از : peerooz
عنوان : " در شرق هم خبری نیست "
" " آمادگی یک طبقه برای دستیابی به تسلط بدین معناست که او به پشتوانه منافع و آگاهی طبقاتی خود می تواند مجموعه جامعه را براساس منافع خویش سازمان دهد. در تحلیل نهائی مسئله تعیین کننده و اساسی در هر مبارزه طبقاتی این است که کدام طبقه در لحظه مناسب و تعیین کننده توانائی و آکاهی طبقاتی برای سازماندهی کل جامعه رادارا است.(نقل از کتاب تاریخ و آگاهی طبقاتی) - نظر لوکاچ بنقل قول از جناب دهکردی ".
آیا این همان نیست که طبقه ۱ درصدی در " لحظه مناسب " " مجموعه جامعه را براساس منافع خویش سازمان " داده است؟
نویسنده ای بنام راجر آرنولد در یک سایت خصوصی معتقد است که در طول تاریخ و صرفنظر از نوع حکومت، جامعه از نظر ثروت به سه طبقه ۹۰-۹-۱ تقسیم میشود. طبقه ۱ درصدی قوانین و سیستم اجرایی آنرا تعیین میکند و طبقه ۹ در صدی مامور اجرای آن میگردد. طبقه ۹۰ در صدی هم مجبور به اطاعت از این قوانین است.
این سیستم تا زمانی که طبقه ۹ در صد با طبقه ۱ در صد همراه است از نظر سیاسی و اقتصادی و اجتماعی بر پا میماند. زمانی که طبقه ۹ درصد با ۹۰ در صد همراه شود سیستم به شکل ۹۹-۱ در آمده و انقلاب صورت میگیرد.
در این حالت طبقه ۱ در صدی به چهار طریق به این پیش آمد عکس العمل نشان میدهد: افزایش حقوق مواجب بگیران ، تقویت نیروی پلیس ، بهبود شرایط اقتصادی مانند امور مالیاتی و مالی برای ۹ در صدی ها و دست آخر دادن امتیازات جزئی به طبقه ۹۰ در صدی.
با پیشرفت تکنولوژی, امروزه جهان به دهکده ای تبدیل شده که مرزها برای کورپوریشن ها از بین رفته و کار و صنعت از ایالتی به ایالت دیگر و یا از کشوری به کشور دیگر منتقل میشود و رمقی برای ۹۰ در صد باقی نمیماند.
زمانی که آدم به تشتت آرا در ادبیات " چپ " نگاه میکند که هنوز با اسلحه ۱۵۰ سال پیش در بین خود میجنگند بیاد داستانی میفتد که " در شرق هم خبری نیست ". تمام اعتصابات و تجمعات و اعتراضات اخیر در سراسر دنیا برای کسب " امتیازات جزئی " از طبقه ۱ در صدیست که آنهم مضا یقه میشود. بعضی از کامنت های پای مقالات هم ضرب المثل معروف را بیاد میآورد که قیمه نه با قاف است و نه با غین. راه عملی میخواهد.
۵٨۷٣۲ - تاریخ انتشار : ۲۹ آبان ۱٣۹۲
|