جهان، وداعِ قهرمانِ مبارزه با تبعیض را گرامی میدارد - یک شهروند ایرانی



اخبار روز: www.iran-chabar.de
شنبه  ٣۰ آذر ۱٣۹۲ -  ۲۱ دسامبر ۲۰۱٣


این روزها روزهای نلسون ماندلاست همه ی تحسین ها و ستایشها بسوی راد مردیست که حیات خود را فداکارانه برای سعادت مردم و فروپاشی تبعیض و مبارزه برای نادیده گرفتن حقوق شهروندی تقدیم کرد. او بهترین سالهای عمر خود را در زندان سپری کرد و با وجود داشتن دلایل محکمه پسند و موقعیتهای مناسب زیاد، برای گرفتن انتقام از مخالفان و دشمنان خود، هرگز این راه را انتخاب نکرد و رفتار خشنوت آمیز تشویق شده در بسیاری از مانیفست های رهبران و احزاب معاصر خود را، برای پیشبرد اهدافش بر نگزید.
رفتار انسانی او مقابل کسانی که حیات او را به تباهی کشانیده بودند سرمشق و راهکار نوینی برای رهبران و احزاب جهان شد. بخشش کسانی که چنین ضربه ی هولناک و جبران ناپذیری بر زندگی او و دوست دارانش وارد کرده بودند بر تأثیر گفتار و استقامت کم نظیرش صد چندان افزود و او را مبدل به مردی اسطوره ای و جاودان و محبوب کرد.
اکنون تحسین جهانیان، قاره ی سیاه آفریقا و مخصوصا زادگاه مردی را که محبوب قلب بسیاری از خیر اندیشان جهان است از کوچک و بزرگ چون بارانی از رحمت فرا گرفته است مردم وجود انسانی را با چنین سوابقی درخشان که اثرات ماندگارش در جان و روان آنان حک شده است در کره ی خاکی موهبتی ارزشمند دانسته و به پایان زندگی و وداع جسمانی او، به عنوان پایانِ حیاتی قهرمانانه، نمی اندیشند بلکه آنان در اجتماعی بزرگ گرد هم آمده اند تا با مراسمی برازنده روح بزرگی را بدرقه و ستایش کنند که قدرت شفاعتش می تواند نسلهای متوالی را الهام بخشد و بسوی صلح و دوستی و اتّحاد فرا بخواند.
حال ما که همه از ارادتمندان و ستایشگران چنین مرد بزرگی هستیم باید از خود بپرسیم، میراث چنین شخص بزرگی با چنان درجه از محبوبیتِ جهانی، برای فرد فرد ما چه بوده و چه خواهد بود؟
آیا ما حاضریم رفتار او را در کشور خود چه در جایگاه یک سیاستمدار و چه به عنوان یک شهروند ادامه دهیم؟ یا به تحسین و ستایش او می پردازیم تا از بازار برخی تمجیدهای عاری از پشتوانه ی انسانی عقب نمانیم؟ تا مبادا ما را در شمار طالبین صلح و دوستی منظور نکنند؟ و یا رفتارهای نامقبول و تبعیض آمیز خود را چه در گذشته و چه در حال در پس پرده های احترام و حضور در چنین مراسم با شکوهی پنهان کنیم؟ کدامیک؟
باید از خود بپرسیم آیا بعد از مرگ ما چه تأثیری در قلوب مردمان زمین باقی می ماند تا با آن بتوان میزان علو آن روح را در طول حیات اندازه گیری کرد؟ این تأثیرات اعم از مثبت و یا منفی نشانه ای مهم در میزان موفقیت یک آرمان و تلاشهای یک روح در مدت زمانیست، که خداوند برای کمال و خدمت و احتمالاً جبران مافات به او داده است. اگر نشانی از رضایت خداوند را، در رضایت خلق او بدانیم، خوشا بحالِ آنان که چون نلسون ماندلا، از این آزمایش بزرگ سر بلند بیرون آمده و می آیند.
