به مناسبت نخستین سال درگذشت چهره جهانی هنرمعماری
"اسکارنیمایر"؛ معمار بی خدایی که " خانه خدا " آفرید !
م. چابکی


• یکی از کارهای ماندگارنیمایر طراحی ساختمان سازمان ملل متحد در نیویورک است. کارمشترک بالوکوربوز معمار سوئیسی، که با این طرح شهرتی جهانی یافت. نیمایرپس از جنگ جهانی دوم زمانی که شهرت وی در سطح جهان در حال اوج گرفتن بود، از او برای پیوستن به پروژه طراحی ساختمان سازمان ملل در نیویورک دعوت شد. ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ۱۲ آبان ۱٣۹۲ -  ٣ نوامبر ۲۰۱٣



" اسکار نیمایر" که از وی به عنوان یکی از تأثیرگذارترین چهره‌های فرهنگی برزیل در سده بیستم یاد می‌کنند، یک انسان نابغه در عرصه معماری بود. نیمایر بیش از ۶۰۰ اثر معماری طراحی کرد که اکثر این طرح ها در نقاط مختلف جهان اجرا و به بنای ماندگار تبدیل شدند. نیمایر در یک خانواده مسیحی به دنیا آمد، در جوانی کمونیست شد و تا آخرین روزهای حیاتش به عنوان کمونیستی وفاداربه ایده های انسانی به فعالیتهای حرفه ای وخلاقانه اش پرداخت. او گرچه کارش را تحت تاثیربزرگترین معمارجهانی" لو کوربوزیه "آغاز کرد , اما بعد ها راه های دیگری را آزمود. نیمایر چنان فراتر از مرزهای کشور خود برزیل بر معماری مدرن تاثیر گذاشت که آثارش بخشی جدایی‌ناپذیر از میراث فرهنگی ومعماری سده بیستم به‌شمار می رود. طرح شهرسازی" برازیلیا "و ساختمان‌های آن که نیمایر به عنوان یکی از طراحان اصلی در آن مشارکت فعال داشت، حدودا ٣۰ سال پس از اجرا در سال ۱۹٨۷ توسط سازمان یونسکو به عنوان یکی از دست‌آوردهای مهم در زمینه طراحی شهری و معماری در فهرست میراث جهانی به ثبت رسید؛ افتخاری که کمتر معماری در زمان حیات خود آن را تجربه می کند. وی با حرکت روی منحنی ها سبک معماری نوین را بنیان نهاد . با استفاده از مصالح آهن وفولاد و بتن وشیشه , چون مومی دردست ,بناهای اعظیمی را آفرید که دراندام پرپیچ وخم و قوسهای آسمانی پا درزمین داشت و الهام گیرطبیعتی بود که درآن کشوربا تمام وجود آنرا لمس می کرد. سرآغازجدال ایده های نو معماری برای ذهنی بود که در عصرخویش به آن می پرداخت و خلاقیت اش رهروی شاگردانش درجهان می گردید .اسکار نیمایر میگوید من همچنان از دو خط اصلی دفاع می کـنم:
اول: آن هنر معماری را که برای تحقـق خلاقیت خود در جستجوی شیوه های نوین معماری است.
دوم: امکانات نامحدود کار با بتون آرمه وجود دارد. چرا نباید در جهت یافتن راههای دیگری برای ساختن مروارید جدیدی بود؟ .زاویه ها و خطوط راست و سخت و انحنا ناپذیر که توسط دست انسان ساخته می شوند مرا مجذوب نمی کنند. آنچه مرا جذب می کند ، قوس هایی آزاد و با احساسی هستند که من درکوه ها،درمسیر رودها ودر اندام زن موردعلاقه ام یافته ام. بسیاری از ساختمان های من را باید سیاسی و یا یادمانهای شهری به شمار آورد اما شاید بعضی از آنها بتواند به مردم عادی، این مردم بی قدرت، احساس لذت را منتقل کند. این همان کاری است که ازدست معمارها بر می آید.
درباره کار کرد این نابغه معماری که عمر طولانی را سپری نموده و تا آخرین لحظا ت زندگی به کاروخلاقیت مشغول بوده است، نوشته های بسیاری به زبانهای مختلف از طرف سیاستمداران , احزاب چپ و متخصصان معروف معماری ایرانی وغیر ایرانی از داخل وخارج در سایتها, و ویکی پی دیا ,دیده می شود. گفتگو و مصاحبه و کتابهای بازمانده از وی باتحلیلهای متفاوت در دیدگاهای تخصصی همه گی از وصف خط انقلابی وی بیان می کنند.

