بزرگداشت کشته شدگان سال ۶۷ در شهر کلن - اخبار روز

نظرات دیگران
  
    از : پ پیمان

عنوان : خاوران بمثابه سندی از بی نهایت جنایت حکومت اسلامی و نمونه ای که کشتار دگراندیشی فراموش شدنی نیست
با سپاس از دوستان برگزار کننده کشته شدگان سال ۶۷ درکلن که خود نشانه ای است که حداقل بخشهائی از مردم نه تنها این حادثه و صدها حادثه شوم دیگر که حاکمان حکومت الهی آفریدند و هنوز هم می آفرینند فراموش نشده که آرام ارام شعله می گیرد و شعله هایش تا بیکران گسترده می شود.

دوستان عزیز برای اولین بار است که سخنرانان از زوایای دیگری به قتل عام انسانهای دگراندیش نگریسته اند و ضمن محکوم کردن خشونت از جانب هرکس خواهان ایستادگی در مقابل جانیانی که بی رحمانه جان انسان های آزادیخواه را که حرفی برای گفتن داشتند، گرفتند و خواستند که با این روش های قرون وسطائی حاکمیت الهی خویش را بر جان و روان مردم حاکم کنند. اما روند روشنگری و آزادیخواهی و دفاع از حیات انسانی و حتی حیات همه موجودات زنده بر روی کره زمین آرام آرام رشد می کند و نگرانی نسل آزادیخواه امروز را که مبادا قتل های دسته جمعی سال ۶۷ و بهتر بگوئیم، همه ی قتلهای دوران حکومت کشتار به امامت روح اله خمینی و پس از آن شاگردان با وفایش ادامه یافته است نه تنها فراموش نخواهد شد که در حافظه مردم باقی می ماند و این ترس حولناکی است که رژیم الهی در ایران حاکم کرده و مردم نگران اند. خانواده من چند تن عزیزان خود را از دست داده است . در حقیقت رژیم اسلامی چون راهزنانی آنها را ربود و با جمعی دیگر جانشان را گرفت و از ترس به خانواده های آنها نگفت که اجساد این عزیزان در کجا به خاک شدند؟ آنها درا چگونه سر به نیست کردند؟ چرا فقط ساک کوچک و یا چمدان کوچک آنهارا با پیراهنی پاره و یا کفشهائی ساده و یا دمپائی و ساعت هایشان که در ساعت نیستی از حرکت ایستاده بود به پدران، مادران و یا همسران آنها پس دادند؟ چرا و چرا؟
دوستان عزیز بستگان من هرساله در شهریور ماه رسما" ( چون برای آنها هر روز سال روز قتل عزیزان ما است )مراسمی در خانه ترتیب می دهند و در سالهای اخیر جمعی بیشتر از بستگان و دوستان شرکت می کنند و در سالهای اخیر شرکت آنها بیش و بیشتر شده و این نشانه برخورد روانی شان با ترس خویشتن است. مردم ایران حد اقل ۱۴۰۰ سال است با ترس از ترس حاکمان زیسته اند. آنان ترس دارند که دهانشان دوخته شود. آنها ترس دارند که زبانشان بریده شود. آنها ترس دارند که خانه شان غارت شود. آنها ترس دارند که همسرشان، مادرشان، خواهرشان بعنوان غنائم جنگی غعصب شود . آنها نکات بسیاری در حافظه خود دارند که حاکمیت اسلامی در ایران بر آنها وقوف دارد و به همین جهت شمشیر دو دم مرتضی علی دائم آماده است که گردن زند. آخوندها بر روی منبر از شهامت های علی شان چه می گویند. برق شمشیر مرتضی علی که گردن صدها یهودی و مسیحی را که نمی خواستند که با زور دین دیگری را قبول کنند در حضور پیامبر اسلام را گردن زد. این یکی از داستان هائی است که همه آخوند ها حداقل یکبار آن را برای مردم که بر پای منبرش نشسته اند خوانده است.
انسان های حقیقت جوی و آزادیخواهی را در درون مرزهای میهنم ایران می شناسم که از ترس خودش برایم سخن می گفت. ترس خانمان سوزی که دائم با او همراه است و دائم فکر می کند که همین امشب به خانه اش بریزند و دختران جوانش را از او بربایند . او می ترسد ... او می ترسد و می گوید که بسیار از دوستانش و بستگانش نیز به این بیماری دچار اند. بیماری عمومی که بخش بزرگی از مردمان به ان مبتلا هستند و متأسفانه برخی از آنان از این بیماری بی خبرند. وظیفه آن دسته از آزادیخواهان می تواند این باشد که با کمک روان شناسان ایرانی در پب راه هائی باشند که آرام ارام بخشهائی از مردم مداوا شوند.
دوستان عزیز کاری که شما کردید از اینکه خود داغی بر سینه دارید مرحمی بر داغ من و ما است که سالیان سال است در سینه داریم و بنظر می رسد که تا جان در بدن داریم از این داغ نتوانیم خلاص شویم.
به شما انسان هائی که دور هم جمع شدید و یاد عزیزان دگر اندیش را گرامی داشتید سپاسگزارم و بویژه از دوست عزیزمان دکتر نیکفر که جنایتهای حکومت المی را از زوایای جدیدی شکافته است ممنونم.
زنده باشید با تندرستی این راه را ادامه دهید. من هم از راه دور با شمایم و دستان شمارا در این راه می فشارم. دوستان عزیز هرگامی در مخالفت با حاکمیت حاکم بر ایران گامی است که هیچگاه صفحات جنایت و کشتاری که ایرانیان مسلمان شده برای بار دوم بر سر مردم ما آورده اند فراموش نخواهند کرد و ضمن پرهیز از هرگونه خشونت به هیچ قیمت بی حقوقی و نقض حق حیات انسان هارا نه تنها فراموش نخواهند کرد که روزی شاهد محاکمه دمکراتیک از آنان خواهیم خواست که برای مان توضیح دهند که چگونه می توانند جان انسان ها را بگیرند؟؟؟؟

پ-پیمان
۵۷٨۶۲ - تاریخ انتشار : ۲۲ مهر ۱٣۹۲