انقلاب و ضد انقلاب - اخبار روز

نظرات دیگران
  
    از : مسعود بهبودی

عنوان : درک اردشیریستی از تاریخ
«این گذار نمی تواند بطور خود جوش و خود بخودی باشد (اگرچه تجارب تاریخی چنین امکانی را ممکن می سازد)، این گذار باید به مدیریت پیشروترین نیروی سیاسی، متحد در زیر پرچم جنبش چپ باشد.»
(اردشیر)

ما فقط این جمله واپسین اردشیر را مورد تأمل قرار می دهیم:
۱
این گذار (یعنی گذار از سرمایه داری به سوسیالیسم) بزعم اردشیر نمی تواند خودپو باشد.
این حکم اردشیر فی نفسه کمترین عیب و ایرادی ندارد، ولی عملا مغایر با مارکسیسم ـ لنینیسم است.

چرا؟

۲
برای اینکه این حکم ضمنا حاکی از آن است که گذارهای دیگری در جامعه می توانند بطور خود به خودی صورت گیرند.
شاید کسی دلیل بپرسد.
دلیلش را خود اردشیر بلافاصله دو دستی عرضه می کنند:

(اگرچه تجارب تاریخی چنین امکانی را ممکن می سازد)
(اردشیر)

کدام تجارب تاریخی گذار خود به خودی از فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی معینی را به فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی بالاتر نشان داده است؟
در کجای تاریخ گذار کذائی خودپو بوده است؟

۳
اردشیر ظاهرا از تنها چیزی که خبر ندارند، ساده ترین آموزه های مارکس و انگلس و لنین اند و استثنائا درست همین بی خبر از اصول بنیادی مارکسیسم ـ لنینیسم به دفاع از انقلاب اکتبر می پردازد.

۴
مرزبندی ماتریالیسم مارکس با ماتریالیسم مکانیکی و متافیزیکی (فویرباخ) و مرزبندی لنینیسم با رفرمیسم (سوسیال ـ دموکراتیسم) و رویزیوینسم درست همین جا ست:
بنظر مارکس به میلیون ها دلیل تجربی و نظری، روندهای اجتماعی ـ برخلاف روندهای طبیعی ـ سوبژکت مند (فاعل مند) اند.
زلزله و توفان و آتش فشان به سوبژکت (بنی بشر) نیاز ندارند.
ولی بدون حضور فعال بنی بشر در جامعه آب حتی از آب تکان نمی خورد.
تاریخ (جامعه و جهان) را توده ها می سازند.
تاریخ بی سوبژکت نیست.
تاریخ سازنده دارد.

۵
کسانی که مدعی گذار خود به خودی از سرمایه داری به سوسیالیسم بودند، بدترین دشمنان طبقه کارگر حضرات کائوتسکی (بانی رفرمیسم) و برنشتاین (پدر رویزیونیسم) بودند که لنین هر دو را بحق مورد انتقاد رادیکال قرار داد.
اتفاقا بر خلاف ادعای اردشیر تجارب تاریخی بطلان نظر رفرمیسم و رویزیونیسم را نشان داده اند و نه صحت آن را.
نظام سرمایه داری ماهیتا خودستیز است، خودمخرب است.
تن به سقوط به قهقرای بربریت می دهد، ولی به هیچ ترفندی تن به گذار نمی دهد.
بهترین تجارب تاریخی تجربه جنگ جهانی اول و تجربه فاشیسم و جنگ جهانی دوم اند.
سرمایه داری برای به تعویق انداختن مراسم کفن و دفن خویش دو جنگ مهیب جهانی برافروخت و ۷۰ میلیون نفر را کشت و دهها میلیون نفر را علیل و ذلیل کرد و ده ها هزار شهر و روستا را با دار و ندار شان خاکستر نمود.

این گذار باید به مدیریت پیشروترین نیروی سیاسی، متحد در زیر پرچم جنبش چپ باشد.
(اردشیر)

تق و لق تر از این نمی توان فرمولبندی کرد که اردشیر کرده است:
گذار از سرمایه داری به سوسیالیسم و اصولا هر گذار فرماسیونی فقط زیر پرچم پیشرو ترین طبقه اجتماعی صورت می گیرد که قادر به بسیج توده تاریخساز باشد و نه زیر پرچم جنبش چپ کذائی
تاریخ را جنبش ها نمی سازند، بلکه توده ها زیر رهبری طبقه اجتماعی معینی می سازند:
مثلا همین جامعه سرمایه داری را توده ها زیر پرچم بورژوازی انقلابی آغازین ساخته اند و انقلاب اکتبر نیز زیر پرچم طبقه کارگر روس صورت گرفته است و حزب بلشویک گردان پیشاهنگ این طبقه اجتماعی رزمنده بوده است.
۵٨۶۹۹ - تاریخ انتشار : ۲٨ آبان ۱٣۹۲