اسکارنیمایرکه نام کامل وی اسکار ریبروآلمئید سوارس بود, در ۱۵ دسامبر سال ۱۹۰۷ میلادی در شهر" ریو دوژانیرو" برزیل زاده شد. با رفتن به مدرسه و با پرسه زدن‌ها دوران جوانی را گذراند. سال ۱۹۲٨در سن ۲۱ سالگی ازدواج کرد و صاحب یک فرزند شد . اما آن‌طور که در کتاب خاطراتش، «منحنی‌های زمان» شرح داده است. سرانجام به مدرسه هنرهای زیبای" ریو دو ژانیرو" رفت و به تحصیل معماری پرداخت.و درهمین شهر درسال ۱۹٣۴ از مدرسه هنرهای زیبا" ریو دو ژانیرو" درجه مهندسی معماری را دریافت نمود. کارش را در چاپخانه پدرش آغاز کرد و ازطرفی دیگربا عشقی که به رشته اش داشت با سماجت وکار مجانی در دفتر معماری" لوسیو کوستا "، معمار وشهر ساز نامدار برزیلی مشغول رشته تخصصی خود   شد. به این ترتیب سنگ بنای جهانی شدن خویش را بنا نهاد. زمانی که کوستا در دهه ٣۰ میلادی به عنوان سرپرست طراحی ساختمانی جدید برای وزارت آموزش و بهداشت منصوب شد، او برای این‌کار تعدادی از معماران جوان را به کار گماشت و از "لوکوربوزیه "، پیشگام معمار مدرن «بین‌المللی»، نیز به عنوان مشاور طرح دعوت به همکاری نمود. نیمایر این بار نیز با سماجت کوستا را مجاب ساخت تا او را هم در گروه طراحی جای دهد. از خلال مشارکت در این طرح بود که نیمایر فرصت کار کردن با "لوکوربوزیه " را یافت. اما اصل قضیه دراین است که اسکار جوان با ابتکار توانست تغییرات مهمی در طرح" لوکوربوزیه" معمار بزرگ جهانی ایجاد کند واین باعث گردید سرفصل مهمی در سبک «مدرنیسم برزیلی» گردد.
برازیلیا، نقطه عطف آفرینش
برازیلیا، پایتختی که از هیچ آفریده شد، جزو مشهورترین طر‌ح های شهرسازی و معماری در سده بیستم است. ”یونسکو“، این شهر را درحکم میراث جهانی شناخته است. معماران اصلی این طرح" لوسیو کوستا"، به عنوان شهرساز، و" اسکار نیمایر"، به عنوان معمار ساختمان‌ها بودند. اصول شهرسازی مدرن که در سده بیستم توسط "لوکوربوزیه" تدوین شده بود، هرگز فرصتی نیافته بود تا در چنین مقیاسی طرح بزرگی به آزمون گذاشته شود. فکر ساختن یک پایتخت جدید که در سال ۱۹۵۶ ( ۱٣٣۵ خورشیدی ) در حقیقت ایده ، “جوسیلینو کوبیتسچک“، رئیس جمهوری ترقیخواه برزیل بود که تصمیم گرفت پایتخت کشور را از “ریودوژانیرو“، واقع در ساحل اقیانوس اطلس، به فلات مرکزی کشور منتقل کند تا توسعه اقتصادی برزیل را متعادل سا زد. اواز نیمایر که دوستش بود، شخصاً خواست که در این کار مشارکت، نظارت و طراحی کند. نیمایر علاوه بر نظارت , خود نیز برخی از ساختمان‌های شهر را طراحی نمودکه جزو مشهورترین آثار او به شمار می‌آیند. اقامتگاه ریاست جمهوری، خانه نمایندگان، کنگره ملی برزیل و کاتدرال یا کلیسای جامع برازیلیا ساختمان‌های مهمی هستند که توسط خود نیمایر در این شهر جدید طراحی شدند و اکنون از نمونه‌های مهم معماری سده بیستم به شمار می‌آیند.
طرح شهرسازی" برازیلیا" و ساختمان‌های اعجاب‌آور با حجم‌های عظیمش، هم مانند مسکو و دیگر شهرهای بزرگ , قطعاً یک معماری فوتوریستی را به نمایش می‌گذارد. برای فوتوریست ها ماشین، هواپیما و شهرهای صنعتی نشانه‌های بسیار مهمی بودند چراکه آن‌ها پیروزی انسان بر طبیعت را نشان می‌دادند.و این نوع معماری هم قرار است اشاره‌ای به آینده و توسعه برزیل باشد.
