بحث هائی پیرامون سازمان، حزب و الگوهای حزبی (۱)
تزهائی پیرامون مقوله سازمان
بهروز خلیق
•
انقلاب تکنولوژی اطلاعاتی و ارتباطی، تاثیرات خود را بر مقوله سازمان و سازماندهی به طول کلی و از جمله احزاب سیاسی، ساختار و مناسبات درونی آن گذاشته و زمینه را برای دگرگونی امر سازماندهی تولید، اداره کشور و احزاب کلاسیک و شکل گیری الگوهای جدیدی از سازمان و حزب را فراهم آورده است
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
آدينه
۱۹ مهر ۱٣۹۲ -
۱۱ اکتبر ۲۰۱٣
در آغاز هزاره سوم میلادی، زندگی اجتماعی در حال دگرگونی است. انقلاب تکنولوژی اطلاعاتی و ارتباطی با سرعتی شتابان در کار شکل دهی دوباره بنیان مادی جامعه انسانی است.
انقلاب تکنولوژی اطلاعاتی و ارتباطی، تاثیرات خود را بر مقوله سازمان و سازماندهی به طول کلی و از جمله احزاب سیاسی، ساختار و مناسبات درونی آن گذاشته و زمینه را برای دگرگونی امر سازماندهی تولید، اداره کشور و احزاب کلاسیک و شکل گیری الگوهای جدیدی از سازمان و حزب را فراهم آورده است.
در این مطلب به رابطه تکنولوژی و سازمان، تکنولوژی اطلاعاتی و مقوله سازمان و جامعه شبکه ای به صورت تزوار پرداخته شده است. در مطلب بعدی به تاثیرات تکنولوژی اطلاعاتی در احزاب سیاسی، تغییرات در ساختار و مناسبات درونی آن پرداخته خواهد شد. الگوهای حزبی یکی از موضوعات در دستور کنفرانس نوامبر ۲۰۱٣ پروژه شکل دهی تشکل بزرگ چپ می باشد.
تکنولوژی و مقوله سازمان
* تحول در تکنولوژی بستر ساز تحولات اجتماعی است. مارکس نخستین کسی بود که به این امر مهم یعنی رابطه بین تحولات اجتماعی و تکنولوژی توجه کرد. از نگاه او تحول از دنیای پیش مدرن به دنیای مدرن، از سنت به مدرنیته، پایه هایش را در تحول در تکنولوژی پیدا می کند. اگرآسیاب دستی فئودال ها را با خود به همراه آورد، آسیاب بخاری سرمایه دار صنعتی را در پی داشت (کارل مارکس، فقر فلسفه: پاسخ به فلسفه فقر پرودون).
*بین تکنولوژی و سازمان و سازماندهی، رابطه تنگاتنگی وجود دارد. تحول در تکنولوژی در امر سازمان و سازماندهی تاثیر می گذارد و مدل سازمان سازگار با خود را در تولید، در اداره کشور و در احزاب سیاسی پدید می آورد.
* اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم دوره مهمی در تاریخ تکنولوژی بوده است. در این دوره صنایع سنگین با پیشرفت تکنولوژی پا به حیات گذاشتند. اداره صنایع سنگین، سازمان متناسب با آن را می طلبید. برای اداره صنایع سنگین مدیران نیاز به سیستمی داشتند که جزئیات تولید هر بخش و روابط بخش های گوناگون تولید از قبل تعریف و برنامه ریزی شده باشد. پیدایش سیستم هرمی (سیستم هیرارشیک) در اداره صنایع نتیجه منطقی چنین نیازی است. سیستم هرمی نه تنها در صنایع سنگین، بلکه تقریبا به سایر بخش های اقتصاد چون بخش خدمات هم تسری پیدا کرد.
