سفر بارزانی به ترکیه، تقابل یا تعامل؟


امید طاهری


• با اینکه این سفر ممکن است برگزاری کنگره ی ملی کرد را بیش از پیش مورد تردید قرار دهد، اما می تواند مجالی را برای احزاب کردستان ایران فراهم آورده تا با بازسازی، ساماندهی و تقویت خود، در معادلات و تعاملات سیاسی پیش رو چه در سطح کردستان ایران و چه در سطح ملی کردها، همصدا و وزین تر شرکت کنند ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
پنج‌شنبه  ٣۰ آبان ۱٣۹۲ -  ۲۱ نوامبر ۲۰۱٣


در دهه های اخیر، و با جوادث کردستان پس از انقلاب ایران ، اعلام خود مختاری کردستان عراق در سال ۹۱ و تثبیت و تغییر نقش کردها در سال ۲۰۰٣ به واسطه ی سرنگونی صدام حسین، در اقلیم کردستان عراق از یک سو و مبارزات خونبار پ.ک.ک با ترکیه ، مضافا شرایط ویژه ی پیش آمده در سوریه و در کنترل داشتن عمده ی مناطق کرد نشین توسط حزب اتحاد دموکراتیک از سوی دیگر،نقش کردها و کردستان را در معادلات پیش روی منطقه ای بیش از پیش روشن کرده است.
اکنون کردستان عراق پس از سپری کردن انتخابات موفق و دموکراتیک، و با داشتن امنیت، اهمیت استراتژیک، ذخایر انرژی، اقصادی پویا و در حال رشد در منطقه ای مملو از تنش و نا امنی، ظرفیت سرتاسری کردستان را برای دموکراتیزه کردن خاورمیانه بخوبی نشان می دهد و سیاست مداران و قدرت های جهانی- منطقه ای بخوبی از این مسئله آگاهند.
در این راستا کشورهای پیشگام، به این قضیه بعنوان فرصت نگاه کرده و برخی دیگر از جمله ایران و ترکیه آن را تهدیدی برای امنیت ملی خود می پندارند.
مسئله ی کردها برای ایران و ترکیه همواره امری مشترک و حائز اهمیت بوده که سبب دنبال کردن سیاستهایی مشابه در قبال کردها، شده است. آنها ناچار به پذیرش و حمایت از حکومت اقلیم شده و سعی در تعریف و محصور کردن سرتاسر کردستان در چارچوب جغرافیایی - سیاسی آنجا نمودند. اما با شروع اعتراضات و مبارزات مسلحانه در سوریه و متعاقبا عقب نشینی دولت و کنترل مناطق کردنشین توسط کردها، ورق به سود کردها برگشته و منافع ایران و ترکیه را دچار تضاد کرده و موجب تفاوت در رویکرد آنها نسبت به کردها شد. در ایران تنها یک راه برای مواجهه با حقوق کردها وجود داشته و آن سرکوب و انکار است. پس از انتخابات و روی کار آمدن روحانی هم، علی رغم بازکردن فضا و کاهش فشارها در مرکز، تاکنون در کردستان از همان روش همیشگی و راه قدیمی؛ یعنی اعمال زور و سرکوب استفاده شده است . اما در نقطه مقابل ترکیه با پ.ک.ک تنها حزب پرنفوذ کردستان شمالی وارد فرایند صلح. آشتی شده و از مواضع خود عقب کشیده است.
ایران با حاکمیت شیعی - ولایی برای جلوگیری از سقوط بشار اسد، متحد استراتژیک - مذهبی خود از هیچ اقدامی دریغ نکرده و بطور نظامی دوشادوش اسد، می جنگد و این در تضاد کامل با سیاستهایی است که ترکیه در برابر سوریه دنبال می کند. ترکیه در راه بازیابی نقش خود در زمان عثمانی برای مسلمانان سنی و پیوستن به اتحادیه اروپا است.
