مشاور روحانی: طرح هدفمندی یارانه‌ها شکست خورده است



اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ۱ دی ۱٣۹۲ -  ۲۲ دسامبر ۲۰۱٣


آرمان- سعید سیف: اکنون سه سال از روزی می‌گذرد که محمود احمدی‌نژاد رئیس‌جمهور سابق ایران در رسانه ملی حاضر شد و ادعا کرد که طرح هدفمندی یارانه‌ها قرار است اقتصاد را متحول کرده و عدالت اجتماعی را برقرار کند. کارشناسان معتقدند، با اینکه سه سال ازآن روز گذشته است. نه‌تنها عدالت اجتماعی برقرار نشده بلکه شکاف طبقاتی و هدر رفتن منابع ملی موجب شده طرحی که با پرداخت پول به مردم آغاز شد را شکست خورده ارزیابی کنند. هر چند برخی معتقدند که طرح هدفمندی یارانه‌ها یک طرح سیاسی و برای کسب اعتبار مجریان آن محسوب می‌شد. اما این طرح اکنون برای دولت یازدهم مساله‌ای است که به ظاهر حل نشده باقی مانده است. یکی از این دولتمردان مهندس اکبر ترکان مشاور ارشد رئیس‌جمهور ایران، دبیر شورای هماهنگی مناطق آزاد تجاری-صنعتی و ویژه اقتصادی است. او معتقد است که طرح هدفمندی یارانه‌ها از همان ابتدا با شکست روبه‌رو شد. مشروح گفت‌وگوی آرمان با مهندس اکبر ترکان در ذیل آمده است.


در سالگرد اجرای طرح هدفمندی یارانه‌ها قرار داریم. با توجه به ارائه لایحه بودجه ۹٣ تعدادی از نمایندگان از مطرح نشدن طرح هدفمندی یارانه‌ها صحبت می‌کنند. طرح هدفمندی یارانه‌ها را چگونه دیدید؟

هدفمندی یارانه‌ها قانون صحیح و لازمی برای اصلاح اقتصاد کشور بود که در عمل به صورت غلط و خارج از چارچوب قانونی آن اجرا شد. اجرای نادرست قانون هدفمندی یارانه‌ها در طی سال‌های اخیر موجب خسارات بسیاری برای کشورشده است. اکنون کشور و دولتی که تازه روی کار آمده است نمی‌تواند از آثار اجرای نامناسب و بی‌تدبیری در اجرای قانون هدفمندی یارانه‌ها مصون باشد.

چطور؟ همان طور که مستحضرید دولت قبل خلاف عقیده شما را داشت؟

هدفمندی یارانه‌ها بعد از فرمایش مقام معظم رهبری مبنی بر اینکه ما باید در مصرف انرژی باید به سمت و سوی نظام اصلاح الگوی مصرف حرکت کنیم؛ به قانون تبدیل شد. مسلم است که این نظام اصلاح الگوی مصرف باید اصلاح و تبدیل به یک نظام معقول می‌شد؛ ما نباید به دلیل آنکه نفت داریم با استفاده بی‌رویه از آن این ثروت خدادادی را بر باد دهیم. خداوند نعمت نفت را به ما داده است بر باد دادن این نعمت چنان که در یک قرن اخیر شاهدش بودیم. همیشه همراه اقتصاد و صنعت کشور بوده است. لذا هدرسوزی انرژی و ضایع کردن انرژی از خساراتی است که ما داریم به کشور خود وارد می‌کنیم. در حال حاضر انرژی که دارد در کشور ما هدر می‌رود حدود ۱۲۴ هزار میلیارد دلار است. معادل ۷۰۰ میلیون بشکه نفت؛ همین مقدار را ما به پالایشگاه‌ها می‌دهیم و یا فرآورده وارد می‌کنیم. اگر فرآورده‌های وارداتی را به خوراک پالایشگاه‌ها اضافه کنیم؛ می‌شود ۷۰۰میلیون بشکه نفت؛ این ارزشش معادل ۷۰ میلیارد دلار است. باید دانست که گاز مصرفی کشور ۱٨۰ هزار میلیارد متر مکعب است که اگر متر مکعبی ٣۰ سنت محاسبه کنیم. در حالی که الان حدود ۵۰ سنت قیمت هر متر مکعب گاز فروشی ایران در بازارهای جهانی است. اما باهمین محاسبه ٣۰ سنتی عرض می‌کنم که این ۱٨۰ میلیارد متر مکعب گازی که ما هدرسوزی می‌کنیم ۵۴ هزار میلیار دلار ارزشش محسوب می‌شود. اگر با آن ۷۰ میلیارد دلار جمع کنیم می‌شود ۱۲۴ میلیارد دلار؛ در واقع ما ۱۲۴ میلیارد دلار از منابع ملی را در داخل کشور می‌سوزانیم. در حالی که کل درآمد ما از صادرات نفت خام که در بودجه وارد می‌شود؛ ٣۱ میلیارد دلار است یعنی ۴ برابر آن ارزش نفت خام صادارتی ما هدرسوزی داریم. قانون هدفمندی یارانه‌ها باید جهت‌گیری‌اش اصلاح این نظام مصرف می‌بود که متاسفانه محقق نشد. اتفاقا اصل این قانون هم همین امر را از متولیان مطالبه می‌کند. اما در عمل هرگز این اتفاق رخ نداده است؛ در عمل چیزی اجرا شد با محوریت پرداخت پول به خانوارها؛ اشخاصی که در دولت قبل حضور داشتند تصور می‌کردند که با پرداخت پول به مردم برای خودشان و سیستم سیاسی مدنظرشان محبوبیت کسب می‌کردند. در حالی که نه محبوبیت به‌دست آمد و نه قانون هدفمندی یارانه‌ها به درستی اجرا شده است. اکنون باید در دولت یازدهم این قانون و روش اجرای آن باید اصلاح شود. که خوب همانطور که می‌دانید اقداماتی توسط معاونت نظارت راهبردی رئیس‌جمهور برای اصلاح قانون هدفمندی یارانه‌ها در جریان است. اما باید دانست که اصلاح این قانون کار آسانی نیست. از دو سال پیش تاکنون منابع ملی و فرصت‌های زیادی سوزانده شد. به واقع می‌توان ادعا کرد هدفمندی یارانه‌ها در سه سال گذشته فرصت سوزی منابع ملی کشوربود.

