از : اکبر کرمی
عنوان : هم دستی اسلام ستیزان با اسلام گرایان
احمد عزیز با درود و مهر
جدا از این که رادیکال ها هم واره هم دیگر را تولید و تقویت کرده اند و می کنند؛ در هم پیوندی اسلام ستیزی و اسلام ستیزان دست کم به دو شوند (دلیل) آشکار می توان اشاره کرد.
یکم. اسلام ستیزان با ناتوانی در تفکیک جریان های مختلف اسلامی در عمل مسلمانان و خوانش های مختلف از اسلام را به یک چوب رانده و از پیوستن بخش غالب مسلمانان به مدنیت جدید جلو گیری می کنند. در واقع اسلام ستیزان هم چون اسلام گرایان هر خوانشی غیر از خوانش اسلام گرایان از اسلام را ناراست و نادرست می دانند. دشمنی آشکار این دو گروه با نواندیشان مسلمان هم از همین جا اب می خورد؛ چه نواندیشی دینی - که تلاش دارد راهی برای عبور مسلمانان از سنت به جهان جدید باز کنند- خصم این دو جریان است.
دوم. اسلام ستیزان هم چون اسلام گرایان تمایل دارند یک مساله ی سیاسی را به یک مساله ی هویتی تبدیل کنند. واقعیت آن است که بخش کوچکی از مسلمانان (اسلام گرایان) با جهان جدید مساله دارند و برای همراه کردن مسلمانان با خود، تلاش دارند مساله ی خود را مساله ای هویتی (یعنی مساله ی همه ی مسلمانان) جا بزنند؛ آن ها می گویند جهان جدید (مدرنیته و سکولاریته) هویت اسلامی ما را به رسمیت نمی شناسد و کمر به حذف ما بسته است. چنین ادعایی کاملن نادرست و ناراست است؛ چه، مسلمانان در کشورهای توسعه یافته و مدرن آزاد و برابر با دیگر شهروندان حضور دارند، در حالی که در بسیاری از کشورهای اسلامی عالبن مسلمانان فاقد چنین امکاناتی هستند.
از اتفاق تنها اسلام ستیزان هستند که در این تاریخ و شناخت شناسی وارونه و ذات گرا با اسلام گرایان هم راهی و هم سویی دارند و شواهد استدلال های خام آن ها را فراهم می آورند.
پیوند مسلمانان به اسلام گرایی و خطاهای آنان، پیوند مسلمانان به جدال بی پایان و خطرناک اسلام گرایی با جهان جدید هم هست! پیوند مسلمانان به اسلام بدخیم و بنیادگرا، پیوند مسلمانان به جهان سنت هم هست!! هر خوانشی از اسلام که بخواهد اسلام و دمکراسی و حقوق بشر را ناسازگار نشان دهد، استقرار دمکراسی و حقوق بشر را، دست کم در کشورهای اسلامی تعلیق به محال می کند.
۵۹۲٨۶ - تاریخ انتشار : ۲۵ آذر ۱٣۹۲
|