ترکها بار ها اقدامات اسد را محکوم و تا آستانه درگیری نظامی پیش رفته اند و اکنون نیز به حمایت و تجهیز لجستیک مخالفان اسد و گروه های سنی می پردازند. همچنین به نظر می رسد ترکیه از شرایط نابسامان سیاسی- اقتصادی رقیب خود استفاده کرده و در زمانی که ایران سرگرم مذاکرات هسته ای با ۵+۱، کاهش تحریم ها و حفظ بشار اسد در قدرت است، به دنبال پیش دستی و چاره اندیشی در حل مسئله کردها با شیوه هایی نوین است و در صدد تشکیل اتحادموقت ترک -کرد مقابل تشیع ایران-سوریه است، تا جایی که منافع ملی اش در خطر نیافتد.
لازم به ذکر است، حزب کارگران کردستان از سال ٨۴ میلادی تا چندی پیش، با حکومت ترکیه در حال مبارزه ی مسلحانه بوده که تا کنون نزدیک به ۴۰۰۰۰ کشته برجاگذاشته است و همواره قسمت عمده ی نیروهایش، در خاک اقلیم کردستان بوده و آزادانه فعالیت کرده اند و در پی بمباران مواضع آنها در اقلیم بارها خسارات جانی- مالی به مردم ساکن مناطق وارد شده است.
کردستان علی رغم مرزبندی های اجباری که از سوی دیگر کشورها به آن تحمیل شده است، همواره برای اهالی و احزاب آن سرزمینی مشترک و همدرد قلمداد شده است و هیچ جای آن متعلق به گروه یا بخش خاصی نبوده است. احزاب و جریانات سیاسی گاها در صدد افزایش نفوذ و پیگیری اهداف خود در دیگر بخش های کردستان بوده اند که این مهم به پلورالیسم سیاسی نیز کمک خواهد کرد. همانگونه که پ.ک.ک با تاسیس شاخه هایی مختص به بخش های مختلف کردستان در ظاهر احزاب مستقل، دست زده است ، برخی از احزاب هم در صدد مقابله برآمده اند.
کردستان سوریه نیز از این قاعده مستثنی نبوده و حزب دموکرات کردستان عراق به رهبری بارزانی از سال ها پیش در پی افزایش نفوذ خود در آنجا است، اما با شروع ناآرامی ها و عقب نشینی نیروهای سوریه از کردستان، پ.ک.ک توسط َشاخه ی غربی خود، حزب اتحاد دموکراتیک کنترل آنجا را بعهده گرفت و این امر رقابت های حزبی میان آن دو را افزایش داده است. از سوی دیگر سعی در برگزاری کنگره ی ملی کرد و اجماع کردهای سوریه در هه ولیر (اربیل) برای چگونگی اداره ی مناطق تحت کنترل، را باید اقدامات بارزانی در جهت اتحاد و هم گرایی احزاب و گروه های کرد دانست.
سفر بارزانی با لباس و زبان کردی به آمد (دیاربکر)، را باید فراتر از تبلیغات حزبی اردوغان دانسته که برعکس تبلیغات برخی رسانه های مخالف که منافع خود را در خطر می بینند، دست آوردهایی را هم به همراه داشته است. این سفر را باید بیشتر به تلاش ترکیه حهت یافتن راه حلی برای آینده و مسایل کردستان مربوط دانست که حاضر است با دادن امتیازاتی آن را حل کند .البته شاید یکی از اهداف ترکها ایجاد دودستگی و یا تضعیف پ.ک.ک باشد ، اما در دراز مدت پای آن دسته از شهروندان که بخاطر سیاست های سخت و قطبی پ.ک.ک از جنبش کردی فاصله گرفته اند را با رویای داشتن کیان کردی، به عرصه ی جنبش باز گردانده و نتیجه ی معکوس به همراه خواهد داشت.
این سفر شامل اهداف و دستاورد هایی مشترک و یک جانبه برای طرفین بود.