یکی از نخستین کارهایی که " اسکار نیمایر" شخصاً طراحی آن را بر عهده داشت و باعث پیشرفت و شهرتش دربرزیل شد، مجموعه‌ای در کنار دریاچه ( یا آبگیر مصنوعی پامپولیا)

که , شامل کلیسا، باشگاه ورزشی گلف و قایقرانی، رستوران و کازینو است. در طراحی این مجموعه" اسکار نیمایر" آرام , آرام از سبک خشک" لوکوربوزیه" فاصله گرفت و قوس‌ها و انحناها را در کار خود وارد کرد و فرم‌های آزاد را بیش از پیش به کار گرفت.
کلیسای کوچک سن فرانسیس آسیزی در کنار آبگیر پامپولیا، یکی از اقدامات انقلابی نیمایر بود. ساختن چهار قوس بزرگ" سهمی" یا "شلجمی‌"شکل با استفاده از بتن پیش‌تنیده و به کارگیری فرم‌های آزاد در ساخت این کلیسا، در زمان خود بدون تردید یک جسارت و نوآوری بود. پذیرش این کلیسای مدرن برای اسقف‌های کاتولیک، به دلیل نوع معماری و همچنین نقاشی‌های دیواری‌اش، ناممکن بود و آن‌ها تا سال‌ها از تقدیس و تبرک کردن این ساختمان به عنوان کلیسا خودداری میکردند. در حقیقت در طرح این کلیسا بود که نیمایر خود را از برخی قید و بندهای معماری "کارکردگرا" آزاد کرد.
( کارکردگراییبه سبک معماری‌ای گفته می‌شود که عملکرد ساختمان یا طرح معماری بیشتر از دیدگاه‌هایی دیگر مانند زیبایی- اقلیم مد نظر طراح می‌باشد و "سهمی" در ریاضیات
مکان هندسی نقاطی از صفحه است , که از یک خط واز یک نقطه هم فاصله هستند. این منحنی که" شلمجی" هم نامیده می شود یکی از مقاطع مخروتی می باشد. زیراز تقاطع یک صفحه ویک مخروط می تواند بوجود آید).
یکی از کارهای ماندگارنیمایر طراحی ساختمان سازمان ملل متحد در نیویورک است. کارمشترک بالوکوربوز معمار سوئیسی، که با این طرح شهرتی جهانی یافت. نیمایرپس از جنگ جهانی دوم زمانی که شهرت وی در سطح جهان در حال اوج گرفتن بود، از او برای پیوستن به پروژه طراحی ساختمان سازمان ملل در نیویورک دعوت شد. اگرچه در ابتدا طرح شخص نیمایر برای ساختمان سازمان ملل تصویب شده بود، اما در نهایت طرحی که ترکیبی است از طراحی‌ او و" لوکوربوزیه" مورد توافق قرار گرفت و ساخته شد. در این طرح ساختمان‌های دبیرخانه، مجمع عمومی، تالار اجتماعات و کتابخانه جدا از یکدیگر قرار دارند. بلندترین ساختمان مجموعه، ساختمان ٣۹ طبقه‌ای دبیرخانه است که دفتر دبیرکل سازمان ملل در طبقه ٣٨ آن قرار دارد. معماری ساختمان به سبک مشهور به «سبک بین‌المللی» است؛ سبکی که خصوصیات اصلی آن تأکید بر حجم، تعادل در طرح و دوری جستن از تزئینات در معماری است. نیمایر معتقد بود زیبایی حاصل " استقرار صحیح ساختمان‌ها در فضاست ".
نیمایر آثار معروفی را در سطح جهانی با الهام از منحنی ها طراحی کرد که از جمله آنها می توان به مقر "حزب کمونیست فرانسه در پاریس"، مسجد،و مرکز مدنی و دانشگاه الجزیره در الجزایر، خانه فرهنگ هاوره فرانسه، دانشگاه قسطنطنیه الجزایر، ساختمان انتشارات موندادوری میلان ایتالیا، مجلس امریکای لاتین در شهر سائوپائولوی برزیل، مرکز توسعه جهانی زبان پرتغالی در لیسبون پرتغال و مرکز فرهنگی بین المللی آولیس اسپانیا اشاره کرد.
