مسائل اجتماعی زنان در ساختارروسیه جدید
نوشته:مارینا کوستینا -ترجمه:ناهید مذکوری


• نتایج آمارهای اجتماعی نشان می دهد که مسائل زنان در جامعه ما لاینحل باقی مانده وکمونیستها چه از نظر تاکتیکی وچه از نظراستراتژیکی باید توجه بیشتری به درک نظری مسائل زنان وجنبش توده ای آنان بنمایند ونباید فراموش نمود که بزرگترین تحولات انقلابی با مبارزه زنان همراه بوده ومیباشد. ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ٣۰ مهر ۱٣۹۲ -  ۲۲ اکتبر ۲۰۱٣


 
مسائل زنان در روسیه جدیدرا میتوان از جهات مختلفی بررسی نمود.در واقع این موضوع یک مجموعه پیچیده از مسائل اجتماعی مربوط به وضعیت زنان درجامعه وخانواده وآزادی وی از یوغ ظلم وستم وتبعیض وخشونت وتحقیروهمچنین امکانات وی در مراقبت از کودک را بهمراه دارد.
حل مسائل زنان رابطه تنگاتنگی با مبارزه در راه سوسیالیسم وادامه پیشرفت آن جامعه دارد.
همانطور که لنین در (آثار منتخب ت.اس ۱۵٨۴۰) چنین مینویسد:پرولتاریا زمانی به آزادی کامل می تواند دست یازد که زنان به آزادی واقعی خود دست یابند.
ما در مورد فردی که دارای استعداد فوق العاده در سیاست وعلم وهنر ویا زمینه های دیگرفعالیتهای انسانیست سخن نمی گوئیم.سخن ما در باره زنان میلیونی کار ومادرانیست که در شهرهای بزرگ وکوچک وقصبات وروستاها ودر جنگلها ویا کوههای قفقاز شمالی ویا در تایگا(قطب شمال)زندگی می کنند می باشد. اتحاد شوروی دستاوردهای بزرگی برای زنان به ارمغان آورده بود. ودیگر نه تنها زنان و مردان حقوق برابر داشتند,بلکه برابریشان با مردان تضمین شده بود. و زنان از بردگان خانگی تبدیل به انسانهائی شدند که در تولید وفعالیتهای اجتماعی-آموزش وفرهنگ وهنر ودیگر عرصه هانقش عمده ای ایفا می نمودند. مساوات باعث شد که تولید در کشور افزایش بسزائی یابد. وزنان به شکل گسترده ای در رهبری ونمایندگی ارگان های دولتی وگرداندن آنها نقش بسزائی ایفا نمایند. زنان یک سوم نمایندگان کل شورای کشور ونیمی از نمایندگان محلی کشور شوراها را در بر داشتند. در چنین شرایطی حتی امکاناتی را بوجود آورده بودند که زن بتواند وظیفه مادری خویش را هم براحتی انجام دهد و درتربیت فرزندان و"حفظ خانواده" نقش خود را بدرستی ایفا نماید. چنین ساختاری در رفاه وبهبود خانواده نقشی بسزا داشت. ولی باید گفت که ما هنوز به حل کامل مسائل نرسیده بودیم. ودر احیا و باز سازی بودیم که ناگهان تغیر سیستم و آمدن سرمایه داری تاثیر منفی خود را بر وضعیت زنان روسیه نهاد. زیرا هدف سرمایه داری کم نمودن هزینه های "فوق العاده" می باشد واین موضوع در ارتباط با مادران شاغل ورشد بیکاری آنان در حال توسعه می باشد. وجلوی پیشرفتشان را میگیرد.در خیز وافت های سرمایه داری و شرکتهای تجاری، شرکتها اولین کسانی راکه از کار اخراج می نمایند زنان می باشند وتمایل به بر سر کار آوردن زنان را پس از دوران زایمان ندارند,وهمچنین تبعیض دستمزد بین زنان ومردان روز بروز بیشتر می گردد. مقامات کشوری اهمیتی به اینکه زنان بیش از نیمی از جمعیت و بیش از نیمی از مزد بگیران کشورهستند قائل نمی شوند. دست بدست دادن این مشکلات باعث میشود که زنان امکانات تحصیلی کمتری یابند. زیرا این مسئله به سیستم اقتصادی ومالی آنها ارتباطی مستقیم دارد و این تاثیر در امور پزشکی وعرصه های سیاسی هم میدان را بر آنها تنگتر می کند.