* در نیمه اول قرن بیستم تکنولوژی "ماشین سازی" حاکم بر ساختار تولید بود. تحت تاثیر تکنولوژی "ماشین سازی"، طراحان سازمانی و مدیران موسسات، سازمان های خود را همانند ماشینی می دیدند که از بخش های گوناگون ولی بهم پیوسته ای تشکل شده و هر بخش نقش دقیق و از پیش تعیین شده ای در مجموعه تولید بازی می کند. ساختار تشکیلات و مدیریت بر مبنای نیازمندی به برنامه ریزی تمامی فعالیت های این بخش ها و چگونگی هم آهنگ کردن در تولید کالاهای نهائی، طراحی می شد. برای اجرای چنین برنامه ای، سازمان ها نیازمند برقراری و گسترش بوروکراسی می شدند. در همین ارتباط سازمان های تولیدی به بوروکراسی ها مبدل شدند و مدل تشکیلات هرمی، پارادایم سازماندهی در عصر صنعت گردید.
* پارادایم هرمی سازماندهی به عرصه تولید و به دنیای سرمایه داری محدود نماند و به "سوسیالیسم عملا موجود" و به کشورهای که در آنها احزاب سوسیال دمکرات دولت را به دست گرفتند، تسری پیدا کرد. در این کشورها پارادایم سازمان هرمی، هم در عرصه تولید و هم در اداره کشور حاکم گردید.
مدل سازمان هرمی و امر دمکراسی
* مدل هرمی دارای مشخصه های معینی است که آن را از سایر مدل ها متمایز می سازد. مدل هرمی یا عمودی یا هیرارشیک، در هر حال "پائین" و "بالا" دارد و لایه های میانی آندو را بهم پیوند می دهند. این مدل در "پائین" گسترده و در "بالا" متمرکز است و همانند هرم از سمت پائین به بالا از حجم آن کاسته می شود و بر تمرکز آن افزوده می گردد. اما حد تمرکز در بالا می تواند متفاوت باشد. سانترالیسم در حکومت های مستبد و احزاب سانترالیستی فوق العاده بالا است و در کشورهای دمکراتیک و احزاب دمکراتیک، سانترالیسم در درجات پائین تری قرار دارد. هم حکومت های دمکراتیک از مدل سازماندهی هرمی در اداره کشور بهره می گیرند و هم رژیم های مستبد.
* مدل سازمانی به خودی خود نه دمکراتیک است و نه ضددمکراتیک. یک سازمان می تواند به صورت دمکراتیک اداره شود و هم به صورت غیردمکراتیک و مستبدانه. مدل سازمان هرمی هم ظرفیت پذیرش مناسبات و ساختار دمکراتیک را دارد و هم سانترالیستی و مستبدانه. هم شامل سیستم فوق العاده متمرکز فرماندهی در سازمان های نظامی می شود و هم در برگیرنده ساختار احزاب دمکراتیک.
* هر مدل سازمان با نوعی از دمکراسی سازگاری بیشتری نشان می دهد. مدل هرمی با دمکراسی نمایندگی انطباق بیشتری دارد و از ظرفیت کمتری برای پذیرش دمکراسی مشارکتی و مستقیم برخوردار است. در حالیکه مدل شبکه ای از ظرفیت بیشتری برای پذیرش دمکراسی مشارکتی و مستقیم برخوردار است.
تکنولوژی اطلاعاتی و امر سازمان
* تکنولوزی اطلاعاتی اثرات شگرفی بر تولید و ساختار سازمانی گذاشته است. مدل تولید انبوه و مدل هرمی در حال دگرگونی است. ما در حال گذر از تولید انبوه و فوردیسم به تولید انعطاف پذیر و پست فوردیسم و گذر از مدل هرمی به مدل شبکه ای هستیم. مدل هرمی با تولید انبوه و سیستم فوردیسم انطباق داشت.
* مدل تولید انبوه براساس افزایش بهره وری استوار بود که از طریق صرفه جوئی در هزینه ها به واسطه تولید در مقیاس کلان و بر مبنای فرآیند تولید مکانیزه با استفاده از زنجیره تولید یک محصول استاندارد در شرایط کنترل بازار بزرگ توسط یک شکل سازمانی خاص به وجود می آمد. این شکل سازماندهی برپایه اصول یکپارچه شدن عمودی و تقسیم کار نهادینه اجتماعی و فنی سازماندهی شده است. این اصول در روش های مدیریتی موسوم به "تیلوریسم" و "سازماندهی علمی کار" مندرج است که به عنوان دستور العمل توسط هنری فورد و لنین انتخاب شده بود.
