از : آرزو
عنوان : دانش یا معرفت, تفاوت در کجاست؟
آشنای گرامی,
پس از قدردانی از آنچه که با دانش ودلسوزی نوشته ای, خواهشن بگذاریم ماندلا پر آوازه و سربلند در تاریخ ماندگار شود که بی شک می شود. اما به گمانم انشای درست شما نیز ذراتی از اشتباه در خود داشته باشد. در جهان پر ماجرای جنگ سرد, شوروی هر چند ناکافی, تنها حامی فدرتمند جنبش های آزادیبخش آفریقا بود. از روزهای سیاه لمومبا تا که شبهای رنگین ماندلا چنین بود. به یاد بیاوریم,که چینی ها و متحدان آفریفایشان در موزامبیک و آنگولا با پیروی از نظریه نادرست سه جهان تا آنجا پیش رفتند که سرانجام و به ناچار با سربازان آپارتاید همسفر شدند. ساویمبی و یونینتا را به یاد بیاد آوریم. و دخالت مسقلانه, مغرورانه ی کوبایی ها را, در دفاع جانفشانانه اشان از آنگولای آزاد شده ,آنگاه در برابر اشغالگران آفریقای جنوبی را.به گمانم باور ماندلا این بود که رسالتش با پایان آپارتاید به پایان رسیده و نسلی دیگر,جوانتر باید بار سنگین را پیش برد. آنهایی که در وقت اسارت او در آزادی و تبعید می باید دانش می آموختند که شاید آموختند , معرفت را اما به گمانم باختند. قلب همیشه جوان ماندلا تا آخرین روز های زندگیی تن پیرش ,همواره همدل راستین ستمدیدگان و رنجبران بود. تو گویی پیر مرد دلی به گستردگی دو اقیانوسی داشت که در بیرون دهکده زادگاه او به یکباره هم آغوش می شدند.بیاییم تا که او را آنچنان که بود بزرگ و بزرگوار بدانیم.
۵۹٣٣۶ - تاریخ انتشار : ۲٨ آذر ۱٣۹۲
|
از : بنفشه
عنوان : وفا
روزی در آغاز ماجرا قول داد که از کریس هانی بنویسد , او که فساد ناپذیر بود. ولی هنوز در انتظار وفای او به قولی که داده بود مانده ام. او که زنی بود تنها شیفته نرانگی ,تفاوت میان چه گوارا , و مزدوری چون "من" را درک نمی کرد , شیفته آبارتاید بود هراسان اما در اینجا از فلاکت سیاهان می نوشت. حالا هم جایی دیگر در غم فقدان آپارتاید ازسکواری راستین و دروغین جهان در غم مادیبا گله می کند. او نمی داند اگر سخاوت ماندلا نبود, سپاه سیه روزان سیاه , خانه زیبای او و هزاران خانه زیبای دیگر در جی - بورگ را در آتش خشم خود و به کین خواهی "هانی" به خاکستر می نشاندند. او سر انجام روزی باید بداند روزهای خوش زندگیش در کشور رنگین کمان را بدهکار است به تمامی , به سخاوت قلب مهربان مادیبا و به وفاداری "کافران" به او
۵۹٣٣۰ - تاریخ انتشار : ۲۷ آذر ۱٣۹۲
|