به یاد مادر صبورمان - نسترن چیت ساز



اخبار روز: www.iran-chabar.de
چهارشنبه  ۱٨ دی ۱٣۹۲ -  ٨ ژانويه ۲۰۱۴


مادر را با عطر بهار نارنج، نم باران در شالیزارها، مرزعه گل های آفتگران و دریای شمال به یاد دارم. او که همیشه با کلمات دلنشین گیلکی ، آرام «تی قربان شم» یا «بلا می سر» با محبت با دیگران سخن می گفت؛ اندوه و غمش را که بسیار سنگین بود به دوش می کشید. با این حال هم چنان از مبارزه دفاع می کرد و با امیدواری می گفت هیچ ظالمی نمانده و نخواهد ماند و ما به شوخی می گفتیم، مادر! آخر تا کی؟ می گفت تی قربان شم صبر کنید!

او که در غم از دست دادن علی در بهت بود و خبر شهادت حمید حسین پور، فرزندش که در راه آرمان هایش در کردستان به شهادت رسیده بود، بر سنگینی غم اش افزوده بود با دستگیری رحیم روبرو شد ، فرزند دیگرش که در سال ۶۷ به همراه سایر زندانیان سیاسی اعدام شد. مادر که به صبوری زبانزد بود، با گرفتن مراسم و همراه شدن با سایر مادران، آرام ننشست و همیشه پیگیرانه سعی می کرد که یاد رحیم، حمید و علی را زنده نگهدارد. مادر صبورانه، امیدوار و همچون کوه استوار ایستاده بود.

بر مادران مان چه گذشت؟ که در تقویم نسل کشی جمهوری اسلامی، هر کدام با زخم هائی بر قلب و کوله باری از بی عدالتی ها و ظلم ها در جلو زندان ها به امید دیدار فرزندانشان صف می کشیدند و آن جنایت کاران ، ساک وسایل باقی مانده عزیزانشان را به جای ملاقات به آنها می دادند. آری ! مادران، مظهر مقاومت و پایداری بودند، آنها امیدوار بودند که روزی دادخواهی خون فرزندانشان را ببینند. آنها، قاتلان و جنایتکاران جمهوری اسلامی را نه بخشیدند و نه فراموش کردند.
هر چند که با مادر نتوانسیتم خداحافظی کنیم و در کنارش باشیم ولی من چهره‍ی زیبای او را در تک تک گل ها می بینم و بر دستانش بوسه می زنم.
یاد مادر صبورمان و دیگر مادران شهیدان مان همچون فروغی جاودانه، همواره با ماست!

نسترن چیت ساز
چهارشنبه ۱۸ دی ۱۳۹۲ برابر با ۰۸ ژانویه ۲۰۱۴