* اما "هنگامیکه کمیت و کیفیت تقاضا در دهه های پایانی قرن بیستم غیرقابل پیش بینی شد، زمانی که بازارهای جهانی متنوع تر و لذا مهار آنها دشوارتر گردید و موقعی که آهنگ تحول تکنولوژیک، تجهیزات تک منظوره را از دور خارج کرد، نظام تولیدی انبوه چنان انعطاف ناپذیر و پرهزینه شد که سازگاری با اقتصاد نوین نداشت. پاسخ به نظام انعطاف ناپذیر، نظام انعطاف پذیر بود. نظام های تولیدی انعطاف پذیر در حجم بالا ـ که به واسطه تولید در مقیاس کلان سبب کاهش هزینه ها می شود ـ و نظامهای تولید سفارشی و قابل برنامه ریزی مجدد از حیث تنوع، قدرت رقابت را بالا می برد." ("عصر اطلاعات، ظهور جامعه شبکه ای" نوشته مانوئل کاستلز).
* اگر "در قرن پیش تحت تاثیر فناوری ماشین سازی، مدل های بوروکراتیک پارادایم حاکم بر سازمان دهی بود. در عصر فراصنعت و تحت تاثیر فناوری اطلاعاتی، سازمان ها برای دریافت اطلاعات نو، پردازش آن، تبدیل آن به دانش و پخش آن دربدنه خود به نیروی انسانی خلاق و پر دانش و ساختارهائی از اساس متفاوت نیازمند هستند". (به نقل از: فناوری، مدرنیته و چالش سازماندهی نوشته نادر اسکوئی)
* شرکت های بزرگ به لحاظ ساختار هرمی با بحران روبروند. شرکت های متوسط و کوچک اشکالی از سازماندهی را ارائه می دهند که با نظام تولید انعطاف پذیر اقتصاد اطلاعاتی سازگار است. شرکت های متوسط و کوچک به عنوان پیمانکاران فرعی که از نیروی حیات و انعطاف پذیری بیشتری برخوردارند توسط شرکت های بزرگ به کار گرفته می شوند.
* مدل هرمی شرکتی سنتی در خصوص سازماندهی با بحران روبرو است. مدلی که متکی به ساختار عمودی و مدیریت سلسله مراتبی است. شرکت های بزرگ به همین خاطر مدل سازمانی خود را دگرگون می سازند. این دگرگونی در اصل گذر از ساختار عمودی به شرکت افقی است. شرکت افقی با هفت گرایش عمده مشخص می شود: سازماندهی حول محور فرآیند تولید، نه بر حسب وظایف؛ سلسله مراتب ساده، مدیریت گروهی؛ سنجش عملکرد بر اساس رضایت مشتری؛ اعطای پاداش ها بر اساس عملکرد گروهی؛ به حداکثر رساندن تماس ها با فروشندگان و مشتریان؛ اطلاعات، آموزش و بازآموزی کارکنان در همه سطوح.
* سیستم شبکه سازی و یا تلفیقی از سیستم شبکه و هرمی به شیوه سازماندهی شرکت ها تبدیل می شود. اکنون مدل شبکه چند وجهی که در شرکتهای کوچک و متوسط به کار می رود و مدل اعطای پروانه تولید ـ پیمانکاری فرعی تحت نظارت شرکت مادر در حال رواج است.
* شرکتهای کوچک و متوسط غالبا تحت کنترل پیمانکاری فرعی یا سلطه مالی ـ تکنولوژیکی شرکت های بزرگ قرار دارند. با این همه، این شرکت ها غالبا در برقراری روابط شبکه ای با چند شرکت بزرگ یا دیگر شرکت های کوچک و متوسط، یافتن جای پای محکم در بازار و پیمان همکاری مشترک، ابتکار عمل را در دست دارند (نمونه کلاسیک نواحی صنعتی ایتالیا و شرکتهای تولیدی هنگ کنگ).