اسکار نیمایر در سال ۱۹۴۵ عضوحزب کمونیست برزیل شد.او می گفت من از یک خانواده کاتولیک متعـصب برخاسته ام (در منزل ما، عکس پاپ رم از دیوار آویخته است). اما، من در سنین جوانی، به علل بی عدالتیها و نابرابریهای اجتماعی پی بردم وبه صفوف سازمان«نجات سرخ» پیوستم و پس از آن به عضویت حزب کمونیست برزیل درآمدم واین، گام درستی بود...
وی در پاسخ به این سئوال که شماکمونیست هستید و کلیسای جامع "ترنو ونتسا"، یکی از زیباترین و بهترین بناهای کلیسای برزیل را آفریدید و دیگر کلیسا های با اهمیت از طرحهای شما محسوب می شوند،اعتقادات مارکسیستی شما، چگونه با مکانهای دین سا لاری سازگاری دارد ؟ نیمایر در پاسخ می گوید "اعتقادات مارکسیستی من امروز محکم تر و عـمیق تراز هر زمانی است. کمونیسم را با قهرمانیهای خلقهای روسیه در مقابل فاشیسم بخوبی درک می کـنم و از آن الهام می گـیرم. البته که، من این باورهای سیاسی- ایدئولوژیک خود را در تضاد باهنر معماری ام در ساختن معابد نمی بینم. من به خدا ایمان ندارم، ولی، به مومنان احترام می گذارم." ... ”ما خیلی زود فهمیدیم که باید چیزهایی را تغییر دهیم. و گذرگاه این تغییر، حزب کمونیست بود. من به حزب پیوستم و با وجود همه فراز و نشیبهایی که زندگی تحمیل کرده است، عضو آن باقی ماندم.“ از جمله این نشیبها، پیگرد و تبعید بود، که تنها عزمم را برای مبارزه در راه عدالت اجتماعی راسختر کرد".
تعهد نیمایر با فروریختن سوسیالیسم شوروی خدشهدار نشد. و او در سال ۱۹۹۲، و در شرایط دشوارِ جهانی پس از سقوط سوسیالیسم در اتحاد شوروی و کشورهای اروپای شرقی، در برابر کوششهای انحلالطلبانه بهمنظور پایان دادن به فعالیت“حزب کمونیست برزیل“، مقاومت کرد و به پاسِ این کوشش، به مقام “صدر حزب کمونیست برزیل“ انتخاب شد.
تعلق سیاسی" اسکار نیمایر" به کمونیسم باعث شد که پس از کودتای نظامی ۱۹۶۴ ( ۱٣۴٣ خورشیدی) به دفتر های وی حمله بردند و کارهای اورا متوقف ساختند. او در سال ۱۹۶۶ مجبور به ترک کشور شد و دفتر کارش را در پاریس تأسیس نمود. در این سال‌ها او پروژه‌هایش را در فرانسه و کشورهای دیگر طراحی می‌کرد و می‌ساخت." دفتر مرکزی حزب کمونیست فرانسه" نیز جزو کارهای او در این دوران است. او همچنین مرکز نمایشگاه‌های بین‌المللی شهر طرابلس در لبنان را نیز طراحی کرد، اما آغاز جنگ‌های داخلی لبنان باعث شد تا این پروژه نیمه‌کاره رها شود.
با پایان دیکتاتوری نظامی در سال ۱۹٨۵، نیمایر پس از بازگشت به کشورش دوباره به خلق آثار معماری پرداخت. مجموعه‌ی «یادمان آمریکای لاتین» در سائوپولو جزو کارهای مهمی است که پس از بازگشت به کشور ساخت. کار مشهور دیگرش، موزه هنرهای معاصر در شهر نیتروی برزیل می باشد, که روی صخره‌ای بلند و رو به خلیج واقع شده. ساختمان با گنبد برافراشته و راه مارپیچی که از روی صخره به آن می‌رسد، مانند یک سفینه فضایی یا به قول خود" نیمایر مانند گلی است که بر فراز آب‌ها معلق است". در سال ۱۹٨٨ نیمایر جایزه معماری پریتزکر" در معماری را به دست آورد.این جایزه در حد نوبل است."
جایزه معماری پریتزکر جایزه ای است که هر ساله توسط بنیاد "هات", برای بزرگداشت به یک معمار زنده داده میشود که آثارش ترکیبی از استعداد, بینش معماری و تعهد است. کسی که با آثارش توانسته جامعه بشری را به سوی پیشرفت هدایت کند و محیط زندگی افراد را با هنر معماری زینت دهد.
