تشدید یورش به زنان تحت پوشش طرح “حجاب و عفاف”
شیده رخ فروز


• سرکوب زنان به هر بهانه و در هر شرایطی، یکی از عرصه های مقابله‍ی رژیم با خواسته های توده های زحمتکش و سد کردن ارتقای سطح مبارزه و از توان انداختن پتانسیل انقلابی مبارزات زنان در سطح جامعه است. حفظ “حجاب” اجباری و “عفاف” بهانه ای دائمی برای یورش و اعمال خشونت نسبت به زنان و تعرض به ابتدایی ترین آزادی های دمکراتیک ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
شنبه  ۲۵ آبان ۱٣۹۲ -  ۱۶ نوامبر ۲۰۱٣



 به رغم تأکید پر رنگ رژیم بر ایجاد اعتماد در بین توده های مردم نسبت به دولت “تدبیر و امید” روحانی و متفاوت دانستن آن با رویه‍ی دولت های قبل، و در ورای تمامی این فریبکاری ها، سیاست سرکوب کماکان حربه‍ی اصلی حاکمان در راستای عقب راندن مردم و حفظ بقای حاکمیت ارتجاع است. سرکوب زنان به هر بهانه و در هر شرایطی، یکی از عرصه های مقابله‍ی رژیم با خواسته های توده های زحمتکش و سد کردن ارتقای سطح مبارزه و از توان انداختن پتانسیل انقلابی مبارزات زنان در سطح جامعه است. حفظ “حجاب” اجباری و “عفاف” بهانه ای دائمی برای یورش و اعمال خشونت نسبت به زنان و تعرض به ابتدایی ترین آزادی های دمکراتیک از جمله آزادی پوشش است که مانعی عظیم را در برابر آگاهی، استقلال و گسترش عرصه های فعالیت آزادانه‍ی زنان در جامعه فراهم نموده است:
” دولت باید از کسانی که انتهای ماه از او حقوق می گیرند قانون حجاب را آغاز کند. این افراد را ملزم به حجاب اسلامی کند … اجرای قانون در کوچه و بازار و کنار دریا مشکل است اما در ادارات و بیمارستان و دانشگاه ها آسان است چون حقوق بگیر و جیره خوار دولت هستند … دانشجویان در دانشگاه نمره می خواهند و برای کسب این نمره هر صحبتی را گوش می دهند، لذا می توان به آنها این تذکر را داد که چنانچه حجابشان را رعایت کردند این اجرای قانون در نمره و انضباط آنها تأثیرگذار است. با این شرایط مسلما آنها این قانون را رعایت می کنند چرا که زحمتی برای آنها ندارد…” آیت الله جنتی در خطبه های نماز جمعه- ۲۹/۶/۹۲٫
جنتی مرتجع که از تریبون رسمی حکومت (نماز جمعه) به تحقیر و تهدید زنان سمت و سو می دهد، این را پنهان می کند که سالهاست این سیاست (و قانون حجاب اجباری) علیه زنان بکار برده می شود. اما هرگز آن گونه که جمهوری اسلامی می خواست زنان آگاه در برابر آن تسلیم نشده و با شیوه های متعدد علیه حجاب اجباری اعتراض خود را نشان داده اند. حجاب اجباری در ادارات و آموزشگاه ها از سال ۱۳۵۹ و در کل جامعه از سال ۱۳۶۰ و از تصویب مجازات برای بی حجابی از نیمه دهه ۶۰ آغاز شده و نزدیک به ۳۰ سال از آن می گذرد، اما ارتجاع حاکم باز هم اصرار به اعمال فشار و سرکوب در این زمینه دارد. آنان که خود معترفند در کوچه و خیابان با اجرای قوانین سرکوبگرانه مشکل دارند، زنان زحمتکش را با تحقیر “جیره خوار” دولت می نامند! وی بیشرمانه بر کار طاقت فرسا، بی حقوقی و محرومیت شدید زنان تحت استثمار توسط سرمایه داران و کارفرمایان (از جمله در بخش های دولتی)، پرده افکنده و آنان را از موقعیت آفریننده‍ی ثروت در جامعه تا حد “جیره خوار” تنزل می دهد و بعکس دولت را که تمامی امکانات مادی و معنوی حاصل از کار و رنج زحمتکشان را قبضه کرده، در موقعیت مافوق جامعه و منشاء ارتزاق مردم معرفی می نماید. جنتی سرکوبگر ارزش مقام علمی و آگاهی جوانان دانشجو را نیز به سخره می گیرد تا حدی که برای گرفتن “نمره” در برابر هرگونه “صحبتی” (و لابد از جمله چنین اراجیفی!) سر خم می نمایند! درس استادِ اخلاقیاتِ منحط با چاشنی تهدید و بده و بستان (حجاب اجباری در برابر نمره و انضباط) در پوشش قانون، چیزی جز همان سیاست هویج و چماق نیست!