دوست داشتن انسانهای مشهور در افراد مختلف می تواند با هزاران سودا صورت گیرد. امیدوارم محبت امروزین نسل کنونی به فرزانگان و نفوس فرهیخته، از نوع محبّتی نباشد که برای تثبیت موقعیت خود و نزدیکان است! تجربه نشان داده است به مجردی که شمع فروزان شهرتِ نفوسِ محبوب رو به خاموشی می رود و پرتو فروغش کم سو می گردد، در پی ستایش محبوبان و ستاره های دیگری می روند تا همچنان از پیوند در تجارت بزرگی چون شهرت، عقب نمانند. عجب در این است که با وجود آگاهی از عواقب اسف بارش، باز هم ما شاهد چنین محبّتی دروغین در میان رفتارهای اجتماعی، خاصه در میان دولتمردان، در این سو و آن سوی جهان هستیم.
اکنون که روز وداع با زندگی جسمانی نلسون ماندلاست و روح و روان ما بیش از هر لحظه ی دیگر، آماده ی تفکر در نتیجه و عاقبت زندگیست، خوب است تا رفتار های خود را در ترازوی عدل و انصاف نهاده و با وجدانی بیدار بسنجیم و صادقانه ارزشهای تحسین آمیز زندگی او را با آنچه در کشور و یا زندگی خود عمل شده و می شود مقایسه کنیم و بین خود، و خدای خود، عهد ببندیم، که اگر اعمالِ نسلون ماندلا و امثال او را، برازنده ی عصر حاضر می دانیم، آن را جایگزین هر عمل غیر اخلاقی دیگری کنیم که نسل حاضر از آن منزجر است. و همه با هم، هم پیمان شویم که یار و یاور یکدیگر باشیم و یاد بگیریم که همه تبعیض ها و خشونت ها و رفتارهای غیر انسانی را با عزمی راسخ و شهامتی نلسون ماندلانه به طاق نسیان افکنیم و در این زندگی و سرزمین خویش، در هر جا که باشیم با مهری کهن و شوقی جدید، شوری تازه از نوع دوستی و انسانیت بیآفرینیم و سیاستمداران خود را تشویق کنیم که راهی را برگزینند که سبب سرافرازی واقعی و نه واهی در میان مردم حقیقی و نه حقوقی (یعنی مزد بگیر) و راه ماندگار افراد راستین و خیر خواه مردم جهان است.
آیا شما فکر می کنید چنین روز پیروزی در راه است؟
ما مطمئنیم چنان روز فرخنده ای فرا خواهد رسید و آن را دست در دستان شما با هم جشن خواهیم گرفت، روزی که در آن عشق و محبت بر تبعیض و نفرت پیروز گردد و مردمِ محروم و ممنوع از حرمت های انسانی جایگاه حقیقی خود را در انظار جهانیان جلوه دهند.
در این لحظات نویسنده ی کوچک این پیام، بعنوان یک شهروند محروم و ممنوع از بسیاری از حقوق ابتدائی از قلب کشور تاریک ایران مراتب تسلیت خود و همه کسانی را که در حبس و زندان بسر می برند و کسانیکه قربانی تبعیض و خشونتند، در شرایطی چنین غم انگیز به شما، مردم بزرگوار آفریقا و خاندان محبوب ماندلا تقدیم میدارم و خود را در غم شما شریک و سهیم می دانم و مطمئنم که می دانید، مردم حقیقیِ ایران نیز با شما و با همه ی مظلومان و قربانیان خشونت و تبعیض در سراسر جهان همراه و همعنانند.
ما و مردم همه دنیا محتاج تعداد افراد بیشتری هستیم که با تغییر فکر خود از جهانِ خشم و نفرت و تبعیض به جهان عشق و مروت و صلح وارد شوند و در این میان، تنها وظیفه ی ما، تلاش بیشتر برای نشر افکار عالیه واستقامت و پایداری در این راه ارزشمند و بزرگ است.
این شهروند محروم در خاتمه بار دیگر، به کشور عزیز آفریقا که فرزند خود، و به مردم آفریقا که پدر خود را از دست داد تسلیت می گوید و برای روح بزرگ چنین مردی شریف، صلح و آرامشِ جاودانه، از خداوند بزرگ می طلبد.

یک شهروند ایرانی
۱۴ مارس ۲۰۱٣