم از اینهمه بیهودگی،
گُم شَوَم در دلِ فراخِ جُلگه‌ی سرسبز
زانو زنم در برابر بوته‌ی فروتنِ تمشک
از لابلای خارها میوه برچینم
بی آنکه آرامشِ تارتَنَکِ خواب‌آلود را برهم زده باشم،
گُل به گُل پریدنِ زنبورِ کنجکاو،
یا پروازِ سرخوشِ سنجاقکِ آبی رنگ را
مزّه‌یِ خوشِ تمشک را زیر دندانها احساس کنم
و تن به نسیمی بسپارم
که روح ِ سنگریزه ها و بابونه ها،
ماهیان و سنجابها،
و زاغچه ها و آدمیان را
به دره‌‌یی در آن دوردست ها می رساند
و خود به تنهایی باز می گردد


لقمان تدین نژاد

آتلانتا، ۱۹ آگوست ۲۰۱۳