همین سیاست را “روحانی” رئیس دولت “تدبیر و امید” نیز با ادبیاتی سر بسته تر، به خدمت سرکوب زنان جامعه می گیرد: “اگر در مسئله حجاب تذکری لازم است، آن تذکر باید از مدرسه، دبیرستان، دانشگاه، مساجد، علما و حوزه ها آغاز شود و آخرین مرحله، کاری است که به تذکر پلیس می انجامد و پلیس نباید به تنهایی بار همه را بر دوش بگیرد…” (۱۸/۷/۹۲ – آفتاب)
اعمال محدودیت و سرکوب علیه زنان به بهانه‍ی حجاب، به منزله‍ی منفعل، مطیع و فرودست نگه داشتن نیمی از جمعیت جامعه، و روی دیگر امکان تداوم اختناق، عقب نشاندن نیمه‍ی دیگر تحت ستم، و عدم برخورداری سطح مبارزات همه جانبه کارگران و زحمتکشان علیه تمامیت ظالمانه‍ی حاکم از نیرو و نقش پیگیر و قاطع زنان، است. به همین دلایل، حاکمان پس از سالها اجباری کردن قانون حجاب، هنوز از رعایت نکردن این قانون، “مجرم” بودن و تشدید بگیر و ببند زنان، عنان از کف داده و با تحقیر و توهین زنان و دختران را “بی ربط و ناباب”، “فاحشه” و “مجرم” توصیف نموده و خواهان تشدید برخورد و سرکوب آنان در مجامع و خیابان ها هستند:
“ببینید در خیابان ها با چه کسانی برخورد می کنند؟ اینها افراد بی ربط و ناباب هستند تازه نیروی انتظامی برخورد نمی کند، اگر برخورد می کرد جامعه این طور نبود … باید مجرمی را کنار خیابان ایستاده، بی حجابی یا هنجار شکنی می کند دستگیر کند، حالا ما بیاییم روشنفکر بازی در بیاوریم، نتیجه اش چیزی می شود که الان می بینیم الان چیزی به نام حجاب در جامعه وجود ندارد…. قانون می گوید کسی که مرتکب جرم می شود یا فاحشه کنار خیابان را باید دستگیر و تفهیم اتهام کرد که مرتکب جرم شده است. … البته وضعیت جامعه را می بینیم همه نوع اتفاقی دارد می افتد نه حجابی وجود دارد و نه رفتار و هنجاری … فساد آنقدر در جامعه زیاد است که همه انتقاد می کنند چرا نیروی انتظامی برخورد نمی کند. مثلا می بینیم روسری را به پشت سرشان می بندند و پشت ماشین می نشینند با این مسئله باید چگونه برخورد کنیم؟ به او بگوییم خواهش می کنیم روسری سر کنید؟ این فرد جرم مرتکب شده است و باید با او برخورد شود. … در ماشین ها و سینماها کشف حجاب می کنند…” (بیژن نوباوه نماینده مجلس- ۲۶/۶/۹۲).
مبارزه علیه انواع ستم و سرکوب زنان، تنها محدود به فعالان و جنبش انقلابی زنان نیست، این مبارزه‍ی دامنه دار تا رهائی کامل زنان، نیازمند تشکل مستقل، سازماندهی و مساعدت مردان آگاه و زحمتکش که خود نیز قربانی ستم و استثمار طبقات حاکم اند، پس زدن فرهنگ منحط و قرون وسطائی مسلط کنونی و زیر و رو کردن بساط ننگین و ارتجاعی حاکم است که خود هر روزه سیاست سرکوبگرانه و زن ستیزانه را در خدمت ستم و سرکوب جامعه بازتولید می نماید.
منبع: خیزش شماره ۲۶