حکومت به هیچ عنوان نگران آن نیست که این زنان بیش از نیمی از جمعیت کشوررا تشکیل میدهند ودر واقع نیمی از , تولیدات وخدمات تولیدی در دست این نیرو می باشد. اهمیت زن برای آنها تنها نقش –سنتی- آن می باشد ونه ارزشهای دیگر وی. در تلویزیون ورادیو وصفحات پر زرق وبرق مجلاتشان هرچه می نویسند ویا می گویند و اجرا می کنند در مورد مسابقاتی چون ملکه زیبائی و"زن بلوند"وچیزهائی از این قبیل می باشد. لازم به تذکر است که بله ما درک می کنیم که زن زینت بخش انسانیست است، زنان را نباید در قالب وچهره مردان برگرداند,وزنان به محل ومکان وزندگی راحت ولوازم تکنیکی مدرن احتیاج دارند. ,ولی آیا فقط این زرق وبرق واجناس قیمتی وامثال آنها مسائل سوال برانگیز زنانند؟

طبق آماری که از طرف یک مرکزتحقیقاتی بین الملی در مورد زنان ومسئله برابریشان شد وبرابری زن و مرد رابرچها ر اصل مشارکت اقتصادی ، ارتقاء ودسترسی به آموزش وپرورش، نمایندگی دردولت وهمچنین وضعیت سلامتی وبهداشت مقایسه نموده بودند.روسیه فدراتیومقام چهل وسوم را بدست آورد.
اگر به تحقیقات ونظر سنجی که در کشورمان روسیه درمورد مسائل زنان در آستانه روز بین المللی زنان در٨مارس در مرکز تحقیقاتی روسیه بعمل آمده بنگریم, بلافاصله متوجه می شویم که جامعه شناسان جدید روس با کمال تاسف به مسائل اجتماعی وطبقاتی زنان توجهی ندارند واین نه تنها درسطح جامعه شناسان بلکه با تاسف فراوان درسطح بورژوازی متوسط وسیاستمداران و حتی آکادمیسین ها که بخشی از کارکنان کشور را تشکیل میدهند وجود دارد.بنا بر نظر سنجی ای که از مردان روسیه اخیرا نموده اند:گویا زن چون "تابلوئی"سحر آمیز می باشد که در باره اش بیشتر میخواهند بدانند

در تحقیقات دیگری که ازطرف مرکز تحقیقاتی(وتیس-ای-او-ام)که درتاریخ ۹-۱۰فورال۲۰۱٣از مردان بعمل آمده و,این سئوالات از۷٣۱مرد روس در۱٣٨نقطه مختلف ودر۴۶ایالت این کشور انجام شده, در مقابل سئوال "در زنان چه چیزی ارزشمند تربرای مردان می باشد؟" چنین پاسخ داده اند: در درجه اول زیبائی ٣۷درصد در درجه دوم اهمیت زن به مهربانی وهمدردیش حدود۲۴درصد دردرجه سوم به میزان عقل وبصیرت۱۴درصد ودر درجه چهارم میزان فرهنگی وآموزشی وی۱۰درصد ودر درجه پنجم اعتراف کردند که زنان را درک می کنند وارزش زن را در اعتماد ودرستی وی میدانند۶درصد ودر درجه ششم ارزش زن را به معما بودنش وامید به وی۵در صد ودر درجه هفتم ارزش زن را در کیفیت وحساسیت وی۴درصد ودر درجه هشتم در قدر دانی ومرتب بودن ومادر خوب بودن٣درصد ودرتوانائی در کارومدیریت۲درصد اما کمتر مردیست که نداشتن عادات بد وحسن نیت زن را بخاطر آورد. داشتن سخاوت ومسئولیت را ۱درصد مردان تائید می نمایند.