نخست می توان آن را در راستای اهمیت نقش و آینده ی کردها در منطقه دانست که ترکیه به خوبی آن را درک کرده و سعی در استفاده از نفوذ و نقش بارزانی در حل مسئله ی کرد با حداقل هزینه را دارد. سپس آن را تلاشی دو جانبه در جهت شکستن انفعال مذاکرات صلح ترکیه با پ.ک.ک و کمک به روند صلحی دانست که پ.ک.ک پیشقدم و ترکیه به پیشوازی آن رفته است. همچنین با توجه به حجم معاملات اقتصادی و توافقات صورت گرفته، می توان آن را تلاشی برای گسترش همکاری های اقتصادی دانست.
اگرچه برای اردوغان و ترکیه که ناچار به پذیرفتن ادعا و مطالبات کردها شده اند، این سفر واکنش و نارضایتی هایی در داخل به دنبال داشت، اما پیام صلح و تغیراتی اساسی در سیستم ناسونالیسم افراطی پسا اتاتورک را نیز به همراه داشت و یک گام به عقب محسوب می شود. ترکیه در این سفر اهداف ذیل را دنبال می کرد:
- ابراز تمایل برای رسیدن به صلح و تداوم آشتی
- تضعیف و کاهش نفوذ پ.ک.ک و کنترل و رویارویی با جبهه ی کردی در حال شکل گیری
- دستاوردهای انتخاباتی و اقتصادی برای اردوغان و حزبش
- تلاش برای پیشبرد فرآیند صلح با کردها.
در مقابل اهداف و دستاوردهای رئیس اقلیم کردستان مقداری متفاوت بود:
- حمایت و پشتیبانی از توافق صلح پیشنهادی حزب کارگران کردستان به رهبری اوجالان
- ابراز نارضایتی به نحوه ی اداره ی تک حزبی کردستان سوریه
- شکستن تابوی فاشیسم ترک در پایتخت کردستان شمالی و به اهتزاز در آوردن پرچم کردستان در خیابان های آمد.
- تلاش جهت تقویت و هویت ملی فرامرزی کردها و تحقق رویای دیرین آنها
- ابراز قدرتی فرااقلیمی پس از انتخابات حکومت حریم
- گسترش مناسبات سیاسی
- آواز خواندن خواننده مخالف سیاسی به زبان کردی در پایتخت کردستان ترکیه
- بردن اخبار کردستان به صدر اخبار جهان.
و سرانجام آنطور که رسانه های دولتی ترکیه که تا دیروز هویت و زبان کردها را انکار می کردند، زنده باد کرد و ترک سر دادند. در نهایت این سفر را می توان واکنشی به اقدامات و سیاست های پ.ک.ک در سایر بخش های کردستان دانست که به خاطر منافع و اهداف حزبی تا حدودی سبب رکود و توقف تحرکات در جهت منافع ملی کردها شده است، از نحوه ی برگزاری کنگره ی ملی تا اداره ی مناطق کردستان سوریه، که با مخالفت اکثریت احزاب و جریان های دیگر بوده و تا حدودی یک جانبه تصمیم گرفته و عمل می نماید.
به نوعی این اختلافات از آنجا سرچشمه می گیرد که خواسته ی دیرین اکثریت کردها برای تشکیل کشوری مستقل و توانمند کردی با تفکر کنفدرالیسم دموکراتیک و تخیل آزادی آرمانی انسانهای بدون دولت، در تقابل و تضاد قرار می گیرد. در هر حال کردها در حال گذار به دوره ای جدید در تاریخ خود هستند که با کمک تحولات و تغیرات زمانی - مکانی سرعتی دوچندان یافته است و دستیابی به توافقات اساسی و کارآمد تجربه ای جدید به شمار آمده و به مراتب دشوار است و امید که احزاب کرد با رویکردی ملی و مثبت بر این چالش ها غلبه کنند. با اینکه این سفر ممکن است برگزاری کنگره ی ملی کرد را بیش از پیش مورد تردید قرار دهد، اما می تواند مجالی را برای احزاب کردستان ایران فراهم آورده تا با بازسازی، ساماندهی و تقویت خود، در معادلات و تعاملات سیاسی پیش رو چه در سطح کردستان ایران و چه در سطح ملی کردها، همصدا و وزین تر شرکت کنند.