از نوای تنبور و مقام و باورهای کهن یارسان تا توهین و خودسوزی و انکار
فیروز یوسفی
•
از اینرو یارسانیان خود را عاشقان و میراث داران راستین این سرزمین میدانند و به بزرگان و تاریخ و اعتقادات خود عشق و فخر میورزند. اما حاکمان امروز ایران اینگونه اعتقادات یارسان را بر نمیتابند و سعی در آزار و اذیت و آسمیله نمودن آنها به هر شیوه ای دارند
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
پنجشنبه
۱۱ مهر ۱٣۹۲ -
٣ اکتبر ۲۰۱٣
طی سه ماه گذشته خودسوزی و به تبع آن مرگ سه تن از یارسانیان (پیروان دین یاری) موجب شد که گوش مردم ایران به ویژه رسانه های جمعی با نام یک اقلیت دینی چند میلیونی بنام یارسان (اهل حق) در ایران آشنا شود. اصول دوازدهم و سیزدهم همچنین اصل چهارده قانون اساسی ایران، پیروان دین یاری (یارسان) را جزو اقلیتهای رسمی برنشمرده و برای آنان حقی قائل نشده است.
همین امر باعث شده تا مأمورین و مسئولان نظام در آزار و اذیت یارسانیان از آزادی عمل بیشتری برخوردار باشند و هر آنگونه که باب میلشان است یارسانیان را آزار بدهند. در واقع به رسمیت شناخته نشدن دین یاری موجب شده که یارسانیان نه تنها از حقوق قانونی به عنوان اقلیت دینی (همچون داشتن حق خواندن کتابهای دینی خود، بجای خواندن اجباری کتابهای دینی مذهب شیعه در مدارس و دانشگاه، و یا حق داشتن نماینده در مجلس و... )محروم باشند، بلکه حقوق شهروندی عادی (همچون کسب جواز، استخدام دولتی و حتی حق تحصیل در صورت پافشاری بر یارسان بودن) نیز از آنان سلب گردیده است.
پیروان دین یاری در حالی که بزرگترین اقلیت دینی در ایران محسوب میشوند اما بسیاری از ایرانیان از وجودشان و آنچه بر آنها میگذرد بی اطلاعند و در دوره های مختلف تاریخی به خصوص در مناطقی که به صورت اقلیت زندگی کردهاند دچار تبعیض از جانب مسلمانان متعصب و همچنین حکومتها بوده و از زمان روی کار آمدن جمهوری اسلامی در ایران و به ویژه در زمان ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد یارسانیان شاهد تلخترین و سیاهترین دوران زندگی خود بودهاند.
اما با این حال این مردمان هیچ گاه حرکت نسنجیده ای نکرده و با حفظ اعتقادات و سنن خود، همیشه نظم و قانون حاکم را رعایت نمودهاند و در دفاع از آب و خاک این سرزمین همواره پیشگام بودهاند. دفاع جانانه یارسانیان در جنگ تحمیلی با رژیم بعثی به ویژه فداکاریها و رشادتهای یارسانیان در عملیات مرصاد گواه این امر است.
با این اوصاف علاوه بر محرومیتهای اجتماعی و ظلم مضاعف دینی، بارها شاهد حتک حرمت آنان در مطبوعات رسمی دولتی، خطبه های سخنرانی و موضعگیری های مسئولان دولتی بودهایم. توهین برخی روزنامه های سراسری به مردم یارسان و مرتد دانستن آنها همچنین سخنرانی تحریک کننده آیت الله خامنه ای در جمع مردم کرمانشاه شاهد این ادعا است.
در حالی که مدت زمان نه چندان زیادی از خودسوزی و مرگ سه تن از یارسانیان به نامهای نیمکرد طاهری و حسن رضوی در مقابل فرمانداری همدان و محمد قنبری در مقابل مجلس شورای اسلامی در تهران، در اعتراض به آزار و اذیت و توهین به اعتقادات یکی از هم دینیهایشان و پیروان دین یاری سپری نشده است، یکبار دیگر شاهد تکرار همین موضوع در زندانهای ایران بودیم.
هفته پیش یکی از پیروان دین یاری (یارسان، اهل حق) به نام صفر فرجی ۲۷ ساله ساکن هشتگرد شهرستان کرج که برای مدت ٣ روز بازداشت و به زندان منتقل شده بود، در زندان مورد آزار و اهانت مسئولین زندان قرار گرفته و با توسل به زور سبیل وی را میتراشند.