در سئوال دیگری که از طرف موسسه تحقیقاتی دیگر شده در جواب سئوال "زنان مشارکت کامل در سیاست را دارند؟ وآیا این درروسیه جدید یکی از مسائل حاد وضروری دموکراسی عمومی میباشد؟" به هردو جواب البته نه را می گویند واعلام می نمایند که مسئله ما در طبقه بندی اجتماعی مان می باشد.این مسئله را باید حتما حل نمود در کشور ما کلمه "حاکمیت" بخصوص "حاکمیت بالا" با آنکه با کلمه "زنان " مغایرت ندارد,اما بیش ازنیمی از مردم ما بر این عقیده هستند که کمبود زنان در حاکمیت کاملا حس می شود.
طی آمارسنجی از طرف مرکز یوری لوادی(مرکز لوادا)که در تاریخ۱۵ تا۱٨فوریه۲۰۱٣که از طرف جامعه شناسان انجام شد,از بین ۱۶۰۰نفراز اهالی شهر وروستا در ۴۵منطقه و۱۲۰مرکز جمعیتی که حدود سنیشان از ۱٨ سال به بالا بود,بیش از ۷۰ درصد با نظر بالاموافق بودند وبه آن پاسخ مثبت داده اند. پر واضح است که در کشور های پیشرفته جهان زمام امور را زنان چه در سیاست وچه فرهنگ چه در امور دیگربدست می گیرند ودر این امر جای تعجبی نیست. ولی درکشور ما"روسیه فدرال"رهبری کشور از طرف زنان پیشرفتی ننموده وبشکل سابق باقی مانده و در امار گیری ها جوابهای ضد ونقیضی دیده می شود.
مردم در مقابل سوال اینکه آیا می خواستیدکه در طی ۱۰-۱۵سال اخیررئیس جمهور شما زن باشد؟ ۴٣%جواب مثبت و٣۹%با آن مخالف می باشند. وجواب همین پاسخ از سال۲۰۰۱تا۲۰۱۲مردان چهل ونیم درصد مثبت جواب داده اند ولی زنان۱۲%جواب مثبت داده اند. اگر به آماریک مر کز اجتماعی دیگر که در ۲۶آگوست۲۰۱۲در بین ۱۵۰۰نفر از سنین ۱٨تا۴٣سال از طرف انجمن "افکار اجتماعی"بعمل آمد بنگریم ,تحقیقات چنین نشان می دهد که:مردان وزنان دارای حقوق برابری در امکان انتخاباتی هستند, ولی از هر سه نفر یک نفر بر این عقیده است که:مردان امکان وشرایط انتخاباتی را بیشتردارا می باشند.
در پاسخ به سئوال:طبق قانون اساسی روسیه فدراتیو زنان و مردان دارای حقوق مساوی میباشند ,بنظر شماکدامیک از آنها امکان به واقعیت نشاندن حقوق خود را بیشتر داراست؟ مردان یا زنان؟ ویا هردو؟ در جواب برای مردان فرصت بیشتریست .آرای درصدی بیشتری رابدست آورده است. ودر جواب آیا فرصتهایشان مساویست؟۴۷%رای مثبت داده اند.
نتایج این آمارهای اجتماعی نشان می دهد که مسائل زنان در جامعه ما لاینحل باقی مانده وکمونیستها چه از نظر تاکتیکی وچه از نظراستراتژیکی باید توجه بیشتری به درک نظری مسائل زنان وجنبش توده ای آنان بنمایند ونباید فراموش نمود که بزرگترین تحولات انقلابی با مبارزه زنان همراه بوده ومیباشد.
منبع: سایت حزب کمونیست روسیه فدراتیو