سهم ما خاورانی ها از دولت تدبیر و امید! - ف. تابان

نظرات دیگران
  
    از : peerooz

عنوان : زندگی چون گل سرخیست . پر از خار . پر از برگ. پر از عطر لطیف...
نمیدانم این شعر از کیست ( سپهری؟), ولی منظور را بخوبی بیان میکند:

یادمان باشد اگر گل چیدیم
عطر و برگ و گل و خار همه همسایه دیوار به دیوار همند.

اگر سانسور شدید کامنت ها مطلوب باشد ، جمهوری اسلامی, گلزار جهان خواهد بود.
۵۷۹۰۴ - تاریخ انتشار : ۲۵ مهر ۱٣۹۲       

    از : صادق شکیب

عنوان : توضیح
peeroozعزیز من اصلا منظورم این نبود که نویسنده نباید به نظرات ابرازی مخاطب اهمیت ندهد . که اصلا از رسالت یک نویسنده همانا توجه به نظر مخاطب است . بلکه قصدم ترسیم خط فاصل بین مخاطب و عناصر مزه پران است . که به اولی باید اهمیت داد و به دومی بی اعتنایی . به گمانم توانسته باشم منظورم را برسانم .
۵۷۹۰۱ - تاریخ انتشار : ۲۴ مهر ۱٣۹۲       

    از : peerooz

عنوان : ادامه،
واعظی که از منبر فرو آمده و مجلس را ترک میکند، یا فریاد های مستمعین را نمیشنود و یا برایش اهمیتی ندارد که بشنود. ایشان در عالم دیکتاتوری کوچک خود حرف آخر را زده و برای او مساله حل شده است. بدین ترتیب بدون تبادل نظر و احیانا نتیجه گیری هرکس فریاد خود را میزند.
۵۷٨۹۰ - تاریخ انتشار : ۲٣ مهر ۱٣۹۲       

    از : peerooz

عنوان : سربلندم من دوچشم من بلند - بینش عالی امان است از گزند. مثنوی: داستان استر و شتر
جناب شکیب،
نویسنده از زاویه خود به موضوع مینگرد و دیگری از زاویه خود. برای رانندگی دو دیده لازم است تا عمق را درک کند و برای موضوعات دیگر بیش از دو زاویه. در دمکراسی، دو مجلس و در هر مجلس ده ها نظر وجود دارد که جمع این زاویه ها موضوع را حلاجی مینماید. تنها در دیکتاتوری هاست که نظر رهبر برای حل مساله کافیست.
۵۷٨٨۹ - تاریخ انتشار : ۲٣ مهر ۱٣۹۲       

    از : صادق شکیب

عنوان : پرسش از peerooz
صمیمانه بگویم متوجه منظورتان نشدم آیا موافق این هستید که نویسنده نباید وقتش را صرف پاسخ به کامنت گذارانی نماید که ای بسا خودشان هم نمی دانند چه می گویند یا به هزار دلیل بی دلیل می خواهند مزه پرانی نمایند . در این مورد مشخص آقای تابان یکسری مسائلی را صریح و شفاف مطرح کرده اند . فردی آمده با یک عنوان اهانت آمیز اتهاماتی به ایشان زده . خوب چه لزومی دارد . جناب تابان توضیحی پیرامون آن بدهند .
۵۷٨٨۲ - تاریخ انتشار : ۲٣ مهر ۱٣۹۲       

    از : peerooz

عنوان : " کامنت گذاشتن نویسنده درست نیست ."
جناب شکیب،
فرمودید " کامنت گذاشتن نویسنده درست نیست .".
بنظر من تنها جایی که کامنت گذاشتن " [نویسنده] درست نیست " بر منبر است که " هر چه میخواهد دل تنگش" میگوید و میرود و به هیچ " خس و خاشاکی " هم بدهکار نیست. از این رقم " واعظان " در اخبار روز هم کم نداریم.
۵۷٨۷٣ - تاریخ انتشار : ۲٣ مهر ۱٣۹۲       

    از : صادق شکیب

عنوان : پیشنهاد
آقا یا خانم توهمات تغییر بنده اصلا نمی خواهم از جناب تابان دفاع نمایم ولی ایشان در کجا و کدامین نوشته آن مواردی که شما به وی نسبت داده اید گفته اند . نظر شما متاسفانه نظر نیست اتهام است . لطفا مرحمت نمایید تا به کنه موضوعی پی نبرده اید سکوت نمایید . ضمنا از جناب تابان هم انتقادی دارم . عزیزم کامنت گذاشتن نویسنده درست نیست . خواننده خود با خواندن مطلب و نگاه به نظر کامنت گذار متوجه موضوع می شود . به نظر من نویسنده در این موارد نباید وارد بحث شود . شما نظرتان را در مقاله گفته اید . خواننده آن قدر درک دارد تا بداند کامنت گذارانی چون توهمات تغییر منظورشان چیست .
۵۷٨۷۱ - تاریخ انتشار : ۲٣ مهر ۱٣۹۲       

    از : ف. تابان

عنوان : گنه کرد در بلخ...
این دو کامنت آقای کمال حسینی و توهمات تغییر هر چند از دو سمت مختلف نوشته شده اما تشابه جالبی در آن ها وجود دارد. توهم تغییر مرا به خاطر این که عده ای شعار «تغییر رفتار رهبری» می دهند به پای میز محاکمه کشانده و آقای کمال حسینی می خواهد اعدام های سال ۶۷ را با خشونت «مخالفان حکومت» توجیه کند.

