مبادله


شکوفه تقی


• پریشانی را هزار آرزو بود،
و سرگردانی‌ش هر دم می‌فزود.
در بیابان دیوی، به او رسید. ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۲۱ آبان ۱٣۹۲ -  ۱۲ نوامبر ۲۰۱٣


 
 پریشانی را هزار آرزو بود،
و سرگردانی‌ش هر دم می‌فزود.
در بیابان دیوی، به او رسید.
گفت: «هزارت برآورم، یکی ببرم.»
پرسید: «آن چیست؟»
گفت: «شادیت»
پریشان گریست: «اگر مرا این یک بود، آن هزار نبود.»


شکوفه‌تقی