• ماندلا چشم در مهمیز قدرت و تملک ثروت نداشت و به فکر کشتار مخالفان و انتقام نبود. او قدرت خود را با قدرت بخشیدن به مردم تثبیت کرد و در قلوب جهانیان جای گرفت. او از هر فرصتی برای الهام بخشیدن به مردم و حرکت به سوی اتحاد مردم و رسیدن به هدف مشترک سود جست ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
آدينه  ۲۹ آذر ۱٣۹۲ -  ۲۰ دسامبر ۲۰۱٣

 


ماندلا و تیم ورزش راگبی
حمید دادیزاده
نلسون ماندلا به معنای واقعی کلمه جوهره انسانی انسانیت را اعتلا بخشید و چهره سیاست را مردمی تر کرد. او مفهوم تازه ای به مقوله رهبری ارائه داد و قدرت را در دوره ریاست جمهوریش از فساد رها کرد و آن را مبرا نمود. او با اندیشه و اتخاذ رویکرد های موثر قدرت را به مردم واگذار کرد و در یک جامعه بغایت پیچیده با ملیتها و زبانها و اقوام متفاوت مضمون انسانی انسان را عمده کرد. برای مثال در عرصه زبانهای رایج در افریقای جنوبی زبان رسمی اجباری آفریکانس را که آپارتاید از آن به عنوان ابزار سرکوب سود میجست و زبان انگلیسی را هم که به نوعی زبان برتر دولتی حساب می شد به خدمت اهداف انسانی در آورد و به جای دشمنی با زبان و مکالمه کنندگانش، محتوای زبان را دگرگون ساخت و با طرح پروژه "پیپلز اینگلیش" کوشید تا زبانها را در خدمت به علم و جامعه انسانی در آورد . و زبان های اصلی اکثریت مردم سیاه پوست را ارتقا داد. اینک ۱۱ زبان رسمی در این کشور تکلم می شود و افریقای جنوبی به سبب تنوع قومی، فرهنگی، ملی و تاریخی تمام زبانهای موجود را به عنوان زبان رسمی شناخته است. چرا که هیچ زبانی در برابر زبان دیگر از نظر زبان شناسی اولویت و رسمیت ویژه ای ندارد.
در زمینه تمام سیاستهای دوره رهبری ماندلا او با نیروی منبعث از مردم روح و روان جامعه را فتح کرد و قدرت و رهبری را از برج عاج مطلق گرایی، توتالیتریسم، سرکوب، حبس و اعدام و دادگاهای انقلاب به صحن زنده جامعه کشاند. وارد محافل قدرتمند سفید پوستان شد و به رهبری با "قدرت تحول گرا" مبدل شد. او بعد از آزادی وارد میدان شد و ذهن و روان مردم را از اندیشه انتقام و خون و کشتار و دار زدن به ساخت و پرداخت جامعه ای با اندیشه های گوناگون منتقل کرد. در زمینه ورزش کارهای او اعجاب انگیز بود.
برای مثال، او تیم راگبی آپارتاید را که حتی یک سیاه پوست بازیکن نداشت و در حقیقت آپارتایدی شده بود به رسمیت شناخت کلاه این تیم را بر سر گذاشت و پیراهن این تیم تمام سفید را با شماره کاپیتان آن پوشید و در فینال جهانی آن شرکت کرد و مسابقات مدال جهانی ورزش راگبی را به صحنه وحدت سیاهان و سفیدها مبدل ساخت و جهانی را به لرزه در آورد. "هر گز در خواب هم نمی دیدم و هرگز از مخیله من هم نمی گذشت که نلسون ماندلا در فینال تیم جهانی راگبی روی قلبش آرم تیم راگبی اسپرینگ بک را بزند. "آین سخن کاپیتان فرانسوا پیه نار است."زمانی که ماندلا وارد رخت کن شد تا برای ما آرزوی پیروی کند، وقتی که دور زد شماره من در پیراهن او حک شده بود. من هرگز این واقعه را فرموش نمی کنم. (سخنان کاپیتان)