* در عرصه مدیریت "تویوتیسم" که با نظام تولیدی انعطاف پذیر سازگاری بیشتری دارد، در مقابل "فوردیسم" قرار گرفته است. "تویوتیسم" شیوه مدیریت ژاپنی ها است که بر همکاری مدیریت ـ کارگر، نیروی کار چند پیشه و کنترل کامل کیفیت است.
* تکنولوزی اطلاعاتی بر ساختار سازمانی اثرات شگرفی گذاشته است:
ـ کاهش ارتفاع هرم سازمان
تکنولوزی اطلاعاتی موجب شده است که بسیاری از سازمان ها از سطوح متعدد سازمانی بکاهند.
ـ تمرکز یا عدم تمرکز بیشتر
کابرد تکنولوژی اطلاعاتی می تواند موجب تمرکز یا عدم تمرکز مدیریت در سازمان شود. مدیرانی که می خواهند سیستم تصمیم گیری خود را متمرکز نمایند، می توانند از این تکنولوژی استفاده کنند تا اطلاعات بیشتری گرد آورند و تصمیمات بیشتری بگیرند که این اغلب مسئولیت بیشتری در پی خواهند داشت. از سوی دیگر مدیرانی که بخواهند سیستم مدیریت خود را نامتمرکز کنند میتوانند با بکارگیری این تکنولوژی، اطلاعات بیشتری را در اختیار کارکنان و اعضای سازمان قرار دهند و بر میزان مشارکت آنها در تصمیم گیریها و استقلا و خودمختاری آنان بیفزایند.
ـ ارتقاء سطح هماهنگی
یکی از بزرگترین دستآوردهای تکنولوژی اطلاعاتی این است که مدیران حتی زمانی که دفاتر یا فروشگاه ها در نقاط مختلف دنیا پراکنده اند می توانند با یکدیگر ارتباط بیشتری برقرار کنند. سه روش حاصل از کاربرد این تکنولوژی (یعنی سیستم پیام دهنده الکترونیکی، سیستم اطلاعاتی مدیران اجرائی و تشکیل میزگرد از راه دور) مدیران را قادر ساخته است که تا با یکدیگر ارتباط برقرار کنند و از فعالیت و نتایج کار یکدیگر آگاه شوند. سیستم کانال های ارتباطی این امکان را بوجود آورده که مدیران بتوانند با استفاده از آن بصورت یک گروه در آیند و دارای رفتار یک گروه شوند.
جامعه شبکه ای
* "فناوری اطلاعاتی و مکانیزم پردازش اطلاعات و تولید دانش در این دنیای نو، پارادایم های قدیم سازماندهی را به زیر سئوال برده است و انسان ها در حال سازماندهی نوین جامعه و تشکل های خود منطبق با خصلت های فناوری اطلاعاتی هستند. روابط شبکه ای، و جوامع شبکه ای، پاسخ به نیازهای سازماندهی انسان ها در دهه نخستین قرن جدید است. خصلت اصلی این شبکه های نوین قابلیت اصلاح پذیری و تحول آنهاست. پردازش اطلاعات نو در درون این شبکه ها به گونه ای است که به دانش سازمانی منجر می شود و دانش نو فعالیت شبکه را بطور متداوم متحول می کند." (همان منبع)
* "اقتصاد متکی بر شبکه ها اقتصاد عصر اطلاعاتی است. ساختارهای کهن در سازمان دادن فعالیت اقتصادی انسان ها و جوامع در حال شکسته شدن هستند. در این دنیای نو، شبکه های نوین مانند واحدهای بهم پیوسته ای هستند که فعالیت های اقتصادی خود را از همان روز اول در مقیاس جهانی و در زمان واقعی سازمان می دهند. خصلت گلوبال اقتصاد نو از درون این شبکه ها بیرون می آید. شبکه های نوین امروزه در سراسر دنیا و با سرعت در حال شکل گیری هستند. ازطریق این شبکه ها، مراکزفراصنعتی، بازاراها و شهروندان زیر پوشش اقتصاد گلوبال در نقاط گوناگون جهان به یکدیگر متصل شده اند و این روزها شاهد کارکرد چرخه تولید و ایجاد سود در شبکه گلوبال هستیم." (همان منبع)
* شبکه ها ماده بنیادینی هستند که سازمان های جدید از آنها ساخته می شوند یا در آینده ساخته خواهند شد. شبکه ها به دلیل اتکای شان به قدرت اطلاع رسانی که در الگوی جدید تکنولوژی فراهم شده است قادر به تشکیل و گسترش در سراسر خیابان های اصلی و پس کوچه های اقتصاد جهانی، اداره کشورها و احزاب سیاسی هستند.