برنده این جایزه هر ساله در بهار انتخاب و معرفی شده و طی مراسمی جوایز وی اهدا میشوند.
(اولین برنده زن جایزه پریتزکر معماری, "زاها حدید", معمار انگلیسی عراقی الاصل بود.

همچنین جوانترین برنده این جایزه" ریایو نی شیزیوا "با ۴۴ سال سن بود.) "اسکار نیمایر "جوایز دیگری را نیز دریافت نمود از جمله
جایزه لنین در سال ۱۹۶٣، جایزه بنیتو خوارز در سال۱۹۶۴، جایزه ژولیت کوری در سال۱۹۶۵. سال ۱۹٨۹ یاد بود آمریکای لاتین درسائولو را طراحی کرد وجایزه ولیعهد اسپانیا موسوم به پرینسیپه استوریاس در رشته هنر در سال۱۹۹۰ میلادی را دریافت نمود .۱۹۹۱ پروژه موزه هنرهای معاصر در نیتروی، در ریو دِو ژانیرو را طراحی کرد. ۱۹۹۴موزه انسان و سپهر او در برازیلیا، و برج اِمبراتل در ریو دِ ژانیرور را طراحی کرد.۱۹۹۵   بنای یادبود بمناسبت صدسالگی بلو هوریزونته را ساخت. ۱۹۹۸: مدال طلای موسسه معماری بریتانیا را دریافت کرد. ۲۰۰۱، پروژه بنای ضمیمه هتل قصر کوپاکابانا در" ریو دِو ژانیرو"، موزه فیلم در نیتروی را طراحی
کرد. با ورود به سده بیست و یکم و در حالی که نیمایر به آستانه نود سالگی رسیده بود، همچنان دفتر و استودیوی طراحی خود را در شهر "ریو دو ژانیرو" اداره می‌کرد. موزه اسکار نیمایر یا «موزه جدید» در سال۲۰۰۲ ساخته و افتتاح شد. او این‌ پروژه را در سن ۹۵ سالگی طراحی کرد.
۲۰۰٣ ستاره های تالار سخنرانی ایبیراپوئرا را ساخت. ۲۰۰۴ در تالار بادبود میجی در توکیو نشان سلطنتی پرائمیوم را دریافت کرد. ژانویه ۲۰۰۵ یک طرح معماری را به محل موزه نشان‌های بنیاد پرنس آسوتریا و به هیأت امنای آن بنیاد هدیه می‌کند.
۲۰۰۷ صد ساله شد. دولت برزیل سال ۲۰۰۷ (۱٣٨۶)را به مناسبت صد سالگی این چهره ملی سال" اسکار نیمایر" نامید. و نشان‌ها و القابی، از آن‌جمله نشان دوستی دولت روسیه را دریافت کرد. ۲۰۰٨نمایشگاه «صدسالگی نیمایر» به کشورهای بسیاری در اروپا و آمریکای جنوبی در صفر بود.واین سال از مجسمه ای که به کوبا هدیه کرده است در دانشگاه علوم کامپیوتری پرده برداری می‌شود. وپروژه بندر موسیقی برای پارک یورکویزا در روساریو آرژانتین را درهمین سال طراحی می‌کند. برج تلویزیونی برازیلیا، که آخرین کارهای نیمایر بود در سال ۲۰۱۲ در این شهر ساخته شد.سالهایی که وی دائما با بیمارستا ن سرکار داشت.
نیمایر در فعالیت های اجتماعی و سیاسی برای یاری به محرومان تلاش می کرد. او گفته بود که همیشه در تلاش است که معماری را به خدمت مردم زحمتکش در آورد و به زندگی آنها اندکی نشاط و شادی وارد کند. .نمونه سال۱۹۹۶ طرح یادبود" ال‌دورادو" را اجرا نمود و آن‌را به جنبش دهقانان بی‌زمین تقدیم کرد.
وی می گفت " سازندگی باید منعکس کـننده عقـیده و عمل در جهت مخالفـت با روابط غیر هومانیستی برعلیه انسان و در سمت مخالفـت با بی عدالتیهای اجتماعی باشد." و" فعالیت در عرصه فرهنگی، باید رابطه تـنگاتـنگی با تلاش در جهت بلوغ انسان و ساختن دنیای عادلانه و همبسته در شرایط بهبود کیفی آگاهی ها باشد. این مسئله ای است که، من نگران آن هستم. فارغ التحصیلان موسسات آموزش عالی کشور من، بدون اینکه درک درستی از مشکلات زندگی داشته باشند، آنجا را ترک می کـنند. ما به متخصصانی که اطلاعات آنها فقط به رشته تخصصی خود مربوط می شود، نیاز نداریم. ضروری است،که جوانان باید به مبارزه برای جهانی بهتر و عادلانه تر تربیت شوند. در این باره، من در کتاب خود، تحت عنوان « انسان و زندگی» که، بزودی چاپ خواهد شد، مفصل توضیح داده ام."