ماندلا چشم در مهمیز قدرت و تملک ثروت نداشت و به فکر کشتار مخالفان و انتقام نبود. او قدرت خود را با قدرت بخشیدن به مردم تثبیت کرد و در قلوب جهانیان جای گرفت. او از هر فرصتی برای الهام بخشیدن به مردم و حرکت به سوی اتحاد مردم و رسیدن به هدف مشترک سود جست. کتاب موسوم به "بازی کردن دشمن نلسن ماندلا و بازی ای که ملتی را ساخت" که مولفش جان کارلین است اینک به عنوان کتاب درسی در هر موسسه مدیریتی تدریس میگردد. این کتابی است که تلاشهای نلسون ماندلا را درطول دهه ها در ساختن ملتی نشان می دهد که از روزهای زندان آغاز شده بود و در میدان ورزشی به پایان رسید. نوع نگرش و برخورد مبتکرانه ماندلا با تیم راگبی نه تنها کل تیم را برانگیخت و آنرا به قهرمانی رساند سبب شد که کل جمعیت سیاه نیز از تیم اسپرینگ بک حمایت کند و نوعی تحول در درون ایجاد نماید. او با این اقدام مرز سیاه و سفید را شکست و جوهره انسان را عمده کرد و توانست جامعه درگیر در جنگها و کشتارها و نفرت ورزیهای قومی را به سوی اهداف متعالی انسانی در همکاریها و احترام به حق و حقوق یک دیگر سوق دهد. "سانتوش بابی" که مدرس مربیگری در ورزش است می نویسد: نوع بشر و انسان برای تلاش به بهتر شدن آفریده شده و نلسون ماندلا تجسم کننده این اندیشه بزرگ، بازتاب دهنده این خصلت انسانی است او نشانگر این "عظمت جمعی" ماست. “ Collective greatness”   
در بررسی قدرت رهبری و خصیصه های انسانی او محققان از او به عنوان رهبری الهام بخش یاد میکنند که قادر شد همراهان خود و جهانیان را برانگیزاند و به آنها نیرو بخشد تا با نیروی سازنده در راه رسیدن به اهداف مشترک بزرگ گام بر دارند. او مفهوم "تعهد و هدفمندی" را از نو به بشریت آموزش داد. این ویژه گی رهبری او در تحول بخشی و حرکت در مسیر اهداف عالی سبب شد که تیم راگبی افریقا در جهان قهرمان شود و سایر مردم از جمله سیاهان نیز به حمایت از این تیم برخیزند.در واقع از این واقعه و پیروزی در مسابقات و بردن کاپ جهانی به عنوان مثال بارز در توصیف خصلت متحول کننده در رهبری ماندلا یاد میکنند. این خصیصه در قدرت بخشیدن به مردم نشان از سطح عالی "هوشمندی عاطفی" او دارد که دربرگیرنده خصایص "یک دلی"، "خودآگاهی" ، "وظیفه شناسی"، " اتکا به نفس " و داشتن مهارتهای اجتماعی و عواطف انسانی و مدیریت فردی است. خصیصه های بر شمرده در فوق به قدری این سمبل مبارزه مدنی را قدرت بخشیده بود که در درون سلول دهه ها به مطالعه پرداخت و شعر ویلیام ارنست هنلی به نام " شکست ناپذیر " را به دیگر همبندانش می خواند. این شعر اثرات شگرفی در زندانیان گذاشت آنجا که میخوانیم: من حاکم بر سرنوشت خودم هستم. من ناخدای روحم هستم." این اندیشه و باور به او قدرت بخشید تا دهه ها در تنهایی زندان بتواند با دیگران پیوند یابد و در راه رسیدن به یک آماج عالی مقاوم بماند. قرن بیست و یکم اینک با خاطره و مشارکت یادبود صدها میلیونی رهبری پیش میرود که اندیشه ها و توانمندیهایش طلیعه قرنی بهتر با اهدافی متعالیتر را در پیش دارد. ماندلا گذرگاه امید و همدلی با مردم محروم است و نام و یادش ماندگار. او با اصول انسانی اندیشه هایش را شکل داد و برای رسیدن به اهدافی عالی مردم را بسیج کرد. نام او به عنوان سمبل عظمت جمعی ماندگار خواهد ماند. او پیام آور نیرو به مردم، امید به پیروزی، و مقاوت در برابر استبداد و یک ذلی انسانهاست.

نقل و قولها از سانتوش بابو، آموزش دهنده مربیگری