* بررسی ساختارهای اجتماعی نوظهور در حوزه های مختلف فعالیت بشر، ما را به نتیجه ای فراگیر رهنمون می سازد: به عنوان روندی تاریخی، کارکردها و فرآیندهای مسلط در عصر اطلاعات هر روز بیش از پیش پیرامون شبکه ها سازمان می یابند. شبکه ها ساختار اجتماعی جدید ما را تشکیل می دهند و گسترش منطق شبکه ای تغییرات چشمگیری در عملیات و نتایج فرآیندهای تولید، قدرت و فرهنگ ایجاد می کند. الگوی شبکه ای سازمان اجتماعی جدید نیست و نمونه های آن را می توان در سازماندهی برخی گروه های اجتماعی دید. از جمله در سازماندهی روحانیت شیعه در ایران در قبل از انقلاب (بعد از انقلاب به جهت دخالت حکومت تغییراتی در ساختار آن به وجود آمده است). اما تکنولوژی اطلاعاتی و ارتباطی، بنیان مادی گسترش فراگیر شبکه را در سرتاسر ساختار اجتماعی فراهم می آورد.
مفهوم شبکه
* شبکه همانند تور ماهی گیری مجموعه ای از نقاط اتصال یا گره های بهم پیوسته است. نوع اتصال و گره، مشخصا به نوع شبکه مورد نظر بستگی دارد. شبکه جریان مالی جهانی از نقاط اتصال بازارهای بورس و مراکز خدمات جانبی پیشرفته آن تشکیل شده است. در شبکه سیاسی حاکم بر اتحادیه اروپا، شوراهای ملی وزیران و کارگزاران بلند پایه اروپائی نقاط اتصال محسوب می شوند. نمونه بارز و برجسته شبکه، باندهای قاچاق بین المللی هستند. نقاط اتصال آن ها، مزارع کوکائین و خشخاش، آزمایشگاه های پنهان، بندرهای فرود مخفی، گروه های خیابانی و نهادهای مالی تطهیر پول های کثیف در شبکه های قاچاق مواد مخدر هستند که در اقتصادها، جوامع و دولت ها در سرتاسر جهان نفوذ کرده اند.
* شبکه ها ساختارهائی باز بوده و می توانند بدون محدودیت گسترش یابند و نقاط جدیدی را در درون خود پذیرا شوند. یک ساختار اجتماعی مبتنی بر شبکه، سیستم بسیار پویائی است که بدون اینکه توازن آن با تهدیدی روبرو شوند توانائی نوآوری دارد. شبکه ها سازمانی مناسب برای فعالیت در حوزه های مختلف اجتماعی اند: اقتصاد سرمایه داری که مبتنی برنوآوری، جهانی شدن و تراکم غیرمتمرکز است، اتحادیه های منطقه ای نظیر اتحادیه اروپا، باندهای قاچاق مواد مخدر، احزاب سیاسی و نهادهای مدنی.
منابع و ماخذ:
* کتاب سه جلدی "عصر اطلاعات، ظهور جامعه شبکه ای" نوشته مانوئل کاستلز
* مقالات آقایان نادر اسکوئی و رضا سیاوشی
|