آقا و یا خانم توهم تغییر. شما اگر با کسی یا کسانی مساله دارید بروید یقه ی همان ها را بگیرید. مرا چه به «تغییر رفتار رهبری» و «خط مشی اصلاح طلبی»... من فقط مسئول گفته ها و نوشته های خودم هستم.

آقای کمال حسینی! سخنرانی من همان گفتمانی را مورد نقد قرار می دهد که شما اینجا به عنوان مدافع آن نظر می گذارید. من در مورد موضوع خشونت سخنرانی نکردم و قرار نبود سخنرانی کنم. خوشحالم که این کامنت شما نشان می دهد من روی هوا صحبت نکرده ام و حریف خیالی را مورد نقد قرار نداده ام. شما یک نمونه از آن چه که من در این مقاله نقد کردم را پیش روی خواننده گذاشته اید. یک نمونه از این که چطور خشونت دولتی و کشتار بیش چهار هزار انسان زندانی و اسیر توجیه می شود. از این نمونه ها البته زیاد است.
۵۷٨۶۰ - تاریخ انتشار : ۲۲ مهر ۱٣۹۲       

    از : کمال حسینی

عنوان : داد خواهی قربانیان خشونت
من در رابطه با سمینارگردانندگان اخبار روز کامنتی گذاشتم که چاپ نشد ، اگر به دست شما رسیده باشد و چاپ نکرده اید به چاپ این کامنت هم امیدی نیست ، هنوز ناامید نشده ام .....سنگ مفت ، گنجشگ هم مفت ..........فقط امیدوارم که در اخبار روز اداره ممیزی برای حذف کامنت هایی که "توهین به مقدسات " تعبیر می شوند تشکیل نشده باشد !!!!!!!!!!!!
اگر آقای تابان به دنبال انتقام نیست و می خواهد خشونت و عوامل خشونت را ریشه یابی و شنا سایی کند چرا از خشونت مخالفان حکومت در ۳۴ سال گذشته سخن نمی گوید ؟ چرا ایشان از کشتار بیش از ۷۰ نفر از سران حکومت در دفتر حزب جمهوری اسلامی چیزی نمی گوید ، کشتار صد ها و یا شاید هزاران بسیجی نوجوان و احساساتی به دست مخالفان حکومت در خیابان های تهران و شهر های کردستان و ترکمن صحرا به اتهام "مزدوران رژیم "چه می شود ؟ نگویید خشونت مخالفان در واکنش به خشونت حکومت بوده است پس موجه است ، خشونت سازمانهای سیاسی بر علیه رفقای سازمانی خودشان چه میشود ؟ قبول دارید که برخی از اعضای مجاهدین و چریک ها به دستور رهبران این سازمانها به قتل رسیدند ؟ اینها خشونت نیست ؟ من قصد یکی دانستن مسولیت مخالفان و حکومت در رابطه با کشتار ۶۷ را ندارم همیشه گفته ام که مسولیت اصلی آن کشتار به عهده حکومت است ولی بر این باورم که پدیده خشونت در ایران ۳۴ سال پیش آغاز نشد ،در دوران شاه سابق و پدرش و شاهان پیش از آنها هم ما با معضل خشونت روبرو بودیم خشونتی که سازمانهای مخالف حکومت هم به آن آلوده شده بودند .
آقای تابان ، من و شما چه بخواهیم و چه نخواهیم ، چه تبلیغ کنیم و چه نکنیم در ایران دموکراتیک فردا پرونده مهم کشتار ۶۷ دوباره و بطور اتوماتیک باز خواهد شد ، در ایران دموکراتیک فردا پرونده کشتار رهبران حکومت به دست تروریست ها در دفتر حزب جمهوری اسلامی و دیگر قربانیان خشونت مخالفان حکومت هم گشوده خواهد شد ، من گاهی وقت ها شک میکنم که نکند رهبران مخالفان آگاهانه از پرداختن به نقش خود در ترویج خشونت در ۳۴ سال گذشته پرهیز می کنند ، آیا در ایران دموکراتیک فردا آنها نگران دادگاهی شدن خود هم هستند ؟ اگر بطور جدی به دنبال دادخواهی کشتار ۶۷ هستید به مقوله خشونت بی طرفانه بنگرید ، خشونت بد و خشونت خوب نداریم ، خشونت خشونت است و بد ، فرقی نمی کند از طرف چه کسی صورت گرفته باشد .
۵۷٨۵٣ - تاریخ انتشار : ۲۲ مهر ۱٣۹۲       

    از : توهمات تغییر

عنوان : توهمات تغییر
اقای تابان
شما نوشته اید:ما برای دادخواهی احتیآج به کمی هوای آزاد و شرایطی مساعد برای حرف زدن داریم و این شرایط را به وجود خواهیم آورد....با خط مشی کجدار و مریض فعلی در بر همان پاشنه ۳۴ سال گذشته خواهد چرخید.پور محمدی محصول خط مشی اصلاح طلبی شماها اصلاح طلبان است. فضای غالب سیاسی فعلی در داخل و خارج در خدمت جمهوری اسلامی است. لحن ناامید شما موید این واقیت است که اپوزیسیون درمانده و وامانده است. متاسفانه بدون اینکه بخواهید و یا بدانید به امید تغییر رفتار رهبری سالهای دیگری را در این فضای خیالی و توهم بسر خواهید برد.
۵۷٨۴٨ - تاریخ انتشار : ۲۱ مهر ۱٣۹۲