چرا اصلاح قانون هدفمندی یارانه‌ها کار آسانی محسوب نمی‌شود؟ چرا دولت یازدهم تاکنون نتوانسته است در کنار بودجه یک طرح برای تغییر نحوه اجرای هدفمندی یارانه‌ها ارائه دهد؟

برای اینکه دولت مردم را به گرفتن پول عادت داده است. باید دانست بخش‌هایی از اقشار ضعیف جامعه بسیار محتاج دریافت پول هستند. اقشار ضعیف جامعه روی دریافت این پول حساب کردند. حذف کردن این نحوه پرداخت یارانه‌ها به این آسانی نیست؛ مسلما با تنش‌های اجتماعی در آینده روبه‌رو خواهیم بود. اقشار ثروتمند جامعه هر چند به این پول نیازی ندارند؛ اما اگر قرارباشد این پول را دریافت نکنند تصور خواهند کرد که دولت وی را در لیست افراد ثروتمند جامعه قرار داده و بی‌تردید از آنان مالیات خواهد ستاند. بنابراین باید اذعان کرد کمتر کسی در جامعه ما حاضر است که از لیست دریافت‌کنندگان یارانه خارج شود. به هر حال دولت در بین این دو راهی گرفتار شده است. اگر بخواهد عده‌ای را در لیست ثروتمندان قرار دهد؛ مسلما گریز‌هایی اتفاق خواهد افتاد. اقشار ضعیف جامعه هم نسبت این اقدامات واکنش منفی دارند. بنابراین باید اذعان کرد با وجود اینکه این شیوه پرداخت یارانه‌ها کار غلطی محسوب می‌شود. اما دولت‌گریزی برای اجرای بخشی از آن ندارد. اما بنا به مصلحت کشورمی تواند جلوی بخشی از این عملکرد غلط را بگیرد. به هر حال این فرصت‌سوزی منابع ملی باری است که روی دوش دولت یازدهم قرار گرفته است. دولت یازدهم با دو مساله اساسی روبه‌رو است. هم می‌خواهد از فقرا و نیازمندان جامعه حمایت کند. هم در تلاش است تا با صرفه‌‌جویی از منابع ملی در جهت بهینه استفاده کند.

می‌توانیم این گونه ادعا کنیم که طرح هدفمندی یارانه‌ها بعد از سه سال موفق نبوده است؟

قانون هدفمندی یارانه‌ها از اهداف خودش به کلی فاصله گرفته است. و استفاده از لغت شکست برای طرح هدفمندی یارانه‌ها چندان دور از ذهن نیست. دو دلیل عمده برای شکست خوردن طرح هدفمندی یارانه وجود دارد. ۱- استراتژی کاهش مصرف کاملا شکست خورده است. ۲-به دلیل تورم دستاوردهای محدود هدفمندسازی یارانه‌ها به شدت محدود شد. بنزین ۱۰۰ تومانی و دلار ٨۰۰ تومانی به ۴۰۰ و ۲۰۰۰ تومان رسید. خانوار‌ها اگر چه یک دریافت ماهانه‌ای را از دولت تحت عنوان یارانه دارند؛ اما آثار تورم در زندگی آنها دریافت ماهانه را ناچیز جلوه می‌دهد. موقعی که دولت جدید زمام امور را در دست گرفت ما ادعا کردیم که تورم نقطه به نقطه ۴۴ درصد بوده است تورم متوسط است وقتی وارد رقم واقعی می‌شوید می‌بینیدکه برای گروه‌های روستایی جامعه ۵۴ درصد است. چرا؟ چون وزن مواد غذایی در سبد هزینه اقشار ضعیف عدد بالایی را نشان می‌دهد. گروه‌های ثروتمند تر جامعه غذا برایشان عدد بزرگی محسوب نمی‌شود. در حالی که گروه‌های فقیر جامعه آثار گرانی را بیشتر درک خواهند کرد. لذا در ظاهر ما به سمت عدالت اجتماعی حرکت کردیم اما عملا عکس آن اتفاق افتاده است. بی‌تردید تورم استخوان فقرا را خرد کرده است.به نظر بنده هدفمند‌سازی یارانه‌ها با روش غیرعلمی و غیرقانونی که در سال‌های گذشته اجرا شد نه دستاوردی در جهت کاهش مصرف بی‌رویه سوخت داشت و در عین حال هم نتوانست عدالت اجتماعی را به درستی برقرار کند.

