نه اعدام نه آزادی - کمال حسینی



اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ۵ آبان ۱٣۹۲ -  ۲۷ اکتبر ۲۰۱٣


آخرین بار ۲ ماه پیش با یکی از همین اعدامی ها حرف زدم، باوجود اینکه چند ماهی میشد از زندان مرگ را به انتظار نشسته بود، اما روحیه خوبی داشت.
از وی پرسیدم که مشکلی ندارد؟ گفت: "تنها مشکلم خانواده و دوستان هم بندم هستند که بعد از من بسیار ناراحت خواهند شد".
و اینگونه شد، امروز چندین نفر از زندانهای مختلف کشور از شرقی ترین زندان کشور در طبس تا غربی ترین آن در سلماس که فعالان سیاسی کرد در آنها محبوس اند، با من تماس گرفتند که اعدام حبیب الله مایه تاسف و تاثرشان شده بود.
"حبیب الله گلپری پور" را اردیبهشت ماه امسال از زندان سمنان به مهاباد و سپس به ارومیه انتقال دادند، که حکمش را اجرا کنند. اما نه، انتخابات و بعد سفر نیویورک در پیش بود خواستند آب از آسیاب بیفتد آنگاه چوبه دار را در اولین ساعت بامداد دیروز شنبه ۴ آبانماه با خون سرخ حبیب بیارایند.
در عجبم مسئولان قضایی کشور چگونه دم از قانون مداری و شهروند مداری میزنند در حالیکه امید مردم را ناامید و ناز شهروندان را با سیلی پاسخ میدهند!
آخرین باری که حبیب الله از بند ۱۲ زندان مرکزی ارومیه تماس گرفته بود، ازم پرسید: "من بسیار امیدوار شدم دیگه داره باورم میشه که حکمم اجرا نمیشود..." گفتم؛ فضای سیاسی کشور بسیار تغییر کرده من مطمئنم که حکمت اجرا نمیشود... امیدت را از دست نده همه ما دل بسته ایم به "تدبیر و امید"...
جوانی که به تغییر شرایط سیاسی کشور دل بسته و دل در گرو تصمیمات دولتمردان کشورش دارد چگونه میشود او را به اتهام اقدام علیه امنیت کشور اعدام کرد!؟
به فرض اینکه عمل اشتباه یا مجرمانه ای از وی سر زده باشد وقتی نتیجه اقدامات او سبب ضرر و زیانی به کشور نشده و یا باعث گرفتن جان کسی نبوده و از همه مهمتر چند سالی را در زندان به حق یا نابه حق گذرانده و معلوم شده زندانی خطرناکی نیست و اتفاقا بسیار جوان نجیب و باوقاری است، پس آن سیاست های سراپا شعاری (رافت اسلامی و سیاست جذب حداکثری و دفع حداقلی) شما کجاست تا به خاطر مصلحت نظام هم که شده گاه گاهی ازش کلک بگیرید!؟
حیف جوانان این آب و خاک نیست اینگونه قربانی سیاست های دگم و متحجرانه شما میشوند!؟ آیا راهی به غیر از اعدام پیش روی اینان نبود!؟ کجای این اقدامات به مصلحت اسلام و نظام و انقلاب است...!؟
یکی از هم بندی های حبیب الله امروز صبح در یک تماس کوتاه تلفنی میگفت: "با اعدام "باهوز" (حبیب الله بین رفقایش به باهوز مشهور بود) همه امیدهایمان از دست رفت و کم کم نوبت به ما هم میرسد..."
آقای روحانی کجاست آن منشور حقوق شهروندی شما و یاران تان؟
کجای این "تدبیر" است که نوشدارو را بعد از مرگ سهراب آماده کنید؟
پس کی به عنوان رئیس دولت، مجری قانون و امین مردم فریاد اعتدالتان را بر سر دستگاه تندرو قضایی می کوبید...! مگر شما وکیل و امانتدار مردم نیستید؟
رئیس جمهور محترم این موجی که به خاطر شما به راه افتاد و یخ ها را آب کرد به این خاطر بود که بساط بی عدالتی و خودسری برچیده شود...
جناب دکتر روحانی امید بسته بودیم به موج این آزادی ها و گفتیم دیگر نسیم آشتی ملی تمام ایران را دربر میگیرد و همه بر سر یک خوان و در کنار هم سرود ای ایران سر میدهیم...
کاش نه شاهد این آزادی ها بودیم و نه شاهد این اعدام ها،
خدایم شاهد است که حبیب الله مستحق مجازات اعدام نبود، روحش شاد.

* کمال خبرنگار آژانس خبری موکریان