بنابه گزارش خبرگزاریهای حقوق بشری، آقای صفر فرجی اظهار نموده که ۴ مامور با زور و با نظارت مسئول زندان برای تحقیر وی و اهانت به اعتقاداتش دست به این عمل زدهاند. ظاهر وی هفته گذشته سه بار قصد داشته در برابر مجلس شورای اسلامی بدن خود را آتش بزند که اطرافیانش ممانعت کردهاند.
٣ ماه پیش نیز مسئولین زندان همدان در اقدامی مشابه به اعتقادات شخصی بنام کیومرث تمناک دست زده بودند که باعث اعتراضات گسترده و خودسوزی اعتراضی ٣ نفر از پیروان یاری شد.
شایان ذکر است که طی روزهای ۱۴ و ۱۵ خرداد دو شهروند پیرو آیین یاری به نامهای "حسن رضوی" و "نیکمرد طاهری" در اعتراض به هتک حرمت کیومرث تمناک شهروند یارسانی توسط مقامات امنیتی زندان همدان و همچنین توهین به آیین یاری اقدام به خود سوزی نمودند . نیکمرد طاهری ساعاتی پس از اقدام به خودسوزی جان خود را از دست داد و "حسن رضوی" نیز برای مداوا به بیمارستان مطهری تهران منتقل گردید که متأسفانه او نیز جان خود را از دست داد.
از سوی دیگر روز یکشنبه ۱۹ خرداد، و در پی فراخوان فعالین و پیروان آیین یاری نزدیک به دو هزار نفر از شهروندان یارسان در مقابل استانداری کرمانشاه تجمع کرده و به توهین مقامات قضایی و امنیتی به آیین یاری اعتراض کردند. همچنین بامداد روز ۵ مرداد، "محمد قنبری" یکی دیگر از پیروان آیین یاری در اعتراض به عدم رسیدگی مقامات جمهوری اسلامی در معرفی عاملان توهین به آیین یاری و عدم رسیدگی به مطالبات جامعه یارسان، در مقابل مجلس اقدام به خود سوزی کرده بود. وی پس از چند روز بر اثر شدت جراحات ناشی از سوختگی در بیمارستان مطهری تهران جان خود را از دست داد.
نمونه های توهین، اخراج یارسانیان از کار، آزار و اذیت دانش آموزان و سربازان یارسانی در مدارس و پادگانهای سربازی بسیار فراوان است که از میان آنان میتوان به اخراج اخیر آقای فرهاد منهویی گوراجوبی از اداره آموزش و پرورش اسلام آباد غرب به دلیل یارسانی بودن اشاره نمود. موارد اینگونه همچون آزار و اذیت یک سرباز ورزشکار و تحصیلکرده یارسانی و نتیجتاً اقدام به خودکشی در نتیجه دچار به بیماری روحی روانی ناشی از آزار و اذیتهای مسئولین پادگان بسیار است که اینجانب با تشکیل گروه" فعالین مدنی یارسان" و ملاقات حضوری و ارسال مستند موارد بسیاری از نقض حقوق یارسانیان را از سال ۲۰۱۱ در اختیار دکتر احمد شهید گزارشگر ویژه سازمان ملل قرار دادهام اما به دلیل زندگی کردن برخی از این افراد در ایران از ذکر نام و جزئیات آن خودداری میکنم.
حکومت اسلامی ایران با دادن القاب شیطان پرست و علی الهی و... چنان سعی در کافر و نجس نشان دادن یارسانیان دارد که بسیاری از مسلمانان در داخل ایران حاضر به اجاره دادن خانه خود به مستاجرین یارسانی نیستند و از معاشرت و ازدواج با یارسانیان به شدت پرهیز خواهند کرد.
نگارنده مقاله خود شاهد بودم که در یک مورد صاحب خانه ای پس از سه سال اجاره دادن ندانسته واحدی از ساختمانش به یک یارسانی ، پس از فهمیدن این موضوع بلافاصله مستأجر یارسانی صاحب زن و بچه خردسال را از خانهاش اخراج و قرارداد را فسخ نمود و پس از آن کل آن واحد ساختمانی را شسته و ضد عفونی کرده و از نو اقدام به سفیدکاری و .... ساختمان نمود.
«جعل هویت ستمی که در قرن ۲۱ بر مردم یارسان روا داشته شده»
همانطور که عنوان شد با توجه به اینکه در قانون اساسی ایران این اقلیت دینی به رسمیت شناخته نشده، یارسانیان صدمات جبران ناپذیری در طول ٣٣ سال اخیر و مخصوص از زمان روی کار آمدن دولت آقای احمدی نژاد متوجه شدهاند.