خوب دولت قبلی یک میراثی را برای شما باقی گذاشته است. اکنون دولت یازدهم در شرایط فعلی باید چه کاری را انجام دهد؟

آنچه در شرایط فلعی باید انجام شود و مهم محسوب می‌شودبازگشت به قانون است. قانون گفته است که باید در بالادستی قیمت نفت تحویلی به پالایشگاه‌ها بشود ۹۵ درصد فوب؛ بنابراین لازم است که پالایشگاه‌ها اقتصادی عمل کنند. خوراک خود را باید به قیمت ۹۵ درصد فوب تهیه کرده و فرآورده‌هایشان را هم باید به همان قیمت فوب پخش کنند.بنابراین آنها اصلا در حوزه هدفمندی یارانه‌ها قرار ندارند. بی‌تردید پالایشگاه‌های کشور باید با اقتصاد بازار خودشان را هماهنگ کنند. در حوزه تولید برق هم باید تمام هزینه‌ها از جمله هزینه تولید، انتقال و نگهداری لحاظ شود تا این صنعت صرفه اقتصادی برای سرمایه‌گذاران و تولیدکنندگان داشته باشد. هزینه گاز مصرفی نیروگاه‌ها هم بر اساس سیاست‌های دولت باید تنظیم شود. لذا نیروگاه‌ها و شبکه برق را نباید به هوای یارانه‌ها دچار مشکل شوند. در دولت گذشته دولت هیچ کدام از وعده‌هایش را عملی نکرد. البته باید دانست اینها وعده نبود بلکه قانون هدفمندی یارانه‌ها بود؛ به واقع می‌توان گفت دولت قانون را عمل نکرد. به همین دلیل نیروگاه‌ها الان میلیاردها تومان از دولت طلبکارند به خاطر برقی که در اختیار شبکه منتقل کردند. من شنیدم که وزیر نیرو گفته‌اند دولت ۲٣ هزار میلیارد تومان به نیروگاه‌ها بدهکارند. معنی‌اش این است پول به دست آمده از خدمات و فروش انرژی برق به عنوان یارانه به مردم پرداخت شده است. و مبلغی برای تولیدکننده و طلب کاران دولت در نظر گرفته نشده است. بی‌تردید در صورت ادامه این روند باید منتظر از بین رفتن این صنعت در آینده باشیم. در حال حاضر شبکه‌های انتقال و توزیع برق در حداقل‌های استاندارد خود هم تعمیر و نگهداری نشده‌اند.

چرا شما معتقدیدکه صنعت برق کشور آینده خوبی ندارد؟ آیا این صنعت در آینده به علت عدم اقتصادی بودن فعالیت‌هایش ورشکست خواهد شد؟

چون اصلا پولی برای این بخش از صنعت برق در سال‌های گذشته در نظر گرفته نشده است. بنابراین می‌توان ادعا کرد صنعت برق به واسطه بی‌تدبیری‌های گذشته آینده مبهمی دارد. اگر بخواهم آینده‌ای برای صنعت برق کشور با همین روند موجود متصور شوم این صنعت اگر نتواند بدهکاری‌اش را به تولیدکنندگان پرداخت کند بی‌تردید آینده خوبی نخواهد داشت. به طور باید ادعا کنم که قانون هدفمندی یارانه‌ها در اجرا شکست خورد. اکنون این طرح روی دست دولت یازدهم باقی مانده است فعلا هم چاره‌ای جز پرداخت نقدی به مردم نداریم. اما مهم تولید کنندگان کشور هستند. با این روند پرداخت پول به تولیدکنندگان امکان پذیر نیست. دولت یازدهم در حال حاضر تلاش می‌کند که آثار سوءبی‌تدبیری‌های گذشته را کمتر کند. بی‌تردید فرصت و انرژی زیادی از دولت یازدهم صرف رفع آثار مخرب بی‌تدبیری‌های گذشته شده و در آینده هم خواهد شد. کسانی که معتقد بودند که طرح هدفمندی یارانه‌ها عدالت اجتماعی را برقرار می‌کند اکنون باید بیایند و ببیندد این طرح چگونه موفق شده است شکاف طبقاتی را نسبت به گذشته افزایش داده؛ و چه بار مالی را روی دوش دولتمردان دولت یازدهم نهاده است. در حال حاضر نمی‌دانم وزیر نیرو و وزرای دیگر چگونه می‌خواهند بدهکاری دولت رابه بخش تولید پرداخت کنند.