اعدام، سلاح "کشتار جمعی" است!


نامدار بینام


• این رژیم را باید با لغو مجازات اعدام خلع سلاح نمود تا دیگر نتواند از آن بهره برد. قبرستانها و خاورانهای ایران گوای این مدعاست. زندانها و قوه قضایه جمهوری اسلامی مملو از آثار این "سلاح کشتار جمعی" است که باید مورد بازرسی و تحقیق های گسترده بین المللی قرار گیرد و بعنوان جنایت علیه بشریت به ثبت رسد و محکوم گردد ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
شنبه  ۴ آبان ۱٣۹۲ -  ۲۶ اکتبر ۲۰۱٣


وقتی دست غارتگر سرمایه نتوانست جلوی خیزش مردم ایران را برای دسترسی به تحولات دمکراتیک در سال 57 بگیرد، خالقان و خادمان این نظام با استفاده از ابزار و امکانات مالی و تبلیغی خود طرحی دگر را به مرحله اجرا گذاشتند. سناریویی که از دیوی همچون خمینی فرشته ای را ترسیم می کرد و با بمباران رسانه ای و تبلیغی خود آنرا تا "کره ماه" آسمانی جلوه داد و بر سر زبانها جاری ساختند.
قدرتمندان جهانی سعی نمودند ملت ایران را که در سر سودای اصلاحات و یا انقلاب دمکراتیک داشتند طوری مجازات نمایند تا سرنوشت و عبرتی تلخ برای دگر خلقهای جهان باشد. سناریونویسان نشست گوادلوپ بر بستر امواج انقلاب سوار گشتند، شاه را از تخت به زیر کشیدند و خمینی را بر بام خونین مدرسه علوی نشاندند.
خمینی بر بام مدرسه علوی برخلافت اسلامی تکیه کرد و همچون اسلاف خود "حکم اللهی" را بر محکومان بی دفاع جاری ساخت، فرمان خمینی و همراهانش با اعدام و خونریزی بر بام مدرسه علوی جاری و سکوتی قبرستانی بر کشور حاکم نمود.
رژیم اسلامی بدلیل ناتوانی در ایجاد سیستمی آزاد، برابر و دمکراتیک که خمینی به دروغ وعده اش را داده بود، باعث و بانی هزاران درد و آسیب اجتماعی در ایران بوده است. درد و رنجی که زندگی بسیاری از مردم ایران را به تباهی کشاند و شادی و خنده را از مردم ربوده است!
اعدام قتل عمدی است که توسط جنایتکاران رژیم اسلامی جنبه قانونی بخود گرفته است و پاسخی به ندای عدالتخواهان و منتقدین می باشد. رژیمی که بند نافش به سازش بین قدرتهای جهانی سرمایه و ارتجاع اسلامی بسته شد. این رژیم زاده یک بحران و خود مولد هزاران آفت و بحران زا می باشد، بحرانهایی که هر کدام به تنهایی میلیونها انسان آسیب دیده در دل خود می پروراند و در تارو پود جامعه رها می سازد.
رها شدگانی که هستی و میهنشان را رژیم اسلامی به یغما برده است. رها شدگانی که هر از چندی خشم فرو خورده خود را با فریادهای اعتراضی و به شیوه های گوناگون در هر کوی و برزنی طنین انداز می نمایند. اعدام پاسخی بازدارنده به درد و رنج ملتهای دربند از جانب رژیم اسلامی است. اعدام سلاحی است برای پاسداری از کاخ ستم، اعدام سلاحی است برای غارتگران برداشت و انباشت سرمایه، اعدام سلاحی است برای امنیت سرمایه گذاران بی سرمایه. اعدام "سلاحی کشتار جمعی" است، اعدام سلاحی است که به شعاع جغرافیای ایران و فرای مرزهای آن عمل می کند و زندگی را ساقط می نماید!
اعدام فرزندان این ملت با بهانه های مختلف یکی از اهرمهایی بوده است که تاکنون رژیم اسلامی بعنوان سلاحی کارا و بطور مستمر از آن بهره برده است. حربه اعدام و ترور توسط رژیم جمهوری اسلامی همچون "سلاح کشتار جمعی" عمل می کند که تنها منحصر به جغرافیای ایران و فرزندان آن نبوده است. باید با صدایی رسا و سازماندهی همگانی جلوی اعدام فرزندان ملت را گرفت.
مردم ایران و بشریت مترقی تاکنون صدمات بسیاری را از اعمال جنایتکارانه این رژیم دیده است. باید اعدام و ترور را که رژیم اسلامی همچون سلاح کشتار جمعی از آن بهره می برد از چنگ آن بدر آورد. رژیم اسلامی با توسل بدان توانسته است بخشی از مردم دردمند ایران را وادار به سکوت نماید تا با دیگر دردمندان جامعه همراه نشوند.
باید اعدام را که همچون سلاحی کشتار جمعی در دستان حکومت اسلامی عمل می کند و رژیم اسلامی تاکنون در جای جای کشورمان آنرا بکار برده و با توسل بدان فاجعه های عظیم انسانی و ملی را آفریده است، از آن گرفت. اعدام درد مشترک انسانهای دردمند است.
این سلاح که رژیم جنایتکار اسلامی بعنوان قانونی شرعی و سلاحی بازدارنده از آن بهره می برد تاکنون نتواسته است نه در حوزه مفاسد اجتماعی و اقتصادی چاره ساز شود و نه در عرصه سیاسی. رژیم اسلامی مولد و مسئول کلیه نابسامانیهای اجتماعی و اقتصادی است. اجرای سیاستهای تبعض آمیز و ضد بشری رژیم اسلامی فریاد ملتهای ترقیخواه ایران را به حرکت وا خواهد داشت و این روند نه تنها با سلاح اعدام متوقف نخواهد شد بلکه تا برقراری آزادی و عدالت اجتماعی تداوم خواهد داشت.
برقراری حکومت اسلامی برخاسته از سازش امپریالیسم و ارتجاعی اسلامی برای جلوگیری از انقلابی دمکراتیک و انحراف از اهداف ترقیخواهانه بوده است که هم اکنون به اشکال دیگر در منطقه تقویت، بازسازی و گسترش می یابد. مردم ایران تاکنون تاوان بسیاری را بر سر این سازش جنایتکارانه پرداخت نموده اند باید با کارزار همه جانبه به این درد مشترک و غارت ملی پایان داد.
سکوت در مقابل این قانون و سلاح کشتار جمعی ( اعدام ) رژیم اسلامی مغایر با اصول اخلاقی و دمکراتیک است. نمی توان در مقابل اعدامها سکوت نمود و یا آنها را توجیه و یا تائید نمود و همزمان خود را ترقیخواه و دمکرات نشان داد. اعدام مرزی است بین جبهه دوستداران زندگی و صلح با مروجان خشونت!
این رژیم را باید با لغو مجازات اعدام خلع سلاح نمود تا دیگر نتواند از آن بهره برد. قبرستانها و خاورانهای ایران گوای این مدعاست. زندانها و قوه قضایه جمهوری اسلامی مملو از آثار این "سلاح کشتار جمعی" است که باید مورد بازرسی و تحقیق های گسترده بین المللی قرار گیرد و بعنوان جنایت علیه بشریت به ثبت رسد و محکوم کرد.

نامدار بینام ( 4 آبان 1392)
Namdar_binam2006@yahoo.com