مردمان یارسان از بدو تولد به جعل هویت اجباری خود محکوم هستند چرا که در قانون اساسی هیچگونه حقی برای آنها مشمول شمرده نشده است. بر همین اساس یارسانیان در جامعه، مدرسه، دانشگاه، پادگانهای سربازی و مراکز دولتی و استخدامی حتی در هنگان معامله و عقد ازدواج همیشه و همواره بناچار مجبور به گفتن هویت دروغین اسلام شیعی برای خود میشوند چرا که در صورت عنوان نمودن باور دینی خود، از تمام حقوق و مزایای شهروندی محروم خواهند شد.
دین یاری، دینی کاملاً مستقل از ادیان ابراهیمی و سایرین، با باورها و آیینهای خاص خود است که در شکل کنونی اش در حدود قرن هفتم هجری توسط سلطان سهاک (سان سهاک یا سلطان اسحاق نیز گفته میشود)در منطقه اورامان/هورامان کردستان آشکار شده است.
با پذیرش این واقعیت که دین یاری خاستگاه کردی دارد، اما در گذر زمان بین ترکها، فارسها و لرها هم پیروانی یافته است. متون مقدسش که «کلام» و در مجموعه ای بنام " دفتر" نامیده شده و به زبان کردی گورانی است، اما پیروان ترک زبان و ...، آن را به زبان خود هم ترجمه کردهاند و در مراسم یارسان، این متون مقدس همراه با نوای مقامات حقانی تنبور، به زبان کردی یا ترکی و ... در جم خانه (محل عبادت یارسانیان) و مکانهای زیارتی خوانده میشود.
یارسانیان به الوهیت (انسان خدایی)، گردش روح (دونادون) یعنی زاده شدن انسان در کالبدی تازه پس از مرگ تا نهایتاً هزار و یک دون (جامه و دوره) اعتقاد دارند، در سال سه روز در موعد مشخصی در چله زمستان کردی روزه میگیرند (یارسانیان تقویم و گاه شمار کردی گرمسیری مختص به خود دارند) و از جمله سنتهای مهم این دین این است که مردان نباید سبیلهای خود را کوتاه کنند. همین سنت، باعث شناسایی یارسان و دستاویزی برای آزار و اذیت آنان میشود.
از نکات جالب توجه این دین، قائل شدن ذات برای بزرگان علم و ادب و حاکمان و دانشمندان این سرزمین است.
در دفتر «دیوان گوره (دیوان بزرگ و به اعتقاد برخی دادگاه بزرگ) که در برخی مناطق به آن دفتر «سرانجام»میگویند، ذات مهمانانی همچون شاه فضل، شاه خوشین، بابا ناعوث، بهلول، سلطان صحاک و پیامبرانی چون حضرت زرتشت، حضرت موسی، حضرت عیسی، سلیمان و علی ... و بزرگان و شاهانی مثل کیخسرو کیانی، خسروپرویز، شاه جمشید، فریدون، ایرج، سیاوش و... عشاق و پهلوانانی همچون رستم، گودرز، کاوه آهنگر، فرهاد و شیرین و... دانشمندانی همچون، لقمان، ارسطو، .... شاعران و عارفانی مثل مولانا رومی، باربد و نکیسا، بابا طاهر عریان، فردوسی، منصور حلاج، پیر شاهو و... دارای ذات یا فرّ ایزدی بودهاند که هر یک از این ذات مهمانها به واسطه تجلی ذات خداوندگار یا هفت تن برانگیخته شدهاند.
از اینرو یارسانیان خود را عاشقان و میراث داران راستین این سرزمین میدانند و به بزرگان و تاریخ و اعتقادات خود عشق و فخر میورزند. اما حاکمان امروز ایران اینگونه اعتقادات یارسان را بر نمیتابند و سعی در آزار و اذیت و آسمیله نمودن آنها به هر شیوه ای دارند.
خاستگاه اصلی و تاریخی یارسان، منطقه اورامان و پس از آن دالاهو در کرمانشاه است که بخشی از هورامان در ایران و بخشی در عراق قرار دارد اما طی قرنها، پیروان این دین در جغرافیای وسیعتری در غرب ایران (به ویژه در منطقه گوران و صحنه کرمانشاه)، شرق و شمال عراق و بخشهایی از قفقاز سکنی گزیدهاند و همچنین بر اثر کوچهای اجباری و مهاجرت، بسیاری از آنان در مناطق مختلف ایران همچون شیراز، همدان، تهران، آذربایجان، قزوین، زنجان، ساوه، سمنان و... پراکنده شدهاند. اتحاد، یکپارچگی و یکدستی یارسان با وجود تنوع نژادی و زبانی در عین پراکندگی جغرافیای میتواند مدل و درسی برای اتحاد و همزیستی مسالمت آمیز همه ایرانیان باشد.
فیروز یوسفی؛ فعال حقوق بشر
|