“آنیتا”، همسر این نابغه برزیلی هنر معماری، که ۷۵ سال با او زندگی کرد، در سال ۲۰۰۴ درگذشت. دختر این زن و شوهر به نام “آنّا ماریا“، اوایل سال ۲۰۱۲میلادی در سن ٨۲ سالگی درگذشت. از “اُسکار نیمایِر“ پنج نوه، سیزده نتیجه، و هفت نبیره به جامانده است .ازجمله" لوسیا کابیرا " همسر دوم که درسن ۹۹سالگی درسال ۲۰۰۶ با وی ازدواج کرد.
"اسکارنیمایر"شخصیتی است ,که آخرین روزهای زندگی اش تا اوایل سال۲۰۱۲، در دفتر کارش که به ساحل ”کوپاکابانا“ی ریودوژانیرو مشرف بود، روی پروژههای جدید کار میکرد، و میزبان جلسههای هفتگی بحثهای سیاسی با دوستانی بود که به دیدنش میآمدند. حتی در بیمارستان هم مهندسان به دیدنش می رفتند که تا درباره طرحهای در دست اجرا با اومشورت کنند.دیدار دائمی نوه هاو نبیره ها وعشقی که به وی می ورزیدند نشانه بارز انسانی بود که تا لحظه آخر شمع وجودش گرمادهنده باز ماندگانش بود. درنهایت این مشعل نوگرای انقلابی که ده روزمانده بود به ۱۰۵ امین سالگردش , درتاریخ چهارشنبه ,۵ دسامبرسال ۲۰۱۲ در ساعت بیست یک و۵۵ دقیقه جای خویش را به شاگردانش به ارث گذاشت. پیکر وی را به کاخی سپردند که خود طراح آن بود. "دیلما روسف " رئیس جمهور برزیل در کنار کاخ , با افتخار با کف زدنها و با تجلیل نیمایر را انقلابی بزرگ و استاد معماری نوین توصیف نمود.باید اضافه نمود , این پایان آغازی است برای بازماند گان راه وی , در جهان آرمانی وخلاقیت معماری . رسانه های جهانی با انتشار خبر درگذشت وی نوشتند:
" اسکار نیمایر یک کمونیست وفادار تا آخر عمر، دوست نزدیک فیدل کاسترو که در مخالفت با دیکتاتوری نظامی ۲۱ ساله برزیل، کشورش را ترک کرد، بی خدایی بود که طراحی" کلیسای جامع برازیلییا" با معماری منحصر به فرد را در کارنامه خود دارد..". او نه تنها چهره برزیل معاصر را ترسیم کرد , بلکه جلوه معماری را در مهمترین مکان های دنیا دگرگون ساخت.". او معماری را به گردش آزاد رنگ و نور و فضا نزدیک نمود و حتی بناهای سنتی را با نگاهی تازه و بدیع بازساخت. بطور مثال در کلیسای جامع" برازیلیا "، درون کلیسا به جای فضای گرفته و تیره و تار قدیم، فضایی پر روح، زنده و جاندار آفرید، که در آن رنگ و نور به پرواز در آمده است. ودرواقع خود خالقی بود که با آفرینش منحنی هاو قوسها " خانه خدا" آفرید . او معتقد بود که در سطوح صاف و تیز، حس و نشانی غیر انسانی وجود دارد. به نظر او سطوح ملایم، خمیده و ظریف به طبع و ذوق انسان نزدیک تر است. وی در مقاله ای می گوید که پیکر انسان برای ما آشناترین و طبیعی ترین فرم خارجی است. در بدن آدم هیچ زاویه ای نیست، همه اندام ها با نرمی و پیچ و خم های ظریف به هم گره خورده اند.
به مناسبت اولین سال درگذشت" اسکار نیمایر" معمارنابغه برزیلی وعضووفادارحزب کمونیست مراسمی در کاخ ریاست جمهوری با حضور دیلما روسف رئیس جمهور برزیل برگزارشد.